محمدرضا جمشیدی
با ابلاغ حکیمانه رهبر معظم انقلاب این روزها "اقتصاد مقاومتی" نهتنها به عنوان واژهای مطرح در ادبیات اقتصادی کشور مبدل شده، بلکه به هر وزارتخانهای که سرک میکشید، صحبت از راههای بهکارگیری "اقتصاد مقاومتی" در آن بخش است.
اقتصاد مقاومتی (Resistive economy) روشی برای مقابله با تحریمها علیه یک منطقه یا کشور تحریمشده تعریف شده و معمولاً در شرایطی به کار برده میشود که واردات و صادرات برای آن کشور مجاز نیست.
یکی از مباحث مهم در مقوله "اقتصاد مقاومتی" تشخیص حوزههای فشار و به دنبال آن کنترل بیاثر کردن آن تأثیرها میباشد و در بخشهای مختلف راههای متفاوتی نیز برای حصول آن وجود دارد.
بیتردید کاهش و قطع وابستگی به خارج و استفاده بهینه از منابع موجود و به عبارتی ارتقای بهرهوری از مهمترین راهبردهای اقتصاد مقاومتی در بخش کشاورزی تلقی میشود و بدیهی است مسیر عبور همه راهکارها از این گذرگاه عبور میکند.
در کالبدشکافی امروز بخش کشاورزی شفافیت آمارها، بهینه کردن منابع مورد استفاده و ارتقای بهرهوری، کاهش قیمت تمامشده و... از مظاهر "اقتصاد مقاومتی" به شمار میرود و تکیه بر منابع و امکانات داخلی رل اصلی را ایفا مینماید، تکیهای که سرمایهگذاریهای زیربنایی رنگ و بوی اجرایی به آن میبخشد.
نکته مهم دیگر در اقتصاد مقاومتی بخش کشاورزی توجه ویژه همه ارگانها به مجموعه عواملی است که موجب افزایش تولید، کاهش ضایعات و قیمت تمامشده پایین میشود.
البته "اقتصاد مقاومتی "نقطهای است که دیگر تئوری مزیت نسبی آنگونه که در اقتصاد غیرمقاومتی تعریف میشود، مجال نمییابد و رغبت کشاورزان به تولید محصولات استراتژیک اهمیت دوچندان مییابد و البته توجه به ارتقای بهرهوری، حفظ منابع طبیعی و کاهش قیمت تمامشده موضوعیت بسیار پیدا میکند.
مبحث مهم مورد توجه دیگر در "اقتصاد مقاومتی" این است که اقتصاد مقاومتی، طرحی بسته و درونگرا نیست و در صورت توجه مسوولان و بهکارگیری طرحهای نوین میتوان زمینه را برای پایداری اقتصاد مقاومتی در بخش کشاورزی فراهم کرد.
اما در این وادی الزامات "اقتصاد مقاومتی" در بخش کشاورزی چیست و چه بخشهایی دارد و به عبارتی پازل "اقتصاد مقاومتی" در کشاورزی چگونه شکل میگیرد؟
برای یافتن پاسخ این پرسش در یک کلام میتوان "ارتقای بهرهوری" را به عنوان شاکله ساختاری مطرح کرد و برای یافتن راههای اجرایی آن به موارد زیر توجه نمود:
1- مهمترین راهکار اجرایی "اقتصاد مقاومتی" تسریع در راستیآزمایی آمارهای موجود تولید در بخش کشاورزی است، چرا که اگر "آمار" را پایه و اساس هرگونه برنامهریزی تلقی کنیم بدیهی است بدون وجود آن هرگونه حرکتی در راستای اقتصاد مقاومتی بدون پشتوانه خواهد بود.
2- وقتی به آمار بالای ضایعات در بخش کشاورزی پی میبریم که گاهی تا 30 درصد هم میرسد، بیشتر به جایگاه رفیع از میان بردن این نقیصه بزرگ در بخش کشاورزی پی میبریم.
نقیصهای که در تمام مراحل تولید و حتی پس از تولید قابل مشاهده است و میطلبد تا برنامهریزان به این پاشنه آشیل بخش کشاورزی که از مراحل کاشت بذر، تا بیکیفیتی سموم و دیگر نهادهها و از همه مهمتر مکانیزه نبودن کاشت، داشت و برداشت محصولات کشاورزی گسترده شده توجه ویژهتری داشته باشند.
مسأله مهم دیگر اینکه به عنوان نمونه درگندمی که با این اصلاحات ساختاری تولید شده و آرد آن به دست نانوا میرسد باز هم به دلیل سنتی بودن شیوه پخت و حتی نحوه مصرف هموطنان شاهد اتلاف منابع ملی هستیم.
3- تقویت المانها و پیشنیازهای ساختاری تولید یکی از مهمترین راهکارهای اجرایی شدن "اقتصاد مقاومتی" بخش کشاورزی به شمار میرود، چرا که تا کشاورزی ما در اراضی خرد صورت میگیرد، رسیدن به کشاورزی مکانیزه و ارتقای بهرهوری آب در عمل غیرممکن میشود و به دنبال آن رسیدن به کشاورزی اقتصادی که در نهایت رهیافت حصول اقتصاد مقاومتی در بخش کشاورزی است رنگ میبازد. بدیهی است برنامهریزان جهاد کشاورزی باید برای رفع این مشکلات ساختاری راهکارهای اجرایی ارایه دهند، چرا که در عمل قانون منع خرد شدن اراضی و اجرای طرح آبیاری تحت فشار تاکنون به هنجارهای معقول نرسیده است.
4- تشویق سرمایهگذاران بخش خصوصی برای ورود به کشاورزی و صنایع تبدیلی با راهکارهای تشویقی و ایجاد انگیزه بیشتر آنها با اعطای تسهیلات کمبهره، معافیتهای مالیاتی و... میتواند گام بزرگ دیگری در این خصوص به شمار رود.
5- تغییر تفکر و دیدگاه مسوولان کلان کشور نسبت به بخش کشاورزی و تغییر رویه شعارزدگی این بخش از موارد مهم دیگر موفقیت بخش کشاورزی در اقتصاد مقاومتی به شمار میرود، چرا که تا شعارهایی نظیر "کشاورزی محور توسعه" و... رنگ و بوی عملی به خود نگیرد و همواره این بخش در تمام سطوح زیر سایه قرار داشته باشد نمیتوان به "اقتصاد مقاومتی کشاورزی" دست یافت. مهجوریت تاریخی در سرمایهگذاریهای زیربنایی، مظلومیت در مقام مقایسه با بخشهای بازرگانی و خدمات، به حاشیه رانده شدن در کلیه سطوح اجرایی از جمله رسانه ملی، دارا بودن بزرگترین جامعه صنفی که به جز انتخابات در سایر موارد از هیچ امتیاز ویژهای برخوردار نیستند و اگر برنامهای هم در رسانه ملی به این بخش اختصاص مییابد در ساعاتی غیرمعمول پخش میشود و... از جمله مواردی است که نشان میدهد "کشاورزی" در دیدگاه مسوولانمان در ادوار مختلف بیشتر از آنکه محور توسعه و استقلال باشد، محور شعارزدگی بوده و میطلبد برای حصول اقتصاد مقاومتی از این رویه فاصله بگیرد.
کد خبر 27827
نظر شما