علی موحد، ابتدای سال جاری درحالی دوباره بر صندلی دبیرکلی کانون انجمنهای صنفی صنایع غذایی نشست که اوضاع با آنچه حدود یک دهه قبل او به همراه هوشنگ دانشمند، محمد شبنم، مهدی آثاریان و ... سنگ بنایش را گذاشته بودند، با آنچه مشاهده میکرد تفاوت بسیاری داشت. ظهور تازهواردان جویای نام و بهطور کلی فضای حاکم بر انتخابات دبیرکل در همان روزهای نخست به موحد نشان داد که دیگر از فضای گذشته خبری نیست. البته موحد با منطقگرایی ذاتی و درک کامل حرکتهای جمعی یعنی گذشتن از خود و ترجیح منافع جمعی بر فردی از کنار بسیاری از مسایل کانون عبور کرد تا آبروی بخش خصوصی را به خصوص در همایش مشترک کانون با وزارت بهداشت حفظ کند، رویهای که اگر دیگر زعمای قوم پیشه میکردند و تا این درجه برای صندلیهای هیاتمدیره ارج و قرب قائل نبودند، هماینک کانون در جایگاهی دیگر قرار داشت.
به هر حال در آستانه برگزاری مجمع کانون پای صحبتهای دبیرکلی نشستهایم که کمرمق تر از همیشه سخن میگفت:
کانونی که با زحمات بسیار به نقطه بلوغ خود رسید چند صباحی است که اوقات پرتنشی را سپری میکند، حتی انتخاباتی که منجر به دبیرکلی جنابعالی شد، پر حرف و حدیث بود. لطفا به عنوان نخستین پرسش بفرمایید چه تفاوتی میان حال و هوای امروز کانون با دورهای که در گذشته دبیرکل بودید، مشاهده میکنید؟
به گمان من استفاده از واژهای چون «تنش» شاید چندان صحیح نباشد. ببینید، دوران تولد، رشد و رسیدن به بلوغ برای هر پدیدهای از جمله کانون وجود دارد، بهواقع اگر کانونی وجود نداشته باشد، بدیهی است که شاید حرف و حدیثی هم وجود نداشته باشد. طبیعی است تجمعی نظیر کانون ممکن است نظریات بسیار متنوع و متکثری را در کنار خود ببینید و پرواضح است که هرچه کانون بااهمیتتر باشد، افت و خیزهای بیشتری هم تجربه خواهد کرد. دراین دوره که از من برای قبولی تصدی دبیرکل دعوت شد به علت گرفتاریهای دیگر پذیرش چنین مسوولیتی ابتدا برایم دشوار بود و چندین بار به دعوتکنندگان این موضوع را گوشزد کردم، اما طی جلساتی که قبل از انتخابات تشکیل شد با صحبتهایی که اعضای هیاتمدیره مطرح کردند بهرغم تمام مشکلات مرا متقاعد مطرح کردند که باید در کانون حضور پیدا کنم، من نیز برای مدتی محدود آماده قبول مسوولیت و همکاری شدم.
آیا به عنوان تنها گزینه مطرح بودید؟
خیر، افراد دیگری هم کاندیدا شده یا مورد نظربودند، ولی شرایط برای آنها مهیا نشد و این رویکرد به هیچ عنوان به معنای ناتوانی آنها نبود، گاهی اگر برای افراد توانمند فضای مساعد وجود نداشته باشد، صرفا توانمندیها تبدیل به منفعت برای آنها نخواهد بود. درواقع اینگونه بود که احساس تعهد برای بازگشت دوباره به دبیرکلی کانون کردم.
چه تفاوتی در این دوره مشاهده میکنید؟
پس از ایجاد و معرفی کانون در دوره اول که از آن میتوان بهعنوان تولد کانون نام برد، در دوره دوم دوره تثبیت کانون سپری شد که به نظر من ارتقای لازم صورت پذیرفت و البته نواقصی هم مشاهده شد. از ابتدای امسال هم دوره سوم فعالیت کانون آغاز شده است و به اعتقاد من این دوره را باید دوره تکامل کانون بنامیم و امیدوارم که دراین مسیر بهخوبی گام برداریم. البته افرادی که در هیاتمدیره آینده کانون قرار میگیرند باید افرادی باشند که ساختار فکری تشکلگرایی و توانمندی همکاری با تشکل را داشته باشند و منافع جمعی را لحاظ نموده و بیشتر به منفعت جمعی و منفعت کانون توجه کنند.
جناب موحد! باز هم مثل همیشه با مصلحتاندیشی سخن میگویید. بسیار مطلوب است که منافع جمعی قربانی منافع شخصی نشود، اما برای درمان یک پروسه نامطلوب برخی اوقات لازم است نکات منفی بازگو شود تا راههای درمان پیدا شود. اگر هم حتی باور نداشته باشید که کانون بیمار است به هر حال واقعیتهایی وجود داد که نمیتوان آنها را پنهان کرد.
اگر منظورتان از دلخوریها، انتخاب دبیرکل است، وقتی فردی با اکثریت آرا انتخاب میشود، دیگر دلخوریها موضوعیت ندارد، دلخوری یک نفر هم چیز عجیبی نیست و دور از انتظار نمیباشد که طبیعت حرکتهای جمعی اینگونه است. به نظر من امروز که در آستانه انتخابات مجمع و هیاتمدیره هستیم، خوب است نگاه به آینده داشته باشیم و گذشته را صرفا برای کسب تجربه مورد نقد قرار دهیم.
بهتازگی کانون با همکاری وزارت بهداشت در روز جهانی غذا همایشی را برگزار کرد. به نظر جنابعالی انتصابات این همایش و به طور کلی روند برگزاری همایش، روند معقولی بود؟
برگزاری همایش اولین همکاری دولت با بخش خصوصی بود که اتفاق خوبی هم رخ داد. طبیعی است که اولین حرکت انسجام لازم را نداشته باشد. در کلیت، همایش را بسیار موفق ارزیابی میکنم، اگرچه در برخی قسمتها کارها مطابق انتظارات پیش نرفت، اما نزدیکی قابل توجهی میان دولتیان و بخش خصوصی به وجود آورد.
یعنی به عنوان دبیرکل کانون، در همایشی که بیرق کانون در بنر سخنرانی نصب شده و به 2 صنف عضو کانون یعنی لبنیات و فرآوردههای گوشتی به شدیدترین شکل ممکن حمله میشود، باز هم صحبت از موفقیت میکنید؟!
من عرض کردم، نخستین اقدام بود و ظرف 20 روز تصمیمگیری و اجرایی شد، لازم بود از 6 ماه قبل برنامهریزی میکردیم و اجتماعی به این سطح بالایی را با برنامهریزی دقیقتری تدارک میدیدیم. البته امیدوار هستم در دورههای آینده این مشکلات مرتفع شود. متاسفانه یکی از مسوولان محترم وقتی در جایگاه قرار گرفت، بهصورتی غیر منطقی مواردی را مطرح کرد که از واقعیت به دور بود، به قول یکی از میهمانان مثل اینکه با تماشای سالن مجلل و جمعیت حاضر قدری هم جوگیر شده بود و خارج از چارچوی اهداف همایش چیزهایی گفت که از قضا به شدت مورد انتقاد بقیه مسوولان محترم قرار گرفت، شاهد بودید که دو تن از سخنرانان بلندپایه که پشت تریبون قرار گرفتند وی را به شدت مورد انتقاد و تا حدی نکوهش قرار دادند، بنابراین اگر کسی رفتاری خارج از ضوابط داشته باشد بیش از هر چیز به خودش لطمه میزند و بدین لحاظ به اعتبار همایش یا صنوف مربوط نهتنها آسیبی وارد نشد که با بیانات سخنرانان بعدی بسیاری از ابهامات نیز برطرف شد.
مگر اهداف برگزاری یک همایش به اطلاع سخنرانان نمیرسد و مدیریت این قسمت برعهده دبیر همایش نیست؟
درست است، حتی در برخی همایشها قبل از همایش، متن سخنرانی هم مطالبه و برای بررسی کلی ارسال میشود که امسال به دلیل کمبود وقت امکان چنین برنامهای وجود نداشت.
به نظر شما باتوجه به اساسنامه کانون، این تشکل نمیبایست پس از این اتفاق بیانیهای صادر میکرد؟
ضروری نمیدیدیم وارد این فضا شویم، اعتقاد داریم در همان حدی که سخنرانان بعدی همایش به موضوع پاسخ دادند کافی بود.
برخی از فعالان تفکیک گروهی از کانون که دارای نگاه حاکمیتی هستند و فکر میکنند آنها مرجع تعیین ترکیب هیاتمدیره و دبیرکل هستند، را عامل بیانگیزگی و نبود انسجام میدانند، در این رابطه چه نظری دارید؟
این جریانات را طبیعی میدانم، اشکالی که وجود دارد، این است که گاهی اختلاف نظرها را با هم خوب مدیریت نمیکنیم. گاهی خودمحوری برخی افراد باعث میشود اختلاف نظرهایی که وجود دارد، تبدیل به تنش شود. در کشور ما اخلاق کار جمعی به آن درجه از رشد نرسیده و این جریانات زیاد غیرمنتظره نیست. مهم این است که یاد بگیریم اخلاق و منفعت جمعی در اولویت قرار گیرد.
بهزودی انتخابات هیاتمدیره جدید کانون برگزار خواهد شد، چه توصیهای به هیاتمدیره جدید دارید؟
به نظر من مهمترین مشکل امروز کانون این است که یک مکان مستقل ندارد و مجبور است از امکانات انجمنها استفاده کند که این مساله بههیچ وجه در شان کانون نیست و در برنامهای که در ابتدای فعالیتم به هیاتمدیره ارایه کردم، بر این مورد تاکید کردم، چراکه وقتی کانون در انجمنی مستقر باشد، تحت تاثیر فعالیتهای آن انجمن قرار میگیرد. در این رابطه باید تلاش شود، هرچه سریعتر کانون صاحب مکانی مستقل شود. دومین نکته این است که دبیرکل کانون ترجیحا یک فرد استخدامی تماموقت باشد یا قائممقام استخدامی تماموقت داشته باشد، کانون آنقدر دامنه فعالیتش گسترش یافته که صرفا نمیتوان به دبیران انجمنهایی که خود مشغله دارند اکتفا کرد.
از یک طرف وسعت فعالیتهای کانون بسیار زیاد شده و از طرفی دولت جدید داعیه و برنامه همکاری با تشکلهای صنفی را دارد، از این فرصت طلایی برای نیل به اهداف کانون و اعتلای صنعت غذا باید سود جست، لازمه اینکار تنظیم و تدوین برنامهای جامع است و بدیهی است کسانی از عهده این کار برمیآیند که خود نیز برنامهریز باشند و کارنامهشان از فعالیتهای جمعی و تشکلی خالی نباشد، و برنامهای تنظیم کنند که به تناسب کاهش تصدیگری دولتی جایگاه بخش خصوصی ارتقا یابد، درخواست اصلاح مقررات و قوانین دست و پا گیر و غیر ضرور در دستور کار قرار گیرد، رفع موانع معاملات غذا و هزینههای ناروایی مثل هزینههای لگالایز کردن اسناد بجد پیگیری شود. شناسایی، بیان و درخواست رفع مشکلات بانکی و مسایل نقدینگی بنگاههای صنعتی در اولویت قرار گیرد، بانک اطلاعاتی صنعت غذا تشکیل شود، بیانیهای که به عنوان منشور صنعت غذا در همایش ارایه شد تکمیل گردد، با دبیران انجمنها و صاحبان صنایع هماندیشی شود و مسایل اختصاصی انجمنها پیگیری شود.
نظر شما