محمدجواد وکیلگیلانی - مدیرعامل مرکز همکاریهای امور دام (مهاد)
قاچاق هزاران دام سنگین و سبک در آستانه بهار و پس از عید از مرزهای شمال شرقی کشور به عراق و افغانستان و ترکیه آنقدر پا گرفته است که دیگر هیچکس را متعجب نمیکند. دامهایی که به اسم تهران و کشتارگاههای داخلی از ایران خارج میشوند، اما با کامیون و از مرزها روانه کشورهای منطقه میشوند، بدون اینکه کسی محاسبه کند چقدر بر جمعیت دامی کشور اثرگذار خواهد بود. قاچاق دام زنده بهویژه گوسالههای نارس و برههای چابک تازهپیداشده در مرتع آنقدر جاافتاده است که خبر جدیدی نیست، اما از گوشت داخل کشور و شیر تولیدی جمعیت عشایر کاسته میشود، در حالی که هیچکس خیالش نیست!
*
واردات گسترده گوشت از کشورهایی نظیر برزیل، هند، پاکستان و تمام کشورهایی که در مخیله اقتصادی کشور میگنجد، هیچ چیز عجیبی نیست؛ چرا که با کمترین فشاری، پیکان اقتصادی کشور به سمت واردات سرازیر میشود، بدون آنکه به کیفیت گوشت وارداتی یا سود و منافع دامداران بیندیشد!
واردات گوشت بهصورت منجمد یا حتی گرم طی سالهای گذشته تبدیل به سناریویی تکراری شده که دیگر هیچ دامدار یا مدیر دولتی برای آن اشک نمیریزد. آنقدر تکراری شده که حتی در تیتر خبرهای روزنامهها قرار نمیگیرد، مگر...!
*
قیمت شیرخام به زحمت طی سالهای گذشته به یکهزار و 200 تومان رسیده است. قیمت پایهای که به صرفه اقتصادی هیچ دامداری نیست، اما گوش شنوایی هم برای افزایش آن وجود ندارد.
نه آنکه دامداران تریبون آزادی ندارند، نه آنکه امکان نگهداری شیر را بهعلت فسادپذیر بودن آن دارا نیستند و چون آنکه با رانتهای اقتصادی کشور در ارتباط نیستند، باید بسوزند و بسازند و به هر قیمتی که میگویند، شیرخام دامهای خود را تحویل دهند؛ هنوز نتوانستهاند قیمت پایه شیرخام دو سال گذشته را بقبولانند، برای همین اصراری به افزایش قیمت شیر پایه ندارند. با وجود آنکه تورم روی تورم و افزایش قیمت نهاده روزبهروز پررنگتر میشود.
دامداریهای داخلی ورشکسته شدند، دامداریهای کوچک از میان رفتند، دامهای مولد راهی کشتارگاهها شدند، اما هیچکدام دلیل نمیشود که به دامداریها، شکل دیگری نگاه شود.
*
تأسیس خانه شیر از 15 سال گذشته به شکل جدی در دولت و مجلس بارها و بارها مورد بحث قرار گرفته است، اما با وجود آنکه نمایندههای مجلس و مدیران دولت پیشقدم برای تأسیس آن بودند، هنوز اتفاقی نیفتاده و هیچ خانه شیری متولد نشده است. خانه گوشت هم به مثابه خانه شیر فقط روی کاغذ آمده و هیچگاه امکان خلق شدن پیدا نکرده است، در حالی که با چنین وضعیت نابسامانی در حوزه تولید شیر و گوشت، نمیتوان بازار باثباتی را انتظار داشت و برای همین تراژدی غمبار افزایش قیمت گوشت، واردات و کاهش قیمت شیر و افزایش قیمت محصولات لبنی، البته هر سال و هر سال تکرار میشود.
*
وضعیت نابهنگام تولید شیر و گوشت در حالی در کشور دنبال میشود که اکنون بیش از 30 اتحادیه ملی و چندین هزار تعاونی در حوزه شیر و گوشت فعالیت دارند که با درک درست و صحیح از وضعیت تولید، توانایی اتخاذ درستترین تصمیمگیریها برای بازار کشور را دارا هستند.
اتحادیههایی که هیچگاه دیده نمیشوند و اگر به بازی گرفته شوند و سیاستهای تولید، واردات و صادرات را اتخاذ کنند، قطعاً ثبات به بازار پرنوسان داخلی باز خواهد گشت و از آنجا که بخش خصوصی منافع داخلی خود را میشناسد و برای عرضه و تقاضا، فرمول اقتصادی با قابلیت اجرا معرفی میکند، حتماً شرایط تولید شیر و گوشت وضعیت بهتری خواهد داشت.
تجربه کشورهایی نظیر ترکیه و اتحادیه اروپا که در آنها تشکلهای صنفی خط و خطوط تولیدی کشورها را اتخاذ میکنند و اجازه دخالت دولت را نمیدهند، نشان میدهد نهتنها اتحادیهها میتوانند از درصد موفقیت بالاتری برخوردار باشند، بلکه ضریب تولید و ثبات بازار و وضعیت بازرگانی را نیز بهبود میبخشند. امر مهمی که در ایران به چشم نمیآید و با اینکه بارها در جمعهای خصوصی و توسط کارشناسان به دولتها گوشزد شده است، اما اجرایی نمیشود. "یک بار برای همیشه بازار شیر، گوشت، مرغ و تخممرغ را به تشکلها واگذار کنید."
قاچاق هزاران دام سنگین و سبک در آستانه بهار و پس از عید از مرزهای شمال شرقی کشور به عراق و افغانستان و ترکیه آنقدر پا گرفته است که دیگر هیچکس را متعجب نمیکند. دامهایی که به اسم تهران و کشتارگاههای داخلی از ایران خارج میشوند، اما با کامیون و از مرزها روانه کشورهای منطقه میشوند، بدون اینکه کسی محاسبه کند چقدر بر جمعیت دامی کشور اثرگذار خواهد بود. قاچاق دام زنده بهویژه گوسالههای نارس و برههای چابک تازهپیداشده در مرتع آنقدر جاافتاده است که خبر جدیدی نیست، اما از گوشت داخل کشور و شیر تولیدی جمعیت عشایر کاسته میشود، در حالی که هیچکس خیالش نیست!
*
واردات گسترده گوشت از کشورهایی نظیر برزیل، هند، پاکستان و تمام کشورهایی که در مخیله اقتصادی کشور میگنجد، هیچ چیز عجیبی نیست؛ چرا که با کمترین فشاری، پیکان اقتصادی کشور به سمت واردات سرازیر میشود، بدون آنکه به کیفیت گوشت وارداتی یا سود و منافع دامداران بیندیشد!
واردات گوشت بهصورت منجمد یا حتی گرم طی سالهای گذشته تبدیل به سناریویی تکراری شده که دیگر هیچ دامدار یا مدیر دولتی برای آن اشک نمیریزد. آنقدر تکراری شده که حتی در تیتر خبرهای روزنامهها قرار نمیگیرد، مگر...!
*
قیمت شیرخام به زحمت طی سالهای گذشته به یکهزار و 200 تومان رسیده است. قیمت پایهای که به صرفه اقتصادی هیچ دامداری نیست، اما گوش شنوایی هم برای افزایش آن وجود ندارد.
نه آنکه دامداران تریبون آزادی ندارند، نه آنکه امکان نگهداری شیر را بهعلت فسادپذیر بودن آن دارا نیستند و چون آنکه با رانتهای اقتصادی کشور در ارتباط نیستند، باید بسوزند و بسازند و به هر قیمتی که میگویند، شیرخام دامهای خود را تحویل دهند؛ هنوز نتوانستهاند قیمت پایه شیرخام دو سال گذشته را بقبولانند، برای همین اصراری به افزایش قیمت شیر پایه ندارند. با وجود آنکه تورم روی تورم و افزایش قیمت نهاده روزبهروز پررنگتر میشود.
دامداریهای داخلی ورشکسته شدند، دامداریهای کوچک از میان رفتند، دامهای مولد راهی کشتارگاهها شدند، اما هیچکدام دلیل نمیشود که به دامداریها، شکل دیگری نگاه شود.
*
تأسیس خانه شیر از 15 سال گذشته به شکل جدی در دولت و مجلس بارها و بارها مورد بحث قرار گرفته است، اما با وجود آنکه نمایندههای مجلس و مدیران دولت پیشقدم برای تأسیس آن بودند، هنوز اتفاقی نیفتاده و هیچ خانه شیری متولد نشده است. خانه گوشت هم به مثابه خانه شیر فقط روی کاغذ آمده و هیچگاه امکان خلق شدن پیدا نکرده است، در حالی که با چنین وضعیت نابسامانی در حوزه تولید شیر و گوشت، نمیتوان بازار باثباتی را انتظار داشت و برای همین تراژدی غمبار افزایش قیمت گوشت، واردات و کاهش قیمت شیر و افزایش قیمت محصولات لبنی، البته هر سال و هر سال تکرار میشود.
*
وضعیت نابهنگام تولید شیر و گوشت در حالی در کشور دنبال میشود که اکنون بیش از 30 اتحادیه ملی و چندین هزار تعاونی در حوزه شیر و گوشت فعالیت دارند که با درک درست و صحیح از وضعیت تولید، توانایی اتخاذ درستترین تصمیمگیریها برای بازار کشور را دارا هستند.
اتحادیههایی که هیچگاه دیده نمیشوند و اگر به بازی گرفته شوند و سیاستهای تولید، واردات و صادرات را اتخاذ کنند، قطعاً ثبات به بازار پرنوسان داخلی باز خواهد گشت و از آنجا که بخش خصوصی منافع داخلی خود را میشناسد و برای عرضه و تقاضا، فرمول اقتصادی با قابلیت اجرا معرفی میکند، حتماً شرایط تولید شیر و گوشت وضعیت بهتری خواهد داشت.
تجربه کشورهایی نظیر ترکیه و اتحادیه اروپا که در آنها تشکلهای صنفی خط و خطوط تولیدی کشورها را اتخاذ میکنند و اجازه دخالت دولت را نمیدهند، نشان میدهد نهتنها اتحادیهها میتوانند از درصد موفقیت بالاتری برخوردار باشند، بلکه ضریب تولید و ثبات بازار و وضعیت بازرگانی را نیز بهبود میبخشند. امر مهمی که در ایران به چشم نمیآید و با اینکه بارها در جمعهای خصوصی و توسط کارشناسان به دولتها گوشزد شده است، اما اجرایی نمیشود. "یک بار برای همیشه بازار شیر، گوشت، مرغ و تخممرغ را به تشکلها واگذار کنید."
نظر شما