حسن فروزان فرد
با توجه به گرفتاریهایی که در چهار دهه گذشته در بخش توسعه صنعت غذا با آنها مواجه بودهایم و عقبماندگیهایی که در 10 سال اخیر به دلایل اقتصادی گریبانگیرمان شده، از جریان عمومی توسعه صنعت غذا در سطوح بینالمللی عقب ماندهایم. به بیانی دیگر نتوانستهایم به موقع در راستای ایمن کردن فرآیندهای تولید محصولات غذایی پیش برویم و مدیریت کیفیت و ایمنی را در این صنعت اجرا کنیم. به همین دلیل مسئله اساسی و پایهای «ایمنی» در حال حاضر به یکی از موضوعات لوکس و تجملی در صنعت غذا تبدیل شده است.
ایمنی در کشورهای توسعهیافته، یک موضوع جدی پایهای و نیاز تلویحی برای مصرفکننده به شمار میرود اما در کشور ما زمانی که استانداردهای HACCP و ایزو 22000 مطرح میشود، این نیازهای پایهای همچنان برای برخی از فعالان صنعت غذای کشور، استانداردهای سختگیرانه و لوکس محسوب میشوند. به همین دلیل است که سالهاست نتوانستهایم در صادرات محصولات کشاورزی، غذایی و فرآوری شده فعالیت جدی و حرفهای داشته باشیم.
با توجه به این موضوع که در بخش آموزش در مدارس و خانوادهها نیز با کمبودهایی مواجه هستیم و هنوز عموم مردم از وضعیت ایمنی غذا آگاهی ندارند، میتوان نتیجه گرفت که همچنان عامل مهم ایمنی غذا که نیاز پایهای و اساسی است، بهعنوان موضوع لوکس از سوی برخی صنایع به شمار میرود.
ما باید این پیام را به جامعه منتقل کنیم که حوزه ایمنی در صنعت غذا باید به یک خواسته پایهای عمومی تبدیل شود و مورد مطالبه عموم قرار گیرد تا مصرفکنندگان با حساسیت بیشتری به ایمن بودن غذا توجه کنند. از سوی دیگر تولیدکنندگان نیز تشویق شوند تا ایمنی را بهعنوان مسائل پایهای در تولید لحاظ کنند. در غیراین صورت محصولات شان قابلیت عرضه در بازارهای خارجی را ندارد.
تاکید میکنم؛ امروزه انتظار ایمنی مصرفکننده در کشورهای پیشرفته از خواستههای تلویحی است و نیازی به اعلام آن از سوی مشتری نیست. در حالی که در صنعت غذای کشور، هنوز به این سطح از توجه به ایمنی نرسیدهایم. در برخی از بخشها وضعیت بهتر است اما در حوزههای دیگر مانند محصولات کشاورزی و صنایع تبدیلی، ایمنی جایگاه دقیقی ندارد. بنابراین تا زمانی که نکات ایمنی در سازماندهی فرآیندهای تولید و عرضه محصولات غذایی رعایت نشود، فارغ از ظواهر امر نمیتوانیم به آن کالای باکیفیت بگوییم.
مهمتر از همه این مسائل، اقتصاد صنعت غذا در کشور بهگونهای نیست که رقابتهای کیفی را تهییج و تولیدکنندگان را به سمت تولید محصول ایمنتر ترغیب کند. توجه کردن به کیفیت خوب است به شرط اینکه حاکمیت و مردم فراموش نکنند که کیفیت در نهایت به درد هر دو گروه میخورد و اجازه بدهند کسانی که کیفیت را تولید میکنند و موظف به عرضه هستند توانایی لازم اقتصادی را برای اجرا و انجام آن داشته باشند. اگر توان اقتصادی صنایع تحلیل برود نمیتوانند در بخش کیفی رقابت کنند.
همچنین اگر فاصله قیمت تمام شده کالا با قیمت قابل عرضه در بازار کاهش یابد، تولیدکننده در بلندمدت دچار زیان میشود و نمیتوان از او انتظار داشت که برای سلامت جامعه زیان کند. در کوتاهمدت شاید هر تولیدکنندهای دوام بیاورد اما در بلندمدت این امکان وجود ندارد.
با توجه به گرفتاریهایی که در چهار دهه گذشته در بخش توسعه صنعت غذا با آنها مواجه بودهایم و عقبماندگیهایی که در 10 سال اخیر به دلایل اقتصادی گریبانگیرمان شده، از جریان عمومی توسعه صنعت غذا در سطوح بینالمللی عقب ماندهایم. به بیانی دیگر نتوانستهایم به موقع در راستای ایمن کردن فرآیندهای تولید محصولات غذایی پیش برویم و مدیریت کیفیت و ایمنی را در این صنعت اجرا کنیم. به همین دلیل مسئله اساسی و پایهای «ایمنی» در حال حاضر به یکی از موضوعات لوکس و تجملی در صنعت غذا تبدیل شده است.
ایمنی در کشورهای توسعهیافته، یک موضوع جدی پایهای و نیاز تلویحی برای مصرفکننده به شمار میرود اما در کشور ما زمانی که استانداردهای HACCP و ایزو 22000 مطرح میشود، این نیازهای پایهای همچنان برای برخی از فعالان صنعت غذای کشور، استانداردهای سختگیرانه و لوکس محسوب میشوند. به همین دلیل است که سالهاست نتوانستهایم در صادرات محصولات کشاورزی، غذایی و فرآوری شده فعالیت جدی و حرفهای داشته باشیم.
با توجه به این موضوع که در بخش آموزش در مدارس و خانوادهها نیز با کمبودهایی مواجه هستیم و هنوز عموم مردم از وضعیت ایمنی غذا آگاهی ندارند، میتوان نتیجه گرفت که همچنان عامل مهم ایمنی غذا که نیاز پایهای و اساسی است، بهعنوان موضوع لوکس از سوی برخی صنایع به شمار میرود.
ما باید این پیام را به جامعه منتقل کنیم که حوزه ایمنی در صنعت غذا باید به یک خواسته پایهای عمومی تبدیل شود و مورد مطالبه عموم قرار گیرد تا مصرفکنندگان با حساسیت بیشتری به ایمن بودن غذا توجه کنند. از سوی دیگر تولیدکنندگان نیز تشویق شوند تا ایمنی را بهعنوان مسائل پایهای در تولید لحاظ کنند. در غیراین صورت محصولات شان قابلیت عرضه در بازارهای خارجی را ندارد.
تاکید میکنم؛ امروزه انتظار ایمنی مصرفکننده در کشورهای پیشرفته از خواستههای تلویحی است و نیازی به اعلام آن از سوی مشتری نیست. در حالی که در صنعت غذای کشور، هنوز به این سطح از توجه به ایمنی نرسیدهایم. در برخی از بخشها وضعیت بهتر است اما در حوزههای دیگر مانند محصولات کشاورزی و صنایع تبدیلی، ایمنی جایگاه دقیقی ندارد. بنابراین تا زمانی که نکات ایمنی در سازماندهی فرآیندهای تولید و عرضه محصولات غذایی رعایت نشود، فارغ از ظواهر امر نمیتوانیم به آن کالای باکیفیت بگوییم.
مهمتر از همه این مسائل، اقتصاد صنعت غذا در کشور بهگونهای نیست که رقابتهای کیفی را تهییج و تولیدکنندگان را به سمت تولید محصول ایمنتر ترغیب کند. توجه کردن به کیفیت خوب است به شرط اینکه حاکمیت و مردم فراموش نکنند که کیفیت در نهایت به درد هر دو گروه میخورد و اجازه بدهند کسانی که کیفیت را تولید میکنند و موظف به عرضه هستند توانایی لازم اقتصادی را برای اجرا و انجام آن داشته باشند. اگر توان اقتصادی صنایع تحلیل برود نمیتوانند در بخش کیفی رقابت کنند.
همچنین اگر فاصله قیمت تمام شده کالا با قیمت قابل عرضه در بازار کاهش یابد، تولیدکننده در بلندمدت دچار زیان میشود و نمیتوان از او انتظار داشت که برای سلامت جامعه زیان کند. در کوتاهمدت شاید هر تولیدکنندهای دوام بیاورد اما در بلندمدت این امکان وجود ندارد.
نظر شما