روزی نیست که در رسانههای داخلی و خارجی، اخباری درباره اعتراضهای مدنی علیه تحریم نخوانیم. امروز نه فقط تحلیلگران سیاسی و اقتصادی که هنرمندان و نویسندگان و حقوقدانان و بازیگران سینما و تلویزیون هم به جامعه مدنی معترض به تحریمها پیوستهاند.
«جامعه مدنی علیه تحریم». این عنوانی بود که هفتهنامه تجارت فردا 70 روز پیش در شماره 48 بر پیشانی پرونده اصلیاش نشاند. مدتی بعد، تجارت فردا، دو اقتصاددان سرشناس عضو در شورای سیاستگذاری خود را مقابل هم نشاند و راهکارهای شکلگیری یک جنبش مدنی فراگیر علیه محدودیتهای تجارت آزاد را از آنان جویا شد. در یک طرف، موسی غنینژاد قرار داشت که آمده بود تا ایده اولیهاش را بیشتر توضیح دهد و در سوی دیگر، محمدمهدی بهکیش نشست که آمده بود تا بر غنای ایده اولیه بیفزاید.از آن روز، 80 روز میگذرد و امروز «جنبش مدنی علیه تحریم» دیگر یک جوانه نیست. حتی یک نهال هم نیست و تبدیل به درختی ریشهدار با شاخ و برگهای فراوان شده است.
روزی نیست که در رسانههای داخلی و خارجی، اخباری درباره اعتراضهای مدنی علیه تحریم نخوانیم. امروز نه فقط تحلیلگران سیاسی و اقتصادی که هنرمندان و نویسندگان و حقوقدانان و بازیگران سینما و تلویزیون هم به جامعه مدنی معترض به تحریمها پیوستهاند. در آخرین تحول، گروهی از بازرگانان و تولیدگران سرشناس، برای تحکیم ریشههای این جنبش مدنی، دیدار با چهرههای موثر سیاسی و اقتصادی را در دستور کار قرار دادهاند و در روزهای گذشته به دیدار چهرههای مطرح عرصه سیاست از جمله اکبر هاشمیرفسنجانی و سیدمحمد خاتمی رفتهاند. محور اصلی هر دو دیدار، درخواست از دو رئیسجمهور پیشین ایران برای استفاده از ظرفیتهای داخلی و خارجی برای رساندن صدای اعتراضهای جامعه مدنی، علیه تحریمهای یکجانبه غرب بوده است.
دغدغههای فعالان بخش خصوصی
در دیدار با سیدمحمد خاتمی، بیشتر اعضای اتاق بازرگانی هستند. حتی اسدالله عسگراولادی که به دور از گرایشهای سیاسیاش، کنار رئیسجمهور اصلاحات مینشیند و با او میگوید و میخندد. میاندار جلسه البته سیدحمید حسینی است که تلاش میکند همکارانش کوتاه و گزیده سخن بگویند اما آنقدر حرف و سخن هست که تجار و صنعتگران سرشناس، زمان را نادیده میگیرند و هر کدام چند دقیقه بیشتر از سهمیه سخن میگویند.میهمانان رئیسجمهور پیشین کشور، 18 نفرند که هرکدام در بخشی از اقتصاد کشور، سرآمد هستند. اسدالله عسگراولادی که سلطان صادرات خشکبار است و شهرتی بینالمللی دارد. احمد ترکنژاد که روزگاری در دولت آقای خاتمی استاندار بوده و اکنون در بخش خصوصی فعال است. سیدحمید حسینی که تاجری سرشناس در بخش فرآوردههای نفتی و پتروشیمی است و در این حوزه سری میان سرها دارد. مسعود خوانساری که در دولت اصلاحات، معاون وزیر راه بوده و امروز که دوستانش در دولت سکان در دست گرفتهاند، حاضر نیست بخش خصوصی را رها کند. فرهاد فزونی که دلسوختهای در صنعت حمل و نقل است و نطقهای پرشورش در اتاق بازرگانی را هیچکس از یاد نبرده. مجتبی خسروتاج که در دولت میرحسین موسوی، سکان وزارت بازرگانی را در دست داشته و اکنون هلدینگی عظیم در بخش خصوصی را مدیریت میکند. مجیدرضا حریری که از بدو رود به اتاق بازرگانی تهران بنا را بر نطقهای آتشین گذاشته و به مرد همیشه منتقد اتاق بازرگانی مشهور شده است. محمدرضا رئیسزاده که در ماههای گذشته، مشاور بازرگانان بختبرگشته در حوزه فاینانس بوده و از نزدیک با تنگناهای گشایش اعتبار ارزی و ریالی آشنایی دارد.
ابوالحسن خلیلی که خوب میداند تحریمها چه اثری بر صنایع غذایی کشور گذاشته و چقدر سفرههای مردم را کوچک کرده. جمشید عدالتیان که در حرفهایش طنز موج میزند و دنیا را به سبک وودی آلن و جرج برناردشاو، خندهدار و مضحک میبیند. حتی مهندس بااخلاق یزدی، احمد دوستحسینی هم هست که امروز از محمدرضا نعمتزاده در وزارت صنعت و تجارت، حکم قائم مقامی گرفته. مهدی پورقاضی هم مثل گذشته رک و راست سخن میگوید و با تحلیلهایش، رئیسجمهور اصلاحات را به فکر فرو میبرد. محسن بهرامیارضاقدس که او هم روزگاری در زمره مدیران دولت اصلاحات بوده و اکنون در بخش خصوصی فعال است، از بدشگونی تحریمها میگوید. دو فاطمه اتاق هم هستند و هر دو از زخمهای نشسته بر تن مردم از تحریمها سخن میگویند. فاطمه مقیمی از دشواریهای صنعت حمل و نقل سخن میگوید و فاطمه دانشور از گرفتاریهای روزمره مردم برای تامین مایحتاج زندگی. عوض محمد پارسا هم نگران است. نگران قطعی آب و برق مردم و از رئیسجمهور پیشین میخواهد از تمام ظرفیتهایش برای آزادی اقتصاد دفاع کند.
از میان میهمانان سیدمحمد خاتمی، یک نفر از فشارهای غیرانسانی تحریم بر حمل و نقل میگوید و دیگری از کمبود دارو در کشور ابراز نگرانی میکند و دیگری آثار بدخیم تحریمهای پولی بر تجارت کشور را تحلیل میکند. نکته اصلی اما اثر نامطلوب تحریمهای یکجانبه بر گسترش اقتصاد زیرزمینی و قاچاق است که اکثریت بر آن تاکید میکنند و نگرانند که تحریمها اندازه اقتصاد غیررسمی و شبهدولتی را بزرگ میکند و از اندازه بخش خصوصی میکاهد. یک نفر هم از واکنشهای منفی برخی روشنفکران علیه جنبش مدنی ضدتحریم سخن میگوید و رئیسجمهور اصلاحات را به تعجب وا میدارد. و بعد نوبت به محمد خاتمی میرسد.
دغدغههای سیدمحمد خاتمی
سیدمحمد خاتمی، صحبتهایش را با لبخند همیشگی آغاز میکند. دستهایش را مثل هشت سالی که رئیسجمهور بود، مقابل صورتش میگیرد. آن طور که انگشتر فیروزهای مشهورش را میهمانانش میبینند. صحبتهای جمع را یک به یک یادآوری میکند و بر آن مهر تایید میزند. از آنجا که معمار اصلی شکلگیری جامعه مدنی است، از کمپین مدنی ضدتحریم هم حمایت میکند و قول میدهد در این زمینه با کوفی عنان و نلسون ماندلا و دیگر چهرههای صلحطلب جهان رایزنی کند. خطاب به میهمانان اقتصادیاش میگوید «حرفهای شما مهم و قابل تا مل است. هیچ وقت فکر نمیکردم مردم اینقدر تحت فشار باشند و خوشحالم که امروز بازرگانان و صنعتگران، منادی سختیهای مردم هستند».رویش را به اسدالله عسگراولادی برمیگرداند و میگوید «اینکه امروز همه، از جمله سیاسیون و اقتصادیون و فعالان اجتماعی و حقوق بشر به یک نتیجه مشخص رسیده و خواستار تغییر شدهایم، ضمانت میکند که کار به نتیجه مطلوب برسد».
سیدمحمد خاتمی «کمپین ضدتحریم» را به مثابه برداشتن گامهای موثر برای شنیدن صدای مردم ایران میداند و توصیه میکند «جنبش مدنی ضدتحریم باید صدای مردم باشد و نباید به ابزار سیاسی تبدیل شود یا در انحصار عدهای خاص باشد».رئیسجمهور پیشین ایران که بیشتر به چهرهای فرهنگی و علاقهمند به فلسفه و ادبیات شهرت دارد، اظهارات دیگرش را روی اقتصاد متمرکز میکند و در دفاع از بخش خصوصی و تجارت آزاد سخن میگوید. صحبتهای اقتصادیاش هم مورد توجه بازرگانان و صنعتگران بخش خصوصی قرار میگیرد به خصوص آنجا که میگوید «امروز به این نتیجه مشخص رسیدهام که توسعه بدون بخش خصوصی امکانپذیر نیست بنابراین توصیهام این است که دولت مردمگرای توسعهگرا داشته باشیم. دولتی که برای توسعه، به جای اتکا به نهادها و بنیادها و شرکتهای شبهدولتی، به بخش خصوصی واقعی اتکا کند. باور دارم که توسعه سیاسی بدون توسعه اقتصادی امکانپذیر نیست و همچنین نیاز داریم تا پایههای دموکراسی را با ایجاد احزاب محکم کنیم».
سیدمحمد خاتمی شاید در پاسخ به کنایه یکی از میهمانان که گفته بود «شاید اگر در دولت شما بیشتر به آزادسازی و خصوصیسازی توجه میشد، امروز به این شرایط دچار نبودیم»، گفت: «من در دولت اول، تلاش زیادی کردم تا زیربنای لازم برای ایجاد اصلاحات اقتصادی فراهم شود. بهگونهای که توجه به خصوصیسازی و سرمایهگذاری در قانون برنامه سوم توسعه چند گام پیش افتاد و نتیجه آن در دولت دوم من آشکار شد. مدیران من در دولتهای هفتم و هشتم، باعث و بانی رونق سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار بودند و بزرگترین واگذاریهای تاریخ خصوصیسازی را با وجود تنگناهای موجود، به ثبت رساندند. مطمئن باشید بعد از ابلاغ سیاستهای اصل 44، در اجرای آن ذرهای درنگ نمیکردند.»
آقای خاتمی افزود: «ما آن روزها با مشکلات ساختاری دست و پنجه نرم میکردیم. با این حال موفق شدیم، به سلامت و با شفافیت، خصوصیسازی کنیم و جداً اعتقاد دارم اگر مجمع تشخیص مصلحت نظام و رهبری، اصل 44 را در آن روزها ابلاغ میکردند، کابینه من لحظهای در اجرای آن درنگ نمیکرد.» رئیسجمهور اصلاحات سخنش را اینگونه به پایان رساند: «معتقدم تحریمها شبهدولت را بزرگ میکند و به نهادها قدرت میدهد و شرکتهای نظامی را فربه میکند و بخش خصوصی کوچک میشود و این به نفع مردمسالاری در ایران نیست.»
دیدار با هاشمی
مدتی پس از دیدار بازرگانان و صنعتگران عضو اتاق بازرگانی تهران با سیدمحمد خاتمی، این بار شرایط دیدار با اکبر هاشمیرفسنجانی فراهم شد. آنها البته یک بار دیگر و پیش از انتخابات ریاستجمهوری به دیدار او آمده بودند تا او را به حضور در انتخابات تشویق کنند. دیداری که هم نوروزی بود و هم سیاسی. با این حال، مرد کارکشته سیاست این بار خیلی خوشحالتر از آن روزها به نظر میرسید. شاید آن روزها در مخیلهاش هم نمیگنجید که بازی قدرت و سیاست به کلی تغییر کند اما دیدار با فعالان بخش خصوصی که به صراحت از نتیجه انتخابات ابراز رضایت میکردند، به او گوشزد میکرد که همه چیز تغییر کرده است. همه چیز حتی لحن پدرام سلطانی که در دیدار نوروزی، بسیار تکاندهنده و نگرانکننده بود و امروز اما بوی امید میدهد. امروز هم جمع تجار و صنعتگران جمع است. عدهای آمدهاند و عدهای جاماندهاند و عدهای هم ایام را به کام میبینند و نیازی ندارند که دیدارهای سیاسی را تازه کنند با این حال دغدغهها به کلی متفاوت از گذشته است. آن روز در دیدار نوروزی، همه از فردایی سخن میگفتند که نمیدانستند چگونه قرار است رقم بخورد و امروز به گونهای سخن میگویند که انگار میدانند قرار است چه اتفاقی رخ دهد. هر چه هست آنها از امید سخن میگویند و هاشمی از تدبیر. سیدحمید حسینی در این دیدار هم میانداری را بر عهده دارد. با آقای هاشمی خودمانی حرف میزند و شوخی هم میکند. او آغازکننده بحث است و به دیدار قبلی گروه با سیدمحمد خاتمی اشاره میکند و از شکلگیری جنبش ضدتحریم میگوید و خواستار اظهار نظر هاشمی در این زمینه است. شاید بخشی از صحبتهای عضو هیاترئیسه اتاق تهران برای هاشمی هم تازگی داشت آنجا که گفت «بخش خصوصی دیگر دنبال نرخ ارز ارزان نیست و نمیخواهد رانتی از دولت بگیرد. بازار تغییر چهره داده و همه میدانند اقتصاد رانتیر خوب نیست حتی برای آنها که از این اقتصاد سود میبرند».
سیدحمید حسینی در بخش دیگری از صحبتهایش کنایهای هم به محمد نهاوندیان زد و گفت: «امروز که شرایط تغییر کرده، ما هم انتظار داریم اتاقهای بازرگانی نقش موثرتری در اقتصاد داشته باشند هرچند که رئیس اتاق ایران، رئیس دفتر رئیسجمهور هم هست و خیلی خوشایند نیست که یک نفر، دو پست مهم داشته باشد». حمید حسینی در پایان صحبتهایش خطاب به آقای هاشمی گفت: «جای خالی خطبههای اقتصادی شما امروز احساس میشود و کاش دوباره از آن نطقهایی که در طرفداری از توسعه قرائت میکردید، در این شرایط هم داشته باشید.»فرهاد فزونی پس از او میکروفن را در دست گرفت و به دو موضوع مشخص اشاره کرد. اول در مورد بدهکاری دولت به بخش خصوصی که توان فعالان اقتصادی را کاهش داده و دوم در مورد ضرورت استفاده از چهرههای مطرح بخش خصوصی در مجمع تشخیص مصلحت نظام.محمدحسین برخوردار هم پس از فرهاد فزونی از ضرورت بازنگری در قوانین نظام وظیفه سخن گفت و خواستار احیای نظامی شبیه سپاه دانش در کشور شد با این استدلال که «حیف است از دانش و سواد جوانان تحصیلکرده استفاده نشود».
ابوالحسن خلیلی که چهرهای فعال در صنایع غذایی است، پس از محمدحسین برخوردار از کوچک شدن سفره ایرانیان گفت و از درآمدهای نفتی که در سالهای گذشته صرف واردات شد و نتیجهای جز تضعیف فعالان بخش کشاورزی و صنایع غذایی نداشت.عوض محمد پارسا هم به تحلیل شرایط نامناسب تولید پرداخت و از رشد منفی اقتصاد، ابراز نگرانی کرد. مجتبی خسروتاج، سخنران بعدی این نشست بود که از ضرورت تغییر در مدیریت برخی نهادها مثل صدا و سیما سخن گفت و از نقش هاشمی در انتخابات اخیر، تقدیر کرد. حامد و احدی هم از ضرورت تنظیم مناسبات دیپلماسی بر مبنای تجارت آزاد دفاع کرد و به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: ضرورت دارد ندای صلحطلبی مردم ایران به گوش مردم جهان برسد. نوبت به پدرام سلطانی رسید که با یادآوری دیدار نوروزی با آقای هاشمی، از اینکه آن روز نگران بود و امروز خوشحال است، ابراز خرسندی کرد که با خنده هاشمی مواجه شد و حاضران را هم به خنده واداشت. عضو هیاترئیسه اتاق ایران با این حال از آقای هاشمی پرسید برنامه امروز مجمع چیست و در مناسبات جدید سیاست، مجمع قرار است چه نقشی ایفا کند؟
جمشید عدالتیان هم از ضرورت حمایت چهرههای مطرح نظام از کمپین ضدتحریم سخن گفت و از هاشمی خواست به طور مشخص در مورد اثر منفی تحریمها در بزرگ شدن شرکتهای شبهدولتی نظرش را بگوید.مجیدرضا حریری هم از آسیبهای واردشده به طبقه متوسط ابراز نگرانی کرد و با اشاره به اینکه گامهای دولت برای ترمیم خرابیها کند است، خواستار سرعت گرفتن تغییرات شد. او هم البته به محمد نهاوندیان کنایهای زد و با اشاره به اینکه رئیس اتاق ایران همزمان مسوولیت دفتر رئیسجمهور را بر عهده دارد، گفت: «در این حالت، ناکارآمدی دولت به نام بخش خصوصی نوشته میشود و ناکارآمدی بخش خصوصی به نام دولت.»حمیدرضا صالحی هم بر ضرورت تکریم آزادی اقتصادی تاکید کرد و از رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام خواست بر رقابتی شدن اقتصاد تاکید کند و همه جا از اهمیت اقتصاد آزاد سخن بگوید. توفیق مجدپور هم با اشاره به سهم اندک ایران در حمل و نقل و به خصوص حمل و نقل دریایی، از آقای هاشمی خواست بحثهای توسعه را مجدانه پیگیری و از بخش خصوصی دفاع کند.احمد ترکنژاد هم به عنوان آخرین سخنران سخنانش را در سه محور خلاصه کرد. او گفت: برای اداره سازمانهای بزرگ دولتی باید وسواس به خرج داد و مدیران قوی در این کار گمارد. او در بخش دوم اظهاراتش خواستار ایفای نقش واقعی دولت برای ایجاد فرصتهای کسب و کار شد و در نهایت خطاب به آقای هاشمی گفت: «مبارزه با فساد اداری باید خیلی جدیتر از گذشته در دستور کار قرار گیرد. فساد در حال حاضر به شدت زیاد است و مفسدان با خیرهسری تمام به کار خود مشغولند.»
هاشمی چه گفت؟
اکبر هاشمیرفسنجانی که قرار بود ساعت شش بعدازظهر دفترش را ترک کند، نیم ساعت بیشتر برای فعالان بخش خصوصی وقت گذاشت. او صحبتهایش را اینگونه آغاز کرد «کار بزرگ را مردم کردند که متوجه شدند ادامه وضعیت یعنی از بین رفتن منافع ملی و تلف شدن زیرساختهای کشور». رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «در هشت سال گذشته خیلی پول مصرف شد ولی مردم متوجه شدند این سبک اداره کشور یعنی به تباهی بردن مردم و دولت بنابراین تفکر مردم اصلاح شد و حتی در روستاها رای مردم معنیدار بود.» هاشمیرفسنجانی در حالی که میهمانان خود را برانداز میکرد، ادامه داد «امروز به مدد رسانههای مختلف، غیرممکن است که دولتی بتواند جریان اطلاعات را متوقف کند و امروز شرایط به گونهای است که مردم نسبت به همه چیز آگاهی دارند و نمیشود آنها را ناآگاه نگه داشت».
آقای هاشمی در بخشی از صحبتهایش با اشاره به کنایههایی که در مورد حضور همزمان محمد نهاوندیان در دولت و اتاق بازرگانی زده شد، گفت: «امروز شما خویشاوند دولت هستید و فردی محترم و خوشصحبت در دولت دارید که میتواند مدافع شما در دولت باشد. امروز راحتتر میتوانید با وزرا ارتباط داشته باشید و خیلی بهتر از گذشته مسائل خود را دنبال کنید.»رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه صحبتهایش با اشاره به اینکه «نگاه اکثر چهرههای نظام در مورد بخش خصوصی تغییر کرده است، گفت: تصویب سیاستهای اصل 44 میتوانست آغاز یک انقلاب اقتصادی باشد، اما عملکرد دولت و بیاعتقادی به این اصل، باعث تضعیف بخش خصوصی و افزایش تصدیگری دولت شد.»
آقای هاشمی خاطرهای هم از شورای انقلاب نقل کرد آنجا که گروه فرقان، مرتضی مطهری را به شهادت رساند و او را نیز زخمی کرد. هاشمی گفت: «در مدت 30روزی که به خاطر زخمی شدن در شورای انقلاب حضور نداشتم و آقای مطهری را هم شهید کرده بودند، حدود 50 شرکت بزرگ را ملی کردند که ما هم دیدیم کار از کار گذشته ولی کار خوبی نبود.» او افزود: «حرف ما از ابتدای انقلاب این بود که باید بخش خصوصی قدرتمندی داشته باشیم و چون احساس میکردیم که اصل 44 مانع اجرای سیاستهای خصوصیسازی و آزادسازی است، آن را در مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی کردیم و در نهایت با موافقت مقام معظم رهبری به دولت ابلاغ شد.»وی در پایان این دیدار خطاب به نمایندگان بخش خصوصی گفت: «باید از قبل بیشتر فعال باشید و صدای خود را به گوش دولت و مردم برسانید. سخنان شما حق است و در مورد تحریم هم باید این صدا به جهان رسانده شود که تحریمها به سود مردم نیست و منجر به بزرگ شدن شبهدولتیها میشود.»
کد خبر 25210
نظر شما