علیرضا صفاخو - روزنامهنگار بخش کشاورزی
«سید جواد ساداتینژاد» وزیر جدید جهادکشاورزی بعد از ظهر امروز چهارشنبه 10 شهریور 1400 در نخستین دیدار با تشکلها و در هفتمین روز از آغاز وزارت خود؛ به مدت 180 دقیقه گوشِ شنوا به اظهارات مدیران تشکلهای حوزه دام و طیور سپرد. تشکلهایی که متولی تولید پروتئین مورد نیاز مردم هستند و یکی از ارکانِ امنیت غذایی در گوشه و کنار «میهنِ زخمی شده» در دستان اعضای آنهاست! میهنی که از سوءمدیریتها و شعارهای تکراریِ وزیران و مدیران گذشته دولتی بسیار لطمه دیده و گویی «از دست رفتنِ اعتماد و حُسنِ صمیمیت همکاری» در زمانه بسیار حساس امروز، «دردِ بیپایان» کشور شده است.
کلیاتی از محتوای خبری نخستین نشست وزیر جدید با تشکلها را قطعا همکاران زحمتکش من در وزارت جهادکشاورزی منتشر خواهند کرد؛ اما شاید آنچه به آن نپردازند، نگاه به نوع رویکرد وزیر جدید به تشکلها و در نقطه مقابل آن تشکلها به وزیر جدید است!
لذا نگارنده این تحلیل، به عنوان روزنامهنگاری از بخش کشاورزی که فرصت حضور در این دیدار 3 ساعته را به عنوان یک «شنونده میهمان» یافتم، تعریف «قاعده بازی» بین تشکلها و وزارت جهادکشاورزی را در دوره جدید «ماحصل اصلی» این دیدار صمیمانه (دستکم به زعم خود) دیدم. دیداری که در آن بیشتر تشکلهای تولیدی حاضر، متفقالقول فریاد «هَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة» سر دادند؛ اما «ساداتینژاد» نه تنها در نوبت سخنرانی خود برآشفته نشد و همچنین به همکاران سابق وزارتخانه با وجود نقدهای شدید وارده نتاخت، بلکه نشان داد حس و حالِ حفاظت از اعتبارات حاصل شده در هنگامه «ریاست کمیسیون کشاورزی مجلس» را برای تجربه «کرسی وزیری جهادکشاورزی» نیز در سر دارد. او در این دیدار فاش کرد که برخی از اطرافیان او تلاش داشته و دارند اعتماد او به حوزه تشکلها را مخدوش کنند، اما او بر این باور است که میتوان با «آیندهپژوهی»، رویه جدیدی در حوزه مدیریت و تعامل تشکلها و بازار ایجاد کرد. او در این دیدار تا مرز خواهش و التماس از تشکلها برای کمک به پایداری امنیت غذایی مردم پیش رفت و «وزارت جهادکشاورزی» را «خانه تشکلهای تولیدی» برشمرد که «دعوتنامه» نمیخواهند. اگرچه تشکلها پیش از این، جهت نداشتن حتی یک دیدار قبل از جلسه رای اعتماد مجلس به او در خلوت گلایهمند بودند! اما درست در زمانی که مدیران تشکلهای حاضر در «گیر و دار» این احتمال بودند که وزیر جدید کشاورزی به این زودیها با آنها دیدار هم نکند، اما به ناگهان و درست یک هفته بعد از رای اعتماد بالای مجلس، کار به جایی رسید که محور یکی از مهمترین دستورکارهای وزیر این نشست خطاب به معاونان و نزدیکانش اشاره قاطع به این شد که «بدون حضور نماینده تشکلها، هرگونه تصمیمگیری در وزارت جهادکشاورزی، مطلقا ممنوع!» و این تاکید را تا جایی امتداد داد که «اگر تشکلها اجرای مطالبهای از سوی جهادکشاورزی را دشوار دیدند، از آنها خواهش کنید که کمک کنند تا به محض رفع مشکل بحرانی مردم، به جبران آن اقدام گردد.» او از معاونان و همکارانش در وزارت جهادکشاورزی خواست تا با تمام تشکلها صادق باشند و به گونهای با آنها صحبت نکنند که گویی تشکلها متوجه «توجیه غیرکارشناسی» مسئولان و حتی آگاه نبودن آنها از اصل ماجرا نیستند!
او یکی از مهمترین اهدافش را برای به یادگار گذاشتن وزارتش پس از حداقل 4 سال پیش رو، سپردن بازار هر محصول به اهل آن که همان تشکلهای تولیدی هستند برشمرد و این هدف را اتفاقی مشابه سایر نقاط جهان تشبیه کرد. تشکلهایی که وقتی با وزیر مینشینند، از موضع قدرت تفاهمنامههای تامین نیازهای سفره مردم، صادرات و ارتقای سلامتزایی محصولات را امضا کنند.
و البته او تحقق این مهم را منوط به سپردن امور به «میدان» تولید که تشکلها و اعضای آنها هستند اعلام و در عین حال هم به نکات ظریف دیگری اشاره کرد و آن اینکه «بنگاه تولیدی، بنگاه خیریه نیست!» و «من از وزیرانی نخواهم بود که اگر شما از امنیت غذایی کشور حمایت کردید و پایکارهایی در گردنه و گلوگاه تولید ایستادید، آن را فراموش کنم و نادیده بگیرم.» و همچنین «بخش کشاورزی باید با توجه به ظرفیت خاص خود، حقوقش را احقاق کند؛ چرا که این خوبیت ندارد یک انسان اسلحه به کمرش باشد، اما در وقت لزوم از آن نتواند استفاده کند!».
ساداتینژاد همچنین نشان داد که به نسبت وزیران مدّعی انقلابی بودن، از موضع واقعبینانهتری به تجارت محصولات کشاورزی از جمله واردات با شرایط ملاحظه حقوق تولیدکنندگان داخلی و منافع ملی مینگرد و به بستنِ کامل درها و تولید با «چشم و گوشِ بسته» دل نبسته است! او سیاست تنظیم بازار حاکم در بازار طی سالهای گذشته تا امروز را برای تولیدکنندگان دست و پاگیر برشمرد و یک جمله را نیز به عنوان فصلالخطاب سخنانش به کار برد و نشان داد در عین شهرت یافتن به توانمندی «لابیگری» در مجلس، «روانشناس» قابلی هم هست؛ آنجا که هوشمندانه گفت: «توفیق من و شما تشکلها به یکدیگر گرهخورده است؛ عدم موفقیت من، یعنی عدم موفقیت شما و عدم توفیق شما هم یعنی عدم موفقیت همه ما که امروز دور یک میز نشستهایم!» سخنانی که اگر هم به زعم برخی، شعاری باشد، اما ردپایی از وعدههایی است که در کارنامه آتی وزیرِ مصمم به ثبت دستاوردهای درخشان در حوزه اجرا، مورد قضاوت همین نسل امروز قرار خواهد گرفت!
نظر شما