پرویز جهانگیری از پیشگامان عرصه تشکلگرایی به شمار میرود و به نوعی میتوان از او به عنوان یکی از تشکلسازان متبحر صنعت غذا نام ببریم. دستی بر آتش تشکیل انجمن صنفی صنایع فرآوردههای لبنی داشته، همچنین از موسسان و دبیر انجمن صنفی صنایع گلوکز نشاسته و مشتقات آن بوده و سرانجام اینکه همین نقش را در انجمن صنفی افزودنیها ایفا کرده است. از تولیدکنندگان، واردکنندگان و صادرکنندگان با تجربه و صاحب نام در زمینه گلوکز، نشاسته، مشتقات و انواع افزودنیها به شمار میرود و همواره از منتقدان سرسخت بوروکراسیهای دست و پا گیر اداری و نبود نگاه ملی حمایتی به صادرات بوده است. آنچه در پی میآید ماحصل گفتوگو با دکتر پرویز جهانگیری، دبیر انجمن افزودنیهاست که در ادامه میآید:
به عنوان یک فعال تشکلگرایی صنایع غذایی بفرمایید فعالان این صنعت در زمینه تامین مواد اولیه، تولید و صادرات با چه مشکلاتی در سال 93 دست و پنجه نرم کردهاند؟
باتوجه به اینکه صنعت غذا در اقتصاد کشور و حتی در منطقه صاحب جایگاه ویژهای است، اما متاسفانه به دلیل وجود مشکلات بسیاری که در داخل کشور داریم، به هیچ وجه نمیتوانیم از این پتانسیل استفاده لازم را ببریم. به طور کلی بوروکراسیهای اداری و تصمیمهای غیرکارشناسی لطمههای بسیاری به فعالان صنایع غذایی وارد کرده است و حتی در مواردی منافع ملی را با مخاطرات جدی روبهرو کرده است. روزگاری صنعت در اختیار افرادی بود که تخصص لازم را نداشتند، اما امروز میزان دانش در بخش خصوصی به مراتب بالاتر از بخش دولتی است، اما وقتی در بخش دولتی تصمیمهایی اتخاذ میشود که مانع بروز خلاقیت در بخش خصوصی میشود، نمیتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد. باید بخش دولتی اطمینان بیشتری به بخش خصوصی داشته باشد، چراکه به هیچ وجه اینگونه نیست که بخش خصوصی توجهی به سلامت مردم نداشته باشد و تنها به فکر پر کردن جیبش باشد. باید پذیرفت در صنعت غذا که قاضی نظیر مصرفکننده وجود دارد، به طور حتم اگر اطمینان خاطر مصرفکننده تامین نشود دوامی وجود نخواهد داشت. در هیچ نقطه دنیا تا این حد سختگیریهای بیمورد مشاهده نمیشود، زمانی ادله قوی پشت این سختگیری وجود دارد که مشکلی ندارد، اما متاسفانه در بسیاری از موارد به دور از منطق و به صورت احساسی برخورد میشود.
ممکن است چند مورد از مصادیق این گونه نگاه را تشریح کنید؟
ما در حقیقت در بحث کیفیت مشکلات اساسیتر را فراموش کردهایم و به مسایل جزییتر توجه میکنیم. امروز به مصرف بالای شکر و سهم سرانه 28 کیلوگرمی شکر کمتر توجه میشود، اما به جای توجه به این مقوله به مسایل پیش پا افتادهتر نظیر رنگ، اسانس و ... توجه ویژهتر میکنیم.
در زمینه صادرات صنایع غذایی با چه مشکلاتی مواجه بود؟
مهمترین معضل پیش روی صادرات بدون تردید مشکلات داخلی خودمان است تا مسایل بینالمللی، چراکه ثبات کاری نداریم و مشتریان خارجی وقتی وارد مذاکره با ما میشوند و بر سر قیمتی به توافق میرسیم، برای دفعات بعدی نمیتوانیم به تعهد خودمان عمل کنیم. شایسته است دولت ثبات نسبی برای تولیدکنندگان فراهم کند تا بتوانند حداقل به تعهدات خارجی خود عمل کنند. به عنوان نمونه وقتی صادرکنندهای میخواهد نمونه کالایش را ارسال کند با مشکلات بسیاری مواجه میشود و به نوعی بدبینی نسبت به او وجود دارد. متاسفانه متولیان نگاه ملی به مقوله صادرات ندارند. هماکنون ترکیهای ها بازارهای صادراتی که در منطقه متعلق به ما بود را از دست ما درآوردهاند. تولیدکننده ترک هیچ ویژگی نسبت به تولیدکنندگان داخلی ما ندارد، تنها مسالهای که آنها را با ما متمایز کرده است ثبات قوانین و نگاههای حمایتی است که متوجه آنها میشود.
در زمینه واردات مواد اولیه با چه مشکلاتی مواجه هستید؟
تمام مشکلات صادرات در زمینه واردات هم به شکل دیگری وجود دارد، چندی پیش برای انجام یک کار تحقیقاتی درصدد واردات نمونه دانه گیاه «آناتو» بودم و آنقدر کارشکنی شد که عطایش را به لقایش بخشیدم.
چه مشکلی وجود داشت؟
اعلام میکردند که چون ناشناخته است قادر به تصمیمگیری نیستند. «آناتو» یک دانه گیاهی است که از آن رنگ میگیرند و دارای خواص درمانی در راستای جلوگیری از آلزایمر است و اثر مثبت روی امراض قلبی و عروقی دارد. به عنوان نمونهای دیگر پروفرم واردات چای ترش از مصر برای فرآوری و استخراج رنگ آن در راستای تولید محصولات غذایی را اخذ کردم که با مشکلات بسیاری مواجه شدیم.
چرا مجوز لازم را اخذ نکردید؟
هرچقدر که اعلام کردیم چای ترش برای فشار خون خواص منحصر به فردی دارد و در همه جای دنیا استفاده میشود، اما مراجع ذیربط بدون ارایه دلایل و مستندات از صدور مجوز واردات خودداری کردند.
چه پیشنهادی برای پرهیز از رفتارهای احساسی در این خصوص دارید؟
پیشنهاد میکنم که دولت کارگروهی متشکل از افراد مطلع ایجاد کند که به موارد اینچنینی به صورت علمی رسیدگی کنند. عنوان این کمیته میتواند کمیته تسهیلسازی در زمینه واردات و صادرات یا هر نام دیگری که صلاح میدانند، باشد.
در مصاحبهای اعلام کردید تولید درایران پرهزینه است، ممکن است در این رابطه توضیح دهید؟
ما برای آنکه رشد کنیم در عمل با هزینههای مختلفی که از سوی دولت به ما تحمیل میشود کار میکنیم. انواع و اقسام عوارض از شهرداری و دارایی گرفته تا اداره مالیات و ... به صنعت تحمیل میشود. دارایی 5 سال یکبار مراجعه میکند، اوراق 10 ساله را مطالبه میکند و اگر یک مورد را نداشته باشیم علیالراس میشویم و معلوم نیست، چرا سالانه مباحث را پیگیری نمیکنند تا دچار چنین مشکلاتی نشویم. اصرار بر اجرای روش نادرست موجودداریم، چراکه 8 درصد مالیات بر ارزش افزوده را با این شکل اجرا تا 20 درصد از مصرفکننده میگیریم. این همه هزینهتراشی برای تولید هیچگونه مفهومی ندارد.
برای انسجام بیشتر تشکلهای صنایع غذایی در سال 94 چه پیشنهادهایی دارید؟
به اعتقاد من ما یک مشکل فرهنگی در تشکلگرایی داریم، یعنی وقتی در منصبی قرار میگیریم گمان میکنیم این پست متعلق به ماست و ما هرگونه که دلمان خواست مثل ملک خصوصی خودمان برخورد میکنیم. ما در تشکلها دور هم جمع میشویم که باهم همفکری و همکاری کنیم، ولی اگر قرار باشد در تشکلها هر فردی راه خاص خودش را برود کار عبثی انجام خواهیم داد. اعتقاد دارم مشکل تشکلهای ما مشکل فرهنگی است. از سوی دیگر دولت هم باید بهای بیشتری به تشکلها بدهد تا انگیزه اعضای یک تشکل بیشتر شود.
فکر نمیکنید برخی بزرگان تشکلگرایی صنایع غذایی راحتترین راه را انتخاب کردند و خود را کنار کشیدند؟
موافق این نظریه هستم. اعتقاد دارم اعضای کانون نباید با کانون قهر کنند، ولی موضوع مهم در کانون این است که نیاز به تغییراتی در اساسنامه دارد تا اگر سایر اعضا متوجه شدند که منتخبان هیاتمدیره دچار انحراف شدند بتوانند حرکتهایی انجام دهند تا آنها متوجه انحراف خود بشوند. در تشکلها باید درک کنیم که کار مجانی است، اما باید همواره به فکر منافع ملی باشیم.
منبع: اقتصاد سبز
به عنوان یک فعال تشکلگرایی صنایع غذایی بفرمایید فعالان این صنعت در زمینه تامین مواد اولیه، تولید و صادرات با چه مشکلاتی در سال 93 دست و پنجه نرم کردهاند؟
باتوجه به اینکه صنعت غذا در اقتصاد کشور و حتی در منطقه صاحب جایگاه ویژهای است، اما متاسفانه به دلیل وجود مشکلات بسیاری که در داخل کشور داریم، به هیچ وجه نمیتوانیم از این پتانسیل استفاده لازم را ببریم. به طور کلی بوروکراسیهای اداری و تصمیمهای غیرکارشناسی لطمههای بسیاری به فعالان صنایع غذایی وارد کرده است و حتی در مواردی منافع ملی را با مخاطرات جدی روبهرو کرده است. روزگاری صنعت در اختیار افرادی بود که تخصص لازم را نداشتند، اما امروز میزان دانش در بخش خصوصی به مراتب بالاتر از بخش دولتی است، اما وقتی در بخش دولتی تصمیمهایی اتخاذ میشود که مانع بروز خلاقیت در بخش خصوصی میشود، نمیتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد. باید بخش دولتی اطمینان بیشتری به بخش خصوصی داشته باشد، چراکه به هیچ وجه اینگونه نیست که بخش خصوصی توجهی به سلامت مردم نداشته باشد و تنها به فکر پر کردن جیبش باشد. باید پذیرفت در صنعت غذا که قاضی نظیر مصرفکننده وجود دارد، به طور حتم اگر اطمینان خاطر مصرفکننده تامین نشود دوامی وجود نخواهد داشت. در هیچ نقطه دنیا تا این حد سختگیریهای بیمورد مشاهده نمیشود، زمانی ادله قوی پشت این سختگیری وجود دارد که مشکلی ندارد، اما متاسفانه در بسیاری از موارد به دور از منطق و به صورت احساسی برخورد میشود.
ممکن است چند مورد از مصادیق این گونه نگاه را تشریح کنید؟
ما در حقیقت در بحث کیفیت مشکلات اساسیتر را فراموش کردهایم و به مسایل جزییتر توجه میکنیم. امروز به مصرف بالای شکر و سهم سرانه 28 کیلوگرمی شکر کمتر توجه میشود، اما به جای توجه به این مقوله به مسایل پیش پا افتادهتر نظیر رنگ، اسانس و ... توجه ویژهتر میکنیم.
در زمینه صادرات صنایع غذایی با چه مشکلاتی مواجه بود؟
مهمترین معضل پیش روی صادرات بدون تردید مشکلات داخلی خودمان است تا مسایل بینالمللی، چراکه ثبات کاری نداریم و مشتریان خارجی وقتی وارد مذاکره با ما میشوند و بر سر قیمتی به توافق میرسیم، برای دفعات بعدی نمیتوانیم به تعهد خودمان عمل کنیم. شایسته است دولت ثبات نسبی برای تولیدکنندگان فراهم کند تا بتوانند حداقل به تعهدات خارجی خود عمل کنند. به عنوان نمونه وقتی صادرکنندهای میخواهد نمونه کالایش را ارسال کند با مشکلات بسیاری مواجه میشود و به نوعی بدبینی نسبت به او وجود دارد. متاسفانه متولیان نگاه ملی به مقوله صادرات ندارند. هماکنون ترکیهای ها بازارهای صادراتی که در منطقه متعلق به ما بود را از دست ما درآوردهاند. تولیدکننده ترک هیچ ویژگی نسبت به تولیدکنندگان داخلی ما ندارد، تنها مسالهای که آنها را با ما متمایز کرده است ثبات قوانین و نگاههای حمایتی است که متوجه آنها میشود.
در زمینه واردات مواد اولیه با چه مشکلاتی مواجه هستید؟
تمام مشکلات صادرات در زمینه واردات هم به شکل دیگری وجود دارد، چندی پیش برای انجام یک کار تحقیقاتی درصدد واردات نمونه دانه گیاه «آناتو» بودم و آنقدر کارشکنی شد که عطایش را به لقایش بخشیدم.
چه مشکلی وجود داشت؟
اعلام میکردند که چون ناشناخته است قادر به تصمیمگیری نیستند. «آناتو» یک دانه گیاهی است که از آن رنگ میگیرند و دارای خواص درمانی در راستای جلوگیری از آلزایمر است و اثر مثبت روی امراض قلبی و عروقی دارد. به عنوان نمونهای دیگر پروفرم واردات چای ترش از مصر برای فرآوری و استخراج رنگ آن در راستای تولید محصولات غذایی را اخذ کردم که با مشکلات بسیاری مواجه شدیم.
چرا مجوز لازم را اخذ نکردید؟
هرچقدر که اعلام کردیم چای ترش برای فشار خون خواص منحصر به فردی دارد و در همه جای دنیا استفاده میشود، اما مراجع ذیربط بدون ارایه دلایل و مستندات از صدور مجوز واردات خودداری کردند.
چه پیشنهادی برای پرهیز از رفتارهای احساسی در این خصوص دارید؟
پیشنهاد میکنم که دولت کارگروهی متشکل از افراد مطلع ایجاد کند که به موارد اینچنینی به صورت علمی رسیدگی کنند. عنوان این کمیته میتواند کمیته تسهیلسازی در زمینه واردات و صادرات یا هر نام دیگری که صلاح میدانند، باشد.
در مصاحبهای اعلام کردید تولید درایران پرهزینه است، ممکن است در این رابطه توضیح دهید؟
ما برای آنکه رشد کنیم در عمل با هزینههای مختلفی که از سوی دولت به ما تحمیل میشود کار میکنیم. انواع و اقسام عوارض از شهرداری و دارایی گرفته تا اداره مالیات و ... به صنعت تحمیل میشود. دارایی 5 سال یکبار مراجعه میکند، اوراق 10 ساله را مطالبه میکند و اگر یک مورد را نداشته باشیم علیالراس میشویم و معلوم نیست، چرا سالانه مباحث را پیگیری نمیکنند تا دچار چنین مشکلاتی نشویم. اصرار بر اجرای روش نادرست موجودداریم، چراکه 8 درصد مالیات بر ارزش افزوده را با این شکل اجرا تا 20 درصد از مصرفکننده میگیریم. این همه هزینهتراشی برای تولید هیچگونه مفهومی ندارد.
برای انسجام بیشتر تشکلهای صنایع غذایی در سال 94 چه پیشنهادهایی دارید؟
به اعتقاد من ما یک مشکل فرهنگی در تشکلگرایی داریم، یعنی وقتی در منصبی قرار میگیریم گمان میکنیم این پست متعلق به ماست و ما هرگونه که دلمان خواست مثل ملک خصوصی خودمان برخورد میکنیم. ما در تشکلها دور هم جمع میشویم که باهم همفکری و همکاری کنیم، ولی اگر قرار باشد در تشکلها هر فردی راه خاص خودش را برود کار عبثی انجام خواهیم داد. اعتقاد دارم مشکل تشکلهای ما مشکل فرهنگی است. از سوی دیگر دولت هم باید بهای بیشتری به تشکلها بدهد تا انگیزه اعضای یک تشکل بیشتر شود.
فکر نمیکنید برخی بزرگان تشکلگرایی صنایع غذایی راحتترین راه را انتخاب کردند و خود را کنار کشیدند؟
موافق این نظریه هستم. اعتقاد دارم اعضای کانون نباید با کانون قهر کنند، ولی موضوع مهم در کانون این است که نیاز به تغییراتی در اساسنامه دارد تا اگر سایر اعضا متوجه شدند که منتخبان هیاتمدیره دچار انحراف شدند بتوانند حرکتهایی انجام دهند تا آنها متوجه انحراف خود بشوند. در تشکلها باید درک کنیم که کار مجانی است، اما باید همواره به فکر منافع ملی باشیم.
منبع: اقتصاد سبز
نظر شما