دکتر حسین شیرزاد - تحلیلگر و دکترای توسعه کشاورزی
در حالی که کشاورزی در خاورمیانه تنها ۱۳ درصد از متوسط تولید ناخالص داخلی کشورهای منطقه را تشکیل می دهد، اما این بخش، نقش استراتژیک مهمی در ارتقای سیستم های غذایی انعطاف پذیر، زنده نگه داشتن بخش های مهم اقتصادی و تشکیل پایگاهی برای بسیاری از اقتصادهای خرد و متوسط ایفا می کند. از مجموع جمعیت ۲۹۶ میلیون نفری منطقه، ۸۴ میلیون نفر یا ۲۸ درصد به طور کامل به کشاورزی وابسته هستند. از لحاظ تاریخی، کشاورزی از دیرباز در مرکز زندگی اجتماعی و اقتصادی در خاورمیانه بوده است، با رژیم های غذایی متکی بر تولید غلات و دام و بعداً میوه ها و سبزیجات تولید شده در زمین هایی با آبیاری بسیار صعب، آب و هوای خشک تر و منابع آبی محدودتر، اما امروزه ضرورت های زیستن، این منطقه از جهان را به مرکزی برای نوآوری های کشاورزی قدیمی و معاصر، از شیوه های آبیاری گرفته تا بهره بردای ازکودها، و نظام های بهره برداری "فکتوری فارمینگ" سوق داده است. با این وجود، زمین های زراعی کمیاب و تامین دشوار آب همچنان به طور فزاینده ای برای تولید غذای این منطقه از جهان موثر بوده و بسیاری از کشورها را به شدت به محصولات کشاورزی وارداتی وابسته کرده است. بر این اساس کشورهای خاورمیانه، به شدت در برابر نوسانات قیمتی در بازارهای بین المللی کالاهای اساسی آسیب پذیر هستند. از سال ۲۰۲۵ وضعیت به طور فزایندهای بخصوص با تداوم تخریب محیطزیست مرتبط با تغییرات آب و هوایی وخیمتر میشود. حتی امروز هم تغییرات آب و هوایی، الگوهای جمعیتی نامتوازن و بی ثباتی های موسمی، خاورمیانه را دچار بحران نموده است.البته از یاد نبریم که در سراسر جهان، الگوهای آب و هوا و بیابان زایی به طور فزاینده ای نامنظم شده اند. تقریباً دو سوم جمعیت خاورمیانه در مناطقی زندگی میکنند که فاقد منابع آب تجدیدپذیر کافی برای حفظ تولید محصولات زراعی هستند. به طور متوسط، ۸۳ درصد از مصرف آب در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا صرف کشاورزی می شود، در حالی که صرفاً ۴ درصد برای مصارف صنعتی اختصاص می یابد. در دو سوم کشورهای خاورمیانه، کمتر از ۵ درصد اراضی قابل کشت است و پر تنشترین منطقه آب در جهان محسوب می گردد، خاورمیانه بدون بهبود کمی و کیفی تولیدات کشاورزی خود، احتمالا شاهد افزایش شکاف بهره وری خواهد بود که بناگزیر اتکا به کشاورزی سنتی را افزایش داده و باعث افزایش قیمت مواد غذایی می شود.نرخ بالای شهرنشینی منطقه که امروزه به ۷۰ درصد رسیده است و افزایش جمعیت مورد انتظار تا سال ۲۰۵۰ به ۳۲۹ میلیون نفر، خاورمیانه را به ویژه در برابر اثرات مخرب تغییرات آب و هوایی آسیب پذیرتر می کند. فرض مالتوسی رشد جمعیت که منجر به کمبود و رنج اجتنابناپذیر میشود اگرچه به توضیح کاهش بهرهوری کشاورزی کمک میکند، اما در توانایی آن برای توضیح - یا پیشنهاد راهحلهایی - در باره منطقه خاورمیانه یا در سطح جهانی محدود است. در خاورمیانه، الگوهای مصرف نامتناسب نقش اصلی را در ترویج ناامنی غذایی ایفا کرده است. در واقع، کشورهای منطقه خاورمیانه، امروزه بزرگترین واردکننده غلات در جهان هستند و حداقل ۵۵ درصد کالری غذایی مصرفی خود را وارد می کنند.طی یک دهه اخیر، پویایی های مداوم تغییرات آب و هوایی، عدم تعادل ها در تجارت جهانی غذا را تشدید کرده و به طور نامتناسبی بر مناطق ناامن غذایی و وابسته به واردات مانند خاورمیانه تأثیر گذاشته است. در چنین شرایطی، این احتمال وجود دارد که افزایش تقاضا برای تولید محصولات کشاورزی با شیوههای کشاورزی موجود منجر به رقابت شدیدتر برای استفاده از منابع طبیعی، افزایش انتشار گاز و تخریب بیشتر زمین شود. مورد ایران آموزنده است بطوری که در حال حاضر، حدود نیمی از زمینهای کشاورزی ایران در زمره زمینهای «بیکیفیت» طبقه بندی می شوند که نیاز به عملیات شدید اصلاحی دارند این وضعیت، کشاورزان را به سرمایهگذاری در سیستمهای پمپاژ آب زیرزمینی ناپایدار سوق داده است و در نتیجه شوری خاک افزایش یافته و تجدید منابع آب به خطر افتاده است. بعید است که راه حل های کوتاه مدت برای آنچه که یک مشکل سیستمی است در بلندمدت موثر واقع شود.با این حال، در منطقه ای که در خط مقدم پیشرفت های اخیر در فناوری "سیستم های بسته و کنترل شده کشاورزی" بوده است، روند جدیدی ظهور کرده است که ممکن است نویدبخش راه حل هایی برای مشکل کمبود مواد غذایی باشد. در دهه گذشته، فناوری جدیدی برای رسیدگی به مشکلات ساختاری طولانی مدت کشاورزی مربوط به خاک های کشاورزی غیرمولد و کمبود آب توسعه یافته است. چنین ابتکاراتی به طور بالقوه می تواند نقشی اساسی در ارتقای انعطاف پذیری سیستم های غذایی در سراسر منطقه داشته باشد.چنین فناوری هایی که برای افزایش و بهبود بازده بخش کشاورزی و در عین حال استفاده از انرژی کمتر و روش های پایدارتر طراحی شده اند، نیاز به سیستم آموزش و ترویج توامان با رشد پایدار کشاورزی، فناوری کشاورزی دقیق و هوشمند، کاهش ضایعات کشاورزی و استفاده از کودهای شیمیایی ارزان قیمت تر برای مصرف همه گیر دارند. نگاه به آینده ممکن است راه حل هایی را برای ناامنی غذایی منطقه باز کند که در مجموعه متنوعی از فناوری ها در مقیاس های مختلف توسعه یافته اند. این تحولات بخشی از تحولات کشاورزی است که قدمت آن به صد سال گذشته برای افزایش بهره وری کشاورزی باز می گردد منبعث از دانش بومی مدل کشاورزی خاورمیانه ای است. در طول دهه گذشته، منطقه شاهد صحنه نوپایی در زمینه راه اندازی فناوری کشاورزی هوشمند بوده است که از فناوری های متنوعی مانند تجزیه و تحلیل داده ها، اینترنت اشیا (IoT) و هوش مصنوعی (AI) بهره می برد. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (GCC)به ویژه امارات بزرگترین سرمایه گذاری را در این زمینه تا به امروز انجام داده است و اداره سرمایه گذاری ابوظبی (ADIO) در چارچوب استراتژی امنیت غذایی ملی خود بیش از ۱۰۰ میلیون دلار در شرکت های کشاورزی سرمایه گذاری کرده است. طی ۵ دهه کشورهای حوزه خلیج فارس، مجموعه ای از استراتژی های ناموفق را با هدف افزایش تولید محصولات کشاورزی با هزینه های هنگفت دنبال نموده اند. به عنوان مثال، در اواخر دهه ۱۹۷۰، عربستان سعودی یارانه های هنگفتی را برای آبیاری آب برای تقویت تولید گندم آغاز کرد، هزینه قابل توجهی که این کشور خشک نمود به چنان نکبتی انجامید که دیگر تا سال ۲۰۰۸ قادر به پرداخت آن نبود. جنبه دیگری از استراتژی کشاورزی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس خرید زمین های کشاورزی حاصلخیز و دنبال کردن سرمایه گذاری های کشاورزی در آفریقا برای کمک به تامین مواد غذایی بود. در زامبیا، سرمایهگذاران خلیجفارس بر خرید مستقیم زمینهای کشاورزی با هدف تولید غلات، شکر، لوبیا و دانهها برای تقویت امنیت غذایی تمرکز کردهاند. در سال ۲۰۱۶، کل تجارت غیرنفتی بین آفریقا و امارات متحده عربی از ۱۷.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۴به ۲۴ میلیارد دلار رسید که عمدتاً ناشی از افزایش صادرات تولید مواد غذایی از قاره آفریقا به امارات بود. اما امروزه این کشورها سعی دارند تا با ترویج روشهای کشاورزی نوآورانه به شیوهای پایداراز تلاشهای قبلی برای تقویت تولید غذا و کشت فرا سرزمینی فاصله بگیرند تا پاسخ مناسبی به چالش های کمبود آب در دراز مدت باشد. با این وجود، توسعه چنین فناوری نیاز به سرمایه گذاری اولیه قابل توجهی دارد. بنابراین هنوز مشخص نشده است که آیا چنین سرمایه گذاری های بزرگی موفق خواهند شد و آیا کشاورزی در درازمدت در خط مقدم بخش کشاورزی منطقه خلیج فارس باقی خواهد ماند یا نه؟ شواهد نشان داده؛ استفاده از این فناوری های جدید مزایای آشکاری دارد. برای پرداختن به این واقعیت که امارات متحده عربی بواسطه واردات بیش از ۸۰ درصد نیازهای غذایی خود را تامین می کند، "مزارع بادیا" به عنوان اولین مزرعه عمودی سرپوشیده خلیج فارس ظاهر شد. تخمین زده می شود که این روش کشاورزی بدون خاک برای کشاورزی ۹۰ درصد آب کمتری نسبت به مزارع باز مصرف می کند. در همین حال، در اردن، استارتآپ "Tulua" سیستمهای آکواپونیک را ایجاد و مدیریت میکند، روشی که هدف آن تولید بازدهی بالاتر بدون ضایعات است. در واکنش به افزایش الگوهای بیابان زایی در امارات متحده عربی، شرکت" Desert Control " به یک فناوری جدید بازیابی خاک غیر نفوذی مبتنی بر خاک رس طبیعی مایع (LNC) متوسل می شود، یک "نانورس" که زمین های بیابانی غیرمولد را به خاک حاصلخیز تبدیل می کند. مزارع" UNS" در دبی، برای بازدید نمونه خوبی است. با توجه به توسعه سریع روشها و فناوریهای متنوع، امروزه اشتراک دانش بین استارتآپهای کشاورزی در حمایت از کشاورزی پایدار در منطقه حیاتی شده است. در این زمینه، پلتفرمهای مجازی مانند" AgraME "، سازماندهی جلسات و کنفرانسها برای گرد هم آوردن جامعه کشاورزی در منطقه، عناصر حیاتی استراتژی کشورهای خاورمیانه برای ترویج اشتراک دانش کشاورزی در بین بازیگران خصوصی و همچنین ایجاد همافزایی بین بخشهای مختلف را تشکیل میدهند. و ذینفعان منطقه برخلاف سرمایهگذاریهای کشاورزی در مقیاس بزرگ، که دولتهای محلی و ایالتی نقش برجستهای در آن دارند، منطقه همچنین شاهد ظهور تکنیکهای کشاورزی در مقیاس کوچک هم است که توسط بازیگران خصوصی و شبکههای مردمی انجام میشود. در مصر، استارت آپ" Wastilizer "از ضایعات حیوانی برای تولید کودهای گیاهی استفاده می کند و قصد دارد کیفیت محصولات را بر اساس مفهوم "اقتصاد هترودکس مدولار" افزایش دهد. در همین حال، استارت آپ لبنانی" Riego "با استفاده از سخت افزار و نرم افزار سیستم آبیاری را برای کاهش مصرف آب کشاورزی توسعه داده است. از یاد نبریم که COVID-۱۹ به عنوان یک کاتالیزور برای توسعه کشاورزی خاورمیانه نقش ایفا کرده است.بیماری همه گیر اخیر و متعاقب آن اختلال در زنجیره تامین مواد غذایی جهانی، شتابی برای توسعه ابتکارات کشاورزی هوشند و دیجیتال در سراسر منطقه ایجاد کرد. در سال ۲۰۲۰، شرکت "ADIO "مجموعهای از مشارکتها به ارزش ۴۱ میلیون دلار را با شرکتهای فناوری کشاورزی راهاندازی کرد که آن را به بزرگترین سرمایهگذاری منطقه" MENA" تا به امروز در این زمینه تبدیل کرد. طرحهای مشارکت این شرکت شامل شرکتهای کشاورزی مانند" Pure Harvest "است که از فنآوریهای کشت گلخانهای هلندی و مرکز کشاورزی فضایی" StarLab Nanoracks "که در زمینه تولید غذا در شرایط آب و هوایی شدید برای تولید محصولات سبزیجات و انگور استفاده میکند، بهره میبرد. اخیراً، اردن همچنین شاهد راه اندازی اولین شتاب دهنده کشاورزی خود، بنام" HASSAD " بود که هدف آن پشتیبانی از استارت آپ های کشاورزی و شرکت های کوچک و متوسط است. دانشگاه عبری رژیم اشغالگر قدس همچنین اولین شتاب دهنده کشاورزی خود را به نام" HUGROW "راه اندازی کرد که بر ارتقای نوآوری های اولیه تجاری قابل دوام در بخش کشاورزی و پیشبرد تحقیقات در این زمینه تمرکز دارد. شتاب حول ابتکارات فناوری نوین کشاورزی فرصت ها و مشاغل باکیفیت در کشاورزی در زمانی که نرخ بیکاری در سطح بالایی قرار دارد ممکن است پتانسیل قابل توجهی برای ایجاد اقتصاد دانش بنیان کشاورزی از نوع خاورمیانه ای اش به ارمغان آورد توسعه پایدار کشاورزی همچنین میتواند ثبات را در این منطقه که از نظر ژئوپلیتیکی شکننده، و در برابر درگیریهای فرامرزی مرتبط با آب و جابجایی جمعیت بسیار آسیبپذیر است، افزایش دهد. مناقشه طولانی مدت بر سر ساخت و پر کردن سد بزرگ "رنسانس" در اتیوپی نمونه ای بارز و نشان دهنده درهم تنیدگی آب با سیاست بین ایالتی و درگیری ها در خاورمیانه کم آب است. با این حال، برخی از سوالات مهم همچنان بدون پاسخ باقی مانده است. به عنوان مثال، با توجه به هزینه های بالای راه اندازی این فنآوری ها، آیا تحولات بلندمدت کشاورزی برای کشورهای کم درآمد منطقه قابل دستیابی است؟ این کشورها، از جمله مصر، سوریه و عراق، فاقد دسترسی مناسب به بودجه و حمایت دولتی برای توسعه نوآوری های پیشرفته کشاورزی هستند. محیط نظارتی سفت و سخت آنها و همچنین بی ثباتی سیاسی مداوم، محدودیت های قابل توجهی را برای سودمندی چنین نوآوری هایی ایجاد می کند یک راه رو به جلو ممکن است شامل ایجاد انگیزه های متقابل برای استارت آپ های کشاورزی و کشاورزان در کشورهای کم درآمد منطقه باشد. راهحلها ممکن است شامل مقرونبهصرفهتر کردن فناوری کشاورزی باشد، زیرا در حال حاضر تولید مواد غذایی در محلی با استفاده از چنین فناوریهایی به جای واردات آن ۲۵ درصد گرانتر است. مشوق ها می تواند بر یارانه های انرژی های تجدیدپذیر، به ویژه خورشیدی و بادی، یا تمرکز بر زیرساخت ها از طریق بهبود دسترسی به آب در مناطق روستایی منطقه باشد. راه حل بالقوه دیگر می تواند شامل توسعه "بیمه های چند خطر" کشاورزی به طور خاص برای کشاورزانی باشد که از چنین فناوری هایی استفاده می کنند.علاوه بر این، جهت توسعه فناوریهای کشاورزی میتوان از افزایش همکاری بین کشورهای منطقه سود برد. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به طور متوسط ۹۰ درصد محصولات غذایی خود را وارد می کنند برخی از شواهد از چنین پیشرفت هایی در حال حاضر با راه اندازی "چالش فناوری غذایی" توسط امارات قابل توجه است، که به دنبال پاداش راه حل های نوآورانه در زمینه امنیت غذایی با سرمایه گذاری ۱ میلیون دلاری است. علاوه بر این، اخیراً شرکت اسرائیلی"Vertical Field" و شرکت اماراتی "Smart Solutions & Technologies " توافق نامه ای را برای توسعه پروژه های کشاورزی در خلیج فارس، مانند مزارع عمودی، امضا کرده اند. هنوز مشخص نیست که آیا چنین همکاری هایی در پس زمینه "پیمان ابراهیم" تسریع و گسترش خواهد یافت یا خیر و آیا چنین مشارکتی آن هم با رژیم اشغالگر قدس به کشورهای کم درآمد نیز تعمیم داده میشود؟ به نظر می رسد، تلاش ها باید بر حمایت از راه حل های کشاورزی در مقیاس کوچک از طریق سرمایه گذاری در برنامه های آموزشی متمرکز شود. در حال حاضر پلت فرم های آموزشی ترویجی در منطقه وجود دارد، مانند پروژه "غلتنا" در لبنان، که به خانواده های محلی کاشت نهال و آموزش کشاورزی برای بهبود خودکفایی ارائه می دهد. رهبران محلی، جوامع و بازیگران خصوصی می توانند بر روی این ابزارهای موجود برای تقویت آگاهی و آموزش در مورد توسعه فن آوری های کشاورزی، از جمله روش های پایدارتر تولید مواد غذایی، تحولاتی ایجاد کنند. بخشی از تلاش ها نیزبرای بومی سازی تولید مواد غذایی و توانمندسازی جوامع محلی است. در حالی که همهگیری کرونا؛ نابرابریهای اقتصادی-اجتماعی را تسریع و مشکل ناامنی غذایی را تشدید کرده اما انگیزههایی را برای همه دولتها و بازیگران خصوصی در منطقه فراهم کرد تا در مقیاسهای مختلف در حوزه فناوری کشاورزی شرکت کنند. رهبران جامعه و دولت ها باید فرصتهای نوپای ارائه شده توسط صنعت را برای ارتقای سیستمهای غذایی پایدار در منطقه بررسی کنند.پیش بینی می شود تا سال ۲۰۵۰ جمعیت جهان به ۱۰ میلیارد نفر برسد. خاورمیانه یکی از سریعترین جمعیتهای این سیاره را دارد و تعداد ساکنان آن از سال ۲۰۰۰ تقریباً چهار برابر شده است و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ به ۶۰۰ میلیون نفر برسد.نتیجه این افزایش جمعیت منجر به کمبود قابل توجه مواد غذایی در سراسر منطقه و افزایش قیمت های بعدی به دلیل افزایش تقاضا برای واردات شده است و در صورت بروز کمبود جهانی مواد غذایی، آنها را در موقعیتی نامطمئن قرار می دهند. برای همگام شدن با تقاضای روزافزون برای غذا، راهحل آلترناتیو برای فناوری های نوین کشاورزی؛ چگونگی استفاده از فنآوریهای موجود و نوظهور برای ارتقای سیستمهای کشاورزی و تولید مواد غذایی انعطافپذیر و کارآمد مورد بررسی می باشد.
نظر شما