سوال این است که این روزها علت اقبال روز افزون مردم در بازار سرمایه و سهام به  صنایع غذایی چیست؟ برای پیدا کردن پاسخ باید وضعیت گذشته و حال این بخش از صنایع کشور مورد بررسی قرار گیرد.
علی موحد، دبیر کل کانون انجمن های صنایع غذایی ایران در این زمینه معتقد است:

1- صنعت غذا بنیانگذار صنعت در ایران است. اولین کارخانه های صنعتی در کشور، کارخانه های قندی بود که حدود یک و نیم قرن پیش در نزدیک تهران بنا شد. تا آن زمان چیزی به اسم واحد صنعتی و کارخانه وجود نداشت. به همین علت این صنعت را ریشه دارترین صنعت در ایران می دانند.
2-  هیچ صنعتی از نظر پراکندگی در کشور به اندازه صنعت غذا گسترده و فراگیر  نیست. کمتر موقعیت جغرافیایی وجود دارد که در آن یک واحد غذایی (به صورت سنتی یا صنعتی) پیدا نشود.
3- موضوع دیگر، وابستگی آحاد مردم به صنعت غذاست. هر موجود زندهای از قبل از تولد و لاینقطع در تمام طول حیات خود نیازمند غذاست. ارتباط انسان و غذا و به تبع آن صنایع غذایی گسترده و محکم است و به همین دلیل تعطیل بردار نیست .

4- سرمایه گذاری هایی که در 20 سال گذشته در صنعت غذا شده بسیار چشمگیر و قابل توجه است. سرمایه گذاران در این بخش علاوه بر تأمین نیازهای داخلی، به صورت گسترده چشم به بازارهای هدف نیز داشته اند. سرمایه گذاری سرمایه گذاران در برخی زمینه های صنایع غذایی مثل قند و شکر، آرد، نان، لبنیات، شیرینی- شکلات و...، تا 50، 60 و در بعضی زمینه ها تا 70 درصد بیش از نیازهای داخلی بوده است و این بدان معنی است که محصولات غذایی ایران موقعیت خوبی در کشورهای همسایه دارد. در اطراف کشور ما بالغ بر 500 میلیون نفر جمعیت حضور دارند که با ما اشتراکات مختلف عمیق مثل اشتراکات مذهبی، قومی، فرهنگی، نژادی، آب و هوایی و شرایط اقلیمی و اشتراکاتی که به دلیل همسایگی کشورها به وجود می آید و...، دارند که این مجموعه به شدت مایل به استفاده از محصولات غذایی ایرانی یا محصولات غذایی که در داخل کشور ایران تولید میشود، هستند.

5- از نظر سرمایه انسانی، صنعت غذا بیش از شاخه های مختلف دیگر، دغدغه تربیت مدیران و کارشناسان کارآمد و برجسته را داشته است. در صنعت غذا، افرادی که در ابعاد سرمایه گذاری میل و رغبت به سرمایه گذاری و تحصیلات در زمینه این صنعت را دارند، بیشتر از زمینه های دیگر وجود دارند. تعداد دانشکده های غذایی که در 15، 20 سال گذشته در کشور تاسیس شد، بسیار گسترده است.

6- از لحاظ ضریب اشتغال، کمتر صنعتی به اندازه صنعت غذا پرظرفیت است. با سرمایه گذاری اندک، ضریب ایجاد اشتغال بسیار بالاست.

7- از نقطه نظر سازمانی و تشکیلاتی، در صنعت غذا بالغ بر 40 رشته مختلف غذایی مثل لبنیات، محصولات فرآورده های گوشتی، آرد، نان، شیرینی و شکلات، آب، نوشیدنیها و... وجود دارد که هرکدام از آنها انجمنهای تخصصی خود را دارند و در مجموع این انجمنهای تخصصی دارای یک فدراسیون مرکزی تحت عنوان «کانون انجمنهای صنایع غذایی» هستند. کمتر شاخه های اقتصادی کشور را می بینیم که از این انسجام سازمانی برخوردار باشند.

این عوامل و دهها عامل دیگر که متاسفانه در سالهای مختلف و به علتهای متفاوت، مورد توجه برخی مدیران دولتی نبوده و ضمنا مورد بی مهری های فراوان نیز بوده است و به همین دلیل نتوانسته به جایگاه واقعی خود دست یابد، باعث شده است که پتانسیلهای آن مغفول واقع شده و توجه لازم به این صنایع نشود. یک علت عمده این موضوع، اقتصاد بسته کشور بوده است که متاسفانه طبق آمار و ارقام بالغ بر 80 درصد آن دولتی است و فرصت تنفس به اقتصاد بخش خصوصی داده نشده است. شاید بیشترین فشار و آسیب از ناحیه بدنه سنگین و عظیم اقتصاد دولتی به بخش غذایی وارد شد. به این دلیل که حضور دولتی ها در صنایع غذایی بسیار کم است، ضمن اینکه بخش بازرگانی غذا عمدتا دولتی است و سرمایه گذاریهای صنایع مورد نظر عمدتا خصوصی است و از توجهی که شرکتهای دولتی از ناحیه اقتصاد دولتی برخوردار بودند، بخش خصوصی و صنعت غذا بی بهره بوده است. این پتانسیلها در سالهای گذشته نه تنها مغفول مانده، بلکه زیر پوشش شیوه های نادرست مدیریتی و تصمیمات و مقررات معمولا زاید و ناکارآمد قرار گرفته و نتوانسته شکوفا شود.

 با آمدن دولت آقای روحانی و امیدی که در مردم به وجود آمده و دید کارشناسی که در قسمتهای مختلف سرمایهای و از جمله بورس اوراق بهادار ایجاد شده، این پتانسیل ها تا حد زیادی شناسایی شده است و از آنجا که دولت آقای روحانی نگرشی نسبت به بخش خصوصی، تشکلها و نیز  توجهی که در احترام به سرمایه گذاریهای خرد خواهد داشت و تا حدی رویکردی دارد که از حجم عظیم اقتصاد دولتی کم کند، باور همراه با انتظاری را در مردم به وجود می آورد که این بخش آماده پرواز و رسیدن به جایگاه واقعی خود است. طبیعی است که گرایش مردم به این سمت و سو افزایش پیدا کرده و علاقه و تمایلی نسبت به خرید سهام شرکتهای غذایی در بازار سرمایه در آنها به وجود آید.

 این بدان معنی نیست که مردم فقط به سرمایه گذاری در صنایع غذایی روی آورند. شتابزدگی در سرمایه گذاری در هر بخش که باشد مطلوب نیست. اصولا  سرمایه گذاری باید روندی بطئی و حساب شده داشته باشد و هرجا که از شتاب برخوردار شود، دچار افت بعدی میشود. رفتارهای شتابزده مردم باعث می شود به صورت روانی افزایش قیمت هایی در اذهان به وجود آید که معمولا واقعی نیست و بهتر است مردم اگر علاقمند به سرمایه گذاری در بخش غذا یا خرید سهام بخشهای غذایی هستند، آهسته تر و با تامل و کارشناسی بیشتر و حتی مشورت با کارشناسان این کار را با دقت بیشتری انجام دهند. ضمن اینکه بخشهای غذایی هنوز هم جای سرمایهگذاری دارد و به ویژه در زمینه مواد اولیه، سرمایه گذاران را باید به سمت ایجاد صنایعی که بتوانند مواد اولیه مورد نیاز را تامین کنند هدایت و تشویق کنیم.

دارایی های ارزنده صنایع غذایی

اما فرهاد رمضان، کارشناس بورس در خصوص دلایل استقبال از صنایع غذایی در بورس ابراز عقیده کرد:

یکی از دلایلی که در چند ماه اخیر نسبت به سهام شرکتهای غذایی مثل گروه روغن، قند و شکر، دیگر فرآوردههای غذایی و شیرینی و شکلات اقبال وجود داشته، این است که عمده شرکتهای غذایی، شرکتهای قدیمی و سنتی هستند و سابقه دیرینه ای در بازار کشور دارند. این شرکتها دارایی های ثابت بیشماری دارند و دارای اراضی مختلف و تجهیزات و بناهایی بوده که در حال حاضر ارزنده هستند. با توجه به اینکه در چند سال گذشته قیمت دارایی ثابت در کشور رشد داشته، منجر به این شده که ترکیب دارایی ثابت شرکتها هم (در واقع سمت راست ترازنامه آنها) رشد زیادی داشته باشد. عمده دارایی این شرکتها ملکشان است و با توجه به اینکه شرکتهای غذایی در دوران گذشته در حاشیه شهرها قرار داشتند، اکنون که بیشتر شهرهای کشور رشد داشته اند این کارخانه ها عمدتا در دل شهرها یا همجوار شهرها قرار گرفته اند، لذا این ارزش افزوده ملکی منجر به این شده که امکان یک فرصت آتی سودآوری برای مجموعه ایجاد شود. بسیاری از شرکتها مثل قند مرودشت، روغن نباتی جهان، روغن نباتی پارس، شرکت ایتالران، در دل شهر واقع شده اند. بنابراین مورد اول این است که دارایی ثابت رشد داشته است.

مورد دوم رشد سهام گروه صنایع غذایی، این است که شرکتهای غذایی کالاهای استراتژیک تولید می کنند. این باعث می شود که این شرکتها همواره از بازار تقاضای خوبی برخوردار باشند.

به همین دلیل با توجه به اینکه شرایط کنونی اقتصاد کشور ما تحریمی است و یک سری از مراودات و شرایط تورمی منجر به این شده که شرایط تقسیم ثروت در اختیار افراد، به کالای خاص انتقال پیدا کند، ترجیح افراد این است که این مقوله را صرف خرید کالای استراتژیک کنند. کالای استراتژیک، مواد غذایی است. در نتیجه با این شرایط اقتصادی و تورمی شاید افراد پول خود را به سمت کارخانه تلویزیون سازی، مبلمان یا کارخانهای که کالای لوکس و غیرضروری تولید میکند، سوق ندهند. سرمایه گذار و مصرفکننده ترجیح می دهند که از بازار شرکتهای غذایی بهره ببرند.

مورد سوم؛ طی این چند سال بیش از نیمی از شرکتهای غذایی سرمایه زایی بسیار پایینی داشتند. با وجود اینکه این شرکتها دارای ارزش جاری بالایی هستند ولی سرمایه های ثبتی کمی داشتند.

با توجه به اینکه سرمایه آنها نازل بوده و سهامدارانی که مالک آنجا بودند به دلیل دارا بودن دارایی های ثابت، به سهامشان چسبندگی داشتند و عمدتا فروشنده نبودند و سهام را حفظ کردند و به اصطلاح آن را فریز کردند، در نتیجه آن معامله گران یا دلالان بورس با توجه به این موضوع توانسته اند از این شرایط کم بودن سهام بورس و چسبندگی مدیران مالک فعلی استفاده کرده و روی این سهام بورس بازی کنند و هر شرکتی که سرمایه آن پایین باشد، به راحتی می توان با چند میلیون یا میلیارد تومان آن را تحت تاثیر قرار داد ولی شرکتی مثل ذوب آهن، فولاد مبارکه یا هلدینگ خلیج فارس به دلیل پهنه گسترده سهامداری و تعداد سهام در اختیار بازار و حجم مبنا، قطعا سرمایه بیشتری می خواهد که این سهم را بالا یا پایین ببرد.

مورد چهارم این است که نرخ جایگزینی هر سهم این شرکت ها با توجه به ارزش جاری سهام بسیار متفاوت است. برای مثال اگر بخواهید یک کارخانه 1500 تنی تولید قند وشکر یا روغنکشی را که در بازار  است، در ایران ایجاد کنید، حتی با کوچکترین و پایینترین دستگاهها و ماشین آلاتی که میشود از چین تهیه کرد، میزان جایگزینی ثروت و جابه جایی آن بسیار بالاست.

 برای مثال اگر در حال حاضر بخواهیم یک کارخانه مثل کارخانه صنعتی بهشهر را در ایران دوباره ایجاد کنیم، بیش از قیمت سود، هزینه بر است. به دلیل تفاوت فاحش بین ارزش جایگزینی و ارزش ایجاد و ارزش جاری در بورس، سرمایه گذارانی که میخواهند از یک وقفه زمانی میان مدت بهره ببرند، می دانند که اگر در این شرکتها سرمایه گذاری کنند، با این اختلاف قیمت و اختلاف ارزش جاری و دفتری می توانند در کوتاه مدت سودآوری خوبی کسب کنند.


 

کد خبر 24823

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 9 =