کامران ندری

قطع کـردن تخصیص ارزهای ترجیحی، یعنی پیمودن بیـــــــــش از 90 درصد راه یکسان‌سازی نرخ ارز. سقف قیمتی ارز نیمایی هم باز و در حال نزدیک شدن به قیمت بازار آزاد است. پس عملاً بیشتر مسیر برای یکسان‌سازی نرخ ارز طی شده است. در شرایط فعلی اقتصاد دولت جز یکسان‌سازی نرخ ارز چاره‌ای ندارد. البته اطلاع ما مربوط به گزارش‌هایی است که رسانه‌ها منتشر می‌‌کنند. بر اساس این گزارش‌ها، با اینکه دولت مثلاً برای واردات کنجاله سویا ارز 4200 تومانی تخصیص می‌‌دهد اما کنجاله سویا الان در بازار به قیمت ارز آزاد فروخته می‌‌شود حتی شنیده‌ها حاکی از آن است که اگر نهاده دامی با قیمت ارز دولتی به دست تولیدکننده برسد برخی از آنان ترجیح می‌‌دهند آن را در بازار آزاد بفروشند تا اینکه برای مصرف دام استفاده کنند، چون به خاطر تفاوت قیمتی، درآمد هنگفتی نصیب آنان می‌‌شود.

این نشان می‌‌دهد ارز 4200 تومانی خیلی کارساز نبوده فقط رانت زیادی ایجاد شده است. البته برخی کارشناسان به تجربه یکسان‌سازی نرخ ارز در دولت اصلاحات اشاره می‌کنند. اما در دهه 80 دلیل اجرای یکسان‌سازی نرخ ارز این بود که روابط ما با دنیا بهبود پیدا کرده بود، تحریم نبودیم، ارتباطات بانکی با تمام کشورها برقرار بود، درآمد نفتی داشتیم... یعنی آن زمان درست شرایطی معکوس حال حاضر را داشتیم. حتی سیستم نظارتی در آن زمان بسیار قوی‌تر از حال حاضر بود. به خاطر فساد گسترده‌ای که در اقتصاد ریشه دوانیده است، حتی سیستم نظارتی از دوران جنگ هم ضعیف‌تر شده است.

دیگر تهدید هم برای کسانی که تخلف می‌‌کنند و ارز دولتی می‌‌گیرند اما کالا را با ارز آزاد می‌‌فروشند، فایده ندارد. بانک مرکزی، اولین راهی که برای بازگرداندن ارز صادراتی در نظر گرفت، اعلام لیست کسانی بود که ارز را برنگردانده بودند اما عملاً این اقدام راهی از پیش نبرد. بنابراین تک نرخی شدن ارز، بهترین راهکار برای ایجاد انگیزه در صادرکنندگان غیرنفتی است تا ارز را برگردانند. وقتی صادرکنندگان مجبور بودند ارز را با قیمتی پایین‌تر از بازار وارد سامانه نیما کنند، انگیزه‌ای برای بازگرداندن این ارز نداشتند و قانون را دور می‌‌زدند. اما با یکسان‌سازی نرخ ارز، آنها می‌‌توانند ارز را با قیمت بازار وارد کنند دیگر نیازی به دور زدن قانون نیست.

البته دولت برای حفظ استفاده از ارز 4200 تومانی برای واردات کالاهای اساسی تلاش زیادی کرد و از سال 97 این برنامه را اجرا کرد اما چون به نتیجه نرسید، قصد یکسان‌سازی نرخ ارز را دارد. از طرف دیگر چون سیستم‌های نظارتی هم قوی و کارساز نیست، بنابراین دولت به این جمع‌بندی رسیده که ارز دولتی را قطع کند. یکسان‌سازی به این معنی نیست که قیمت ارز کلاً به یک قیمت می‌‌رسد، بلکه در یکسان‌سازی مهم نرخ حواله است. نرخ حواله همیشه کمتر از نرخ اسکناس بوده است. حواله هم یک نرخ ندارد و نرخ آن بستگی به کشور مقصد دارد مثلاً کالایی که مقصد صادراتی آن کشورهای اروپایی است، قطعاً نرخ هزینه حواله ارزی آن بیشتر از کشورهایی مانند چین یا روسیه است. اما با یکسان‌سازی، نرخ‌ها به هم نزدیک می‌‌شوند. اگر سیستم نظارتی قوی نداشته باشیم تا صادرکنندگان و افراد را به بازگرداندن ارز ملزم کند، راه آن ایجاد انگیزه درونی است، پس وقتی صادرکننده می‌‌بیند ارز را با نرخ واقعی می‌‌تواند وارد بازار کند، انگیزه را به دست می‌‌آورد.

یکسان‌سازی نرخ ارز حتماً آثاری دارد. البته مشاهده می‌‌کنیم که حتی کالاهایی که ارز 4200 می‌‌گیرند هم قیمتی افزایشی در بازار دارند. ارز 4200 تومانی به آن معنی مانع افزایش قیمت‌ها نبوده است اما حذف آن هم طبعاً موجب بالا رفتن قیمت‌ها می‌‌شود. حتی به لحاظ روانی هم یکسان‌سازی نرخ ارز موجب افزایش قیمت‌ها می‌‌شود و فشار زیادی ممکن است بر مردم وارد شود، چون قرار نیست با یکسان‌سازی نرخ ارز درآمد مردم هم تعدیل شود. نوع مدیریت باید برای کاهش فشار بر مردم برنامه‌های دیگر را اجرا کند. با یکسان‌سازی نرخ ارز جلو شدیدتر شدن وخامت اوضاع در آینده گرفته می‌‌شود و بازار از چندگانگی خارج می‌‌شود. نمی‌توان گفت با یکسان‌سازی تمام مشکلات حل می‌‌شود.

کد خبر d8e00132eef44d0e998c11d130330b8c

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =