در طول سالهای گذشته از مجموع معضلات زیربخشهای صنعت غذا تنها مسایل چند بخش مطرح میشد و از این سو دبیران دیگر ترجیح دادند به جای حرکتهای جمعی به دنبال مسایل صنف خودشان باشند.
ما میتوانیم در هیاتمدیره جدید کانون به جای استفاده صرف از دبیران از اعضای هیاتمدیره بخشهای مختلف صنعت غذا و صاحبنامان صنعت غذا استفاده کنیم.
کانون را نمیشود با یک دبیرکل اداره کرد، باید در سازماندهی کانون یک بازنگری اصلی صورت پذیرد.
چه باور داشته باشیم و چه نداشته باشیم، کانون انجمنهای صنفی صنایع غذایی این روزها حال و روز خوشی ندارد. کانونی که در ابتدای سال جاری در انتخاب دبیرکل جدید دچار چالش شد و دبیر کل فعلیاش نیز چندان از روند حاکم بر کانون رضایت ندارد. یکی از افرادی که ابتدای سال به عنوان گزینه جدی دبیرکل مطرح بود دکتر مجید افلاکی، دبیر انجمن صنفی صنایع فرآوردههای گوشتی است که به فاصله یکی دو روز قبل از رایگیری کفه ترازو به سمت او سنگینی نکرد و شاید هم اتاق فرمان لابیبازان سوی دیگری را نشانه گرفت تا اسباب آزردگی این عضو کارکشته کانون را فراهم آورد. جهت اطلاع از پشت پردههای این رویکرد کانون گفتوگویی با او انجام دادهایم که در ادامه میآید:
از اردیبهشت سال 92 تا کنون راستای تشکلگرایی در صنعت غذا دستخوش اتفاقات بسیاری بود. ابتدا انتخاباتی که برگزار شد با حرف و حدیث بسیار توام شد و بعد هم همایش پرحرف و حدیثتری در مهرماه برپا شد. ممکن است دلایل این نزول انسجامی کانون را تشریح کنید؟
همانطور که مطلع هستید، افرادی در مجموعه صنایع غذایی فعالند که واجد ویژگیهای دبیرکلی کانون انجمنهای صنفی صنایع غذایی هستند. یک هفته پیش از انتخابات دبیرکل کانون در ابتدای سال جاری انتخابات دیگری برگزار و به بنده پیشنهاد شد دبیرکلی کانون را بپذیرم. در همان جلسه اول اعلام کرد که افراد بسیار دیگری هستند که قابلیت این پست را دارند، اما در آن جلسه برای من محرز شد که اعضای هیاتمدیره کانون روی دبیرکلی بنده ارجاع دارند و برمبنای وظیفهام این مساله را پذیرفتم. اما از آنجایی که بنده افتخار نداشتم در این دوره دبیرکلی این صنعت را بر عهده بگیرم، انتخابات صنعت ما به سمت و سویی دیگر رفت و بنده هم به نتیجه انتخابات احترام گذاشتم. به واقع اصلا مهم نبود چه شخصی دبیرکل شود، آنچه بیش از هر نکته دیگر حایز اهمیت بود، مساله تداوم حرکت رو به جلوی کانون بود. ممکن است دیدگاهها و روشهای اجرایی افراد با هم متفاوت باشد، اما به طور حتم اهداف عالیه یکی است. به نظر من برخلاف نام کانون که باید نشاندهنده تولیگری صنعت غذا باشد،این تشکل به اندازه نام معتبرش سازمان یافته نیست. اگر به گزارش دبیرکل کانون در روز جهانی غذا توجه کنیم یک نکته مهم وجود داشت و اینکه صنعت غذا 3 درصد تولید ناخالص داخلی کشور را در همین شرایط نه چندان مساعد اقتصاد کشور دارد و بیشک این واقعیت نشاندهنده ظرفیتهای بالای بخش است. گفته میشود حدود 12 هزار واحد تولیدکننده صنایع غذایی در سراسر کشور داریم، اما چرا صنعت غذای ما به واسطه اهمیتش در اقتصاد کشور هنوز سازمان یافته نیست و اهدافی که باید یک سازمان تشکل صنعت غذا داشته باشد را نمیتواند انجام دهد تا حد زیادی به مشکلات داخلی اتحادیههای صنعت غذا برمیگردد و همین مشکلات در اندازه بزرگتر در کانون انجمنهای صنفی صنایع غذایی نمود پیدا میکند.
ممکن است بیشتر توضیح دهید؟
به نظر من بیانگیزگی انحصاری کانون که امروز به نقطه اوجش رسیده در سالهای گذشته اصلا مطرح نبوده است. اصلا هدف از ایجاد کانون این بوده که اعضایش را بتواند در رویارویی با مراکز دولتی و مرتبط یاری دهد. درواقع مقارن با مشکلاتی که در سالهای گذشته درسطح اقتصاد کشور به وقوع پیوست، تنها انجمنیها نتوانستند مسایل خود را مرتفع کنند، بلکه کانون نیز ناکام ماند.
یعنی همه مشکلات را به مسایل کلان اقتصاد ربط میدهید؟
بخشی از مشکلات به دلیل مسایل کلان اقتصادی و بخشی نیز ناشی از ضعف مدیریت داخلی کانون بود. باید در نظر گرفت که متولیان، غذا را نباید به چشم یک صنعت نگاه کنند، باید غذا را به چشم یکی از بنیانهای استراتژیک یک کشور نگاه کرد. اگر از این دیدگاه نگاه میکردیم و میتوانستیم این تئوری را در نزد دولتمردان نهادینه کنیم، بسیاری از مشکلات امروز مرتفع میشد و کانون میتوانست حمایت بهتری از زیرمجموعههای عضوش داشته باشد. در طول سالهای گذشته از مجموع معضلات زیربخشهای صنعت غذا، تنها مسایل چندبخشی مطرح میشد و برای دولت اهمیت داشت. بر همین اساس در بسیاری از زیربخشهای صنعت غذا ناامیدی ایجاد شد و برخی دبیران به این نتیجه رسیدند که به جای حرکتهای جمعی به دنبال مسایل صنعت خودشان باشند. درواقع این نوع رویکرد، یکی از مظاهر ایجاد ناامیدی از کانون را بهوجود آورد.
ممکن است بیشتر توضیح دهید.
ببینید ما پیشنهادات مختلفی را در کانون داشتیم که میتوانست برای مجموعه صنایع غذایی ایجاد انگیزه کند. ما پیشنهاد بانک صنعت غذا ، باشگاه صنایع غذایی و ... مطرح کردیم. نظر شخصی من این است که وقتی هیاتمدیره کانون در طول چند سال گذشته مسوولیت خود را به نحوی انجام دادهاند، در دولت جدید باید جای خود را به گروه جدیدتری بدهند. ما میتوانیم درهیاتمدیره کانون بهجای استفاده صرف از دبیران انجمنها از اعضای هیاتمدیره بخشهای مختلف صنعت غذا و یا صاحبنامان صنعت غذا استفاده کنیم و خون جدیدی وارد رگهای کانون کنیم.
ممکن است کاستیها و ضعفهای هیاتمدیره فعلی کانون را تشریح کنید؟
یکی از مهمترین مباحثی که باید در سالهای گذشته توسط کانون پیگیری میشد، توجه بیشتر به تحریم غیر قانونی واردات مواد غذایی کشور بود که مطابق همه کنوانسیونهای بینالمللی غذا و دارو معاف از تحریم هستند، اما بیتوجهیها سال گذشته باعث شد بسیاری از واحدهای صنایع غذایی با مشکل مواد اولیه مواجه شوند. باید پذیرفت کانون را نمیتوان با یک شخص به نام دبیرکل هدایت کرد، باید در سازماندهی کانون یک بازنگری اصولی صورت گیرد، ما تنها در چندماهه اخیر است که به فکر تشکیل کمیتهای برای رفع تحریمهای مواد غذایی افتادهایم که خیلی هم دیر شده است. قصد من نکوهش کانون نیست به دنبال این هستم که راهحلی ارایه دهیم تا کانونی توانمندتر در راستای حل معضلات صنعت غذا داشته باشیم.
یکی از مباحثی که در سالهای اخیر بسیار مطرح و آزاردهنده شده، سلطه یک گروه در بخش حاکمیتی کانون و تصمیمسازیهایی است که عموما پشت درهای بسته و محافل خاص صورت میگیرد. این رویکرد باعث بیانگیزگی اعضا شده است، در این رابطه چه نظری دارید؟
احساس می کنم هر تشکلی که فقط بخواهد به سمت و سوی گروهی خاص برود و تنها تقاضاهای یک گروه را پاسخ بدهد تشکل نیرومندی نخواهد بود. حتی اگر آن گروه از تشکل از ظر مقادیر تولید و استراتژیک بودنش اهمیت ویژهای در اقتصاد کشور داشته باشد باید تصمیم گیران کانون برای مجموعه صنعت عادالانهتر رفتار کنند.
با توجه به تمام موارد که بر شمردید، آینده کانون را چگونه پیش بینی می کنید؟
من پیشبینی نمیکنم، اما به همه دستاندرکاران کانون انجمن های صنفی صنایع غذایی توصیه می کنم که به اهمیت صنعت غذا در اقتصاد بیش تر توجه داشته باشند و از اختلافات درونی خود فاصله بگیریم و بدانیم این تشکل فراگیر متعلق به یک یا دو صنف صنعت غذا نیست و متعلق به همه زیر بخش های صنعت غذا می باشد . همه ما باید منافع شخصی را کنار گذاشته و به منافع گروهی توجه کنیم.
برنامه صد روزه دولت یازدهم آیا برای فعالان صنعت غذا امید آفرین بوده است؟
به نظر من این برنامه صد روزه فقط برای بررسی آخرین وضعیت بوده است.
فعالان صنعت غذا معتقدند که در حال برگشتن به روی ریل هستند. اعتقاد داریم اهداف بسیار مطلوبی هدف گذاری ریل هستند. اعتقاد داریم اهداف بسیار مطلوبی هدف گذاری شده و اگر بتوانیم ظرف یکی دو سال آینده به اهداف دست یابیم، گام بسیار مهمی برداشته ایم.
دولت تدبیر و امید تدبیرش را در برداشتن موانع داخلی و بین المللی به درستی به کار گرفته و باید فرصت بیش تری به آنها بدهیم.
اگر دولت یازدهم حتی بتواند ظرف 100 روز هم شرایط را به شکل گذشته برگرداند کار بسیار بزرگی انجام کرده است.
نظر شما