بزرگان سیاست در جهان همواره به ندرت پیرامون یک موضوع خاص از میان حوزه های تخصصی مختلف مصاحبه اختصاصی و تفصیلی می کنند. اتفاقی که بعضا حتی فرصت این موضوع را به خبرنگاران حوزه های تخصصی در جریان بازدید مسوولان ارشد قوای سه گانه از پروژه های کشاورزی در کشور نمی دهد و این امر الزاما سهم خبرنگاران حوزه های سیاسی است. اما شاید زنده یاد آیت الله هاشمی رفسنجانی از معدود مسوولان ارشد نظام سیاسی بوده است که مسوولانه و با سعه صدر برای گفت و گو با نخستین هفته نامه کشاورزی و صنایع غذایی کشور (دنیای سبز) در سال ۱۳۸۶ خورشیدی - که البته به دلایل اقتصادی توجیهی برای ادامه روند انتشار آن با وجود سطح کیفی خوب پیدا نشد- ؛ وقت اختصاص داد و تصویر کلی بخش کشاورزی در ایران را به تصویر کشید؛ تلفیقی از قوت و ضعف موجود در تنها گفت وگوی اختصاصی با یک نشریه تخصصی کشاورزی.
خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) به مناسبت ۳۰ دی ماه و نهمین سالگرد انتشار این گفت و گو و به پاس گرامیداشت مقام سردار سازندگی که در متن این مصاحبه نیز متواضعانه و خالصانه به جایگاه روستایی و کسب و کار خانوادگی اش در بخش کشاورزی بالیده است، این مصاحبه را که توسط عبدالغفار شجاع مدیر مسوول و مانی جمشیدی، مدیر تحریریه وقت هفته نامه دنیای سبز انجام گردید؛ اما به دلیل معذوریت های فنی، از آن هنگام تا امروز در فضای مجازی قرار نگرفته بود، جهت استفاده محققان بخش کشاورزی، باز نشر می کند.
**************
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگوی اختصاصی با "دنیای سبز":
از سیاستهای کلی کشاورزی دور ماندهایم
مانی جمشیدی: دیدار با آیتالله هاشمیرفسنجانی بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای کشورمان در سه دهه اخیر از همان آغاز انتشار "دنیای سبز" در دستور کارمان بود. مردی بزرگ با تجربهای عظیم که طی حضورش در ارکان نظام از مجلس و دولت گرفته تا مجمع تشخیص مصلحت نظام، منشاء تحولات عظیمی در کشاورزی ایران شده است.
دیدار با آیتالله هاشمیرفسنجانی بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای کشورمان در سه دهه اخیر از همان آغاز انتشار "دنیای سبز" در دستور کارمان بود. مردی بزرگ با تجربهای عظیم که طی حضورش در ارکان نظام از مجلس و دولت گرفته تا مجمع تشخیص مصلحت نظام منشاء تحولات عظیمی در کشاورزی ایران شده است. پس از هماهنگیهای لازم، سرانجام به همراه عبدالغفار شجاع، صاحبامتیاز و مدیرمسئول هفتهنامه که از چهرههای شناختهشده بخش کشاورزی است، وارد اتاقی شدیم که بارها و بارها تصویرش را از زاویه نگاه دوربین دیده بودیم، اما اینبار نگاه ما با نگاه دوربین متفاوت بود و میشد از نزدیک بسیاری از واقعیتها را دید و شنید. اتاقی که سالهای سال مهمترین بحثها و تصمیمگیریهای سران نظام و ممالکت مختلف را میزبانی کرده بود. اینبار پذیرای بحثهای کشاورزی بود و ما موفق شده بودیم بهعنوان تنها نشریه کشاورزی ایران برای نخستینبار در محیطی صمیمانه با حضرت آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی، گفتوگویی در زمینه کشاورزی داشته باشیم.
با او از کودکی و ورودش به کشاورزی، سند چشمانداز، سیاستهای کلی نظام، برنامههای مجمع و... سخن گفتیم. علاقه او به کشاورزی حیرتآور است، کشاورزی را بهخوبی میشناسد. پس از ۱۰ سال دوری از مسائل اجرایی هنوز هم پیگیر مسائل کشاورزی است و از جزئیات بسیاری از مسائل مطلع است. در طول مصاحبه هیچیک از پرسشهای ما را بیپاسخ نگذاشت. در حالی که زمان مصاحبه ما ۴۵ دقیقه تعیین شده بود و دهها نفر در اتاق روبهرو منتظرش بودند، بیش از یک ساعت با ما گفتوگو کرد و در پایان نیز گفت: "اگر سؤال دیگری دارید بفرمایید."
متن گفتوگوی ما را با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه میخوانید:
*************
خانواده حضرتعالی قبل از ورود به حوزه سیاست، روحانیت و حوزه بهعنوان خانوادهای کشاورز مطرح بوده است؛ بهطوری که بارها و بارها نیز خود شما بیان داشتهاید که عمده درآمدتان از محل کشاورزی و باغداری است. خیلی از مردم علاقهمندند که بدانند نحوه آشنایی و نوع نگاه شما بهعنوان یکی از مردان بزرگ انقلاب که امروز بهعنوان رئیس مجلس خبرنگان رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نقش کلیدی را در نظام بر عهده دارد به مقوله کشاورزی چگونه است؟
بسمالله الرحمن الرحیم، امیدواریم با این هفتهنامه و برنامههای رسانهای که دارید، تأثیری در رونق و توسعه کشاورزی کشور داشته باشید. امروز که به کشاورزی کشور نگاه میکنم، میبینم با آرزوهایی که در سیاستهای کلی بخش کشاورزی داشتیم، خیلی فاصله داریم و باید در این زمینه بیشتر کار شود.
من غیر از اینکه خودم کشاورز روستایی هستم، به کشاورزی هم اهمیت میدهم و با دلایل متعدد اهمیت این بخش را دریافتهایم، از لحاظ احساسی و عاطفی هم به کشاورزی وابسته هستم. چون از زمانی که در روستا چشم گشودم، دیدم آنچه مردم را در روستاها نگه میداشت، فقط کشاورزی بود و آن موقع در روستاها تقریباً کار دیگری نبود. حتی اگر دامداریها و مرغداریهای محدودی نیز وجود داشت، به برکت مجموعه کشاورزی بود، یعنی در کنار مزرعه خود چند رأس گاو و گوسفند داشتند و از فواید آن در زندگی روستایی خود استفاده میکردند. مردم یا خودشان زمین داشتند یا برای کسانی که زمین داشتند، کار میکردند. تمام کارشان آب، صحرا و باغ بود. خانواده ما در درجه نخست روحانی بود، اما چون در زمان رضاشاه زندگی برایشان از لحاظ فرهنگی در شهر مشکل بود، به روستای پدری خود پناه بردند و در ملک خویش مشغول کشاورزی بودند. ما برادران و خواهران هم در همان روستا متولد شدیم و خود من تا ۱۴ سالگی در همان روستا بودم تا اینکه در سال ۱۳۲۷ برای ادامه تحصیل علوم دینی به حوزه علمیه قم آمدم. تا زمانی که در روستا بودم، علاوه بر اینکه در مکتب درس میخواندم، در کار کشاورزی، زراعت، باغداری و دامداری یعنی در حد زندگی روستایی به خانواده کمک میکردم.
پدرم در روستای ما که "بهرمان نوق" بود، خردهمالک بودند از لحاظ وضعیت زندگی شاید جزو بهترینهای روستا بودم. پدرم ۱۲ حبه از ۹۶ حبه باغ و زمین روستا را داشت. دیگران معمولاً کمتر داشتند. با همان کشاورزی زندگی بسیار خوبی داشتیم. یعنی همهچیز برای ما فراهم بود. منطقه زندگی ما یک منطقه بهشدت کویری و شور، اما پربرکت بود. هنوز هم همان مردم در روستا زندگی میکنند. از خانواده من هم هنوز خواهران و بستگانم در روستا هستند. ملک پدرم بین همه بچهها تقسیم شد و من هم آن مقدار زمینی را که از پدرم ارث بردم، حفظ کردم که برای زندگی ما کافیست. یک تفاوت اساسی که کشاورزی الان با کشاورزی آن زمان دارد، رشد فناوری برداشت از آبهای زیرسطحی است. آن موقع پمپاژ و تلمبه نبود و به همین دلیل از آن زمینهای شور که فقط با آب بابرکت میشوند یا بهرهوری نداشتند یا محصولات کمی در آنها تولید میشد.
با توجه به این مسئله که حفر چاههای عمیق در آن منطقه رسم شد، ملک پدری ما اگرچه بین پنج برادر و چهار خواهر تقسیم شده است، اما واقعاً کفاف زندگی همه را میدهد و الان زندگی اصلی همه ما به آنجا متکی است. هنوز وقتی به روستای خودمان میروم، خیلی خوشحال میشوم. با بیشتر مردم روستا که الان شهر کوچکی شده قوم و خویش هستیم و وقتی میروم، همه را میبینم و با بسیاری از آنها که آن موقع تقریباً همسن و سال بودمی و کشاورزی میکردیم، مینشینیم و تجدید خاطره میکنیم.
خانه پدری من هنوز هست. حتی بسیاری از درختانی را که خودم در کودکی در حیاط منزل و زمین متصل به حیاط پیوند زدم، محصول میدهد. آثار کشاورزی ما برقرار است، چون رسیدگی میکنیم.
بحث اصلی ما درباره اهمیت بخش کشاورزی و تأثیر آن در اقتصاد کشور و معیشت خانوادهها است. تنظیم سند چشمانداز ۲۰ ساله و اجرای آن نقطه عطفی در تصمیمات کلان کشور است. حضرتعالی با توجه به نقشی که در مجمع تشخیص مصلحت نظام دارید، جایگاه کشاورزی را در سیاستهای کلی و سند چشمانداز چگونه ترسیم کردهاید؟ آیا برنامههایی که در دو سه سال اخیر در کشور اجرا میشود، با سند چشمانداز تطابق دارد؟ اگر انحرافی مشاهد شد، مجمع چگونه وارد عمل میشود؟
شما سه پرسش را با یک مقدمه مطرح کردید که مقدمه شما درباره اهمیت کشاورزی بود. درباره اهمیت کشاورزی باید بگویم که تغذیه، نخستین نیاز بشر در زندگی است.
پس از پایان جنگ و شروع ریاست جمهوری من، سیاستهای بخش کشاورزی در قالب دو برنامه اول و دوم به مرحله اجرایی رسید که شما شاهد تأثیرات کوتاهمدت و بلندمدت آن ها در طول سالهای ۶۸ تا ۷۶ بودید.
در کنار وظایفی که قانون اساسی برای مجمع تشخیص ترسیم کرده است، در کمیسیون زیربنایی که بخشی از بحثها و کارهای آن مربوط به کشاورزی است، سیاستهای کلی بخش کشاورزی را نوشتیم که به تصویب اعضای مجمع رسید. بعدها باز هم بر اساس دستورات مقام معظم رهبری سند چشمانداز ۲۰ ساله نظام تدوین شد. این سند خیلی مختصر است و از همه امور مربوط به آینده، گذشته و وضع فعلی کشور، در حد چند کلمه جملاتی آورده شده است، اما سیاستهای هر بخش مجزا است. بخشی از سیاستهای مصوب مجمع در برنامه چهارم هم آمده است.
ولی مهمترین کار در مجمع برای کشاورزی، تدوین سیاستهای کلی بخش کشاورزی است که مجمع در تاریخ ۱۱ تیرماه ۱۳۸۴ آن را تصویب کرد. من این سیاستها را بازگو میکنم تا هم در هفتهنامه شما برای ماندگاری بیشتر در تاریخ منتشر شود و هم خوانندگان محترم خودشان مقایسه کنند که چقدر به این سیاستها عمل شده و آنچه که امروز وجود دارد چقدر با آنچه که مجمع خواسته است، فاصله دارد؟!
این سیاستها ۹ بند دارد که پس از بحث و بررسیهای فراوان توسط کارشناسان دانشگاهی و میانی و اعضای کمیسیون زیربنایی، در صحن اصلی مجمع مطرح شد و در آنجاغ نیز پس از چند جلسه طولانی که علاوه بر اعضای اصلی مجمع، مسئولان مربوطه در دولت و مجلس نیز حضور داشتند به تصویب رسید. البته تأکید میکنم که خوانندگان محترم این بخش را با دقت بخوانند. بندها را مختصر کردیم که در سیاستهای کلی بگنجد، چون برنامه نیست، سیاست است:
۱- توسعه پایدار کشاورزی با حفاظت ازمنابع طبیعی پایه تولید و صیانت و توانمندسازی منابع انسانی.
۲- تأمین امنیت غذایی با تکیه بر تولید از منابع داخلی و نیل به خودکفایی در محصولات اساسی، ارتقاء سطح سلامت مواد غذایی، اصلاح و بهینه کردن الگوی مصرف و حمایت مؤثر از تولید و صادرات با توجه به مزیتهای نسبی و خلق مزیتهای جدید (ازجمله هدفمند کردن یارانهها در جهت تولید و صادرات).
۳- ساماندهی و اصلاح ساختار و نظام بهرهبرداری بخش کشاورزی با رعایت اندازههای فنی - اقتصادی واحدهای تولیدی بهویژه تجمیع اراضی کوچک و اتخاذ تدابیر لازم برای جلوگیری از خرد شدن اراضی کشاورزی و حفظ واحد تولید اقتصادی با توجه به مالکیت اشخاص و تأکید بر جهتگیری حمایتی دولت از این سیاستها بهویژه در واگذاری منابع آب و خاک و سایر عوامل تولید متناسب با نوع فعالیت و شرایط مختلف اجتماعی، اقتصادی و اقلیمی مناطق کشور.
۴- نوینسازی نظام تولید کشاورزی از طریق تقویت و توسعه تحقیق، آموزش و ترویج کشاورزی بر مبنای دانش نوین و بومیسازی فناوریهای روز؛ تربیت، حفظ و تجهیز نیروی انسانی مورد نیاز، توسعه و تقویت تعاونیها و سایر تشکلهای اقتصادی، اجتماعی، صنفی و تخصصی با مشارکت آحاد جامعه و رقابتی کردن فعالیتها در بخش.
نظر شما