فود پرس - «وقتی انار خوب کیلویی چهار هزار تومان قیمت دارد، در حالی که آبمیوه آن دو هزار تومان است، پرسش اینجاست که داخل پاکت چیست که آبمیوه ارزانتر تمام میشود، در واقع اینجاست که بحث افزودنیها و استفاده از آب و شکر مطرح میشود، باید بپذیریم هرجا که کنترل بیشتر داریم تقلب هم بیشتر است».
آنچه خواندید بخشهایی از صحبتهای یکی از مدیران کارکشته صنعت غذاست که وقتی مطلع میشویم، این سخنان از زبان نایب رییس انجمن صنعتی کنسانتره و آبمیوه ایران و رییس کمیته تدوین استانداردهای میوه و آبمیوه جاری میشود، بیش از پیش به اهمیت و حساسیت موضوع پی میبریم.
غلامحسین احمدی با کولهباری از تجربه شکل گرفته ناشی از سالها فعالیت در بخشهای مختلف صنعت غذا به تحلیل آخرین وضعیت صنایع غذایی پس از هدفمندی یارانهها در سال حمایت از تولید ملی پرداخته که ماحصل این گفتوگو را با هم میخوانیم.
سال 90 با همه مسایلش به پایان رسید، اما توان صنعتگران در این سال تحلیل رفت. ارزیابی شما در سال 91 با توجه به ایجاد بارقههای امید در حمایت از تولید ملی در صنعت غذا چیست؟
امیدواری از مهمترین جنبههای مثبت امسال است، اما آمارهای موجود خیلی رضایتبخش نیستند. نهادههای قیمتی بسیار افسارگسیخته تغییر کرده و افزایش یافته، همچنین آثار روانی افزایش قیمت ارز به نحوی بر تولیدکنندگان تاثیر داشته که یا جنس خود را عرضه نمیکنند و یا پنهان کرده و با مدیریت زمان از فروش جنس سرباز میزنند.
با همه این گرفتاریها تولیدکننده از یک طرف قادر به خواباندن تولید نیست و در صورت ادامه فعالیت، امواج زیانها معلوم نیست که تا به کجا پیش خواهد رفت، با این وجود در شرایط فعلی، تولید محصولات بدون هیچگونه مساعدتی اعم از یارانه سوخت و خرید مواد اولیه و ... صورت میگیرد. گرفتاریهای تعیین قیمت، مسایل تعزیرات و افزایش قیمت را هم داریم. با همه این مشکلات چگونه میتوان مشکل تولید را حل کرد؟
آمارهای واصله از تعطیلی واحدها یا اخراج کارگران گوشههایی از واقعیت مشکلات صنایع است. بنابراین اگر تغییرات واقعی در ورودیهای این فرآیند صورت نگیرد خروجیها اصلا خوشایند نخواهند بود.
چه اولویتهایی را به عنوان یک فعال صنعت غذا به دولتمردان توصیه میکنید تا تولید ملی به معنای واقعی عملی شود؟
به نظر من بهتر است شعار داده نشود، بلکه برنامهریزیهای علمی و عملی انجام شود.
هماکنون چه موانع دست و پاگیری در راه پیشرفت غذا وجود دارد؟
به طور مشخص دولت که 85 درصد فعالیتهای اقتصادی کشور را در دست دارد همه چیز را گران میکند و یا به زعم دولتیها همه چیز در حال آزاد شدن است و از تولیدکننده بخش خصوصی انتظار عدم افزایش قیمت را دارد.
اگر قرار باشد سوخت را گرانتر بخریم که بعد از مرحله دوم هدفمندیها گرانتر هم میشود برق را گرانتر پرداخت کنیم و حتی مواد اولیه را هم گرانتر تهیه کنیم در نتیجه تولید هم گرانتر تمام میشود و چطور ممکن است که قیمت محصولات در چنین شرایطی افزایش نیابد و تولیدکننده حساب پس بدهد؟!
در حالی که 85 درصد اقتصاد دولتی یا شبه دولتی است که خود درگیر گرانیهاست از تولیدکننده چه انتظاری میرود. به نظر من این رویداد یک تضاد و تناقض است.
در جایی اعلام شده انرژی که تشکلهای صنایع غذایی صرف چانهزنی قیمتها میکنند اگر صرف ارتقای کیفیت محصولات کنند بهتر است شما با این نظریه موافقید؟
اصلا چرا باید این چانهزنی را ایجاد کنند برای تشکلها؛ که تشکلها به جای اینکه وقتشان صرف افزایش کیفیت و بهرهوری شود صرف مسایل قیمتی شود.
مثل این میماند که بر سر راه ماشین شما مانعی سیمانی قرار داده شود و در صورت اعتراض شما بگویند چرا به مانع اعتراض میکنید؟! در حالی که ابتدا ماشین در حال حرکت بوده و ناگهان مانع ایجاد شده است.
در تشکلها به جای پرداختن به کیفیت و نوآوری و پرداختن به مسایلی که در تشکلهای تمام دنیا صورت میگیرد زمان، صرف پرداختن به گرفتاریهایی میشود که به ما تحمیل شده است.
بنده مدیرعامل، فرصت پرداختن به بهرهوری و کیفیت را ندارم و تمام انرژی ما صرف پرداختن به قیمتها میشود.
به عنوان مثال بدنه یک قوطی نیمکیلویی کنسرو در سه ماه گذشته 145 تومان بود بعد 155 و مدتی پس از آن 159 و به همین منوال 200 و 220 تومان شد، بعد فروش نقدی و در نهایت گفته میشود که اصلا نمیفروشیم. یا در مورد کنسرو غیرگوشتی رایج یعنی لوبیاچیتی نیز بعد از عید یک عدد دانه لوبیا چیتی چینی در بازار پیدا نمیشود. از طرفی هزینههای دستمزد هم که افزایش یافته است.
چگونه میتوان در این فضا برای ارتقای صادرات برنامهریزی کرد؟
با این شرایط صادراتی هم انجام نمیشود، یک وقت از مسالهای که 10 درصد بیزینس ما را تشکیل میدهد صحبت میکنیم در این جا فضای فکری مدیر برروی حل 10 درصد مشکلات است اما زمانی که 95 درصد فضای فکری مدیران صرف مشکلات میشود دیگر اسمش حل مشکل نیست بلکه حل بحران است.
سوخت 5/16 تومانی به 230 تومان افزایش قیمت یافته چطور در این شرایط محصول نباید افزایش قیمت داشته باشد.
همانطور که مطلعید در زمینه تولید انواع میوه دارای مزیتهایی هستیم، اما طی پنج سال گذشته دچار افول شدیم و در بحث کنسانتره در افکار عمومی این طور جا افتاده که شکر به کار رفته در آبمیوه به خصوص آب پرتقال به علت واریته تلخ آن در حد نوشابهها یا حتی بیشتر است دراین مورد و در مورد آسیبشناسی تولید کنسانتره و آبمیوه توضیح دهید؟
از نظر مزیتهای نسبی ایران باید بهترین تولیدکننده آبمیوه و کنسانتره باشد، چه از نظر مزیتهای آب و هوایی و چه رنگ و طعم میوههای ایرانی که مزیت نسبی آن را بالا میبرد.
از نظر کمیت حدود 70 میلیون جمعیت داریم (یک درصد جمعیت دنیا) و چهار درصد میوه دنیا را تولید میکنیم. پس از نظر کمی و کیفی باید حرف اول را بزنیم، اما سوال اینجاست، مشکل کجاست که محصول نهایی عاری از کیفیت است؟
به نحوی که اعتماد مصرفکننده به کیفیت محصولی با نام «آبمیوه» از دست رفته است. در حدی که مصرفکنندگان نوجوان ما آب معدنی را به راحتی در دست میگیرند، مینوشند و پول زیادی هم حاضرند پرداخت کنند، ولی چرا حاضر به پرداخت پول برای آبمیوه نیستند.
من به عنوان رییس تدوین استانداردهای آبمیوهها در دو سال گذشته، (رییس کمیته تدوین) عرض میکنم که متاسفانه در صنعت آبمیوه به جای اعتمادسازی اعتمادسوزی کردیم.
با وجود آن همه قابلیتهای کمی و کیفی به دلیل مسایل و مشکلات اقتصادی تولیدکنندگان متاسفانه به سمتی رفتند که سلب اعتماد در بین مصرفکنندگان ایجاد شد.
البته محصولات تتراپک و قوطیها خوشبختانه مصون از این آفت بودند، طوری که هنوز هم برندهای خوب و آبمیوههای خوب داریم، اما درعمل بسیاری از خانوادهها تمایل دارند که میوه تازه را بخرند و آبمیوه را در منزل تهیه کنند.
از طرفی وقتی انار خوب کیلویی چهار هزار تومان تمام میشود، در حالی که یک پاکت یک لیتری آبمیوه انار دو هزار تومان است پس این سوال پیش میآید که داخل پاکت چیست که آبمیوه از اصل میوه ارزانتر تمام میشود، در واقع اینجاست که بحث افزودنیها و آب و شکر مطرح میشود.
البته امروزه در اتحادیه اروپا هم شکر مصرف میشود، پرتقال شمال ما آبدار و ترش است اگر بخواهیم آن را اپتیمال کنیم ناچاریم به آن شکر اضافه کنیم یا اگر مثل پرتقال جنوب شیرین بود مجبوریم در آن از اسیدهای مجاز استفاده کنیم، که تا این جای کار به شرط اطلاعرسانی برروی بستهبندی برای مصرفکننده اشکال ندارد.
مشکل ما اینجاست که استانداردملی حق استفاده شکر را به شرط ذکر درصد آن مجاز کرده است تولیدکنندگان نکتار صددرصد طبیعی پرتقال را روی پاکتها ذکر میکنند در حالی که در طبیعت چیزی به نام نکتار وجود ندارد.
گاهی تولیدکننده از استانداردها فراتر میرود و تولید را غیرواقعی اظهار میکند و کسی هم با آن برخورد نمیکند.
در حالیکه در دنیا ارزش کیفی بالا باعث شده تا گاهی محصولات برند استاندارد هم نداشته باشند. هر جا کنترل بیشتر داریم تقلب هم بیشتر است.
طبیعت ارزشمند میوههای ما در بسیاری از آبمیوهها غایب است و جای خود را به کامپوندها و شکر و آب داده است.
تولید کنسانتره آبلیمو را تعطیل کردیم، چون وقتی در عرض یکسال میوه 300 درصد افزایش قیمت یافته و بهای آن سه یا چهار برابر میشود چطور آبمیوهها با همان قیمتهای قبلی باید به فروش برسد؟ متاسفانه بسیاری از آبمیوههای تولیدی به ویژه در بستهبندی دویپک تقلبی بوده و خالص نیست.
در هدفمندسازی یارانهها تولید را جا گذاشتند و اگر در فاز دوم هدفمندی هم تولید جا بماند فاتحهاش خوانده میشود.
لطفا صنعت کنسانتره و آبمیوه را در جایگاه ارزش صادراتی با توجه به ظرفیتهای موجود و شرایط فعلی مقایسه کنید؟
حدود دو سال قبل کنسانتره انار ما به کشورهای مختلف صادر میشد حتی از ژاپن به آمریکا میرفت، اما هماکنون برعکس شده و واردکنندگان به صادرکنندگان تبدیل شدند، آمریکا هم صادر کننده کنسانتره انار شد. در حال حاضر قیمتهای جهانی روزبهروز پایین میآید و کیفیتها بالا میرود که متاسفانه این روند در کشور ما برعکس صورت میگیرد.
در حال حاضر درصد بالایی از واحدهای تولید کنسانتره ما غیر فعال و غیراقتصادی است و تعطیل شدهاند و در صورت ادامه این روال، روند تعطیلیها ادامه خواهد داشت.
آینده صنعت غذا را چگونه پیشبینی میکنید؟
از موانع اجرایی نباید هراسید باید مشکلات بزرگ را به مشکلات کوچک تقسیم کرد و به پتانسیلها بیشتر توجه کرد. من خوشبین هستم که تولیدکنندگان ایرانی قادر به حل تمام مسایل هستند.
تولیدکننده ایرانی قادر است به سمت کیفیت و نوآوری هم حرکت کند همانطور که در صنعت غذا که تاکنون این اتفاق بارها افتاده است. به عنوان مثال صنعت لبنیات ما در زمان قبل از جنگ و بعد از جنگ اصلا قابل مقایسه با هم نیست و حتی در مورد نوشابهها و آبمیوهها و محصولات کنسروی در زمینه بستهبندی پیشرفتهای زیادی صورت گرفته و حتی در برخی موارد با نمونههای خارجی آن هم قابل قیاس است.
با این اوصاف مشکلات هرچند کوچک باید مانند دشمن جدی گرفته شوند، به همین دلیل باید با مسایل اقتصادی به دقت یک جراح برخورد کرد، یعنی مشکل جدی گرفته شود، اما هراسی از حل کردن آن نداشت، که در این رابطه ما به عنوان بنگاههای اقتصادی و تشکلها حاضر به همکاری هستیم. نیاز به آموختن و ارتباط وجود دارد. باید آموزش، ارتباط با تولیدکننده خارجی، رقابت در قیمتها و در افزایش کیفیت محصولات باشد و حتی یک تولیدکننده باید هر روز محصولات تولیدی دیگر شرکتها روی میزش باشد.
اما توقع ما این است که مسوولان مانع کار نشوند و دخالت نکنند و بگذارند همه رقابت درست و آزادی با هم داشته باشند.
رقابت باید در پایین آوردن قیمت و بالا بردن کیفیت ایجاد شود و برای مصرفکننده به صورت واقعی توسط تولیدکننده ارزشآفرینی شود. بنابراین مسایل قابل حل خواهد بود.
منبع: اقتصاد سبز
آنچه خواندید بخشهایی از صحبتهای یکی از مدیران کارکشته صنعت غذاست که وقتی مطلع میشویم، این سخنان از زبان نایب رییس انجمن صنعتی کنسانتره و آبمیوه ایران و رییس کمیته تدوین استانداردهای میوه و آبمیوه جاری میشود، بیش از پیش به اهمیت و حساسیت موضوع پی میبریم.
غلامحسین احمدی با کولهباری از تجربه شکل گرفته ناشی از سالها فعالیت در بخشهای مختلف صنعت غذا به تحلیل آخرین وضعیت صنایع غذایی پس از هدفمندی یارانهها در سال حمایت از تولید ملی پرداخته که ماحصل این گفتوگو را با هم میخوانیم.
سال 90 با همه مسایلش به پایان رسید، اما توان صنعتگران در این سال تحلیل رفت. ارزیابی شما در سال 91 با توجه به ایجاد بارقههای امید در حمایت از تولید ملی در صنعت غذا چیست؟
امیدواری از مهمترین جنبههای مثبت امسال است، اما آمارهای موجود خیلی رضایتبخش نیستند. نهادههای قیمتی بسیار افسارگسیخته تغییر کرده و افزایش یافته، همچنین آثار روانی افزایش قیمت ارز به نحوی بر تولیدکنندگان تاثیر داشته که یا جنس خود را عرضه نمیکنند و یا پنهان کرده و با مدیریت زمان از فروش جنس سرباز میزنند.
با همه این گرفتاریها تولیدکننده از یک طرف قادر به خواباندن تولید نیست و در صورت ادامه فعالیت، امواج زیانها معلوم نیست که تا به کجا پیش خواهد رفت، با این وجود در شرایط فعلی، تولید محصولات بدون هیچگونه مساعدتی اعم از یارانه سوخت و خرید مواد اولیه و ... صورت میگیرد. گرفتاریهای تعیین قیمت، مسایل تعزیرات و افزایش قیمت را هم داریم. با همه این مشکلات چگونه میتوان مشکل تولید را حل کرد؟
آمارهای واصله از تعطیلی واحدها یا اخراج کارگران گوشههایی از واقعیت مشکلات صنایع است. بنابراین اگر تغییرات واقعی در ورودیهای این فرآیند صورت نگیرد خروجیها اصلا خوشایند نخواهند بود.
چه اولویتهایی را به عنوان یک فعال صنعت غذا به دولتمردان توصیه میکنید تا تولید ملی به معنای واقعی عملی شود؟
به نظر من بهتر است شعار داده نشود، بلکه برنامهریزیهای علمی و عملی انجام شود.
هماکنون چه موانع دست و پاگیری در راه پیشرفت غذا وجود دارد؟
به طور مشخص دولت که 85 درصد فعالیتهای اقتصادی کشور را در دست دارد همه چیز را گران میکند و یا به زعم دولتیها همه چیز در حال آزاد شدن است و از تولیدکننده بخش خصوصی انتظار عدم افزایش قیمت را دارد.
اگر قرار باشد سوخت را گرانتر بخریم که بعد از مرحله دوم هدفمندیها گرانتر هم میشود برق را گرانتر پرداخت کنیم و حتی مواد اولیه را هم گرانتر تهیه کنیم در نتیجه تولید هم گرانتر تمام میشود و چطور ممکن است که قیمت محصولات در چنین شرایطی افزایش نیابد و تولیدکننده حساب پس بدهد؟!
در حالی که 85 درصد اقتصاد دولتی یا شبه دولتی است که خود درگیر گرانیهاست از تولیدکننده چه انتظاری میرود. به نظر من این رویداد یک تضاد و تناقض است.
در جایی اعلام شده انرژی که تشکلهای صنایع غذایی صرف چانهزنی قیمتها میکنند اگر صرف ارتقای کیفیت محصولات کنند بهتر است شما با این نظریه موافقید؟
اصلا چرا باید این چانهزنی را ایجاد کنند برای تشکلها؛ که تشکلها به جای اینکه وقتشان صرف افزایش کیفیت و بهرهوری شود صرف مسایل قیمتی شود.
مثل این میماند که بر سر راه ماشین شما مانعی سیمانی قرار داده شود و در صورت اعتراض شما بگویند چرا به مانع اعتراض میکنید؟! در حالی که ابتدا ماشین در حال حرکت بوده و ناگهان مانع ایجاد شده است.
در تشکلها به جای پرداختن به کیفیت و نوآوری و پرداختن به مسایلی که در تشکلهای تمام دنیا صورت میگیرد زمان، صرف پرداختن به گرفتاریهایی میشود که به ما تحمیل شده است.
بنده مدیرعامل، فرصت پرداختن به بهرهوری و کیفیت را ندارم و تمام انرژی ما صرف پرداختن به قیمتها میشود.
به عنوان مثال بدنه یک قوطی نیمکیلویی کنسرو در سه ماه گذشته 145 تومان بود بعد 155 و مدتی پس از آن 159 و به همین منوال 200 و 220 تومان شد، بعد فروش نقدی و در نهایت گفته میشود که اصلا نمیفروشیم. یا در مورد کنسرو غیرگوشتی رایج یعنی لوبیاچیتی نیز بعد از عید یک عدد دانه لوبیا چیتی چینی در بازار پیدا نمیشود. از طرفی هزینههای دستمزد هم که افزایش یافته است.
چگونه میتوان در این فضا برای ارتقای صادرات برنامهریزی کرد؟
با این شرایط صادراتی هم انجام نمیشود، یک وقت از مسالهای که 10 درصد بیزینس ما را تشکیل میدهد صحبت میکنیم در این جا فضای فکری مدیر برروی حل 10 درصد مشکلات است اما زمانی که 95 درصد فضای فکری مدیران صرف مشکلات میشود دیگر اسمش حل مشکل نیست بلکه حل بحران است.
سوخت 5/16 تومانی به 230 تومان افزایش قیمت یافته چطور در این شرایط محصول نباید افزایش قیمت داشته باشد.
همانطور که مطلعید در زمینه تولید انواع میوه دارای مزیتهایی هستیم، اما طی پنج سال گذشته دچار افول شدیم و در بحث کنسانتره در افکار عمومی این طور جا افتاده که شکر به کار رفته در آبمیوه به خصوص آب پرتقال به علت واریته تلخ آن در حد نوشابهها یا حتی بیشتر است دراین مورد و در مورد آسیبشناسی تولید کنسانتره و آبمیوه توضیح دهید؟
از نظر مزیتهای نسبی ایران باید بهترین تولیدکننده آبمیوه و کنسانتره باشد، چه از نظر مزیتهای آب و هوایی و چه رنگ و طعم میوههای ایرانی که مزیت نسبی آن را بالا میبرد.
از نظر کمیت حدود 70 میلیون جمعیت داریم (یک درصد جمعیت دنیا) و چهار درصد میوه دنیا را تولید میکنیم. پس از نظر کمی و کیفی باید حرف اول را بزنیم، اما سوال اینجاست، مشکل کجاست که محصول نهایی عاری از کیفیت است؟
به نحوی که اعتماد مصرفکننده به کیفیت محصولی با نام «آبمیوه» از دست رفته است. در حدی که مصرفکنندگان نوجوان ما آب معدنی را به راحتی در دست میگیرند، مینوشند و پول زیادی هم حاضرند پرداخت کنند، ولی چرا حاضر به پرداخت پول برای آبمیوه نیستند.
من به عنوان رییس تدوین استانداردهای آبمیوهها در دو سال گذشته، (رییس کمیته تدوین) عرض میکنم که متاسفانه در صنعت آبمیوه به جای اعتمادسازی اعتمادسوزی کردیم.
با وجود آن همه قابلیتهای کمی و کیفی به دلیل مسایل و مشکلات اقتصادی تولیدکنندگان متاسفانه به سمتی رفتند که سلب اعتماد در بین مصرفکنندگان ایجاد شد.
البته محصولات تتراپک و قوطیها خوشبختانه مصون از این آفت بودند، طوری که هنوز هم برندهای خوب و آبمیوههای خوب داریم، اما درعمل بسیاری از خانوادهها تمایل دارند که میوه تازه را بخرند و آبمیوه را در منزل تهیه کنند.
از طرفی وقتی انار خوب کیلویی چهار هزار تومان تمام میشود، در حالی که یک پاکت یک لیتری آبمیوه انار دو هزار تومان است پس این سوال پیش میآید که داخل پاکت چیست که آبمیوه از اصل میوه ارزانتر تمام میشود، در واقع اینجاست که بحث افزودنیها و آب و شکر مطرح میشود.
البته امروزه در اتحادیه اروپا هم شکر مصرف میشود، پرتقال شمال ما آبدار و ترش است اگر بخواهیم آن را اپتیمال کنیم ناچاریم به آن شکر اضافه کنیم یا اگر مثل پرتقال جنوب شیرین بود مجبوریم در آن از اسیدهای مجاز استفاده کنیم، که تا این جای کار به شرط اطلاعرسانی برروی بستهبندی برای مصرفکننده اشکال ندارد.
مشکل ما اینجاست که استانداردملی حق استفاده شکر را به شرط ذکر درصد آن مجاز کرده است تولیدکنندگان نکتار صددرصد طبیعی پرتقال را روی پاکتها ذکر میکنند در حالی که در طبیعت چیزی به نام نکتار وجود ندارد.
گاهی تولیدکننده از استانداردها فراتر میرود و تولید را غیرواقعی اظهار میکند و کسی هم با آن برخورد نمیکند.
در حالیکه در دنیا ارزش کیفی بالا باعث شده تا گاهی محصولات برند استاندارد هم نداشته باشند. هر جا کنترل بیشتر داریم تقلب هم بیشتر است.
طبیعت ارزشمند میوههای ما در بسیاری از آبمیوهها غایب است و جای خود را به کامپوندها و شکر و آب داده است.
تولید کنسانتره آبلیمو را تعطیل کردیم، چون وقتی در عرض یکسال میوه 300 درصد افزایش قیمت یافته و بهای آن سه یا چهار برابر میشود چطور آبمیوهها با همان قیمتهای قبلی باید به فروش برسد؟ متاسفانه بسیاری از آبمیوههای تولیدی به ویژه در بستهبندی دویپک تقلبی بوده و خالص نیست.
در هدفمندسازی یارانهها تولید را جا گذاشتند و اگر در فاز دوم هدفمندی هم تولید جا بماند فاتحهاش خوانده میشود.
لطفا صنعت کنسانتره و آبمیوه را در جایگاه ارزش صادراتی با توجه به ظرفیتهای موجود و شرایط فعلی مقایسه کنید؟
حدود دو سال قبل کنسانتره انار ما به کشورهای مختلف صادر میشد حتی از ژاپن به آمریکا میرفت، اما هماکنون برعکس شده و واردکنندگان به صادرکنندگان تبدیل شدند، آمریکا هم صادر کننده کنسانتره انار شد. در حال حاضر قیمتهای جهانی روزبهروز پایین میآید و کیفیتها بالا میرود که متاسفانه این روند در کشور ما برعکس صورت میگیرد.
در حال حاضر درصد بالایی از واحدهای تولید کنسانتره ما غیر فعال و غیراقتصادی است و تعطیل شدهاند و در صورت ادامه این روال، روند تعطیلیها ادامه خواهد داشت.
آینده صنعت غذا را چگونه پیشبینی میکنید؟
از موانع اجرایی نباید هراسید باید مشکلات بزرگ را به مشکلات کوچک تقسیم کرد و به پتانسیلها بیشتر توجه کرد. من خوشبین هستم که تولیدکنندگان ایرانی قادر به حل تمام مسایل هستند.
تولیدکننده ایرانی قادر است به سمت کیفیت و نوآوری هم حرکت کند همانطور که در صنعت غذا که تاکنون این اتفاق بارها افتاده است. به عنوان مثال صنعت لبنیات ما در زمان قبل از جنگ و بعد از جنگ اصلا قابل مقایسه با هم نیست و حتی در مورد نوشابهها و آبمیوهها و محصولات کنسروی در زمینه بستهبندی پیشرفتهای زیادی صورت گرفته و حتی در برخی موارد با نمونههای خارجی آن هم قابل قیاس است.
با این اوصاف مشکلات هرچند کوچک باید مانند دشمن جدی گرفته شوند، به همین دلیل باید با مسایل اقتصادی به دقت یک جراح برخورد کرد، یعنی مشکل جدی گرفته شود، اما هراسی از حل کردن آن نداشت، که در این رابطه ما به عنوان بنگاههای اقتصادی و تشکلها حاضر به همکاری هستیم. نیاز به آموختن و ارتباط وجود دارد. باید آموزش، ارتباط با تولیدکننده خارجی، رقابت در قیمتها و در افزایش کیفیت محصولات باشد و حتی یک تولیدکننده باید هر روز محصولات تولیدی دیگر شرکتها روی میزش باشد.
اما توقع ما این است که مسوولان مانع کار نشوند و دخالت نکنند و بگذارند همه رقابت درست و آزادی با هم داشته باشند.
رقابت باید در پایین آوردن قیمت و بالا بردن کیفیت ایجاد شود و برای مصرفکننده به صورت واقعی توسط تولیدکننده ارزشآفرینی شود. بنابراین مسایل قابل حل خواهد بود.
منبع: اقتصاد سبز
نظر شما