مهندس احمد فتحاللهی، نایب رییس هیأت مدیره انجمن متخصصین علوم و صنایع غذایی ایران و رییس هیأت مدیره شرکت سبزی ایران (سبزان) از نادیده گرفتن نظریات کارشناسی تشکلها در وضع قوانین گلایههای بسیاری دارد.
در حاشیه نمایشگاه بینالمللی «ایران اگروفود» فرصتی دست داد تا پای صحبتهای این مدیر کار بلد صنعت غذا بنشینیم و نقطه نظراتش را جویا شویم.
آنچه در پی میآید ماحصل این گفتوگوی خواندنی است:
مهمترین اولویتهای دولت دوازدهم در صنعت غذا چه مواردی است؟
مهمترین انتظار ما از دولت دوازدهم حذف مالیات برارزش افزوده است.
امروز وقتی در بازار جهانی با مشتریان خارجی روبهرو میشویم جملگی بر کیفیت و مرغوبیت محصولات ایرانی صحه میگذارند، اما همواره بهدلیل قیمت تمام شده بالای محصولات ایرانی این مشتریان را از دست میدهیم.
امروز نحوه اجرای مالیات برارزش افزوده بهگونهای است که بهجای آنکه این مالیات از مصرف کننده اخذ شود متأسفانه از تولیدکننده گرفته میشود که منجر به افزایش قیمت تمام شده محصولات شده است.
امروز هر ماده اولیهای که وارد شرکتهای صنایع غذایی میشود در فاکتورش یکبار ارزش افزوده محاسبه و یکبار هم در محصول نهایی صنایع غذایی این مالیات محاسبه میشود که در واقع بهدلیل این نحوه اجرا و مالیات مضاعف در صنایع غذایی قیمت تمام شده به طرز قابل ملاحظهای افزایش یافته که به این ترتیب هم قدرت خرید مردم پائین میآید و هم مزیتهای صادراتی این بخش کاهش مییابد.
نکته بعدی تلاش دولت دوازدهم در راستای هماهنگی بیشتر میان دو ارگان نظارتی صنعت غذا یعنی استاندارد و سازمان غذا و دارو است.
شایسته است در دولت دوازدهم مصوبات این دو سازمان قبل از نهایی شدن مورد مشورت بخش خصوصی و تشکلها قرار گیرد تا به شکل بهتری اجرایی شود، چرا که در انجمنها و تشکلهای فعلی صنایع غذایی بازوی تخصصی قوی وجود دارد.
ممکن است بیشتر توضیح دهید؟
ببینید سازمان غذا و دارو واحدهای تولیدی را ملزم به درج ارزش غذایی روی محصول تولیدی کرده است، بهعنوان نمونه در تولید زردچوبه که ممکن است یک هزارم یک غذا محسوب شود و بهعنوان چاشنی تولید میشود، تولیدکنندگان چگونه میتوانند ارزش غذایی را روی لیبل درج کنند. دومین مشکل موضوع درج چراغ راهنمایی روی محصولات غذایی است و از آنجاییکه در کشور ما هنوز فرهنگسازی لازم صورت نگرفته است وقتی چراغ قرمز بر روی محصولی درج میشود که به هر دلیل دارای نمک و شکر بالایی است مصرف کننده گمان میکند که این محصول خطرناک است و از خرید آن خودداری میکند.
در واقع اگر سازمان غذا و دارو نظر تشکلها را در اجرای این قانون جویا میشد و از نظرات کارشناسی ما استفاده میکرد این قانون بهتر اجرایی میشد.
در انگلستان هم پس از 14 سال از نصب چراغ راهنمایی روی محصول بهدلیل ناموفق بودن، این قانون لغو شده است.
اعتقاد دارم در ایران هم این طرح ناموفق خواهد بود.
بهنظر جنابعالی تشکلها چگونه میتوانند بهتر صدای صنعتگر را به دولتمردان برسانند؟
تشکلها نامهنگاریهای مختلفی با سازمانهای مربوطه انجام میدهند و همه مشکلات به قانونگذاران انتقال داده میشود، اما متأسفانه این مراجع جلسههای مشترک هماندیشی تشکیل نمیدهند تا معضلات فعلی رفع و قوانین به طرز شایستهتر و کم هزینهتری اجرایی شود.
اعتقاد دارم همه صنعتگران کارآفرین هستند و باید نظریات آنها مورد توجه قرار گیرد.
نظر شما