بهروز فروتن - مشاورعالی کانون صنایع غذایی و بنیانگزارصنایع غذایی بهروز
اگربهداشت عمومی وسلامت جامعه را در نظر بگیریم، باید از پولها و هزینههای زیادی صرف نظرکنیم و شاید بد نباشد که به صنعت (غذا) بدهیم و خروجی آنرا مشاهده کنیم.توقف دربهداشت و سلامت عمومی، پیامدهای زیان باری برای جامعه در پیدارد و هر نوع کمک یا همراهی به صنعت غذایی مانند نان حجیم که بهداشت، سلامت و قوت لایموت مردم را تولید میکند، بسیارتاثیر گذار است. البته به شرط اینکه عقل کمک برعقل حمایت ظاهری بچربد.
در وانفسای سالهایی قرار داریم که انواع بیماریها به شدت افزایش یافته و از سوی دیگر مصرف موادغذایی فلهای و غیربسته بندی نیز رو به فزونی گذاشته است. جامعه مصرفی ما نیز به سمت محصولات فلهای و غیر بستهبندی پیش میرود و مصرفکننده نمیداند کالای غیر بستهبندی که میخرد، تا چه اندازه غیر بهداشتی است و سلامت او را تهدید میکند. در این میان وزارتخانههای مربوط مانند وزارت بهداشت و جهادکشاورزی و سازمان استاندارد مسئول هستند و باید بیش از این در این زمینهها آموزش دهند و آگاهیرسانی کنند.
یکی از این موضوعهای مهمی که دولت باید به آن بپردازد، مصرف نانهای حجیم است. کیفیت و مطلوبیت این نوع نانها در دنیا ثابت شده و اگر در کشور گسترش نیابد، مانند این است که مسئولان شیپور را از سر گشاد آن میدمند. ایجاد فرهنگ استفاده از نانهای حجیم نیازمند آموزش و نظارت از سوی مسئولان است. مردم را تنها از نگاه مالی دیدن مانند این است که به جای زمین حاصلخیز، دشت کویر را آبیاری کنیم. در زمینه نان نیز باید اذعان کرد که پول دادن (یارانه) بدون آموزش، معنا ندارد. کیفیت هم موضوع دیگری است که باید به آن پرداخت.
جامعه ما اکنون برای جایگزین کردن نان حجیم در سفرهها آماده است و ما نیز باید بر سر سفرهها نان سالم بگذاریم. فرهنگ مصرف نان حجیم در وعدههای غذایی مردم نسبت به 20 تا 30 سال پیش بسیار پیشرفت کرده اما هنوز به جایگاه خوبی دست نیافتهایم. به هر روی جامعه ما در حال حاضر آماده پذیرش است به شرط اینکه با آموزشها و آگاهی رسانی همراه باشد.
دولت باید یارانههایی را که به آرد و نان اختصاص میدهد را به سمت ساخت و تولید دستگاههای پخت نان حجیم ببرد و در مدت زمان 3 تا 4 سال این کار را ادامه دهد. بی تردید از آن پس میزان بهداشت و سلامت جامعه رو به افزایش میگذارد و از سوی دیگر دولت نیز از بار یارانهها رهایی مییابد. مردم ما فهیم و با هوش هستند و در صورت آگاهی از موضوعی، خوب را از بد تشخیص میدهند. آنها میدانند اگر نان گران شود به شرط اینکه کیفیتها نیز افزایش یابد و ضایعات نان کم شود، حتما به سود خانوادهها خواهد بود.
در پختوپز نانها هم دولت باید سیاستهای تازهای اتخاذ کند و با آموزش نانواها، به کیفیت بیشتر نان بپردازد نه اینکه هر کسی که تنور داشته باشد بتواند نان بپزد. این صنعت مانند تمامی صنایع دیگر نیاز به تخصص دارد و نانهای سنتی و صنعتی را کسانی باید پخت کنند که آموزشهای لازم را دیده و تخصص گرفته باشند. شوربختانه اکنون به دلیل وجود کارگر ارزان قیمت در نانواییها بیشتر از آنها استفاده و موضوع تخصص نادیده گرفته میشود.این موضوعها را مسئولان و کسانی که وظیفه تامین بهداشت و سلامت جامعه را بر عهده دارند، باید رعایت کنند و در دستور کار قرار دهند. به ویژه در بخشهایی از صنعت غذا مانند نان که مصرف عام دارند، باید حساسیتها و رعایت مسایل بهداشتی و فنی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
اگربهداشت عمومی وسلامت جامعه را در نظر بگیریم، باید از پولها و هزینههای زیادی صرف نظرکنیم و شاید بد نباشد که به صنعت (غذا) بدهیم و خروجی آنرا مشاهده کنیم.توقف دربهداشت و سلامت عمومی، پیامدهای زیان باری برای جامعه در پیدارد و هر نوع کمک یا همراهی به صنعت غذایی مانند نان حجیم که بهداشت، سلامت و قوت لایموت مردم را تولید میکند، بسیارتاثیر گذار است. البته به شرط اینکه عقل کمک برعقل حمایت ظاهری بچربد.
در وانفسای سالهایی قرار داریم که انواع بیماریها به شدت افزایش یافته و از سوی دیگر مصرف موادغذایی فلهای و غیربسته بندی نیز رو به فزونی گذاشته است. جامعه مصرفی ما نیز به سمت محصولات فلهای و غیر بستهبندی پیش میرود و مصرفکننده نمیداند کالای غیر بستهبندی که میخرد، تا چه اندازه غیر بهداشتی است و سلامت او را تهدید میکند. در این میان وزارتخانههای مربوط مانند وزارت بهداشت و جهادکشاورزی و سازمان استاندارد مسئول هستند و باید بیش از این در این زمینهها آموزش دهند و آگاهیرسانی کنند.
یکی از این موضوعهای مهمی که دولت باید به آن بپردازد، مصرف نانهای حجیم است. کیفیت و مطلوبیت این نوع نانها در دنیا ثابت شده و اگر در کشور گسترش نیابد، مانند این است که مسئولان شیپور را از سر گشاد آن میدمند. ایجاد فرهنگ استفاده از نانهای حجیم نیازمند آموزش و نظارت از سوی مسئولان است. مردم را تنها از نگاه مالی دیدن مانند این است که به جای زمین حاصلخیز، دشت کویر را آبیاری کنیم. در زمینه نان نیز باید اذعان کرد که پول دادن (یارانه) بدون آموزش، معنا ندارد. کیفیت هم موضوع دیگری است که باید به آن پرداخت.
جامعه ما اکنون برای جایگزین کردن نان حجیم در سفرهها آماده است و ما نیز باید بر سر سفرهها نان سالم بگذاریم. فرهنگ مصرف نان حجیم در وعدههای غذایی مردم نسبت به 20 تا 30 سال پیش بسیار پیشرفت کرده اما هنوز به جایگاه خوبی دست نیافتهایم. به هر روی جامعه ما در حال حاضر آماده پذیرش است به شرط اینکه با آموزشها و آگاهی رسانی همراه باشد.
دولت باید یارانههایی را که به آرد و نان اختصاص میدهد را به سمت ساخت و تولید دستگاههای پخت نان حجیم ببرد و در مدت زمان 3 تا 4 سال این کار را ادامه دهد. بی تردید از آن پس میزان بهداشت و سلامت جامعه رو به افزایش میگذارد و از سوی دیگر دولت نیز از بار یارانهها رهایی مییابد. مردم ما فهیم و با هوش هستند و در صورت آگاهی از موضوعی، خوب را از بد تشخیص میدهند. آنها میدانند اگر نان گران شود به شرط اینکه کیفیتها نیز افزایش یابد و ضایعات نان کم شود، حتما به سود خانوادهها خواهد بود.
در پختوپز نانها هم دولت باید سیاستهای تازهای اتخاذ کند و با آموزش نانواها، به کیفیت بیشتر نان بپردازد نه اینکه هر کسی که تنور داشته باشد بتواند نان بپزد. این صنعت مانند تمامی صنایع دیگر نیاز به تخصص دارد و نانهای سنتی و صنعتی را کسانی باید پخت کنند که آموزشهای لازم را دیده و تخصص گرفته باشند. شوربختانه اکنون به دلیل وجود کارگر ارزان قیمت در نانواییها بیشتر از آنها استفاده و موضوع تخصص نادیده گرفته میشود.این موضوعها را مسئولان و کسانی که وظیفه تامین بهداشت و سلامت جامعه را بر عهده دارند، باید رعایت کنند و در دستور کار قرار دهند. به ویژه در بخشهایی از صنعت غذا مانند نان که مصرف عام دارند، باید حساسیتها و رعایت مسایل بهداشتی و فنی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
نظر شما