منصور انصاری

بعد از انتخاب دکتر روحانی در دوره دوازدهم انتخابات ریاست جمهوری با رای بالا و در فضایی کاملا دو قطبی، در میان افکار عمومی بخش کشاورزی و فراتر از آن محافل اقتصادی، اینکه چه کسی برای قبول مسئولیت پست وزارت جهاد کشاورزی به مجلس معرفی خواهد شد مهم ترین پرسش و دغدغه کنونی فعالان کشاورزی در عرصه تولید و بازرگانی آن به شمار می رود و در لایه های مختلف پیدا و پنهان محافل و دسته جات مختلف بر سر این موضوع بحث و گفتگو و چالش و مناقشه می شود و علاوه بر آن لابی های گوناگونی تشکیل شده و در حال مذاکره و یارگیری هستند.
 باید گفت به جز چند وزیر خاص و حساس که فراتر از لابی ها و جناح های متعارف موجود سیاسی پس از مذاکره مستقیم با رئیس جمهور به مجلس معرفی و نهایتا انتخاب می شوند، درمورد بقیه وزرای کابینه این جناح های مختلف و لابی های قدرت و فعالان اقتصادی و بازرگانی  هستند که تلاش می کنند با اعمال نفوذ بر انتخاب و معرفی وزرای کابینه تاثیربگذارند. 
علاوه بر این تلاش ها درمورد تعیین و معرفی وزیر جهاد کشاورزی، بر خلاف دوره گذشته یک ویژگی وجود دارد که مستقیم و غیر مستقیم شنیده میشود» :مهندس حجتی وزیر کنونی یا خود آمادگی قبول این مسئولیت را ندارد یا برای سمت دیگری انتخاب شده و یا به دلیل خستگی و کم حوصلگی و البته بی انگیزگی و پرداختن به فعالیت های شخصی قصد ندارد در این سمت ابقا و به مجلس معرفی شود«، لذا عرصه رقابت و فعالیت و لابی سازی برای معرفی شخصی دیگر دامنه گسترده تری یافته است.
 در این میان، همچون دوره قبلی اولین گزینه دکتر کلانتری دبیرکل خانه کشاورز و وزیر پیشین کشاورزی قبل از ادغام دو وزارت کشاورزی و جهاد و مشاور کنونی معاون اول رئیس جمهور است. 
شنیده شده که دکتر جهانگیری، موضوع قبول این مسئولیت را مستقیم با وی در میان گذاشته و در عین حال، هیاتی از ریاست جمهوری برای مذاکره با ایشان به » خانه کشاورز« آمده اند اما دکتر کلانتری در نهایت و تاکنون نپذیرفته زیرا شرطی فراتر از انجام کارهای روزمره اجرایی و مانند آنچه هم اکنون در وزارت مهندس حجتی انجام می شود به میان آورده است و آن کاهش سالیانه 30 میلیارد متر مکعب از مصرف آب کشاورزی است که هزینه هنگفتی برای دولت دارد و عرصه وسیعی از تغییر و تحول در کشاورزی را به دنبال دارد. 
طبق آنچه که دکتر کلانتری در آخرین گفتگوی خود با نگارنده این سطور بیان داشت، برای تحقق این شرط باید مجموعه حکمرانی از جمله مجلس همراهی و همدلی داشته باشند تا بتوانیم با فرهنگ سازی گسترده و کمک رسانه ها، افکار عمومی مردم به ویژه بخش کشاورزی را برای انجام آن مهیا کنیم و تمدن سرزمینی و کشاورزی کشور را از بن بست به وجود آمده نجات دهیم. بنابراین بعید به نظر می رسد که گزینۀ پست وزارت جهاد کشاورزی برای دولت دوازدهم دکتر عیسی کلانتری باشد.
پیش از پرداختن به گزینه های دیگر باید گفت فراتر از سیاسی کاری ها و لابی سازی ها، در فضای سالم برای انتخاب وزیر آینده دو دیدگاه کلی وجود دارد؛ یک دیدگاه می گوید چون کشاورزی کشور راهبرد مشخصی ندارد چندان فرق نمی کند که چه شخصی وزیر شود زیرا بدون وجود یک راهبرد و برنامه کلی وزیر هر کسی که باشد در چنبره روزمره گی و افتتاح این یا آن پروژه در این یا آن نقطه کشور و طبق معمول ارائه آمار افزایش عملکرد گرفتار می شود و تغییری در ساختار کشاورزی کشور به وجود نخواهد آمد. دیدگاه دوم می گوید چون راهبردی وجود ندارد لذا فردی که نگرش های استراتژیک نسبت به کشاورزی داشته باشد می تواند برای تحقق کشاورزی پایدار و دوری از روزمره گی ویران کننده کنونی منشا اثر باشد. 
حال به رغم چنین وضعیتی و اگر فرض کنیم حجتی کنار می رود، گزینه بعدی که مطرح شده و تلاش هایی هم برای انتخاب وی در مجلس صورت گرفته دکتر عبدالمهدی بخشنده است.
 گفته می شود ایشان سعی دارد با اتکا به مجلس و یکی از نمایندگان مجلس خبرگان که آشکارا از رقیب دکتر روحانی دفاع کرده بود به این پست دست یابد !از آنجا که دکتر عبدالمهدی بخشنده همچون مهندس محمود حجتی اعتقادی به افکار عمومی و رسانه ها ندارد و آنها را به صورت ابزارهایی که در وقت مقتضی به کار میآیند می نگرد، لذا دامنه شایعات محفلی در موردشان بیش از آنچه  توانایی دارد و قادر است  به عنوان برنامه خود اعلام کند گسترش می یابد  گرچه مخالفان می گویند دکتر بخشنده استاد ساخت وساز آمار و ارقام اقتصاد کشاورزی است و طی 4 سال گذشته هم چندان تمایلی به بحث و گفتگو در مورد چگونگی تهیه و تدوین و صحت و سقم این آمار و ارقام نداشته است. اما در یک جمله می توان گفت ممکن است که ایشان نظر مجلس را کم و بیش جلب و از نهادهای فرادست نیز تایید بگیرد ولی واقعیت این است که مقبولیتی هم اندازه مهندس حجتی در میان بخش کشاورزی ندارد.
 مهندس عباس کشاورز گزینه بعدی است که به رغم صراحت و بعضا تندی در گفتار، دیدگاههای بسیار نزدیکی به دکتر کلانتری دارد، البته با تابندی در عرصه اجرا و سیاست گذاری به گونه ای که گفته می شود گرچه خود مبدع بعضی از برنامه ها و سیاست های اجرایی در عرصه زراعت و آب کشاورزی است، اما با بعضی دیگر از برنامه های اجرایی چندان همدلی ندارد و به صرف اینکه قبول مسئولیت کرده است در تحقق آنان مجدانه می کوشد. برای بسیاری از کشاورزان و کارشناسان، مهندس عباس کشاورز یک الگوی نظری مقبول در عرصه کشاورزی است اما در چارچوب سیاست های اعلام شده» جوان گرایی در انتخاب اعضای کابینه «نمی گنجد. به نظر می رسد ایشان خود نیز تلاشی برای قبول این مسئولیت نداشته است و لذا به نظر نمی رسد که حتی این مسئولیت را قبول نماید. 
مهندس طهماسبی نیز که به عنوان یک گزینه در محافل مطرح شده است، به رغم ویژگی های خوب اجرایی و اعتقاد به افکار عمومی، برای هم افزایی در تحقق سیاست های کشاورزی، اهل رفت و آمد به مجلس و سیاسی کاری نیست و لذا به نظر نمی رسد حتی در صورت اعلام آمادگی جزء گزینه ها باشد.
 دکتر ارجمند، کارآشنای برجسته و پر تلاش بخش کشاورزی و مورد تایید حزب اعتدال و توسعه گزینه دیگری برای این سمت است که نگرش راهبردی به کشاورزی دارد، دارای مقبولیت عام در میان بخش است و در تمامی زمینه ها و عرصه های کشاورزی شناخت و تجربه دارد، دیدگاه وی متفاوت از برنامه ها و سیاست های اجرایی کنونی است و منتقد هوشمند و متین و بی هیاهوی سیاست ها و برنامه های کشاورزی دولت های نهم و دهم بوده است که بسیاری روی آمدنش حساب می کنند اما شاید بتوان گفت که مانع وی نیز برای قبول این مسئولیت بحث جوانگرایی درکابینه است زیرا ایشان در مرز هفتاد سالگی است گرچه از توان و سلامت جسمی و چابکی لازم برخوردار است.
 ایشان نگاه راهبردی و کلان به موضوعات کشاورزی دارد، اهل ارائه استراتژی در حوزه اقتصاد کشاورزی است و در اطراف خود نیز متخصصان ورزیده و متبحری دارد. 
در این میان، چهره های جوان، پر تحرک و خوش فکر دیگری همچون دکتر ورناصری مدیر عامل کنونی شرکت نهاده های دامی جاهد با تجارب بسیار ارزشمند و موفق در عرصه بازرگانی داخلی و خارجی و دانش قابل اتکا در حوزه مسائل ژنتیکی و سوابق مدیریتی وجود دارند که از آنان به عنوان مدیران جوان، کارآمد و موثر برای شرایط بازرگانی بعد از توافقات برجام یاد میکنند، گرچه خود تمایلی به ذکر نامشان در این عرصه ندارند. 
همچنین مدیران میانی جوان دیگری چون  مهندس والامهر مدیر کل دفتر حوزه وزارتی با ده سال سابقه فعالیت اجرایی در طرح محوری گندم و آشنایی به مبانی کشاورزی و نارسایی در حوزه فعالیت استان ها با نگرش انتقادی و تحول ساز، همچنین دکتر وفابخش قائم مقام مهندس عباس کشاورز معاونت زراعت و مهندس کلاهان یاد می شود که سالهاست در بدنه تشکیلات وزارتخانه فعالیت دارند ولی کمتر برای بخش، به ویژه مجلس شناخته شده هستند ولی اگر در سطوح بالای دولت به ویژه از سوی معاون اول مورد حمایت قرار گیرند و لابی های مجلس را متوجه توان شناخته نشده خود به عنوان نیروهای جوان کنند چه بسا که در قالب سیاست» کابینه جوان گرا «و با کمک مشاوران مسن تر وارد کارزار شوند.
 در نهایت، دولت ها با هر نوع تفکر در مورد وزرایی همچون وزیر جهاد کشاورزی که در انتخاب آنان دست بازتری دارند  وحساسیت لابی های قدرت را کمتر برمی انگیزند سعی می کنند در دوره دوم فعالیت خود در دولت، انتخابی غیر منتظره انجام دهند، چه بسا دکتر روحانی و معاون اولش دکتر جهانگیری، دور از انتظار همه و در صورتی که حجتی نیاید چهره دیگری با توان اجرایی و نه با نگرش راهبردی را به مجلس معرفی کنند که در هر صورت باید منتظر تحولات ماند.
در شماره آینده این بحث جدی را کالبد شکافی و با وضوح و صراحت بیشتر تحلیل می کنیم و چهره های احتمالی برای پست وزارت جهاد کشاورزی را معرفی خواهیم کرد.


کد خبر 3496a375ca22477e990301babc9f33c8

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ش ۱۷:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۴/۰۹
    0 0
    به نظرم دکتر بخشنده مناسبترینه اولا نزدیک ترین تفکر رو به حجتی داره ثانیا از نظر سنی در اوج پختگیه (نزدیک 60 سال سن داره)و از طرف دیگه اجماع بین جهاد و کشاورزی رو میتونه ایجاد کنه. حضور مجدد تفکراتی مثل کلانتری و کشاورز یعنی از دست دادن مجدد خودکفایی - دعواهای سیاسی دعوای جهاد و کشاورزی و کابینه پیر چرا که هر دو از حجتی هم به مراتب مسن ترند . بعید هم میدونم مجلس به غیر جهادیا رای بده