۰ نفر
۶ شهریور ۱۳۹۲ - ۲۳:۵۱

یحیی امیری: بازار صنایع غذایی تهران، پایتخت ایران، یکی از تاثیرگذارترین و خاطره‌سازترین شهرهای جهان در سال‌های آغازین دهه 30، در قرق چند نام آشنای صنعت غذا بود. «آرزومان» در خیابان منوچهری سوسیس و کالباس‌هایی به دست مشتری می‌داد که رایحه اشتها‌آورش حرف نداشت. آبلیموی «شمشاد» و «شاداب» در بطری‌های نیم‌لیتری و یک لیتری در 2 مغازه روبروی هم سه‌راهی بازار آهنگرها، جلوی آینه ردیف به ردیف چیده شده و مشتری با خیال راحت می‌خرید و می‌برد، «شاداب» و «شمشاد» 2 رقیب بودند از کار هم خبر داشتند، حاج ابراهیم برای کنترل کیفیت یکی از 2 نفر شاگرد مغازه‌اش را مامور کرده بود برود چهارراه گلوبندک و باندرول شیشه را که کاغذی بود و با دست می‌چسباندند کنترل کند، یکی دیگر می‌رفت فالوده‌فروشی بزرگ شیرازی لاله‌زار، شیشه آبلیموی «شمشاد» را برمی‌داشت و چند قطره روی کف دستش می‌ریخت و سر می‌کشید، اگر طعم مزه آشنای خودش را نداشت همه را جمع می‌کرد. روزنامه اطلاعات خبری چاپ کرده بود که عده‌ای آب کاه را قاطی آبلیمو کرده و به اسم آبلیموی «شمشاد» می‌فروختند. البته آب کاه قاطی کردن و به جای آبلیموی دست‌افشار فروختن شیوه متداول دیروزی‌ها و امروزی‌ها ... (واقعا امروزی‌ها؟) بوده، متاسفانه!

دریانی‌ها که بازار چای کشور را در اختیار داشتند، حاج رحیم‌شان خیلی حساس بود که چای دارجلینگ را که در جعبه‌های تخته سه‌لایی 10 کیلویی و 15 کیلویی به مغازه‌دارها می‌فروشند قاطی نداشته باشد. چای «عقاب» اسم در کرده بود و خیلی از مغازه‌دارها روی هر جعبه‌ای که دم دستشان بود اتیکت می‌زدند چای عقاب دریانی، و حاج رحیم بارها و بارها اتیکت یکی از مغازه‌های روبروی ساختمان وزارت کشور میدان ارک را با خشم کنده بود و سر مغازه‌دار هوار زده بود که چرا چای متفرقه را به جای چای ما می‌فروشید.

جلوی چلوکبابی شمشیری در سبزه میدان، روزهای جمعه پر از ماشین‌های بنز و شورلت اعیان و اشراف تهران بود که دست زن و بچه و میهمانان گرامی خود را گرفته به این محل می‌آمدند که چلوکباب شمشیری بخورند، معروف بود که مش رسول، ماشین‌پای جلوی مغازه چلوکبابی شمشیری با انعام‌هایی که از کار ماشین‌پایی جمع کرده بود در کوچه آبشار خانه‌ای خرید به 2 هزار و 500 تومان، مشتری‌هایی که در چلوکبابی شمشیری چلوکباب چرب و چیلی خورده بودند به خاطر سرکیف بودن، انعام‌های خوبی می‌دادند. حاج آقا شمشیری یک روز کرکره مغازه‌اش را پایین کشید چرا؟ برای اینکه متوجه گوشت نامرغوب شده، گوشت بو می‌داده و او حاضر نبود با آن گوشت سر مشتری‌های چلوکبابی شمشیری کلاه بگذارد.

محمد آقا ملایری، تنها پسر اکبر مشتی (درواقع پسرخوانده اکبرمشتی، چون اکبرآقا صاحب فرزند نشده بود) درس قضات خوانده بود و حالا قاضی بازنشسته است اما در میدان تجریش بستنی فروشی دارد به اسم اکبر مشتی، پر بیراه نیست اگر بگوییم این واقعی‌ترین مغازه بستنی فروشی اکبر مشتی امروز در جهان است، (چون بستنی فروشی‌های اکبرمشتی در آمریکا و اروپا هم زیاد شده‌اند). او به نگارنده گفته:

اغراق نیست اگر بگویم بیش از 10 بار بابا به خاطر شیر نامرغوب و یا خامه فاسد، آن روز به طرف پاتیل نرفت و دست به پاتیل نزد و اجازه نداد کسی بستنی بسازد، و مشتری‌های مغازه آب‌منگل (خیابان ری) دست خالی رفتند.

کباب کوبیده‌های زعفرانی گلپایگانی پل چوبی خیلی‌ها را به ثروت و مکنت رساند، مردم کاسب فهمیدند می‌شود با کباب‌کوبیده فروشی به همه چیز رسید، حاج آقا تازمانی که زنده بود حتی یک روز هم از بازرسی کیفیت گوشت و برنج دست برنمی‌داشت و حاج مرشد صاحب چلوکبابی مرشد بازار صندوق‌سازها، در شلوغی نهار بازار خود سرمیز مشتری‌ها گشت می‌زد تا اگر یک مشتری از کیفیت غذا شکوه‌ای داشته باشد با روی باز، بشقاب مشتری را عوض کند.

این‌ها بخشی از دست‌اندرکاران صنایع غذایی در روزگاری بودند که از صنعت بسته‌بندی خبری نبود ولی کیفیت کار خود را به هیچ قیمتی پایین نمی‌آوردند.


مولف کتاب «لذت فروش» چه می‌‌گوید؟

دکتر بنیامین مولف کتاب «لذت فروش» چندی پیش در یک برنامه تلویزیونی در پاسخ این سوال که آیا بی‌توجهی به کیفیت را می‌توان یک نوع تقلب در کار دانست؟ گفت: ابدا، بی‌توجهی به کیفیت را هرگز نمی‌توان نوعی تقلب در کار به حساب آورد؛ در تقلب، شما به سود آنی و درآمد بیشتر از آنچه حقتان است فکر می‌کنید، تقلب کاری شرم‌آور است. برای تولیدکننده‌ای که با لذت کار و داشتن مخاطب بی‌قرار سر و کار ندارد و دست به تقلب می‌زند سرزنش در هنگام شکست (که در دراز مدت حتمی است) افسردگی می‌آورد، اما در بحث کیفیت، بی‌توجهی به کیفیت، بی‌توجهی به دل به کار ندادن مطرح است، بسیاری از ورشکستگی‌های نابهنگام در امر تولید ناشی از بی‌توجهی به کیفیت است، خیلی‌ها فکر می‌کنند که توجه به کیفیت خستگی‌آور است، به نظر من وسواس در کیفیت، نه تنها هزینه‌بر نیست، بلکه در اکثر موارد منجر به نوعی مستی از پیروزی هم می‌شود از همان نوع که یک قهرمان المپیک در کسب مدال دستخوش آن می‌شود، توجه به کیفیت لذت فروش خوب را به ما منتقل می ‌کند، دوست من دکتر پیاژه که روانشناس ماهری است اعتقاد دارد لذت فروش خوب، از لذت‌های سلامتی‌آور است، به شخص انرژی و مستی ویژه‌ای می‌دهد.

چرا شاهرخ‌خان خود سس می‌خرید؟

«برتولوچی» یکی از سهامداران روغن زیتون «دانته» ایتالیا در پاسخ این پرسش که شما چگونه وارد بازار مدیترانه ‌شده‌اید، آنها خود بهترین باغ‌های زیتون جهان را دارند؟‌ گفته بود: کیفیت، من به کیفیت روغن زیتون دانته توجه داشتم، تمام مراحل تولید و بسته‌بندی را کنترل می‌کردم،‌ عادت داده بودم همه کارکنان من به کیفیت توجه داشته باشند، روی کیفیت حساس باشند، تبلیغات مهم است، بسته‌بندی هم مهم است، حتی رنگ‌بندی بسته‌بندی هم مهم است اما آنچه که از همه این‌ها مهم‌تر است کیفیت کالا است، ترفندهای زیادی برای فروش هرچه بیشتر کالا وجود دارد، فقط برای یکبار، اما عالی‌ترین ترفند فروش دایمی و همیشگی کالا، کیفیت کالا است.

روزی سر میز نهار از شاهرخ ظهیری بنیانگذار «مهرام» پرسیدم: آیا واقعیت دارد که یک روز رفته بودید به بازارهای میوه و تره‌بار میدان فوزیه (همان خیابان اوریب منتهی به خیابان اقبال) و از مغازه‌دارها هرچه سس «مهرام» بود خریده‌اید، چرا؟

شاهرخ خان که سر میز غذا و در جمع دوستان و دوستداران حسابی خوش‌ صحبت است با خنده و شوخی گفت این را شما از خودتان درآورده‌اید؟ وقتی آدرس دقیق دادیم، گفت در سال 54 متوجه شدم چند کارتن سس مشکل‌دار در این محل توزیع شده،‌ فوری دست به کار شدم و همه را خریدم و جمع کردم تا به دست مشتری نرسد.


سوء استفاده از صنعت بسته‌بندی

روز دوشنبه بیست و پنجم تیر ماه، در سبد خرید کالا از شهروند آل‌احمد، بسته‌ای مرغ ممتاز که روی آن به طرز مشخصی نوشته شده بود «سینه بدون پوست» را به عنوان یک کالای مرغوب انتخاب کردم، بسته را در آشپزخانه باز کردم و در کمال ناباوری دیدم طبقه زیرین، به جای سینه یک قطه گردن به وزن تقریبی 50 گرم، جاسازی شده و به جای گوشت سینه به من فروخته‌اند، یک بار دیگر هم در یکی دیگر از فروشگاه‌های همین میادین شهرداری در یک بسته ران مرغ در لایه زیرین 4 بال مرغ جاسازی شده بود. شاید اگر حوصله می‌کردم و با بسته‌ها به مدیران فروشگاه و میادین مراجعه می‌کردم اعتراضم پذیرفته می‌شد، اما کو وقت و حوصله پی‌گیری در این هوای گرم، ساده‌ترین کار این بود که دیگر گوشت مرغ بسته‌بندی نخرم، که چنین کردم و به این ترتیب صنعت بسته‌بندی مرغ یک مشتری خود را از دست داد.

دکتر حیدر صمیمی، اقتصاددان می‌گوید: بی‌توجهی به کیفیت کار در تمام موارد، وزن، بسته‌بندی، قاطی کردن جنس و بی‌توجهی به محتوا، تیر خلاص برای تولیدکننده است، سودهای آنی ناشی از بی‌توجهی به کیفیت، ضرر و زیان قطعی به تولید می‌زند، کیفیت فقط در این نیست که جنس مرغوب باشد بلکه کیفیت محتوا هم، اهمیت خودش را دارد.


سود بی چون و چرای توجه به کیفیت

شاهرخ ظهیری یکی از معدود مدیران صنایع غذایی است که از بازار سنتی وارد بازار پرتیراژ صنعتی شده، به نظر او کیفیت کار، مهرام را مهرام کرده، مورد دیگر بهروز فروتن است، او تمام موفقیت‌های کار خود را مدیون وسواس در کیفیت می‌داند:

همان روزها که با ماشین معروف ژیان ترشی‌جات و مزه‌ها را می‌ساختیم و به این‌ور و آن‌ور تهران می‌بردیم و می‌فروختیم راز کیفیت را می‌دانستم، موفقیت هرکاری در کیفیت است،‌ موفقیت این کار پراسترس ما هم فقط در کیفیت است، کنترل کیفیت هم به‌اندازه خود کیفیت اهمیت دارد، غفلت از کنترل کیفیت، دار و ندارمان را بر باد می‌دهد. (نقل به مفهوم)

در کتاب «در جستجوی صبح» نوشته عبدالرحیم جعفری حکایتی آمده به این شرح: در چاپخانه علمی کتابی چاپ می‌شد که در یکی از فرم‌ها، ماشین‌چی متوجه می‌شود یک کلیشه سروته است، می‌خواهد از مدیر چاپخانه اجازه بگیرد چاپ را متوقف کند، مدیر چاپخانه فقط به‌خاطر زیان اندکی که تصحیح این اشتباه متوجه چاپخانه می‌کند اجازه توقف کار نمی‌دهد و به این ترتیب به خریداران و خوانندگان آن کتاب بی‌توجهی می‌کند، یکی از پادوهای تیزهوش ناظر این صحنه بگو مگو و مخالفت مدیر چاپخانه با توقف چاپ به حالت اعتراض می‌گوید:

کیفیت کار ما خراب شده، با کیفیت کار می‌شود به موفقیت‌های بزرگ رسید.

مدیر چاپخانه مسخره‌اش می‌کند، اما در آینده همین پادو یکی از بزرگان صنعت نشر کشور می‌شود.


سودهای حقیرانه سود نیست

توجه به کیفیت سود ده است، به گفته دکتر حیدر:

رشد صنعت بسته‌بندی در کشورمان حیرت‌آور است، شاید ما از معدود کشورهایی باشیم که خیلی دیر وارد مقوله بسته‌بندی شدیم. بعضی‌ها از این ابزار مدرن برای لاپوشانی عدم توجه به کیفیت بهره می‌گیرند. «مان» اقتصاددان مشهور آلمانی معتقد است برای خریدار کیفیت کالا اهمیت دارد، او انتخاب می‌کند، در دنیای رقابتی تولید و تجارت، ‌آنکس موفق‌تر است که اعتمادساز باشد، کوچک‌ترین بی‌دقتی مدیران تولید در کنترل کیفیت سهمگین‌ترین زیان را متوجه صاحبان تولید می‌کند. سودهای حقیرانه در کوتاه‌مدت یک قطره می‌آورد ولی با پرهیز خریدار از آن کالا، سیل زیان نابود‌کننده و غیر قابل جبران است. در امر تولید غذا بی‌توجهی به کیفیت خیلی فوری جواب می‌دهد. «مان» معتقد است:

«کنترل کیفیت باید تداوم داشته باشد، اگر شما در امر تولید توانستید مشتری را با کیفیت محصول خود چنان مطمئن کنید که در انتخاب بعدی چشم‌بسته، کالای شما را انتخاب کند. فراموش نکنید این جلب اعتماد، سرمایه جدید شما است، برای برند شما ارزش افزوده آورده، ولی بدان معنا نیست که پس از مدتی این توجه سست شود، کنترل کیفیت باید مستمر و تداوم داشته باشد، فقط با تداوم این کار و دقت هرچه بیشتر می‌توانید موفقیت‌های بزرگ‌تر را جشن بگیرید»

عطرآگین شد فضای تنفس من وقتی که با یکی از مدیران سحر همدان دور میزی بزرگ برای صرف غذا نشسته بودیم، ترشی لیته و خیارشور 2 مزه سر میز مارک سحر همدان داشت، افراد دور میز که اکثریت از اهالی مطبوعات بودند به تناوب از شیشه‌های مزه برمی‌داشتند و می‌خوردند وقتی کار خوردن تمام شد من احساس کردم او به شدت غرق در لذت است، حالت خاصی دارد و با خوشرویی فوق‌العاده‌ای با این و آن خوش و بش می‌کند. من که برای اولین بار با ایشان آشنا شده و به طور تصادفی دور این میز با او هم‌غذا شده بودم به خیال اینکه غذاهایی که میزبان تدارک دیده بود عامل حالت خوشایند او شده است از او پرسیدم کدام کباب سبب این همه تغییر روحیه و دگرگونی حالت او شده؟ پاسخ او شگفتی‌آور بود، او گفت:

البته کباب‌ها خوب بود، برنج خوب طبخ شده بود، صحبت‌های دور میز را هم دوست داشتم، اما آنچه که سبب این شادی روانی فوق‌العاده من شد، خالی شدن شیشه‌های خیارشور و ترشی لیته سحر بود، هریک از میهمانان که شیشه را برمی‌داشت و یک قاشق ترشی و یا یک عدد خیارشور نوش جان می‌کرد من احساس رفع خستگی می‌کردم، لذت و رضایت خاطر شماها از آنچه که ما در کارخانه‌مان ساخته بودیم، فضای تنفس مرا عطرآگین کرده است!

 
توجه به کیفیت تعطیلی‌بردار نیست

بعضی از تولیدکنندگان که لذت فروش خوب را نچشیده‌اند گمان می‌کنند توجه به کیفیت وقت‌بر و هزینه‌بردار است، و اکثر تولیدکنندگان وقتی با بازار خوب فروش روبرو می‌شوند توجه به کیفیت را فراموش می‌کنند، باورشان این است:‌ حالا که بازار داغ است و ما هرچه از کارخانه بیرون می‌فرستیم خریدار دارد دیگر نیازی به وسواس در کیفیت نداریم، دکتر بنیامین در مورد این افراد و طرز تفکرشان می‌گوید: حالت کسی که روی شاخه نشسته بود و بن می‌برید وصف‌الحال این افراد است، یعنی به آنچه که می‌کنند آگاه نیستند،‌ نمی‌دانند به زودی سقوطشان حتمی است، تمام آمارهایی که پژوهشگران اقتصادی در بازرگانی تولید ارایه می ‌دهند، حکایت از اهمیت تداوم فروش خوب دارد، توجه به کیفیت تعطیلی بردار نیست، شما نمی‌توانید بگویید حالا که بازار تشنه کالای ما است لزومی ندارد وقت خود را صرف کنترل کیفیت کنم، این برداشت غلط سبب نابودی خیلی از تولیدکنندگان شده است، به نظر من اتفاقا وقتی کالای تولیدی شما را می‌خرند، شما باید بیش از هر وقت دیگر به کیفیت کارها اهمیت بدهید تا آنچه که از ناحیه مشتری به دست آوردید به زودی از دست ندهید.

خرد و کلان ندارد

اگر به کارنامه زندگی‌ تولیدکنندگان موفق توجه کرده باشید متوجه می‌شوید که نتیجه خوب توجه به کیفیت چه در تولید خرد و چه در تولید کلان یک وجه دارد، بسیاری از تولیدکنندگان از تولید خرد شروع کردند، حلواشکری «عقاب» در آغاز (شاید حدود 70 سال پیش) در یک مغازه زیرزمینی در خیابان بوذر جمهوری حلوا ارده فله‌ای می‌ساخت و می‌فروخت، هفته‌ای یک پاتیل می‌زد، در آن دوران که از صنعت بسته‌بندی در ایران خبری نبود و مشتریان حلواشکری عموما کارگران و طبقات ندار و فقیر کارگری بودند توجه به کنجد و روغن امر پیش پا افتاده‌ای بود، نقل می‌شود از صاحب این دکان که: حتی یک روز و برای یکبار هم شده از کنجد دورریز استفاده نکردم، آن روزها توجه ویژه من به کنجد مرغوب به نظر کسی نمی‌آمد، اما چند سال بعد وقتی که وارد بسته‌بندی حلبی شدیم و من در چاپخانه نوروزخان اتیکت چاپ کردم و روی حلب‌ها چسباندم، نام عقاب سر زبان‌ها افتاد، مشتری‌های من که قبلا فقط از مغازه خود من خرید می‌کردند حالا هرجا که می‌رفتند حلوا ارده حلب عقاب را می‌خریدند، به زودی نام عقاب سر زبان‌ها افتاد و مشتری‌های مرفه هم در صف خرید ما قرار گرفتند، شاگرد مغازه‌های یکی دو نفره چندصد نفره شدند ولی توجه به کنجد مرغوب یادمان نرفته است.


توجه به بهداشت هم کیفیت است

تولیدکنندگان و دست‌اندرکاران صنایع غذایی، آنها که طعم شیرین موفقیت را و حس و حال خوشنامی را چشیده‌اند می‌دانند که توجه به کیفیت با توجه به بهداشت تولید در یک خط قرار دارند، شما ممکن است بهترین مواد اولیه را فراهم آورید ولی اگر در مراحل مختلف تولید و حتی توزیع امر بهداشت را در نظر نگیرید، شکست قطعی است. گاه در برنامه خبری تلویزیونی فیلم‌هایی پخش می‌شود که نشان می‌دهد در چه مکان غیر بهداشتی و کثیف غذا (سوسیس و کالباس) پخته و حتی بسته‌بندی و توزیع می‌شود، مجید افلاکی بارها گفته است پخش این فیلم‌های خبری به صنعت ما لطمه می‌زند، مردم بدبین و بدگمان می‌شوند و صنعت ما ضرر می‌بیند، او درباره شرایط بهداشتی تولید بسیار حساس است:

ما در کارخانه‌های خوب همانقدر به مواد اولیه مرغوب توجه داریم که امر بهداشت را مهم می‌دانیم.

چند سال پیش همراه با خانم زهرا گیو در معیت مجید افلاکی از مراحل تولید کارخانه «آرزومان» بازدید می‌کردیم، وقت ورود به داخل کارخانه همه‌مان وادار شدیم که روپوش و کفش مخصوص بپوشیم و کلاه بر سر بگذاریم و از حوضچه مایعات ضدعفونی بگذریم، عکاس ما می‌خواست لباس نپوشد، او گفت: من خبرنگار هستم، اما آقای افلاکی گفت وقتی می‌خواهی وارد سالن تولید بشوی باید تمام این نکات بهداشتی را رعایت کنی، رعایت بهداشت خبرنگار و غیر خبرنگار ندارد.


کیفیت پشتوانه بزرگ فروش می‌شود

همه می‌دانند شهرت کیفیت بهترین تبلیغ برای هر کالاست، شما وقتی به عنوان یک برند، بازار را به دست می‌آورید به عوامل مختلفی فکر می‌کنید، توزیع مهم است، بسته‌‌بندی زیبا مهم است، تبلیغات رسانه‌ای اهمیت خودش را دارد، خیلی‌ها فکر می‌کنند تبلیغات فریب جذب مشتری است، درحالیکه دکتر بنیامین و تقریبا همه کارشناسان امر تبلیغات اعتقاد دارند که:

تبلیغات رسانه‌ای به خصوص در صنایع غذایی باید نقش خبررسانی و آگاهی خبری داشته باشد، آنچه که مشتری را ماندگار می‌کند کیفیت کار شما است، ‌بهترین تبلیغات رسانه‌ای می‌تواند مشتری بیاورد ولی کیفیت کالای شماست که مشتری را ماندگار می‌کند.

«کاله» را می‌توان از معدود تولیدکنندگان ایران دانست که در همان آغاز به کار به کیفیت توجه ویژه‌ای داشت، به زودی موفق شد برای انواع تولیدات خود که (حالا اعداد چند رقمی شده) آرم «کاله» را پشتوانه فروش سازد، تمام هوش و حواس مدیران تولید از اول کار ، صرف این می‌شد که از بابت کیفیت خیال مشتری را راحت کنند. صعود سرسام‌آور تیراژ تولید را کیفیت به وجود آورد. «مان» اقتصاددان بزرگ با استدلال ریاضی ثابت کرد کیفیت، گردش مالی مطلوب را تضمین می‌کند و تیراژ بالای تولید تمام آرزوهای تولیدکننده را محقق می‌سازد.


یکبار بخورید تا مشتری دایمی شوید

در تبلیغات سنتی، در روزگاری که فروش کالاهای خوراکی با هوار زدن و داد کشیدن سر چهاراره‌ها و اماکن شلوغ فروش خوب میسر می‌شد. «دادزن» یا «هوارکش» می‌گفت:

خانم، آقا، بیا، بیا یک قاشق (یا یک لقمه) بخور، بخور و ببر و مشتری دایمی ما بشو!

مشتری دایمی و تداوم فروش شاه‌بیت اقتصادی هر تولیدکننده‌ای است، پروفسور پیاژه معتقد است اگر شما به عنوان تولیدکننده، از کیفیت تولید خود مطمئن نشدید هیچ کالایی را وارد بازار نکنید.

 به اعتقاد او امر تولید بدون استمرار تولید و صعود تیراژ تولید سودآور نمی‌شود و تا سودی در کار نباشد تجارتی برقرار نمی‌شود. توجه به کیفیت تمام این آرزوها را محقق می‌کند.

یکی از همکاران ما که به شهرهای دور و نزدیک سفر می‌کند و تولیدکنندگان گمنام شهرستانی را در «اقتصاد سبز» معرفی می‌کند می‌گوید:

در خیلی از این کارخانه‌های گمنام علاوه بر مدیران خاص تولید و ناظران کیفیت، در یکی از کارخانه‌ها من متوجه شدم فردی به عنوان متخصص چشایی هر روز به کارخانه می‌آید و هر چه تولید می‌شود اول، (قبل از کلید خوردن خط بسته‌بندی) او غذا را می‌چشد و نظر می‌دهد، همان کاری که بانوها وقت آشپزی انجام می‌دهند، کار او چند دقیقه طول می‌کشد، ولی هر روزه است.

کنترل کیفیت زمان ندارد

در مدیریت‌های تولید مدرن، همه کارهای مرحله تولید تعریف شده و مسوول متخصص خود را دارد، اینها می‌دانند که وارد چه اموری شده‌اند و چه کارهایی باید انجام بدهند، اما در مورد کیفیت، امری که امروز به خاطر به بخش سراسری و در جغرافیای جهانی وارد تعریف تازه‌ای شده و حرف اول تعالی تولید را می‌زند اینکه کیفیت زمان و فصل خاصی ندارد، دکتر بنیامین می‌گوید:


کنترل کیفیت شب و روز ندارد، زمستان و تابستان هم ندارد، جغرافیا هم نمی‌شناسد، یعنی اگر شما در یک منطقه گرمسیری یا سردسیری به امر تولید می‌پردازید نمی‌توانید به هیچ بهانه‌ای دقت در کیفیت را فراموش کنید، هر روز و در هر شرایطی که کار می‌کنید کیفیت کار شما نقش اصلی و اساسی دارد، سرنوشت کار شما به دقت در این مرحله بستگی دارد، نمی‌شود به بهانه اینکه حالا زمستان است و گوجه‌فرنگی گلخانه‌ای است یا الان تابستان است و گوجه‌فرنگی آفتاب خورده و رسیده داریم کیفیت را فراموش کنیم، فراموشکارترین تولیدکننده نباید یادش برود که کارش کیفیت لازم دارد، این جمله ممکن است در ظاهر امر ناقص باشد و اشکال دستوری داشته باشد اما بار معنایی‌اش قابل درک است، یادتان باشد اگر «آتا» یک برند جهانی رب گوجه‌فرنگی شده، از اول به کیفیت کار توجه ویژه‌ای داشته است!

کد خبر 24910

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =