محمدرضا جمشیدی
کشمکش بر سر خمیر مرغ میان سازمانهای ناظر کمکم در حال تبدیل شدن به سریال تکراری است که هیچ نتیجهای برای ناظران ندارد و در نهایت اصلاً معلوم هم نیست که چرا یک اختلاف سلیقه تا این حد رسانهای شده و در طول 9 ماه گذشته به کرات مشاهده میشود.
سازمان دامپزشکی و انجمن صنفی صنایع فرآوردههای گوشتی بهعنوان نماینده بیش از 100 واحد تولیدی این صنعت معتقدند که به مثابه همه دنیا باید از این ماده غذایی استفاده شود و تولید آن بلامانع است، از سوی دیگر همین چند روز پیش خانم نیره پیروزبخت، رئیس سازمان ملی استاندارد اعلام میکند که خمیر مرغ ممکن است بهعنوان غذای دام و یا سگ و گربه مورد استفاده قرار گیرد، اما به هیچوجه اجازه استفاده از آن در فرآوردههای گوشتی صادر نمیشود.
در این میان نکته حایز اهمیت موضع منفعلانه سازمان غذا و دارو است که بهعنوان مرجع اصلی بهطور قاطع و شفاف وارد عمل نمیشود تا مانع این همه فرافکنی و کشمکش رسانهای درخصوص ممنوعیتی شود که در هیچ کجای دنیا وجود ندارد و این بار عدهای میخواهند به بهانه ضعف نظارت و نبود توان مقابله با واحدهای تولیدی غیراستاندارد زیرپلهای، اهرمی باشند برای حرکت تولید در صنایع غذایی برخلاف تولید اقتصادیتر، آن هم در سالی که قرار است اقتصاد مقاومتی سرلوحه امور قرار گیرد.
نکته جالبتر که غیرعلمی بودن فضا را بیشتر نشان میدهد موضع یکی دو روز پیش سکینه عمرانی یکی از اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس است که در گفتوگو با روزنامه «فرصت امروز» در اظهارنظری جالب اعلام میکند که با «حذف خمیر مرغ هیچ اتفاقی برای صنعت سوسیس و کالباس نمیافتد، زیرا در کشور تولید مرغ به اندازهای است که نیازی به استفاده از این فرآورده نداریم.»
بهراستی وقتی با اظهارنظرهایی از این دست روبهرو میشوید میتوانید مفهوم قیمت تمام شده و مقوله ارزش افزوده را تعریف کنید؟!
آیا نهیکنندگان به استفاده از خمیرمرغ در نظر دارند که با این ممنوعیت در صنعت فرآوردههای گوشتی بدون در نظر گرفتن منافع صنعت غذا، استفاده از حدود 50 هزار تن گوشت مرغ در این صنعت غیرممکن میشود و همین موضوع خسارت جدی اقتصادی به این بخش و صنعت طیور وارد میکند.
بدون تردید سلامت مردم و مقابله با خطاکاران، خط قرمزی است که هیچگونه جای مماشات ندارد و شایسته است دستگاههای نظارتی اشد مجازات را برای خاطیان در نظر بگیرند، اما آیا ترازویی اثرات تخریبی چنین اظهارنظرهایی را بر روی سرمایهگذاریهای انجام شده توسط بخش خصوصی، اشتغالزاییهای ایجاد شده، اثرات تخریبی بر روی بازار داخلی و صادراتی صنعت فرآوردههای گوشتی آن هم بدون توجه به سیاستهای راهبردی «اقتصاد مقاومتی» سنجیده است که در طول 9 ماه گذشته شاهد چنین تضادهایی در سطح رسانهها هستیم.
نکته مهم در این رابطه این است که گوشت مرغی که در کارخانجات تولیدکننده فرآوردههای گوشتی بهطور مستقیم از لاشه مرغ استحصال میشود تنها 50 درصد وزن یک مرغ متوسط است و برای استفاده از باقیمانده گوشت لاشه مرغ از سال 1380 شرکتهای تولیدکننده اقدام به وارد کردن دستگاه Separator (جدا کننده گوشت از استخوان) به ایران کردهاند تا بتوانند از 20 تا 23 درصد گوشت باقیمانده در لاشه که قابل استحصال توسط دست کارگران نیست نیز بهره ببرند، این روش که روشی مرسوم در دنیا به شمار میرود و با عنوان Mechanically Deboned meat (جداسازی مکانیکی) مشهور است متأسفانه در طول ماههای گذشته مورد هجمه غیرمنطقی قرار گرفته تا تولید در صنعت غذا را روزبهروز از انتفاع کمتری برخوردار کند و نقش بهسزایی در قیمت تمام شده فرآوردههای گوشتی که غذای پرمخاطبی برای نسل جوان کشور به شمار میرود ایفا نماید.
نقشی که تداوم آن به هیچوجه به صلاح اقتصاد کشور نیست و دستگاههای نظارتی هم نباید مالیات ضعف نظارت و ناتوانی در برخورد با فرصتطلبان و متخلفان را از یک صنعت بگیرند.
کشمکش بر سر خمیر مرغ میان سازمانهای ناظر کمکم در حال تبدیل شدن به سریال تکراری است که هیچ نتیجهای برای ناظران ندارد و در نهایت اصلاً معلوم هم نیست که چرا یک اختلاف سلیقه تا این حد رسانهای شده و در طول 9 ماه گذشته به کرات مشاهده میشود.
سازمان دامپزشکی و انجمن صنفی صنایع فرآوردههای گوشتی بهعنوان نماینده بیش از 100 واحد تولیدی این صنعت معتقدند که به مثابه همه دنیا باید از این ماده غذایی استفاده شود و تولید آن بلامانع است، از سوی دیگر همین چند روز پیش خانم نیره پیروزبخت، رئیس سازمان ملی استاندارد اعلام میکند که خمیر مرغ ممکن است بهعنوان غذای دام و یا سگ و گربه مورد استفاده قرار گیرد، اما به هیچوجه اجازه استفاده از آن در فرآوردههای گوشتی صادر نمیشود.
در این میان نکته حایز اهمیت موضع منفعلانه سازمان غذا و دارو است که بهعنوان مرجع اصلی بهطور قاطع و شفاف وارد عمل نمیشود تا مانع این همه فرافکنی و کشمکش رسانهای درخصوص ممنوعیتی شود که در هیچ کجای دنیا وجود ندارد و این بار عدهای میخواهند به بهانه ضعف نظارت و نبود توان مقابله با واحدهای تولیدی غیراستاندارد زیرپلهای، اهرمی باشند برای حرکت تولید در صنایع غذایی برخلاف تولید اقتصادیتر، آن هم در سالی که قرار است اقتصاد مقاومتی سرلوحه امور قرار گیرد.
نکته جالبتر که غیرعلمی بودن فضا را بیشتر نشان میدهد موضع یکی دو روز پیش سکینه عمرانی یکی از اعضای کمیسیون کشاورزی مجلس است که در گفتوگو با روزنامه «فرصت امروز» در اظهارنظری جالب اعلام میکند که با «حذف خمیر مرغ هیچ اتفاقی برای صنعت سوسیس و کالباس نمیافتد، زیرا در کشور تولید مرغ به اندازهای است که نیازی به استفاده از این فرآورده نداریم.»
بهراستی وقتی با اظهارنظرهایی از این دست روبهرو میشوید میتوانید مفهوم قیمت تمام شده و مقوله ارزش افزوده را تعریف کنید؟!
آیا نهیکنندگان به استفاده از خمیرمرغ در نظر دارند که با این ممنوعیت در صنعت فرآوردههای گوشتی بدون در نظر گرفتن منافع صنعت غذا، استفاده از حدود 50 هزار تن گوشت مرغ در این صنعت غیرممکن میشود و همین موضوع خسارت جدی اقتصادی به این بخش و صنعت طیور وارد میکند.
بدون تردید سلامت مردم و مقابله با خطاکاران، خط قرمزی است که هیچگونه جای مماشات ندارد و شایسته است دستگاههای نظارتی اشد مجازات را برای خاطیان در نظر بگیرند، اما آیا ترازویی اثرات تخریبی چنین اظهارنظرهایی را بر روی سرمایهگذاریهای انجام شده توسط بخش خصوصی، اشتغالزاییهای ایجاد شده، اثرات تخریبی بر روی بازار داخلی و صادراتی صنعت فرآوردههای گوشتی آن هم بدون توجه به سیاستهای راهبردی «اقتصاد مقاومتی» سنجیده است که در طول 9 ماه گذشته شاهد چنین تضادهایی در سطح رسانهها هستیم.
نکته مهم در این رابطه این است که گوشت مرغی که در کارخانجات تولیدکننده فرآوردههای گوشتی بهطور مستقیم از لاشه مرغ استحصال میشود تنها 50 درصد وزن یک مرغ متوسط است و برای استفاده از باقیمانده گوشت لاشه مرغ از سال 1380 شرکتهای تولیدکننده اقدام به وارد کردن دستگاه Separator (جدا کننده گوشت از استخوان) به ایران کردهاند تا بتوانند از 20 تا 23 درصد گوشت باقیمانده در لاشه که قابل استحصال توسط دست کارگران نیست نیز بهره ببرند، این روش که روشی مرسوم در دنیا به شمار میرود و با عنوان Mechanically Deboned meat (جداسازی مکانیکی) مشهور است متأسفانه در طول ماههای گذشته مورد هجمه غیرمنطقی قرار گرفته تا تولید در صنعت غذا را روزبهروز از انتفاع کمتری برخوردار کند و نقش بهسزایی در قیمت تمام شده فرآوردههای گوشتی که غذای پرمخاطبی برای نسل جوان کشور به شمار میرود ایفا نماید.
نقشی که تداوم آن به هیچوجه به صلاح اقتصاد کشور نیست و دستگاههای نظارتی هم نباید مالیات ضعف نظارت و ناتوانی در برخورد با فرصتطلبان و متخلفان را از یک صنعت بگیرند.
نظر شما