علیرضا صفاخو
پس از شنیدن چند خبر ناگوار داخلی و بینالمللی در هفتههای گذشته؛ سه خبر صادرات نخستین محموله خاویار پرورشی ایران به آمریکا، اعطای دومین جایزه اسکار به فیلم ایرانی "فروشنده" و صادرات نخستین پنیرهای تولیدی ایران به فروشگاههای آمریکا و اقبال مردم آن کشور به فرآوردههای لبنی یکی از برندهای خوشنام کشورمان، حس و حالی شیرین بخشید بر تلخیهای بیپایان تحمیلی به جامعه ایران در رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی! تلخیهایی که در حال و هوای رسانههای مکتوب و مجازی کشورمان، روح هر شنوندهای را جریحهدار میکرد، اما هماکنون با این سه اتفاق میمون و مبارک، میتوان دلگرم بود به نوروز ۹۶ خورشیدی و سال جدید که از سویی غرور مخدوششده ایرانیان و مسلمانان مهاجر و غیرمهاجر، از کیش بزرگ اصغر فرهادی کارگردان "فروشنده" و مات دونالد ترامپ، التیام یافته است. و از سوی دیگر، هموطنان ایرانی ما در آمریکا میتوانند از این پس صبحانه خود را با پنیر ایرانی آغاز کنند و از کیفیت یکی از برندهای صنایع غذایی کشورمان در سبد فروشگاهی ایالتهای مختلف آن کشور به خود ببالند.
اما فارغ از نشاطآفرینیهای این اخبار که ناشی از برانگیختگی حس ناسیونالیستی هر ایرانی است، میتوان از منظر اقتصاد کشاورزی هم به دستاوردهایی مانند تحقق صادرات پنیرایرانی برای نخستینبار به آمریکا بهویژه در این مقطع زمانی نگریست.
در واقع همانطور که همزمان با اوج حملات احمقانه دونالد ترامپ به غرور ایرانیان، هنرمندی مانند فرهادی، دو زن و مرد فضانورد ایرانی را بهعنوان نمایندگان خود به مراسم "اسکار" و مقابل دیدگان بینندگان پرشمار آن میفرستد و با پیام خاص خود باعث میشود تا بازیگران یا کارگردانان بزرگ سینما ازجمله استیون اسپیلبرگ به پای او بلند شده و برای سفیران فرهنگی ایران دست بزنند؛ غلامعلی سلیمانی، بنیانگذار کاله نیز با رساندن "پنیر ایرانی" به سبد مردم مقیم آمریکا، نهتنها ایرانیتبارهای آمریکا، بلکه خود شهروندان آمریکایی یا گردشگران مسافر آن کشور نیز شانس این را مییابند تا از طعم دسترنج دامداران و کارشناسان و مدیران کشور صادرکننده لذت ببرند. آن هم از کشوری که دست کم نسل دهه پنجاهیها خوب به یاد دارند، ایران روزگاری واردکننده بزرگ پنیرهای دانمارکی بود و لبنیات ایرانی فقط در ظروف فلهای با درپوشی از نایلکس و کشهای بستهشده به دور آن عرضه میشد! در واقع امروز پنیر ایرانی نیز همچون پیام فرهنگی و سیاسی کارگردان "فروشنده"، واجد پیامی اقتصادی شده است که در یک جمله میتوان اینگونه تفسیر کرد،"ایرانی میتواند، اگر بخواهد..."
البته صادرات پنیر ایرانی ضمن بازخورد یادشده در بعد جهانی، برای آنها که به کرات با سوء استفاده از تکنولوژی شبکههای اجتماعی بدون سند محکمه پسند و تخصصی، اتهاماتی سخیف و هدفمند به کل صنعت لبنیات وارد میسازند، مصرف داخلی نیز دارد. همچنین تلنگری میزند به مسئولانی که با کلیگوییهایی نظیر استفاده صنایع لبنی از روغن پالم، جهت روز مبادای مناسبات سیاسی خود ژستهای پوپولیستی دلسوزنمای سلامتی میگیرند! کمااینکه وقتی رضایت خاطر وزارت کشاورزی آمریکا USDA، سازمان غذا و داروی ایالات متحده آمریکا FDA و گمرک آن کشور که با وجود پنیرهای آمریکایی و نکتهسنجیهای خاص در گزینش کیفیت محصولات وارداتی به کشورشان، پنیر برندی ایرانی را که از شیر دامداران میهنمان حاصل شده، تأیید میکنند؛ میتوان به این خودباوری رسید که بر خلاف شبههافکنیها و بذر ناامیدی افکندن دشمنان صنایع غذایی ایران مبنی بر امکانناپذیر بودن صادرات لبنیات ایران، نهتنها امکان صادرات محصولات کشاورزی ایران به روسیه؛ بلکه امکان صادرات محصولات کشاورزی و صنایع غذایی کشورمان به ینگه جهان نیز وجود دارد.
در این میان با توجه به ماهیت اقتصادی کشورمان و سیاستهای ناهمگون با سیاست بازارمحوری، همانگونه که رئیس هیأتمدیره شرکت لبنی "کاله" نیز در متن اخبار منتشر شده به آن تأکید داشته است؛ همراهی وزیران جهاد کشاورزی و صنعت، معدن و تجارت دولت یازدهم نیز در راهگشایی پنیرهای ایرانی به بازار آمریکا، حائز اهمیت و موثر بوده است. نکتهای که میتواند به نوبه خود قابل تأمل و واجد معنا و ارزش باشد. اگرچه امید میرود تا با رفع موانع تجاری، بدون نیاز به مداخله مستقیم وزیران این روند برای سایر صنایع ایرانی نیز شتاب گیرد.
با این وجود تحقق صادرات نخستین محموله خاویار پرورشی ایران به آمریکا نیز خبر خوشایندی بود که چند روز پیش از قول رئیس سازمان شیلات ایران اعلام شد، اما صادرات پنیر ایرانی به آمریکا، اتفاقی بود که نمیتوان بهآسانی از کنار آن گذشت. چرا که برخلاف خاویار ایرانی که اگرچه نوع غیرپرورشی آن پیش از این بهعنوان یک برند غذایی، از گذشته تا به حال واجد محبوبیت بوده و هست و در عین حال بهعنوان نخستین محموله خاویار پرورشی صادراتی ایران به آمریکا ستودنی است، اما راه یافتن پنیر ایرانی به قفسههای فروشگاههای لسآنجلس یا ایالتهای واشنگتن، شیکاگو، نیویورک، بوستون، هیوستن و... در کنار پنیرهای تولیدی صنعت بزرگ دامپروری در ایالات متحده آمریکا، دستاورد بزرگ و ماندگار غلامعلی سلیمانی است که اگر هوشمندانه و به نیکی از آن استفاده شود، میتواند برکات بیشتری برای بخش کشاورزی و صنایع غذایی ایران در ماهها و سالهای آتی به همراه داشته باشد.
به هر حال میتوان همچون دیالوگ ماندگار فیلم "درباره الی..." اصغر فرهادی که پایان تلخ را بهتر از تلخیهای بیپایان میداند، خوشبین به این بود که با صادرات پنیر ایرانی به بازار آمریکا، شروعی شیرین برای تلخیهای بیپایان صنعت لبنیات ایران بهطور خاص و صنایع غذایی بهطور عام رقم خورده باشد.
نظر شما