گزارش میدانی فارس از بازارهای مولوی، 15 خرداد، گلوبندک و سبزه میدان از آرامش بازار و عدم حضور جدی بازرسان حکایت دارد، و ظاهراً اکثر انبارهای بزرگ کالا که باید مورد بازرسی قرار گیرد، در خارج شهر قرار دارد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، نوسانات شدید قیمتی تحت تاثیر نوسان نرخ ارز که از نیمه اول سال جاری آغاز شد در یک ماه گذشته به اوج خود رسیده است و سازمانها و نهادهای نظارتی و بازرسی که تاکنون هیچ اقدامی در این خصوص انجام نداده بودند و اگر اقدامی هم صورت گرفته بود بازده بیرونی مناسبی هم نداشت زیرنظر ستاد تنظیم بازار برنامه تشدید بازرسیها را در برنامه خود گنجاندهاند.
آنچه که در تشدید بازرسیها و کمیتهای که به همین نام تشکیل شده تاکید شده است کنترل شدید قیمتها و بازرسی از انبارها و همچنین مبارزه جدی با هرگونه از تخلفات صنفی است.
دست به کار شدن وزارت دادگستری، وزارت کشور، وزارت صنعت، معدن، تجارت، نیروی انتظامی و شورای اصناف برای ساماندهی اوضاع فعلی در نگاه اول نشاندهنده عزم مسئولین اجرایی کشور در این خصوص است تا جایی که مجتبی فراهانی معاون بازرسی سازمان حمایت در این خصوص به خبرنگار فارس میگوید: در همان هفته اول انبارهایی را که کالا احتکار شده بود شناسایی کرده و کالاها را به بازار تزریق کردیم و همچنین پروندههای تخلف محتکرین به تعزیرات رفته است.
برای نتیجهگیری از اقدامات صورت گرفته توسط 5 نهاد و وزارتخانه به بازارهای مهم تهران رفته و با کسبه و مردم در این خصوص صحبت کردیم.
چهارراه گلوبندک در این ایام هم روزهای خلوتی به خود نمیبیند و خیابان 15 خرداد تهران به قدری مملو از جمعیت است که در هنگام عبور از خیابان ناخودآگاه با چند نفر باید برخورد کنی تا بتوانی عبور کنی. عبور از جمعیت و رسیدن به دالانهای پیچ در پیچ بازار بزرگ تهران و مشاهده انبوه جمعیت در هنگام خرید کردن بیش از هر چیز این را در ذهن متبادر میکند که علیرغم همه تلاشهای بدخواهان نظام شور و نشاط و تحرک در بازار تهران همچنان ادامه دارد.
از پلههای سبزهمیدان پایین رفته و پای صحبت طلافروشان و فروشندگان سکه مینشینیم و با آنها در خصوص وضعیت بازار صحبت میکنیم. به عنوان سوال اول از آنها میپرسم که آیا در چند روز گذشته بازرسی به صنف شما هم رسیده یا خیر؟
یکی از کسبه سبزهمیدان پاسخ میدهد در صنف ما تخلفی صورت نمیگیرد که بخواهند بازرسی صورت دهند همه حساب و کتاب ما مشخص است. فاکتورهای ما را اتحادیه میبیند، صورتهای مالی ما شفاف است و قیمت را هم که همه مردم میدانند به صورت روزانه و بر اساس عوامل بسیاری مشخص میشود.
از او میپرسم اگر در صنف شما تخلف صورت نمیگیرد پس چگونه است که میگویند در این صنف افرادی هستند که باعث افزایش قیمت طلا، سکه و متعاقب آن باعث افزایش قیمت ارز میشوند؟
یکی از همکارانش پاسخ میدهد مطمئن باشید کسانی که بازار را به تشنج میکشانند جزو کسبه بازار و فعالان صنفی نیستند و افرادی این فعالیتها را انجام میدهند که از خارج از بازار به ما تحمیل شده و در بدنه صنوف رسوخ کرده و برنامههای از پیش تعیین شده را اجرایی میکنند. مطمئن باشید در صنف ما تخلفی صورت نمیگیرد.
از یکی دیگر از کسبه در خصوص میزان خرید و فروش و اوضاع کسب و کار سوال میکنم؟
او میگوید به طور کلی خرید و فروش ما کاهش یافته و این طبیعی است که هر وقت قیمتها بالا رود خرید و فروش کاهش پیدا کند اما این نیست که بگوییم رکود کامل داریم چرا که در حال حاضر و پیش از ماه محرم مراسمات ازدواج در کشور رونق فراوان دارد و گروههایی از مردم هستند که مجبورند خرید کنند اما این اطمینان را میتوان داد که مردم عادی کمتر این روزها به طلافروشیها سر میزنند.
از سبزهمیدان بیرون آمده و وارد بازار صرافها میشوم. از دالانهای پر پیچ و خم بازار عبور کرده و با فروشندگان عمده پوشاک صحبت میکنم. آنها از اوضاع کاسبی راضی نیستند و مرتبا اعلام میکنند ما اطمینانی نداریم وقتی امروز کالایی را میفروشیم فردا به همین قیمتی که فروختهایم بتوانیم جنسی بخریم.
از او در خصوص حضور بازرسین سوال میکنم؟ و میگوید: بازرسی چندانی از ما صورت نگرفته است. همه چیز حالت روتین خودش را دارد فقط در هفته گذشته که بازار شلوغ شده بود در همه جای بازار نیروهای امنیتی و انتظامی مشاهده میشدند.
وی ادامه میدهد: اگر در صنف ما تخلفی صورت بگیرد مطمئن باشید که این تخلف قبل از رسیدن به بازار انجام میشود. یعنی اگر افزایش قیمتی باشد یا اگر گرانفروشی صورت گیرد یک حلقه قبل از ما اتفاق میافتد. حلقه توزیع و بازار حساب و کتاب شفاف خودش را دارد. بازار چون حالت رقابتی دارد واحد صنفی به تنهایی نمیتواند تخلف گرانفروشی داشته باشد بلکه دانهدرشتها و افرادی که کل بازار را تامین میکنند تاثیر زیادی در افزایش قیمتها دارند.
در همین حین خانمی که برای خرید عمده به بازار مراجعه کرده است در میان بحثهای ما میگوید: کسب و کار من این است که از بازار جنس میخرم و با سود 20 تا 25 درصد این جنسها را در منزل خود میفروشم. بگذریم که چرا این کار را انجام میدهم اما این را میخواهم بگویم که در 3 ماه گذشته قیمت پوشاک در همه انواع آن افزایش قیمت صد در صدی داشته است. درست است که فروش ما پایین آمده اما هنوز قطع نشده است و دلیل این موضوع آن است که در کنار همه افزایش قیمتهایی که در کشور وجود دارد مردم افزایش قیمتهای فعلی را به همین شکل پذیرفتهاند.
با یکی دیگر از فروشندگان ظروف وارد صحبت میشوم. این بار نه به عنوان خبرنگار، به عنوان خریدار قیمت چند کالا را پرسیده و دلایل افزایش قیمت آنها را میپرسم. او سرش را تکان میدهد میگوید: مشخص نیست که اگر فلان کالا را به شما بفروشم خودم بتوانم به همین قیمت بخرم.
به سمت خیابان ابوسعید میآیم و وارد یکی از مغازههایی میشوم که لوازم چوبی منزل عرضه میکند از او میپرسم این همه که در بوق و کرنا کردهاند بازرسی انجام میشود آیا پای بازرسین به مغازه شما باز شده است؟ سرش را تکان میدهد و میگوید: من از همه ارزانتر میفروشم چون خرید من خرید قبل از گرانیهاست و اگر بخواهم خرید جدید انجام دهم مطمئن باشید به همین قیمت هم نمیتوانم تهیه کنم. اگر به مغازه من نگاه کنید متوجه میشوید که مغازه هر روز خالیتر میشود و من توان پر کردن آن را ندارم.
به سمت اتومبیل خودم میروم و در حالی که حرفهای مردم و کسبه بازار تهران را در ذهنم دوره میکنم به طرف میدان مولوی تهران که بورس عمدهفروشان مواد غذایی است حرکت میکنم.
با یکی از عمدهفروشان بازار مولوی در خصوص وضعیت قیمتها صحبت میکنم. او شکوه سر میدهد و میگوید: در چند وقت اخیر روغن 16 کیلویی در بستهبندی حلب از 38 هزار تومان به 70 هزار تومان رسیده است.
از او درباره دلیل افزایش قیمت میپرسم؟ او پاسخ میدهد: تقریبا ما روغن خارجی در کشور نداریم و همه روغنی را که در شبکه توزیع وجود دارد تولیدکنندگان داخلی عرضه میکنند و دو کارخانه بزرگ عمده تولید روغن را به عهده گرفتهاند. لذا اگر افزایش قیمتی صورت بگیرد مربوط به همین دو کارخانه است.
به او میگویم: اینکه شما میگویید نزدیک صد در صد افزایش قیمت است اما کارخانجات روغن نباتی فقط مجوز 17 درصد افزایش قیمت گرفتهاند. به من لبخند میزند و میگوید این مجوزها همه فیلم است. قبل از اینکه مجوز بگیریم توزیع روغن را در بازار قطع کرده بودند و به همین دلیل قیمتها بالا رفته است و مطمئن باشید که اگر واحد صنفی کالایی را به قیمت بالا خریداری کند به ضرر خودش نمیفروشد و به همین دلیل مقاومت در برابر برخی کاهش قیمتها از سوی کسبه صورت میگیرد.
سراغ یک عمدهفروش برنج میروم. او میگوید: قیمت برنج داخلی به درجه یک، بین 5 تا 6 هزار تومان عرضه میشود.
از او دلیل افزایش قیمت را میپرسم. میگوید: وقتی قیمت برنج هندی 3 هزار و 500 تومان است نباید انتظار داشته باشید که برنج داخلی در همین حدود قیمت عرضه شود. مطمئن باشید افزایش قیمت ارز که بر واردات برنج تاثیر گذاشته است به صورت غیرمستقیم بر قیمت داخلی هم تاثیر میگذارد.
به سمت یکی از عمدهفروشان چای رفته و اوضاع و احوال کاسبی را از او نیز جویا میشوم. او با این جمله شروع میکند که اگر از من خرید نکنید من خوشحالترم. تعجب میکنم و میگویم اگر قصد فروش نداری چرا نشستهای؟ میگوید: چون کل کالاهایی که من دارم وارداتی است و در هر دقیقه شاهد افزایش قیمت دلار هستیم فکر میکنم اگر نفروشم بهتر است. حداقل میتوانم سرمایه خودم را حفظ کنم اما اگر امروز کالایی را بفروشم نسبت به فردا فقیرتر میشوم.
یکی از شهروندان با من وارد صحبت میشود و میگوید: نباید با این بازاریها صحبت کنید اینها وضعشان خوب است این افزایش قیمتها فقط گریبان قشر متوسط جامعه را گرفته است. من به خاطر مشکلی که داشتم طلای خود را در کمتر از یک ماه پیش گرمی 93 هزار تومان فروختم و نسبت به امروز 15 میلیون تومان ضرر کردهام. سرمایه یک کارمند چگونه میتواند در عرض کمتر از یک ماه به کمتر از نصف کاهش یابد. کدام ارگان یا نهاد نظارتی باید پاسخگوی این موضوع باشد.
با یکی از کسبه خیابان مولوی درباره بازرسیها صحبت میکنم. او میگوید: بیشتر بازرسیهایی که از ما صورت میگیرد نه بر اساس قیمت و بلکه بررسی موجودی انبار است. انبارهای ما را چک میکنند تا ما جنس خاصی را احتکار نکرده باشیم.
از او جدا میشوم و به سمتی میروم که چند انبار بزرگ مواد غذایی است. این انبارها را از قبل میشناختم و برای تهیه گزارش تصویری به آنجا رفته بودم. یکی از مسئولین انبار که مرا میشناسد نزدیک میشود و بعد از احوالپرسی در خصوص میزان و نحوه بازرسیها سوال میکنم. او میگوید: اگر میخواهی گزارش تهیه کنی نباید از انبارهای مولوی این کار را شروع کنی چرا که صورتهای مالی ما و موجودی انبار هر 10 روز یکبار به بازرسین صنعت استان تهران اعلام میشود.
او ادامه میدهد: آنهایی که احتکار میکنند در انبارهای اطراف تهران این کار را انجام میدهند. با همه آنچه که در این گزارش میدانی گذشت میتوان به این نتیجه رسید که بازرسیها علیرغم اینکه اعلام میکنند خیلی شدید است اما آنطورها هم که میگویند نیست و از طرف دیگر به نظر میرسد قیمتها نمیتواند با تشدید بازرسیها به حالت عادی برگردد. باید سیاستهایی کلان اقتصادی اصلاحات لازم را در این خصوص داشته باشد چرا که افزایش 3 برابری قیمت ارز بیشک تاثیر بسیار زیادی بر روی همه کالاها میگذارد.
سیاستهای نادرست و همچنین بیتدبیری مسئولان اجرایی کشور لطماتی را به بینشها و باورهای مردم وارد میکند که شاید زدودن آنها نیاز به زمان زیادی داشته باشد.
گزارش از رضا کیمیایی
کد خبر 21260
نظر شما