مرتضی سلطانی بنیانگذار گروه صنعتی و پژوهشی زر که خالق برندهای معتبری همچون زرماکارون است ، امروز یک کارآفرین مطرح، صنعتگر موفق، صادر کننده نمونه و مدیر برتر است و متواضعانه خود را سرباز صنعت سرزمینش میداند. مرتضی سلطانی اردیبهشت ماه ۱۳۳۷ خورشیدی در شهر مقدس قم بدنیا آمد و از سن ۷ سالگی شروع به کار کرد و انسان کامل بودن یکی از آرزوهای کودکی او بود.
او از خدای خود همیشه خواسته است تا روزی که زنده است و نفس میکشد مرتضی سلطانی باشد و همین نیز بماند و معتقد است اگر بخواهد این اتفاق بیفتد نباید هرگز لحظهای از گذشتهاش جدا شود. مرتضی سلطانی دوران کودکی را چنان در فقر گذراند که بوی نان تازه برایش یک حسرت بود و برای گریختن از آن همه نداری، سنگ مزارهای گورستان شهر را میشست تا با اندک درآمدش کمک خرج خانواده باشد اما در همان روزهای سخت نیز، خود را در یک رویا میدید. « اینکه مانند ستاره درخشانی در پهنه آسمان چهرههای موفق کشور بدرخشد.»
حالا در پس آن دوران و سپری شدن ناکامیها، نام او در فضای مجازی شده است کلید واژه؛ "مرتضی سلطانی".
قصّه زندگی مرتضی سلطانی
مادر مرتضی پس از فوت همسرش برای اینکه تغییری در زندگی ایجاد کرده باشد با سه بچه یتیم از قاهان روستایی در زیر کوههای تفرش کوچ میکند و به قم میآید و مجبور میشود اتاقی را در قلعه مبارک آباد قم از دو خواهر سالخورده اجاره کند. چندی بعد یک خواستگار برای مادر پیدا میشود که آن مرد از همسر اولش که در قید حیات بود هشت فرزند داشت، مادر به دلیل سر و سامان دادن به زندگی خود و فرزندان یتیمش پاسخ مثبت میدهد و با او ازدواج میکند.
تولد مرتضی برای پدر بسیار ناراحت کننده بود و از همان ابتدا پدر رفتار بدی را با او در پیش میگیرد، مرتضی در گذر این روزها نه تنها معنای پدر را هرگز درک نکرد بلکه همواره از بی محبتی و سرزنشهای او رنج میبرد و دلگرم به آغوش گرم و لبخند مهربان مادر بود. پدر تا سه سالگی مرتضی از گرفتن شناسنامه برای او امتناع می کند و سرانجام مردم محل با پیگیری او را مجبور به گرفتن شناسنامه برای مرتضی می کنند.
او در حین تحصیل نیز از کار کردن غافل نبود و ابتدا با شستن سنگ مزارها اندک درآمدی بدست میآورد و پس از آن با واکس زدن کفش مردم به کسب در آمد پرداخت و کالسکهای درست کرده و با خرید واکسهای رنگارنگ و جلب مشتری روزگار میگذراند. نقش مادر در زندگینامه مرتضی سلطانی بسیار زیاد بود او میگوید آنزمان شرایط زندگی بسیار سخت بود و مادرش نمونه یک زن روستایی مظلوم و نجیب بود.
مرتضی سلطانی میگوید: با همه سختیها زندگیاش در کنار مادر میگذشت و یاد گرفته بود با کار کردن نانی به دست آورد تا سیرش کند و لباسی داشته باشد که فقط سرما را تحمل کند و اتاق کوچکی باشد تا بتواند در آنجا خستگیاش را برطرف کند. بعدها مرتضی سلطانی برای خدمت به مردم محروم بیمارستانی ساخت و به یادبود آن مرحومه ام لیلا امینی نامگذاری اش کرد.
مرتضی سلطانی سرباز صنعت
مرتضی سلطانی آنزمان جوانی فقیر با بضاعت اندک و آرزوهای بلند بود که همواره به فرصتی میاندیشید تا به جایگاهی بالاتر در جامعه برسد. مرتضی در ابتدای جوانی از طریق یکی از دوستانش با صنعت سوله سازی آشنا میشود و تلاش میکند تا به این فناوری دست یابد، فناوری که پیش از انقلاب توسط پیمانکاران خارجی ساخته شده و دانش فنی آن به ایرانیان داده نمیشد اما او باور داشت که سولهسازی نمیتواند کار بسیار سخت و غیر ممکن باشد، پس با همفکری دوستانش وارد عرصه سولهسازی شد و کارخانه زرند ماشین را برای ساخت سوله و اسکلت های فلزی بنیان نهاد.
مرتضی سلطانی دیگر در کار سولهسازی بسیار خوب پیش میرفت و سفارش های خوبی گرفته بود و هم گروههایش هم بصورت حرفهای کارشان را انجام میدادند اما همچنان احساس می کرد که باز هم جا برای تلاش و پیشرفت دارد و به فکر احداث کارخانه ریختهگری بود تا جای خالی این صنعت را نیز در کشور پر کند. در این زمان کارخانه صنایع چدن پارس را بنیانگذاری نمود. او سالها نیز در عرصه ریختهگری کار کرد و اولین تولید کننده میل لنگ خودرو در ایران بوده است.
پس از آن تمام فکر و ذهن مرتضی سلطانی به سوی صنعت غذا معطوف شد و احساس کرد هنوز به ایدهآلی که دوست دارد نرسیده، پس شروع به تحقیق کرد و مدتی بعد متوجه شد صنایع غذایی کشور جای کار دارد و میتواند در این عرصه فعالیتهای خوبی را پی بگیرد. بنابراین با خرید زمین در منطقه ساوجبلاغ استان البرز مجوزهای لازم را برای ساخت کارخانه آرد دریافت کرد و همواره در پی یک ویژگی برتر انحصاری بود که هنوز در کشور کسی برای تولید آن گام برنداشته پس تحقیقات خود را در مورد گندم دوروم که نوعی گندم است که از آن آرد سمولینا بدست میآید و در صنعت ماکارونی کاربرد دارد ادامه داد تا بالاخره نخستین تولید کننده آرد سمولینا در کشور شد.
در سال ۱۳۸۰ نیز برای اولین بار در ایران خطوط تولید آرد سمولینا را راهاندازی کرد و در ادامه شروع به ساخت کارخانجات زرماکارون نمود. در واقع این گروه صنعتی اکنون بزرگترین صادر کننده ایرانی انواع ماکارونی میباشد و در سکوی نخست صنعت ماکارونی ایران قرار دارد و موفق شده است که با ایجاد فضای رقابتی در صنعت به عنوان اولین تولید کننده انواع ماکارونی و پاستا با آرد سمولینا در ایران نقش مهمی را در ارتقای کیفیت تولیدات داخلی به عهده بگیرد به طوری که در زمان حاضر محصولات ماکارونی ایران قادرند همتراز با برندهای معتبر جهانی در رقابتهای بین المللی موفق و سربلند وارد شوند.
همچنین شرکت زر ماکارون بعد از شرکت باریلای ایتالیا دومین شرکت تولید کننده ماکارونی در جهان شده است. با تاسیس دانشگاه در سال ۱۳۸۸ سعی بر آموزش نیروهای مورد نیاز و بهبود دانش و مهارتهای نیروهای در حال خدمت در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد داشت که رشتههای خاصی همچون قند مایع و تحقیقات بازار در صنعت غذا برای اولین بار در ایران در این دانشگاه تعریف شده و تدریس میشد.
مجموعه تولیدی زر تکمیل شده بود. از دانشگاه زر، سمولینای زر، آرد زر، زرماکارون، سیلوهای زر و زر ترابر یک مجموعه بی نظیر و در سطح بسیار عالی و با بازده خوب که رو به پیشرفت و ترقی بود. مرتضی این کار را هم به نتیجه رسانده بود و باز احساس میکرد باید زر را به حال خود بگذارد و در پی فعالیت جدیدی برود.
اطرافیان مرتضی را خوب می شناختند و متوجه شده بودند او در پی ایجاد ابتکار جدیدی است او کسی نبود که به این مجموعه راضی باشد کسی هم نمی توانست ذهن مرتضی را بخواند. او سخت مشغول تحقیق و بررسی بود و دنبال فرصت و فعالیت جدیدی که برای مردم و مملکت سودمند باشد. او در تحقیقاتش به موضوع جالب اما قابل تأمل برخورد و آن استفاده بیرویه مردم ایران از قند و شکر بود بنابراین تصمیم گرفت کارخانه ای بسازد که در آن بتوان از ذرت فروکتوز استخراج کرد تا جایگزین بسیار مناسب برای قندو شکر محسوب شود.
برای این پروژه جدید، در هشتگرد زمینی خرید و فعالیتهایش را برای تبدیل آن زمین به یک مرکز صنعتی آغاز کرد، یک ابر پروژه عظیم نیز برای آن تعریف کرد که برای نخستین بار در ایران ذرت وارد پروسه شده و در یک سایت تبدیل به فروکتوز (قند مایع) می گردد. او اولین پالایشگاه غیر نفتی ایران را ایجاد کرد. البته برای اجرای این کار ابتدا موضوع حمل و نقل را مطالعه کرد و بر اساس آن یک ریل سراسری با انشعاب ایجاد کرد که مستقیم به درون سایت میآمد و به عنوان بندر خشک نامگذاری شد.
در ادامه در جریان سفر رئیس جمهور آقای دکتر روحانی در ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ به استان البرز که مهندس نعمتزاده وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت نیز وی را همراهی میکرد ۳ پروژه بزرگ صنعتی شامل اولین پالایشگاه غیر نفتی ، افتتاح خط تولید فروکتوز، گلوکز و گلوتن ذرت و فاز توسعه ذخیرهسازی و نگهداری غلات در سیلو در نخستین بندر خشک غلات ایران در شهرستان ساوجبلاغ به بهره برداری رسید و رئیس جمهوری همزمان کلنگ احداث یک پروژه جدید در مجموعه سایت گروه صنعتی زر به نام زرکام را به نام بزرگترین کانفکشنری خاورمیانه به زمین زد که اکنون این پروژه که یکی از بزرگترین پروژه های بخش خصوصی است توسط مهندسان جوان کشور طراحی و به دست کارگران ایرانی در حال اجراست . حال برای تبدیل ایران به قطب شیرینی و شکلات منطقه خاورمیانه، کارخانه ای مدرن با استفاده از جدیدترین تجهیزات روز دنیا با مساحتی حدود300 هزار متر مربع در حال ساخت است که نه تنها کام را شیرین می کند بلکه به غرور و افتخار ملی ما جانی دوباره می بخشد. با دانش ریاضی میتوان ساخت ولی نگهداری از آن نیازمند آگاهی از تاریخ است.
بنیانگذار گروه صنعتی و پژوهشی زر، شناخت ادبیات تولید و رقابت بدون مرز را شرط رقابت جهانی میداند و عامل کیفیت خوب و نگاه مشتری مداری را شرط قرار گرفتن محصولات در کنار تولیدات جهانی بیان میکند. مرتضی سلطانی الگوی مدیریتی خود را نگاه انسانمحورانه میداند و معتقد است اگر مجموعهای در دنیا برند شده مطمئن باشید نگاه انسان محورانه داشته است.
از دیگر ویژگیهای مرتضی سلطانی بنیانگذار گروه صنعتی و پژوهشی زر نگاه فرامرزی اوست تا حدی که از مزرعه تا بازارهای جهانی او را راضی نمیکند و نگاه به بازارهای اشباع و فوقاشباع نیز در نگاه و برنامههایش قرار دارد. او با تولید روزانه 1800 تن انواع پاستا در تعقیب شرکت باریلای ایتالیا( با روزانه ۲ هزار تن تولید پاستا)است. او همچنین میخواهد به بازار اشباع شده ترکیه ورود پیدا کند که هم اکنون هم محصولات زر به نمایندگی ایران در این کشور در کنار برندهای معتبر جهانی از جمله باریلا در سبد انتخابی مشتریان قرار دارد و موفقیتهای بیشماری در این موقعیت دارد.
سلطانی به کار گروهی در صنعت عشق میورزد و تولید را تجلی کار گروهی میپندارد. و میگوید یک صنعتگر در گام نخست باید یک مدیر با تدبیر باشد که بتواند فضای کاری را بشناسد و نیازهای جامعه را درک کند و همچنین توانایی راهبری و هدایت داشته باشد و از همه مهمتر بتواند ویژگی و شرایط کار گروهی را درک و به آن پایبند باشد. او معتقد است کار، در صنعت حرفهای به هیچ وجه انفرادی و فرد محور نیست.
مرتضی سلطانی باور دارد کارآفرینی، امید و باور میخواهد. یک کارآفرین که امید ندارد باید خودش را خط بزند. کارآفرین، مرز نمیشناسد و هیچگاه نمیداند که ناامیدی یعنی چه؟! تنها اهداف بلند را میبیند و زمان خودش را صرف حاشیه آن نمیکند. او مدیریت زمان را گرانتر از منابع می داند و می گوید زمان تنها منبعی است که با صرف منابع جبران نمی شود.
مرتضی سلطانی بنیانگذار گروه صنعتی زر یکی از کارآفرینان برتر علمی در سال ۱۳۹۲ در بخش صنعت در هشتمین جشنواره امتنان از کارآفرینان برتر کشور، کارآفرین برتر سال ۱۳۹۱ در پنجمین همایش نوآوری و عدالت اقتصادی ، شخصیت برتر کشور در سال ۱۳۹۰ بر اساس نظرسنجی انجام شده از بزرگان و پیشکسوتان صنایع غذایی کشور ، دارنده اولین مدال افتخار صادرات ایران در سال 1394 از وزارت صنعت و معدن و تجارت و همچنین ده ها لوح و تقدیرنامه دیگر می باشد. در گروه صنعتی زر از مزرعه تا سفره نگاه توسعه گرای او می باشد.
نظر شما