تجربه چین و مساله سویا (پاندمی، اصطکاک تجاری و درگیری های ژئوپلتیک)

تحلیل شبکه تجاری بین المللی محصولات کشاورزی می تواند به تبیین ویژگی ها و پویایی های تجاری یک محصول در ارتباط با کشور و ارزیابی بیشتر رابطه بین مکانیزم های تولید داخلی و تجارت بین المللی کمک کند و در آخر پیشنهاداتی برای تولید و تجارت ارائه دهد. در این میانه  تکامل ساختاری شبکه جهانی تجارت سویا برای درک چگونگی تضمین امنیت غذایی چین ضروری است.

حسین شیرزاد - تحلیلگر و دکترای توسعه کشاورزی
چین طی سه دهه اخیر کمبود جدی ذخایر سویا را تجربه می‌کند و به شدت به تجارت بین‌المللی سویا البته با آسیب‌پذیری بالا و عدم اطمینان زیاد متکی است، که ممکن است حتی خطرات امنیت غذایی را ایجاد کند. سویا یکی از محصولات مهم غذایی در چین است که نه تنها ماده خام برای محصولات جانبی فرآورده های سویا فراهم میآورد، بلکه یک کالای اساسی با مصارف صنعتی هم در بخش دام-طیور و هم در بخش روغن های خوراکی است. مصارف سویا پس از اصلاحات "دنگ شیائو پنگ" در پاسخ به تغییر رژیم غذایی شهروندان به سمت استفاده بیشتر از پروتئین حیوانی (مانند گوشت، تخم مرغ و شیر) به سرعت رشد کرده بر این اساس مصرف سویا در سال های اخیر به شدت افزایش یافته است. چین برای مدت طولانی به واردات بین المللی سویا وابسته است. واردات سویا از ۱۰.۴ میلیون تن (میلیون تن) در سال ۲۰۰۰ به ۱۰۰.۳ میلیون تن در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته و وابستگی به واردات از ۴۶.۲ درصد به ۸۳.۶ درصد افزایش یافته است. تخمین زده می شود که تا سال ۲۰۳۰، مصرف سویا در چین به ۱۴۱.۷ میلیون تن برسد در حالی که تولید داخلی فقط به ۲۱.۷ میلیون تن خواهد رسید. علیرغم اینکه دولت چین مجموعه ای از سیاست ها (مانند طرح احیای سویا)، را برای حمایت از تولید سویا صادر کرده است وضعیت کمبود عرضه همچنان وخیم است که ممکن است امنیت غذایی چین را به طور جدی تهدید کند. در این یادداشت قصد داریم تا شبکه‌های تجارت جهانی سویا و ویژگی‌های توپولوژیکی اصلی شبکه‌های تجاری را در ارتباط با چین تحلیل کنیم.  
اصولا، جریان تجارت بین المللی غلات تحت تأثیر تغییرات اقلیمی، تصمیمات سیاسی، روابط دیپلماتیک، اصطکاک تجاری، درگیری های منطقه ای، بلایای طبیعی و عوامل دیگر لجستیکی قرار دارد. به عنوان مثال، ویتنام به طور موقت صادرات برنج را در سال ۲۰۲۰ ممنوع کرد تا امنیت غذایی داخلی را تضمین کند، که باعث نوسانات شدید قیمت جهانی برنج شد، در سال ۲۰۱۸، چین تصمیم به اعمال تعرفه ۲۵ درصدی بر سویای آمریکا گرفت که در نتیجه، اولین کاهش واردات سویای چین در دهه گذشته بود. عوامل تأثیرگذار، مانند همه‌گیری COVID-۱۹ و اصطکاک تجاری چین و ایالات متحده، در سال‌های اخیر مکررا مطرح شده‌اند و این عوامل ساختار شبکه تجارت جهانی سویا را تغییر داده اند. بنابراین تغییرات در تجارت جهانی سویا بر زنجیره تامین سویای چین و استحکام شبکه تجاری سویا در این کشور تاثیر می گذارد. بگذارید با نگاهی تاریخی موضوع را از دریچه آمارهای در دسترس بررسی نماییم. حجم تجارت جهانی سویا از ۴۸.۱ میلیون تن در سال ۲۰۰۰ به ۱۶۵ میلیون تن در سال ۲۰۲۰ با افزایش ۲.۴۳ برابری و متوسط نرخ رشد سالانه ۶.۴ درصدی افزایش یافت. با رشد حجم تجارت، شبکه‌های تجارت جهانی سویا به تدریج در حال افزایش و پیچیده شدن بود. البته چندین ویژگی توپولوژیکی پایه شبکه‌های تجارت جهانی سویا در تعداد کشورهای درگیر در تجارت را نشام می دهد. تعداد این کشورها به طور قابل ملاحظه ای از ۱۲۳ به ۱۶۱ کشوردر طول سال های ۲۰۰۰-۲۰۲۰ افزایش یافت که بیشترین تعداد افزایش کشورهای درگیر تجارت سویا در سال ۲۰۱۵ با ۱۶۱ مورد رخ داده است. البته سریع ترین رشد کشورهای شرکت کننده درتجارت سویا طی سال های ۲۰۱۰-۲۰۱۵ رخ داد و به دنبال آن ثبات تدریجی پس از سال ۲۰۱۵ اتفاق افتاد. تعداد جریان های تجاری بین کشورها نیز با افزایش ۱.۵۳ برابری از ۶۶۰ تا ۱۰۱۰ فقره رشد مستمر داشته است. این رشد های مستمر، نشان دهنده افزایش تدریجی مشارکت کشورها در تجارت جهانی سویا در دو دهه گذشته است.
از منظری دیگر، تعداد جامعه شبکه‌های تجارت جهانی سویا نیز روند صعودی نشان می دهد و حکایت از آن دارد که ساختار شبکه تجارت سویا چند قطبی شده است. بگونه ای که در سال ۲۰۰۰، شبکه تجاری سویا را می توان تقریباً به دو جامعه اصلی تقسیم کرد، یعنی جامعه "اروپایی – آمریکایی" و جامعه آسیایی؛ اما در سال ۲۰۰۵، شبکه‌های تجارت جهانی سویا از سه جامعه تشکیل شد که عبارت بود از "آمریکای شمالی و بخش‌هایی از جامعه آسیا"، جامعه "چین و آمریکای جنوبی"، و جامعه" اروپا. "؛ در سال ۲۰۱۰، شبکه‌های تجارت جهانی سویا به دو جامعه عمده تقسیم  گردید، جامعه آ"مریکا-آسیای شرقی" و جامعه "اروپا-آفریقا-آسیای غربی"؛ در این رابطه بزرگترین جامعه شامل ۱۵۸ کشور بود که در سال ۲۰۱۵  با نام "جامعه اروپا-آسیا-آمریکای شمالی-اقیانوسیه" ظاهر شد که شبکه‌های تجارت جهانی سویا را همراه با جامعه آمریکای جنوبی تشکیل می داد. در ادامه این دینامیک تحولات، در سال ۲۰۲۰، شبکه تجاری به چهار جامعه اصلی تبدیل شد، یعنی "جامعه اروپا-آمریکا، جامعه آسیا-آمریکای جنوبی، جامعه آفریقا-خاورمیانه-آسیای جنوبی و جامعه اروپای جنوبی-شرق آفریقا" این اتفاقات نشان می دهد که با پیچیده تر شدن شبکه تجاری، شکل همکاری ها و انتخاب شرکای تجاری نیز دائما در حال تغییر است. بطوری که طی سال‌های ۲۰۰۰-۲۰۲۰ ایالات متحده، برزیل، آرژانتین، چین، هلند و آلمان کشورهای عمده تجارت سویا بودند و به طور محکم تا کنون در رتبه ده کشور برتر تجارت سویا باقی مانده اند. در این میان ایالات متحده تا سال ۲۰۰۵ رتبه اول را داشت و پس از آن چین در سال ۲۰۱۰ جایگزین ایالات متحده شد و به مدت ده سال در رتبه نخست باقی ماند بی تردید چین بازیگر اصلی تجارت جهانی سویا در دهه های گذشته بوده است. بررسی کشورهای واردکننده، نیز نشان میدهد که برخی از کشورهای آسیایی و اروپایی در رده های ده کشور برتر قرار دارند. به عنوان مثال،  چین از سال ۲۰۰۰ رتبه اول  واردات سویا را به خود اختصاص داده که نشان می دهد این کشور، بزرگترین واردکننده سویا در جهان است. ژاپن نیز به دلیل مناطق کوهستانی و منابع محدود خویش با رتبه بالا، واردکننده بزرگ مواد غذایی در آسیا بود. رتبه تایلند از ۹ در سال ۲۰۰۰ به رتبه ۵ در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته و علاوه بر این، هلند، آلمان و اسپانیا هم از واردکنندگان عمده سویا در اروپا بودند و به طور محکم طی ۱۰ سال در بین ده کشور برتر قرار گرفتند. اگرچه بازار جهانی صادرات سویا نشان دهنده ثبات نسبی در عملکرد تجاری فعالین است اما به شدت تحت سلطه برخی از تولیدکنندگان عمده سویا در آمریکای جنوبی و آمریکای شمالی، مانند ایالات متحده، برزیل، آرژانتین و پاراگوئه قرار دارد. به جز اروگوئه که در سال ۲۰۰۰ رتبه نوزدهم را به خود اختصاص داد و سپس در سال ۲۰۰۵ به رتبه هفتم رسید، سایر کشورهای آمریکای جنوبی از جمله برزیل، آرژانتین و پاراگوئه همگی در رده های ده کشور اول قرار دارند. ایالات متحده قبل از سال ۲۰۱۵ بزرگترین صادرکننده سویا در جهان بود و سپس برزیل جایگزین آن شد. قابل ذکر است که روسیه طی این سال ها دارای نوسانات قابل توجهی بوده و در سال ۲۰۰۰ در رتبه ۱۲، در سال ۲۰۰۵ رتبه ۳۱، در سال ۲۰۱۰ رتبه ۵۴ و در سال های ۲۰۱۵ و ۲۰۲۰ رتبه نهم را به خود اختصاص داده است. می‌توانیم بگوییم که ایالات متحده از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ به طور پیوسته در بین ده رتبه برتر قرار گرفته که نشان‌دهنده نقش هژمون و صدای رسای این کشور در شبکه‌های تجارت جهانی سویا است.
به غیر از تحلیل فوق، طی سال های ۲۰۱۰ به بعد تجارت سویای چین به طور فزاینده ای در برابر کنترل شدید سایر کشورها آسیب پذیری نشان می دهد. اگرچه جوامع و کشورهای تجاری شریک چین طی سال‌های ۲۰۰۰-۲۰۲۰ مستمرا در حال تغییر بودند، اما معدود کشورهایی نیز مانند برزیل، ایالات متحده و آرژانتین از شرکای ثابت تجاری مهم سویای چین در سال‌های اخیر به شمار می آیند.  مقدار واردات سویا از این سه کشور بیش از ۹۵ درصد از کل واردات به چین را تشکیل می دهد. در این رابطه  به‌ ویژه، برزیل و ایالات متحده روی دانه‌های سویای چین کنترل کامل داشتند و ۹۰ درصد از مقدار واردات سویا به چین در سال ۲۰۲۰ را تشکیل می‌دادند. چین در طول دو دهه گذشته بزرگترین واردکننده سویا در جهان باقی مانده و به دلیل تقاضای داخلی برای سویا، از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰، مقدار واردات سویای چین از ۱۰.۴ میلیون تن به ۱۰۰ میلیون تن افزایش یافته وتقریبا ۸.۶ برابر افزایش یافته است. از منظروابستگی کشوری چین باید عنوان نمود که ایالات متحده تا سال ۲۰۱۳ بزرگترین واردکننده سویا به چین بود به گونه ای که سهم واردات از ۵۲ درصد در سال ۲۰۰۰ به ۳۵.۱ درصد در سال ۲۰۱۳ به تدریج کاهش یافته اما برزیل در سال ۲۰۱۳ شروع به جابجایی آمریکا به عنوان بزرگترین تأمین کننده سویا چین نموده است. در سال ۲۰۲۰، مقدار واردات از برزیل به این کشوربه ۶۴.۳ میلیون تن که ۶۴.۲ درصد از کل حجم واردات سویا چین را تشکیل می داد رسید. بنابراین ایالات متحده و برزیل تأثیر قابل توجهی بر تجارت سویا چین دارند. ایالات متحده بزرگترین شریک تجاری سویا قبل از سال ۲۰۱۳ بود، اما به دلیل "ترامپیسم تجاری" اصطکاک تجاری چین و ایالات متحده، سهم ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ تنها ۱۸.۹ درصد از کل واردات سویا چین به پایین ترین حد خود رسید. چین برای پر کردن این شکاف به کشورهای آمریکای جنوبی مانند برزیل و آرژانتین روی آورد. در سال ۲۰۲۰، مقدار واردات سویای چین به ۱۰۰.۳ میلیون تن رسید که بیشتر از سال ۲۰۱۷ بود و بیشترین واردات از برزیل و آرژانتین بود. این نشان داد که از یک سو، برزیل و آرژانتین نقش مهمی در تجارت سویا چین داشتند واز سوی دیگر، چین توانایی کاهش ریسک تجاری و پاسخگویی به تقاضای واردات را حتی زمانی که ایالات متحده حجم تجارت را کاهش داده، بخوبی دارد. طی این سال ها اکثر کشورهای اتحادیه اروپا به دلیل حجم تجارت کم با چین، تأثیر محدودی بر تجارت سویای چین داشتند.
ایجاد تعادل بین واردات و تولید داخلی سویا همواره در دستور کار سیاستگزاران کشاورزی چین بوده است. چین می داند، تنها زمانی که تولید محصولات کشاورزی حد واسط برای صنعت دام و طیور مانند سویا پایدار باشد، می تواند رقابت بین المللی خود را در صنعت غذا در برابر کشورهای مکانیزه صنعتی، حفظ کند. اما تولید سویای چین همچنان تحت سلطه کشاورزی خانگی است که دستیابی به تولید در مقیاس بزرگ و اثرات اقتصادی آن را دشوار می کند و اگرچه برخی اقدامات برای تحریک تولید داخلی سویا انجام شد، اما عملکرد سویا و سطح برداشت آن به دلیل مسایل نظام بهره برداری سویا افزایش قابل توجهی نداشته است. پس، به نظر غیرواقعی به نظر می رسد که چین برای تامین تقاضا در کوتاه مدت تنها به تولید داخلی متکی باشد. بنابراین، تجارت بین المللی راه حل کمبود عرضه داخلی است. برخی از مطالعات نشان داد که چین، با واردات سویا می تواند آب و زمین های قابل کشت کمتری مصرف کند، که برای کاهش فشار بر منابع پایه مهم مفید است. لازم به ذکر است که هر سکه دو روی دارد. از یک سو، واردات سویا برای تثبیت بازار داخلی سویا و صرفه جویی در منابع آب و زمین های زراعی مفید است. از سوی دیگر، وابستگی زیاد به واردات (بیش از ۸۰ درصد) نه تنها خطرات امنیت غذایی را ایجاد می کند، بلکه قیمت نسبتاً پایین سویای خارجی، اهمیت کشت سویای داخلی را نیز کاهش می دهد و به تمایل کشاورزان چینی برای کاشت سویا آسیب بیشتری وارد می کند و در نتیجه یک دور باطل ایجاد می شود. از این رو، برای چین بسیار مهم است که به دنبال تعادل بین تولید داخلی و واردات سویا باشد. سیاستهای ترامپ به چین فهماند که باید به دنبال شرکای تجاری بیشتری درشبکه تجارت جهانی سویا سویا باشد و درک نمود که الگوریتم وارداتی سویای چین برای کنترل توسط کشورهای تجاری پیشرو (یعنی ایالات متحده و برزیل) در درشبکه تجارت جهانی سویا سویا آسیب پذیری زیادی دارد. تحلیل گران چینی بطور مستمر اذعان نمودند که سهم واردات سویای چین از ایالات متحده و برزیل در سال های اخیر بیش از ۸۵ درصد بوده است. لذا وابستگی زیاد به سویای خارجی منجر به عدم اطمینان زیادی برای بازار سویای چین در هنگام وقوع رویدادهای غیرمنتظره مانند اصطکاک تایوان و حضور آمریکا در دریای چین می شود.
در طول اصطکاک تجاری بین چین و ایالات متحده، چین تعرفه ۲۵ درصدی را بر سویای وارداتی تولید ایالات متحده اعمال نمود به این معنی که واردکنندگان سویا چینی در صورت ادامه تجارت با ایالات متحده باید مالیات بیشتری بپردازند.  وزارت اقتصاد برزیل هم نشان داد که در سال ۲۰۲۰، قیمت سویای برزیل با کاهش سهم ذخایر و محدود شدن عرضه داخلی افزایش یافته و این عوامل منجر به عدم اطمینان در بازار سویای چین شده است علاوه بر این، از زمان شیوع همه‌گیری کووید-۱۹، برخی از کشورها مانند برزیل، ایالات متحده و آرژانتین، مجموعه‌ای از اقدامات را برای کاهش صادرات سویا انجام داده‌اند تا از عرضه کافی مواد غذایی داخلی اطمینان حاصل کنند.  در نتیجه افزایش هزینه ها، کاهش عرضه، حمل و نقل نامناسب و غیره منجر به کاهش واردات سویا از چین شد. در پاسخ به کمبود عرضه بین‌المللی، دولت چین مجموعه‌ای از اقدامات را برای تحریک تولید داخلی سویا انجام داد. طرح "احیای سویا در چین" در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و هدف اش افزایش سطح کاشت سویا به میزان کمتر از ۱۰ میلیون هکتار تا پایان سال ۲۰۱۹ بود. با این حال، سطح زیرکشت در سال ۲۰۲۰ فقط اندکی افزایش یافت. از این رو اجرای این سیاست نمی تواند در کوتاه مدت خلأ وابستگی عظیم چین به بازارهای بین المللی را پر کند. در نتیجه پیگیری واردات از طریق شرکای متنوع همچنان راه موثری برای حل این مشکل است. لذا به منظور بهبود توانایی در تجارت بین المللی سویا، بهینه سازی سیستم واردات تجارت سویا و جستجوی شرکای تجاری بیشتر در آینده ضروری و حیاتی است. مطالعه چینی ها نشان داد که علاوه بر دو کشور ایالات متحده و برزیل، پاراگوئه، آرژانتین و اروگوئه کشورهایی هستند که در آنها بازده سویا بالا و حجم صادرات بالایی دارند. اینها کشورهای منتخب بالقوه چین برای گسترش مبادی وارداتی سویا به چین هستند. علاوه بر این، کاوش فعالانه کار با کشورهای ابتکار "کمربند و جاده" نیز گزینه مهمی برای کاهش مشکل واردات سویا است. چین در سال‌های اخیر واردات خود را از کشورهای ابتکار" کمربند و جاده" مانند روسیه، اوکراین و قزاقستان افزایش داده است. در سال ۲۰۱۰، حدود ۶۳ درصد از مقصد کل صادرات سویا روسیه را چین تشکیل می داد. اوکراین و قزاقستان نیز به ترتیب از سال های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ به شرکای تجاری جدید سویا در بازار سویا چین تبدیل شده اند. اگرچه حجم تجارت این مبادی جدید سویا در مقایسه با برزیل، ایالات متحده و آرژانتین، (منابع اصلی تجارت سویا در چین)، هنوز ناچیز است، اما مطمئناً مکمل مفیدی برای توسعه  و تنوع بخشی به کشورهای واردکننده سویا به چین محسوب میشوند. به اعتقاد تئوریسین های چینی، امضای قراردادهای تجاری برای ارتقاء، رشد و توسعه تجارت مفید است. در این رابطه چین بواسطه برخی از اقدامات، مانند کاهش تعرفه ها و اعطای ترجیهات تجاری با کشور متعامل، برای ایجاد روابط تجاری خوب استفاده می کند. از هنگامی که در سال ۲۰۰۱، چین به سازمان تجارت جهانی ملحق شد و در سازمان تجارت کشاورزی تعهداتی از جمله عدم محدودیت واردات سویا و کاهش تعرفه واردات را پذیرفت، و متمم دوم توافق تجاری آسیا و اقیانوسیه در سال ۲۰۱۸ اجرایی شد، چین تعرفه واردات سویا را برای برخی شرکا به صفر رسانده تا با خطر واردات ناکافی سویا مقابله کند. کاهش تعرفه‌های سویا برای کاهش هزینه واردات، افزایش مقدار واردات سویا و ترویج تنوع منابع وارداتی از مزایای مهم چین برای امضای موافقت‌نامه‌های تجاری است. با این حال، همچنین باید توجه داشته باشیم که عدم اطمینان در بازار بین‌المللی نوسانات و ریسک‌هایی را برای بازار چین به همراه خواهد داشت. اگر سیل کالاهای خارجی ارزان قیمت وارد بازار داخلی شود، صنایع داخلی به شدت آسیب می بیند. در حال حاضر، عرضه سویای چین در انحصار چندین شرکت فراملیتی است که به طور جدی ایمنی صنعت سویا چین را تهدید می کند. بنابراین، امضای یک قرارداد تجاری به معنای ریسک و چالش است، اما فضای بازار هماهنگ و باثبات برای بازار چین و حتی بازار بین‌المللی از طریق مشارکت در خرید سهام شرکتهای چندملیتی سویا یا استفاده از توان لجستیک فرا مرزی یا کشت فرا سرزمینی و حتی استفاده بیشتر از سویای ترا ریخته در راهبرد کلان چین، استراتژی های بسیار موثری به شمار می روند. از سویی، بهبود تولید داخلی سویا و حرکت در مسیر خودکفایی سویا در آینده دور نیز سپهر روشنی ندارد. اگرچه بهبود خودکفایی سویا راه اساسی برای مقابله با نوسانات بازار بین المللی و کاهش وابستگی بالای واردات است اما تقویت برنامه ریزی منطقه ای کاشت سویا و طراحی و اجرای بسته افزایش عملکرد از اولین اقدامات به شمار می روند. برخی از مطالعات به صراحت اشاره دارند که سود بزرگترین عامل مؤثر بر تولید غلات است. آمارها در سال ۲۰۱۹ نیز نشان دادند که سود کم به تمایل کشاورزان به کاشت سویا آسیب می رساند. علاوه بر این، عملکرد پایین عامل دیگری است که مانع از افزایش تولید سویا می شود. در سال ۲۰۲۰، بالاترین عملکرد جهانی سویا در ایالات متحده ۳.۴۳ تن در هکتار و متوسط عملکرد جهانی ۲.۸۶ تن در هکتار بود، در حالی که عملکرد چین تنها ۱.۹۸ تن در هکتار بود. با توجه به اینکه حاشیه سود عاملی کلیدی برای کشاورزان در تعیین الگوی کشت است، باید اقداماتی نیز مانند افزایش قیمت خرید سویا، بهبود سیاست‌های یارانه‌ای و بیمه‌نامه‌های درآمدی برای تولیدکنندگان سویا برای برانگیختن شور و شوق کاشت کشاورزان انجام شود. علاوه بر این، انواع و روش ها و تکنیک های کاشت نیز از عوامل مهم برای بهبود تولید سویا هستند. لذا سرمایه گذاری بیشتر در تحقیقات علمی برای پرورش گونه های پرمحصول سویا و کشف روش ها و تکنیک های مناسب کاشت مانند کشت مخلوط با سایر محصولات، دانه، تناوب لوبیا و غیره ضروری است.
فرجام سخن آنکه با گذشت زمان، شبکه تجارت جهانی سویا از دو به چهار جامعه چند قطبی تبدیل شده است. شبکه صادرات جهانی سویا تحت سلطه برخی از کشورهای عمده تولیدکننده سویا، مانند ایالات متحده، برزیل و پاراگوئه است و تا کنون ایالات متحده نقشی اساسی در حفظ استحکام شبکه تجارت جهانی سویا سویا ایفا نموده است. چین بزرگترین واردکننده سویا در جهان به طور فزاینده ای در برابر کنترل شدید سایر کشورها، به ویژه ایالات متحده و برزیل، آسیب پذیر است. بعد از سال ۲۰۱۵ اگرچه از نظر کنترل جریان تجارت سویا، وجود برزیل در برابر ایالات متحده برای چین نقش مثبتی داشت. اما برای کاهش وابستگی بالای واردات چین به سویا باید تعادل بین تولید داخلی و واردات سویا در نظر گرفته شود. لذا بهینه سازی سیستم واردات تجاری سویا و جستجوی شرکای تجاری بیشتر برای چین ضروری و حیاتی است و باید برای افزایش سطح زیر کشت و بهبود عملکرد سویا برنامه گسترده ایی، مانند افزایش قیمت خرید سویا، بهبود سیاست های یارانه ای و بیمه نامه های درآمدی برای تولیدکنندگان سویا، پرورش واریته های پرمحصول، و کشف روش ها و تکنیک های مناسب کاشت را عملیاتی نمود. در نهایت هدف از این یادداشت آن است که این تجارب بتواند بینش جدیدی را برای مقابله با نوسانات بازار بین المللی و بهبود توسعه پایدار تجارت سویا برای ایران ارائه دهد.
 

کد خبر 54036

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 4 =