«حرفی که امروز به زبان میآورم پشتوانه کارم است، لذا از کاری که انجام دادهام گزارش میکنم، نه اینکه تئوری ارایه دهم. من بهعنوان فرزند سینه سوخته و درد کشیده تولید، فقر و کار این سرزمین فریاد میزنم که عزیزانم ما کشور توانمندی هستیم، فرزندان و جوانان با سوادی داریم که در بالاترین سطح دانش و علم قرار دارند، اما متأسفانه با سلایق شخصی، رفتارهای جزیرهای و نگاههای خصمانه از این ظرفیتها کشور را محروم ساختهایم. ما اگر از نظر نظامی و امنیتی در سطح منطقه قوی هستیم باید بپذیریم که این فقط یک بال پرواز است، یک بال دیگر هم امنیت اقتصادی است که موجب میشود کشور مانند عقاب پرواز کند. بنده از نقطه صفر تا اینجا آمدم چون امنیت بود که آمدم، از اینجا به بعد برای کار بزرگ کردن نیاز به امنیت داریم. من کار میکنم چون عاشق کار هستم، لذت میبرم و وظیفه دارم که کار کنم و از کار کردن جز لذت بردن دنبال چیز دیگری نیستم.»
آنچه خواندید فرازهایی از صحبتهای دلنشین مرتضی سلطانی، بنیانگذار گروه صنعتی پژوهشی «زر» و موسس نخستین پالایشگاه غیر نفتی کشور در گفتوگو با «اقتصاد سبز» است که مشروح آن در ادامه میآید:
این روزها بحث مبارزه با فساد در کشور بسیار جدی شده و دستاوردهای بسیاری حاصل شده، در این رابطه چه نظری دارید؟
عمده ترین و بهترین راه مبارزه با فساد ایجاد رقابت در حوزه تولید و کسب و کار است.
خوشبختانه ریاست محترم قوه قضائیه قاطعانه پای کار ایستادهاند و به جد با فساد مقابله میکنند، اما نکته مهمی که در این میان وجود دارد، این است که آنها نیاز به ابزار لازم هم دارند، چرا که ابزار آنها فقط پلیس، نیروی انتظامی، قضات و… نیست، اینها فقط بخشی از کار است.
ابزار جدی قوه قضائیه برای برخورد قاطع با فساد، تولید، رقابت و پیشروان عرصه تولید هستند که ادبیات تولید را میدانند، سالها اهلیت خودشان را به کار، تولید و نظام اثبات کردهاند و شایسته است که از آنها برای ریشهکنی فساد بهره بگیرند. منتها ورود آنها به عرصه جدی، پروژههای بزرگ و مگاپروژهها نیاز به سازوکار خاص خود دارد.
به اعتقاد من مهمترین مسأله در این میان امنیتی است که باید برای آنها فراهم شود.
باید بپذیریم تا مگاپروژههای بزرگ وارد نشوند، طرحهای زودبازده، دچار حرکت در یک سیکل تکراری خواهند شد.
طرحهای زودبازده حجم بالایی از اشتغال کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت کشور را تأمین کردهاند، اما با اینگونه واحدها کشور نمی تواند در توسعه صادرات و تولید پیشرو موفق باشد. در واقع تولیدکنندگان واحدهای زودبازده نیاز به کشنده و لکوموتیو دارند و لکوموتیو در اینجا به معنی مگاپروژههای بزرگ تولیدی در کشور است. مگاپروژه های بزرگ پیشران توسعه تولید و اقتصاد کشور هستند. هماکنون چندین سال است که متأسفانه شاهد ایجاد مگاپروژهای در کشور نیستیم، چرا که امنیت لازم برای ایجاد این نوع فعالیت در کشور فراهم نیست.
آیا هماکنون گروههایی برای ایجاد مگاپروژههای بزرگ در کشور با توجه به شرایط خاص اقتصادی و بینالمللی وجود دارند، یا اینکه بهدلیل فضای خاص ایجاد شده انگیزه فعالیت ندارند؟
اعتقاد دارم هماکنون در کشور نه تنها این افراد وجود دارند، بلکه هماکنون تعداد واجدین شرایط ایجاد مگاپروژه در کشور کم هم نیست، آنها هم دانش لازم را دارند و هم تیم متخصص دارند و هم اینکه سرمایه و اعتبار لازم برای ورود آنها به این فضا فراهم است.
اما یا تعدادی از آنها رفتهاند و یا اینکه آرام نشستهاند و جرأت ورود به این فضا را ندارند.
بنابراین اگر بخواهیم کشورمان را بسازیم که میخواهیم و خواهیم ساخت بدون تردید، راهش ایجاد امنیت برای ورود مگاپروژهها به فضای تولید کشور است.
باید در این خصوص فرهنگسازی شود و این ذهنیت از درون جامعه پاک شود که اگر مدیری از یک حد بزرگتر شود گردناش را می زنند.
اینکار مدیران نیست، کار رسانهها به ویژه رسانه ملی است که باید بستر را فراهم کنند و اعتمادسازی کنند تا مردم بپذیرند که مدیران مگاپروژهها فرزندان این سرزمین هستند و هرکدام ۳۰ تا ۴۰ سال سابقه کسب و کار دارند و ادبیات تولید را فرا گرفتهاند و بهعنوان سرمایههای بزرگ ملی به شمار می روند.
از اینرو نباید بهراحتی آنها را بیانگیزه و از دور خارج کنیم، بلکه باید به آنها امنیت بدهیم تا با خیال راحت تولید کنند. اگر اینگونه نشود باید یک علامت سؤوال بزرگ برای مسؤولان روشن شود که چگونه رفتار کردهاند که این مدیران منحصر به فرد بی انگیزه شده اند و یا اینکه چه میکنند که یک مجموعه معظم تولیدی که گروهی در آن کار می کنند و زنجیره تأمین دارند و سرعت رشدشان به قدری بالاست که خارجیها وقتی بررسی می کنند نمره قبولی به آن مجموعه می دهند، اما در داخل مدام بررسی میشود که عجب سرعتی دارند، اینها از کجا آورده اند؟! به کجا وصل اند؟ چرا در کشور ما هر موفقیتی بلافاصله با یک علامت سؤوال جلوی رویش مواجه می شود، یعنی هیچ فرد و گروهی نباید موفق باشند. برای دلالی و کار رانتی که بدون هیچ سابقهای انجام میشود شاید بتوان اینگونه انگها را پذیرفت، اما برای تولید که وابسته به ماشین آلات مدرنی است که پیچ و مهره به زمین شده چگونه می توان چنین برخوردی داشت؟ چرا بهجای تشویق اینگونه واحدها آنها را دل سرد میکنیم؟!
باید مسؤولان مطلع باشند که کشور بدون مگاپژوه های بزرگ فاقد لکوموتیو است و اگر تولید کشوری لکوموتیو نداشته باشد برای نسل آیندهاش هم اشتغالی نمیتوان متصور بود.
در رابطه با نقش تحریمهای ظالمانه بینالمللی در ایجاد فضای فعلی در اقتصاد کشور چه نظری دارید؟
اعتقاد دارم به رغم ناجوانمردانه بودن تحریمهای بینالمللی، اما همین فضا میتواند تبدیل به یک فرصت برای کشور شود، چرا که وقتی اطراف کشور بسته شود ما به فکر ایجاد یک روزنه میافتیم و پس از شناسایی این روزنه و کار روی آن روزنه تبدیل به نور میشود و سپس یک دستاورد بزرگ حاصل میشود که دنیا را متحیر خواهد کرد.
بنده ظرفیت مقابله با تحریم را در توان سرزمینم، و مردم کشورم بهعنوان متخصص در حوزه تولید می بینم، فقط مشکل ما امنیت رفتاری، اخلاقی و فرهنگی داخلی است که اگر به یک راهکار درست برسیم بسیاری از مشکلات مرتفع خواهد شد.
جنابعالی در این رابطه چه راهکاری پیشنهاد میکنید؟
اگر همانطور که متخلفان اقتصادی را تنبیه میکنند، درستکاران اقتصادی هم در جامعه ما معرفی شوند، بسیاری از معضلات امروز مرتفع میشود.
در این زمینه رسانه ملی باید به کمک بیاید و تولیدکنندگانی که اهلیت خود را ثابت کردند و پرچم ایران را در بازار داخلی و خارجی افراشته نگاه داشتهاند را به مردم معرفی کند.
با توجه به اینکه از شرایط خاص کودکی که در آن قرار داشتید عبور کردید و در فضایی که از حال و روز امروز کشور ترسیم نمودید، بفرمایید چگونه در چنین فضایی فردی نظیر مرتضی سلطانی در عرصه اقتصاد کشور ظهور میکند که به رغم همه ناملایمتیها سنگ بنای یکی از بهترین مگاپروژههای فعلی کشور را بنا میگذارد؟
من از نقطه صفر شروع کردهام و بیوگرافیام را همه جا فریاد زدهام، چرا که یکی از افتخاراتم را گذشتهام میدانم که در رقم خوردنش هم هیچ نقشی نداشتهام.
آن قسمتی که دست بنده بوده شروع از نقطه صفر و رسیدن به ۱۰ هزار و ۳۰۰ نفر اشتغالزایی مستقیم در ۱۸ واحد صنعتی در هلدینگ «زر» بوده است.
با راهاندازی مگاپروژه جدید کانفکشنری «زر» ۴ تا ۵ هزار نفر اشتغالزایی جدید بهوجود خواهد آمد و اشتغالزایی تا ۱۵ هزار نفر در هلدینگ «زر» کاملاً در دسترس است.
ممکن است ترتیب ایجاد واحدها را بفرمایید.
ابتدا آرد زر، بعد سمولینای زر، زرماکارون یک، زرماکارون ۲، زرماکارون ۳، نوشین ساز، سیلوهای ذخیره گندم، زرترابر، ستاره ریل آسیا، ذخیره ذرت، پایگاههای سیلوهای تخلیه بنادر، مارکت ذرت و غلات، پالایشگاه غلات زر، آسیاب غلات زر، پروژه بزرگ کانفکشنری، حوزه دانشگاه، خدمات، آموزش و لجستیک و تولید در تمام حوزهها از صفر تا ۱۰۰، زنجیره تأمین ایجاد کردهایم.
از اینجا به بعد می خواهیم لکوموتیو شویم که هزاران واحد زودبازده را تحت پوشش قرار دهیم تا مثل LG و سامسونگ عمل کنیم و البته نیاز به امنیت داریم.
در کره جنوبی این دو برند دهها هزار واحد تولیدی را پوشش دادهاند. ما اگر ۵ تا ۱۰ مگاپروژه در هر صنعتی داشته باشیم به امنیت اقتصادی خواهیم رسید.
متأسفانه درکشور ما رسیدن تا به حدی خاص ممکن است و اگر مجموعهای بخواهد جلوتر رود امکانپذیر نیست.
از آنجاییکه راه اعطای امنیت اقتصادی در اختیار حاکمیت است، شایسته است سران سه قوه تدبیری بیاندیشند تا اگر فردی یا مجموع های شرایط رسیدن به مگاپروژ شدن و یا لکوموتیو صنعتی شدن را داشت شرایط را برای حرکت رو به جلوی آن مجموعه فراهم کنند.
امروز وقتی نام «تویوتا» میآید، مردمان اقصینقاط دنیا به یاد کشور ژاپن میافتند، واقعاً از این زیباتر افتخاری برای یک کشور میتواند وجود داشته باشد که برندی به اندازه مقدسات آنها مهم باشد.
من ثابت میکنم توانایی مردم کشورم ایران نه تنها کمتر از ژاپنیها نیست، بلکه در مواردی حتی بیشتر هم هست، اما متأسفانه در کشور ما حلقههای مفقودهای وجود دارد که یک مشت آدم مریض ستون پنجمی وارد میشوند و تصمیمهایی که میگیرند که کاملاً مشخص است نه منافع خود و خانوادهشان را میفهمند و نه منافع کشور را و وجود همین عناصر کافی است که چوب لای چرخ رشد و توسعه اقتصادی تولید کشور بگذارند و بهراستی که اینها باید شناسایی شوند و اگر هم قادر نیستیم اینها را شناسایی کنیم باید ۴ نفر مدیر شناخته شدهای که به بلوغ انجام کارهای بزرگ رسیدهاند را مورد حمایت قرار دهیم تا آن افرادیکه چوب لای چرخ میگذارند قادر نباشند که مانع رشد اقتصادی شوند. اگر در کشور همانطور که مفسدان معرفی میشوند مدیران لایق هم معرفی شوند آن وقت است که امنیت اقتصادی حاصل میشود، اینگونه که نمیشود تصویری ایجاد کنیم که هر فردی که رشد کرده فاسد است.
«مگاپروژه صنایع تبدیلی زر» که متعلق به بنده نیست، متعلق به مردم ایران است، رسانه ملی و اهالی رسانه وقت بگذارید و اطلاعرسانی کنید.
اگر اینگونه شود به دنیا نشان خواهیم داد که ملت ایران علاوه بر آنکه توانایی مقابله با تحریم را دارند، بلکه در این شرایط می توانند به غیر از دانش فناوری هسته ای به دانش ایجاد واحدهای صنعتی هایتک و سطح بالا هم دست یابند.
ما درکشور سند چشمانداز ۱۴۰۴ داریم که در نظام تعریف شده و مقام معظم رهبری هم روی آن تأکید کردند که این سند اجرایی شود. اعتقاد دارم در صنایع تبدیلی کشور با همین مگاپروژه زنجیره تأمین و کانفکشنری «زر» به نظام و دولت قول میدهم که قبل از ۱۴۰۴ صنایع تبدیلی ایران را در جایگاه نخست منطقه قرار دهیم.
منبع:اقتصاد سبز
نظر شما