تعیین نرخ تسعیر مشخص برای ارز نیمایی، آری یا خیر؟

مجید مقدم- کارشناس حوزه کسب و کار

این روزها بحث مهم در حوزه فعالین اقتصادی، کارشناسان و رسانه ها موصوع تعیین نرخ برای ارز نیمایی است که موافقین و مخالفینی دارد. دلایل اصلی مخالفین   شامل: 
۱. تخصیص نابهینه بدلیل قیمت های غیر واقعی
۲. فشار به منابع ارزی کشور
۳. عدم تایید  موضوع توسط تئوری های اقتصادی 
۴. نادیده گرفتن نسبت قیمت ها و به تعبیر دیگر دخالت نامعقول در قانون قیمت های نسبی
۵. تغییر در رفتار و الگوی مصرف  کالاها
۶. گسترش پدیده قاچاق کالاهای اساسی به کشورهای همسایه


دلایل اصلی موافقین عبارتند از:
۱.ثبات در نرخ ارز  از الزامات  برنامه ریزی برای بخش های تجاری و تولیدی می باشد.
۲. بخش مهمی از جامعه هدف که در طرف تقاضا قرار دارند دارای درآمد تابت در دوره سالانه هستند و لذا توجه به آن از دغدغه مهم می باشد.
۳. کالاهای اساسی بدلیل ضرورت مصرف و کشش پذیری پایین قیمتی، دارای نظام خودکنترلی قیمت در تنظیم عرضه و تقاصابا افزایش و کاهش قیمت ها نمی باشند.
۴. با توجه به شرایط تورمی اقتصاد و اثر گذاری تورم در تامین بخشی از عوامل تولید که در داخل تامین می شود، فشار همزمان از طرف افزایش نرخ تسخیر ارز و افزایش هزینه های تولید ناشی از تامین عوامل تولید داخلی برای تولید کننده بخش کشاورزی که با مشکل سرمایه در گردش مواجه است و همچنین قیمت بالای محصول تولید شده برای مصرف کننده مشکل زا خواهد بود.
۵. واسپاری نرخ  ارزی که برای تامین عوامل تولید کالاهای اساسی مهم می باشد به جریانات غیر طبیعی بازار، منطقی نیست.
۶. تقریبا همه اقتصاددانان از دخالت دولت در اقتصاد حمایت می کنند اما بحث در حدود و اندازه دخالت دولت است. لذا در شرایط فعلی جهت حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان دخالت در قیمت ارز بخشی از کالاهای اساسی از طرف دولت ضرورتی انکار ناپذیر است.
۷. دولت ها همواره رویکرد اجتماعی- اقتصادی دارند و در  تصمیماتی که بخش عظیمی از جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد مجبور به اعمال نظر می باشند.

پیشنهادات و نتیجه گیری:

به نظر می رسد یکی از دلایل مهم مخالفت ها،  سابقه ذهنی که از فرایند تامین ارز ۴۲۰۰ تومانی مانده است، که اتفاقا صحیح هم می باشد . متاسفانه علیرغم تورم های سالانه نسبتا بالا ، در بیش از ۴ سال ثابت بوده است. اما با توجه به تجربه تلخ گذشته، در وضعیت جدید دو پیشنهاد مشخص می توان ارائه داد.


الف) نرخ مشخص شده برای ارز نیمایی در دوره های زمانی مشخص  تجدید نظر و اصلاح صورت پذیرد تا همانند گذشته شکاف نرخ ارز رسمی و غیر رسمی  از حد معینی فراتر نرود
ب) همانند فرایندی که در بورس وجود دارد امکان نوسان در دامنه محدود و مشخصی برای نرخ ارز نیمایی داده شود 
در کنار این دو پیشنهاد، برای  بهره گیری از طرفیت های تولیدی ایجاد شده در کشور که تقریبا در تمامی بخش ها ظرفیت های خالی وجود دارد، تولیدکنندگانی که قصد تولید صرفا صادراتی دارند بتوانند با ارز تأمینی از بازار متشکل مبادلات  ارزی ( بازار دوم) امکان تامین و واردات نهاده های اساسی را داشته باشند.
 

در پایان باید اشاره کرد که هیچ وقت تصمیم کامل نداریم بلکه تصمیم درست داریم یعنی انتخاب یک گزینه ناقص از بین گزینه های ناقص لذا ر هر زمانی امکان تجدید نظر در تصمیمات امری مسلم و طبیعی می باشد. 
 با توجه به عنصر زمان و مکان و حرکت در زنجیره تئوری، مدل و نسخه ، می بایست در کنار نقد در بر اساس تئوری های اقتصادی و مدل های مطلوب با شاخصه های اقتصاد ایران ، در مورد نسخه های اجرایی  نیز کنکاش و قضاوت منصفانه داشته باشیم و راهکار و نسخه عملیاتی جایگزین داشته باشیم و به تصمیم سازان و تصمیم گیران ارائه نماییم.

کد خبر 53665

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 2
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رهام رحمانی CA ۱۲:۰۲ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۱
    0 0
    ثابت نگه داشتن نرخ ارز پیامدهای منفی زیادی دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر عدم تخصیص بهینه که اشاره شده، ترویج فعالیتهای دلالی و برهم زدن نظم درست و علمی کسب و کارهای معمولی، وجود رانت در بازار و سودآوری بیشتری خرید و فروش نهاده ها در مقایسه با تولید از جمله این موارد می باشد. از طرف دیگر با ثابت نگه داشتن نرخ ارز قیمت های کالاهای اساسی ممکن در دوره خیلی کوتاهی ثابت بمانند و در بلند مدت و حتی میان مدت با نرخ بیشتری افزایش می یابند. علاوه بر این نوسانات قیمت ها به دلیل مداخلات موردی خیلی بیشتر می شود. موارد زیادی را می توان با بررسی قیمت کالاهای اساسی در دوره ای که نرخ ارز ۴۲۰۰ وجود داشته ملاحظه نمود‌. بنابراین مواردی که در موافقت با تثبیت نرخ ارز نیمایی بیان شده اتفاق نمی افتد و به سیاست های کلان اقتصادی و وضعیت سیاسی کل کشور بستگی دارد‌. در خصوص این موارد باید فکری اساسی تر کرد و صرف تثبیت نرخ ارز نیمایی چاره ی کار نیست.