مهدی حریریمهر - کارشناس دانههای روغنی
وابستگی ایران به دانههای روغنی در ارقامی حدود 90 درصد با صرف میلیاردها دلار هزینه واقعیت انکارناپذیری است که با الفبای اقتصاد مقاومتی و روح استقلال کشور در تناقض آشکار قرار دارد. واقعیت آن است که از سالهای گذشته، وابستگی حداکثری ایران به واردات دانههای روغنی بهعنوان یکی از مهمترین کالاهای کشاورزی در صدر فهرست واردات ایران از بازارهای بینالمللی وجود داشته و هنوز هم بهعنوان یکی از مهمترین کالاهای وارداتی معرفی میشود.
هرچند حمایت دولت از خرید دانههای روغنی بهعنوان یکی از سناریوهای توسعه تولید بهشمار میرفت و عدهای از صاحبنظران و کارشناسان معتقد بودند با افزایش قیمت خرید تضمینی میتواند کشاورزان را مجاب کند برای تولید دانههای روغنی مجاب شوند، اما در عمل این سناریو با شکست روبهرو شد. با وجود آنکه سال گذشته سازمان تعاون روستایی از محل پرداخت یارانه به کشاورزان برای خرید دانههای روغنی کلزا و سویا هزینه قابل توجهی را متحمل شد، اما میزان وابستگی و واردات دانههای روغنی همچنان در صدر قرار دارد و کشاورزان تمایل زیادی به کشت این دانههای باارزش ندارند.
کاهش جهانی قیمت دانههای روغنی
میزان قیمت خرید تضمینی دانه کلزا دوهزار و 200 تومان در حالی اعلام شد که در بدترین شرایط زمانی که دانه روغنی کلزای وارداتی در اختیار صنایع روغنکشی قرار میگیرد، کمتر از یکهزار و 300 تومان خواهد بود. هرچند طی دو سال گذشته به تبع افزایش قیمت نفت، قیمت دانههای روغنی نیز افزایش یافت و صنعت روغنکشی در رقابت برای خرید دانههای داخلی بودند، اما افت قیمت نفت از 110 دلار به کمتر از 50 دلار باعث شد قیمت دانههای روغنی نیز در روند نزولی قرار گیرد و صنعت تمایل بیشتری به واردات دانههای روغنی داشته باشد.
از سوی دیگر، کیفیت دانههای روغنی فعلی مورد استفاده در داخل کشور چندان با میزان مورد نیاز صنعت داخلی همخوانی نداشت و صنایع تمایل بیشتر خود را برای خرید دانههای روغنی از مرزهای بینالمللی حفظ کردند.
دانهای با زحمت در شرایط کمآبی
وضعیت آبی و بارش طی سالهای گذشته شرایطی برای کشاورزان فراهم کرده است که ترجیح میدهند محصولاتی را تولید کنند که نبست به کمآبی مقاوم بوده و تولید و سود بیشتری دارد.
واقعیت آن است که تولید دانههای روغنی چه کلزا و چه سویا بهعنوان دانههای پرزحمتی بهشمار میرود که سود کمی را نصیب کشاورز میکنند و کشاورزان همواره میتوانند با کشتهای جایگزین، درآمدهای بیشتری داشته باشند؛ حتی با وجود افزایش قیمت خرید تضمینی بهعلت کمآبی و نیاز این دانهها به آب چندان مورد استقبال کشاورزان قرار نگرفتهاند، هرچند باید کیفیت بذر را نیز مورد توجه قرار داد.
ارقام دانههای روغنی عقبماندهاند
در حالی که کشورهای توسعهیافته توانستهاند در تولید بذرهای دانههای روغنی به ارقامی دست پیدا کنند که توناژ بسیار بالاتری نسبت به ارقام معرفیشده ایرانی دارند، کشاورزان کشورمان دانههای روغنیای تولید میکنند که حداکثر در هر هکتار دو تن توناژ دارد. در حالی که کشورهای توسعهیافته توانستهاند با تحقیقات و تکنولوژیهای روز به بذرهایی دست پیدا کنند که میزان عملکرد کلزا را در هر هکتار تا پنج تن افزایش دهد؛ این در حالی است که ارقام عقبمانده داخلی که نتوانستهاند به تکنولوژیهای روز و ارقام جدیدتری برسند، کشاورزان را در هر هکتار حداکثر صاحب دو تن دانه روغنی میکنند. چنین قیاسی باعث شده کشاورز با وجود قیمت تضمینی مناسب، به جای کشت دانه روغنی، در صورت دسترسی به منابع آبی به کشت انواع سبزی و صیفی و در صورت عدم دسترسی به منابع آب به کشت انواع غلات همت گمارد.
الگوی کشت، حقیقتی فراموششدنی
یکی از مهمترین وظایف وزارت جهاد کشاورزی ارائه الگوی کشت و برنامه تولید به کشاورزان است. الگوی کشت میتواند مشخص کند از هر محصول چه مقدار و در کدام مناطق تولید شود تا طی سال نیازی به واردات و احتمال بحران و نوسان قیمت وجود نداشته باشد.
طی سالهای گذشته بارها شاهد آن بودیم که کشاورزان نسبت به تولید محصولی بهصورت بیبرنامه اقدام کرده و با افزایش تولید روبهرو شدیم، بهطوری که بازار اشباع شده و کشاورز تمایلی برای برداشت آن نداشتند، اتفاقی که برای تولیدکنندگان گوجهفرنگی در استانهای جنوبی کشور طی سال 93 اتفاق افتاد، مؤید همین مطلب است. تعداد قابل توجهی از کشاورزان استانهای جنوبی در حالی اقدام به کشت گوجهفرنگی کردهاند که بازار بهصورت اشباعشدهای حاضر به خرید محصولات تولیدشده استانهای جنوبی نبود و دولت ناگزیر شد برای جلوگیری از ضرر و زیان به کشاورزان، برای رساندن حداقل درآمد شروع به خرید تضمینی گوجهفرنگی به قیمت هر کیلوگرم 300 تومان کند. نمونه چنین اتفاقی طی سالها، بارها در صدر خبرهای رسانهای قرار گرفته و نشان میدهد که باید وزارت متولی بهعنوان دستگاه حاکمیتی، وظایف خود را در چارچوب علمی و آکادمیک عمل کرده و اقدام به ارائه الگوی کشت کند.
زمانی میتوان ادعا کرد ارائه الگوی کشت توانسته نتایج مثبتی داشته باشد که بازار محصولات کشاورزی در طیف زمانی متفاوت طی سال در ثبات نسبی قرار داشته و کشاورزان دائماً با نوسان قیمت خرید روبهرو نباشند.
سالانه 10 میلیارد دلار صرف واردات کالای کشاورزی میشود
نگاهی به آمار ارائهشده توسط گمرک نشان میدهد سالانه رقمی حدود 10 میلیارد دلار صرف واردات انواع کالای کشاورزی میشود، این در حالی است که با اختصاص حجم بسیار کمتری از این مبلغ میتوان تولید محصولات کشاورزی را به رقم حداکثری رساند.
نگاه واقعبینانه به تولید دانههای روغنی گویای این مطلب است که میتوان در صورت تدوین یک برنامه منسجم کشت و حمایت از دانههای روغنی، وابستگی کشور به واردات دانهها را از 90 به 70 درصد تقلیل داد. چنین رقمی برای شرایط فعلی کشور نیازمند فعالیت سنگین و اختصاص ردیفهای مالی گسترده از سوی وزارت جهاد کشاورزی و هیئت دولت است.
قضاوت برای سرنوشت دانههای روغنی پس از انتزاع، زود است
هرچند میتوان گفت پس از اجرایی شدن طرح موسوم به انتزاع شرایط صنعت روغنکشی با وزارت جهاد کشاورزی در جبهه گرمتر و مثبتتری قرار گرفته است، اما هنوز برای قضاوت درباره نوع عملکرد وزارت جهاد کشاورزی پس از اجرایی شدن این طرح، زود است.
دو سال برای جایگزینی واردات گسترده با توجه به کاهش دائمی قیمتهای جهانی دانههای روغنی زمان بسیار کوتاهی است، اما انتظار میرود پس از اجرایی شدن قانون انتزاع، توجه به تولید دانههای روغنی در وزارت جهاد کشاورزی به شکل متمرکزی دنبال شود که قطعاً نیاز به توجه خاص دولت دارد.
تعامل وزارت جهاد کشاورزی با صنایع روغنکشی نسبت به گذشته تعامل مثبتتری ارزیابی میشود که میتواند منجر به تبادلات مثبت در جهت تولیدات داخلی باشد.
وابستگی ایران به دانههای روغنی در ارقامی حدود 90 درصد با صرف میلیاردها دلار هزینه واقعیت انکارناپذیری است که با الفبای اقتصاد مقاومتی و روح استقلال کشور در تناقض آشکار قرار دارد. واقعیت آن است که از سالهای گذشته، وابستگی حداکثری ایران به واردات دانههای روغنی بهعنوان یکی از مهمترین کالاهای کشاورزی در صدر فهرست واردات ایران از بازارهای بینالمللی وجود داشته و هنوز هم بهعنوان یکی از مهمترین کالاهای وارداتی معرفی میشود.
هرچند حمایت دولت از خرید دانههای روغنی بهعنوان یکی از سناریوهای توسعه تولید بهشمار میرفت و عدهای از صاحبنظران و کارشناسان معتقد بودند با افزایش قیمت خرید تضمینی میتواند کشاورزان را مجاب کند برای تولید دانههای روغنی مجاب شوند، اما در عمل این سناریو با شکست روبهرو شد. با وجود آنکه سال گذشته سازمان تعاون روستایی از محل پرداخت یارانه به کشاورزان برای خرید دانههای روغنی کلزا و سویا هزینه قابل توجهی را متحمل شد، اما میزان وابستگی و واردات دانههای روغنی همچنان در صدر قرار دارد و کشاورزان تمایل زیادی به کشت این دانههای باارزش ندارند.
کاهش جهانی قیمت دانههای روغنی
میزان قیمت خرید تضمینی دانه کلزا دوهزار و 200 تومان در حالی اعلام شد که در بدترین شرایط زمانی که دانه روغنی کلزای وارداتی در اختیار صنایع روغنکشی قرار میگیرد، کمتر از یکهزار و 300 تومان خواهد بود. هرچند طی دو سال گذشته به تبع افزایش قیمت نفت، قیمت دانههای روغنی نیز افزایش یافت و صنعت روغنکشی در رقابت برای خرید دانههای داخلی بودند، اما افت قیمت نفت از 110 دلار به کمتر از 50 دلار باعث شد قیمت دانههای روغنی نیز در روند نزولی قرار گیرد و صنعت تمایل بیشتری به واردات دانههای روغنی داشته باشد.
از سوی دیگر، کیفیت دانههای روغنی فعلی مورد استفاده در داخل کشور چندان با میزان مورد نیاز صنعت داخلی همخوانی نداشت و صنایع تمایل بیشتر خود را برای خرید دانههای روغنی از مرزهای بینالمللی حفظ کردند.
دانهای با زحمت در شرایط کمآبی
وضعیت آبی و بارش طی سالهای گذشته شرایطی برای کشاورزان فراهم کرده است که ترجیح میدهند محصولاتی را تولید کنند که نبست به کمآبی مقاوم بوده و تولید و سود بیشتری دارد.
واقعیت آن است که تولید دانههای روغنی چه کلزا و چه سویا بهعنوان دانههای پرزحمتی بهشمار میرود که سود کمی را نصیب کشاورز میکنند و کشاورزان همواره میتوانند با کشتهای جایگزین، درآمدهای بیشتری داشته باشند؛ حتی با وجود افزایش قیمت خرید تضمینی بهعلت کمآبی و نیاز این دانهها به آب چندان مورد استقبال کشاورزان قرار نگرفتهاند، هرچند باید کیفیت بذر را نیز مورد توجه قرار داد.
ارقام دانههای روغنی عقبماندهاند
در حالی که کشورهای توسعهیافته توانستهاند در تولید بذرهای دانههای روغنی به ارقامی دست پیدا کنند که توناژ بسیار بالاتری نسبت به ارقام معرفیشده ایرانی دارند، کشاورزان کشورمان دانههای روغنیای تولید میکنند که حداکثر در هر هکتار دو تن توناژ دارد. در حالی که کشورهای توسعهیافته توانستهاند با تحقیقات و تکنولوژیهای روز به بذرهایی دست پیدا کنند که میزان عملکرد کلزا را در هر هکتار تا پنج تن افزایش دهد؛ این در حالی است که ارقام عقبمانده داخلی که نتوانستهاند به تکنولوژیهای روز و ارقام جدیدتری برسند، کشاورزان را در هر هکتار حداکثر صاحب دو تن دانه روغنی میکنند. چنین قیاسی باعث شده کشاورز با وجود قیمت تضمینی مناسب، به جای کشت دانه روغنی، در صورت دسترسی به منابع آبی به کشت انواع سبزی و صیفی و در صورت عدم دسترسی به منابع آب به کشت انواع غلات همت گمارد.
الگوی کشت، حقیقتی فراموششدنی
یکی از مهمترین وظایف وزارت جهاد کشاورزی ارائه الگوی کشت و برنامه تولید به کشاورزان است. الگوی کشت میتواند مشخص کند از هر محصول چه مقدار و در کدام مناطق تولید شود تا طی سال نیازی به واردات و احتمال بحران و نوسان قیمت وجود نداشته باشد.
طی سالهای گذشته بارها شاهد آن بودیم که کشاورزان نسبت به تولید محصولی بهصورت بیبرنامه اقدام کرده و با افزایش تولید روبهرو شدیم، بهطوری که بازار اشباع شده و کشاورز تمایلی برای برداشت آن نداشتند، اتفاقی که برای تولیدکنندگان گوجهفرنگی در استانهای جنوبی کشور طی سال 93 اتفاق افتاد، مؤید همین مطلب است. تعداد قابل توجهی از کشاورزان استانهای جنوبی در حالی اقدام به کشت گوجهفرنگی کردهاند که بازار بهصورت اشباعشدهای حاضر به خرید محصولات تولیدشده استانهای جنوبی نبود و دولت ناگزیر شد برای جلوگیری از ضرر و زیان به کشاورزان، برای رساندن حداقل درآمد شروع به خرید تضمینی گوجهفرنگی به قیمت هر کیلوگرم 300 تومان کند. نمونه چنین اتفاقی طی سالها، بارها در صدر خبرهای رسانهای قرار گرفته و نشان میدهد که باید وزارت متولی بهعنوان دستگاه حاکمیتی، وظایف خود را در چارچوب علمی و آکادمیک عمل کرده و اقدام به ارائه الگوی کشت کند.
زمانی میتوان ادعا کرد ارائه الگوی کشت توانسته نتایج مثبتی داشته باشد که بازار محصولات کشاورزی در طیف زمانی متفاوت طی سال در ثبات نسبی قرار داشته و کشاورزان دائماً با نوسان قیمت خرید روبهرو نباشند.
سالانه 10 میلیارد دلار صرف واردات کالای کشاورزی میشود
نگاهی به آمار ارائهشده توسط گمرک نشان میدهد سالانه رقمی حدود 10 میلیارد دلار صرف واردات انواع کالای کشاورزی میشود، این در حالی است که با اختصاص حجم بسیار کمتری از این مبلغ میتوان تولید محصولات کشاورزی را به رقم حداکثری رساند.
نگاه واقعبینانه به تولید دانههای روغنی گویای این مطلب است که میتوان در صورت تدوین یک برنامه منسجم کشت و حمایت از دانههای روغنی، وابستگی کشور به واردات دانهها را از 90 به 70 درصد تقلیل داد. چنین رقمی برای شرایط فعلی کشور نیازمند فعالیت سنگین و اختصاص ردیفهای مالی گسترده از سوی وزارت جهاد کشاورزی و هیئت دولت است.
قضاوت برای سرنوشت دانههای روغنی پس از انتزاع، زود است
هرچند میتوان گفت پس از اجرایی شدن طرح موسوم به انتزاع شرایط صنعت روغنکشی با وزارت جهاد کشاورزی در جبهه گرمتر و مثبتتری قرار گرفته است، اما هنوز برای قضاوت درباره نوع عملکرد وزارت جهاد کشاورزی پس از اجرایی شدن این طرح، زود است.
دو سال برای جایگزینی واردات گسترده با توجه به کاهش دائمی قیمتهای جهانی دانههای روغنی زمان بسیار کوتاهی است، اما انتظار میرود پس از اجرایی شدن قانون انتزاع، توجه به تولید دانههای روغنی در وزارت جهاد کشاورزی به شکل متمرکزی دنبال شود که قطعاً نیاز به توجه خاص دولت دارد.
تعامل وزارت جهاد کشاورزی با صنایع روغنکشی نسبت به گذشته تعامل مثبتتری ارزیابی میشود که میتواند منجر به تبادلات مثبت در جهت تولیدات داخلی باشد.
نظر شما