محمدرضا جمشیدی
فعالان بخش کشاورزی در حالی پای به بیست و یکمین آوردگاه «ایراناگروفود» گذاردهاند که همچنان با معضلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند. بهرهوری پایین، خرد شدن اراضی و از همه ناگوارتر تغییر بیرویه کاربری بهخصوص در شالیزارها، ضریب پایین مکانیزاسیون که حرکت رو به جلوی لاکپشتیاش عملا قابل اعتنا نیست، علمی نبودن پروسه تولید، سنتی بودن بازاررسانی محصولات کشاورزی و وجود حلقه فربه محتکر و واسطه و ... همه و همه نشان میدهد برای انجام اقدامهای انقلابی در کشاورزی نیاز به عزم قویتر و سرمایهگذاری افزونتری است.
محمود حجتی و تیم کارکشتهاش، اگرچه گامهای آغازین را بسیار امیدبخش برداشتند و با اعلام به موقع نرخ خرید تضمینی و زمزمههای عامل خرید تضمینی شدن بانک کشاورزی نوید انسجام بخشیدن به یکی از دغدغههای کشاورزی ایران زمین را سردادند، اما دیری نپایید که باز هم چند محصول کشاورزی گوی سبقت در رقابت قیمتی را ربودند تا پس از انتزاع معلوم شود که شاید همه چیز دست جهاد کشاورزی نباشد. اگرچه این وزارتخانه در تنظیم بازار شب عید میوه بسیار موفق عمل کرد، اما معلوم نیست شرایط نامناسب سردخانهها و یا کدام سهلانگاری دیگر کیفیت بسیاری از محصولات انباری بهخصوص سیب را پایین آورد که امید است در سالهای آتی به این مساله توجه لازم مبذول گردد. اگرچه شاید هنوز هم قضاوت پیرامون عملکرد تیم روحانی در حوزه کشاورزی زود باشد، اما یقین بدانید چند ماه دیگر و پس از گذر یکسالگی تیم فعلی جهاد کشاورزی، افکار عمومی کمحوصله بسیاری از حرفهای امروز را باور نخواهد کرد، اگرچه همگان مطلع هستیم که زدودن برخی نارساییهای تاریخی بخش کشاورزی نیاز به برنامهریزی و سالها فعالیت برای رسیدن به هنجار مطلوب دارد. پرسشهای بسیاری در این خصوص وجود دارد، از جمله اینکه چرا به رغم همه هشدارها هنوز هم برداشت بیرویه از سفره آبهای زیرزمینی صورت میگیرد و کماکان در بسیاری از مناطق تناوب زراعی و الگوی کشت رعایت نمیشود؟
به راستی جایگاه ترویج و انتقال یافتههای نو در جهاد کشاورزی کجاست؟ سالهاست توسعه روشهای نوین آبیاری در دستور کار وزرای جهاد کشاورزی قرار داشته و تسهیلات ارزان هم در اختیار فعالان قرار گرفته است، به راستی در 2 دهه گذشته چند درصد اراضی کشاورزی زیر پوشش آبیاری تحت فشار قرار گرفته و آیا این سطح تناسبی با حمایتهای صورت گرفته دارد؟
خرد شدن اراضی، کاهش بهرهوری و غیر ممکن شدن کشاورزی مکانیزه از جمله معضلات تاریخی بخش کشاورزی به شمار میرود که حتی تصویب ممنوعیت خرد شدن در مجمع تشخیص مصلحت هم منجر به اقدام اساسی در این بخش نشده است و هنوز هم معلوم نیست، این همه اهمال سازمانهای جهاد کشاورزی در این خصوص و از همه ناگوارتر تغییر کاربری سریع اراضی شالیزاری شمال کشور برای چیست؟
چند ماه از ابلاغ قانون انتزاع میگذرد و همگان هم به خوبی میدانند که انتزاع ساز و برگ لازم خود را میخواهد، پرسش اینجاست: وزیر جهاد کشاورزی که با انتخاب مرد سرد و گرم چشیده عرصه بازرگانی به عنوان قائممقام خود نشان داد گام نخست را محکم برداشته برای کارشناسی نبودن بدنه تیمی که میخواهد مفاهیم بازرگانی را اجرایی کند چه برنامهای دارد؟
جایگاه صنایع تبدیلی در هیبت جهاد کشاورزی امروز کجاست؟ آیا بخشی که میخواهد ارزش افزوده بخش کشاورزی را تضمین کند و حلقه تکمیلی یک فعالیت کشاورزی باشد باید با این همه یک بام و دو هوا روبهرو باشد؟ این چه رویهای است که محصول کشاورزی تا بر سر درخت یا کف بازار است از هرگونه عوارض و مالیات معاف است، اما همین که داخل شیشه و قوطی قرار گرفت باید مشمول مالیات بر ارزش افزوده و انواع عوارض گوناگون شود؟
یکی از مهمترین معضلات امروز صنایع غذایی نوسان پرشمار قیمت و کیفیت مواد اولیه مورد استفاده است که در عمل امکان هرگونه برنامهریزی بهخصوص در بازارهای صادراتی را غیر ممکن کرده است. پرسش این است که صنایع غذایی تا کجا باید تاوان بهرهوری پایین و بازاررسانی سنتی را بدهد و در چنین فضایی «انتزاع» چگونه میخواهد به سامان برسد؟
هنوز هم محمود حجتی و تیم کارکشتهاش چشم و امید فعالان بخش به شمار میروند و هر کارشناس منصفی هم نمیتواند توقع شقالقمر در یکسال از او داشته باشد، اما بپذیریم در برخی موارد حتی گامهای نخست هم به خوبی برداشته نشده و این برای وی که سبقه مدیریتیاش بر همگان اثبات شده به طور حتم در آینده نمیتواند کارنامه مطلوبی باشد.
فعالان بخش کشاورزی در حالی پای به بیست و یکمین آوردگاه «ایراناگروفود» گذاردهاند که همچنان با معضلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند. بهرهوری پایین، خرد شدن اراضی و از همه ناگوارتر تغییر بیرویه کاربری بهخصوص در شالیزارها، ضریب پایین مکانیزاسیون که حرکت رو به جلوی لاکپشتیاش عملا قابل اعتنا نیست، علمی نبودن پروسه تولید، سنتی بودن بازاررسانی محصولات کشاورزی و وجود حلقه فربه محتکر و واسطه و ... همه و همه نشان میدهد برای انجام اقدامهای انقلابی در کشاورزی نیاز به عزم قویتر و سرمایهگذاری افزونتری است.
محمود حجتی و تیم کارکشتهاش، اگرچه گامهای آغازین را بسیار امیدبخش برداشتند و با اعلام به موقع نرخ خرید تضمینی و زمزمههای عامل خرید تضمینی شدن بانک کشاورزی نوید انسجام بخشیدن به یکی از دغدغههای کشاورزی ایران زمین را سردادند، اما دیری نپایید که باز هم چند محصول کشاورزی گوی سبقت در رقابت قیمتی را ربودند تا پس از انتزاع معلوم شود که شاید همه چیز دست جهاد کشاورزی نباشد. اگرچه این وزارتخانه در تنظیم بازار شب عید میوه بسیار موفق عمل کرد، اما معلوم نیست شرایط نامناسب سردخانهها و یا کدام سهلانگاری دیگر کیفیت بسیاری از محصولات انباری بهخصوص سیب را پایین آورد که امید است در سالهای آتی به این مساله توجه لازم مبذول گردد. اگرچه شاید هنوز هم قضاوت پیرامون عملکرد تیم روحانی در حوزه کشاورزی زود باشد، اما یقین بدانید چند ماه دیگر و پس از گذر یکسالگی تیم فعلی جهاد کشاورزی، افکار عمومی کمحوصله بسیاری از حرفهای امروز را باور نخواهد کرد، اگرچه همگان مطلع هستیم که زدودن برخی نارساییهای تاریخی بخش کشاورزی نیاز به برنامهریزی و سالها فعالیت برای رسیدن به هنجار مطلوب دارد. پرسشهای بسیاری در این خصوص وجود دارد، از جمله اینکه چرا به رغم همه هشدارها هنوز هم برداشت بیرویه از سفره آبهای زیرزمینی صورت میگیرد و کماکان در بسیاری از مناطق تناوب زراعی و الگوی کشت رعایت نمیشود؟
به راستی جایگاه ترویج و انتقال یافتههای نو در جهاد کشاورزی کجاست؟ سالهاست توسعه روشهای نوین آبیاری در دستور کار وزرای جهاد کشاورزی قرار داشته و تسهیلات ارزان هم در اختیار فعالان قرار گرفته است، به راستی در 2 دهه گذشته چند درصد اراضی کشاورزی زیر پوشش آبیاری تحت فشار قرار گرفته و آیا این سطح تناسبی با حمایتهای صورت گرفته دارد؟
خرد شدن اراضی، کاهش بهرهوری و غیر ممکن شدن کشاورزی مکانیزه از جمله معضلات تاریخی بخش کشاورزی به شمار میرود که حتی تصویب ممنوعیت خرد شدن در مجمع تشخیص مصلحت هم منجر به اقدام اساسی در این بخش نشده است و هنوز هم معلوم نیست، این همه اهمال سازمانهای جهاد کشاورزی در این خصوص و از همه ناگوارتر تغییر کاربری سریع اراضی شالیزاری شمال کشور برای چیست؟
چند ماه از ابلاغ قانون انتزاع میگذرد و همگان هم به خوبی میدانند که انتزاع ساز و برگ لازم خود را میخواهد، پرسش اینجاست: وزیر جهاد کشاورزی که با انتخاب مرد سرد و گرم چشیده عرصه بازرگانی به عنوان قائممقام خود نشان داد گام نخست را محکم برداشته برای کارشناسی نبودن بدنه تیمی که میخواهد مفاهیم بازرگانی را اجرایی کند چه برنامهای دارد؟
جایگاه صنایع تبدیلی در هیبت جهاد کشاورزی امروز کجاست؟ آیا بخشی که میخواهد ارزش افزوده بخش کشاورزی را تضمین کند و حلقه تکمیلی یک فعالیت کشاورزی باشد باید با این همه یک بام و دو هوا روبهرو باشد؟ این چه رویهای است که محصول کشاورزی تا بر سر درخت یا کف بازار است از هرگونه عوارض و مالیات معاف است، اما همین که داخل شیشه و قوطی قرار گرفت باید مشمول مالیات بر ارزش افزوده و انواع عوارض گوناگون شود؟
یکی از مهمترین معضلات امروز صنایع غذایی نوسان پرشمار قیمت و کیفیت مواد اولیه مورد استفاده است که در عمل امکان هرگونه برنامهریزی بهخصوص در بازارهای صادراتی را غیر ممکن کرده است. پرسش این است که صنایع غذایی تا کجا باید تاوان بهرهوری پایین و بازاررسانی سنتی را بدهد و در چنین فضایی «انتزاع» چگونه میخواهد به سامان برسد؟
هنوز هم محمود حجتی و تیم کارکشتهاش چشم و امید فعالان بخش به شمار میروند و هر کارشناس منصفی هم نمیتواند توقع شقالقمر در یکسال از او داشته باشد، اما بپذیریم در برخی موارد حتی گامهای نخست هم به خوبی برداشته نشده و این برای وی که سبقه مدیریتیاش بر همگان اثبات شده به طور حتم در آینده نمیتواند کارنامه مطلوبی باشد.
نظر شما