کشاورزی> تا سرمایهگذاری زیربنایی در کشاورزی صورت نگیرد ساختن اتوبان 2 طبقه هیچ فایدهای نخواهد داشت ساختن برج میلاد و یا تونلها نشانه پیشرفت کشور نیست، پیشرفت یک کشور را باید در مزارع آن جستجو کرد، وقتی زمینهای خشک و بایر را تبدیل به زمین کشاورزی کنیم میتوانیم ادعایی در پیشرفت کشور داشته باشیم. سوار شدن پورشه، بیامو و بنز نشانه پیشرفت کشور نیست بلکه اوج عقبافتادگی ما است.»
آنچه خواندید فرازهایی از صحبتهای شریف نظاممافی، مدیر مدبر شرکت بولر است که بهواسطه عرق میهندوستی که دارد آنچنان کارنامه درخشان کاری از خود بر جای گذاشته است که از ابتدای سال میلادی تاکنون مرکزیت 6 کشور آذربایجان، ارمنستان، پاکستان، ترکیه، افغانستان به دفتر تهران واگذار شده است موفقیتی که در تاریخ صنعت ایران مثالزدنی است. با هم ماحصل این گفتوگو را میخوانیم:
ضرورت حضور شما در انتخابات این دوره اتاق چه بود؟
ما در مقطع زمانی قرار داریم که خیلی در آینده ایران تاثیرگذار خواهد بود و در اصل دروازههای تحول خیلی بزرگی هستیم، از توافق هستهای تا انتخابات خبرگان تا انتخابات مجلس و... در حقیقت میتوان گفت 8 سال آینده ایران را در 8 ماه رقم خواهیم زد و ما هستیم که با انتخابمان تعیین میکنیم که ایران به سمت تحول و پیشرفت برود یا رکود و پس رفت. اعتقاد دارم اتاق باید نماینده تمام قد بخش خصوصی باشد شما بهتر از من درجریان هستید که با کم شدن در آمد نفتی و تحت فشار گذاشته شدن بودجههای دولتی، بخش خصوصی بسیار پررنگتر خواهد شد و پارلمان بخش خصوصی تاثیرگذارتر از این خواهد بود. بهنظر من دولت باید بر اقتصاد کشور نظارت کند، نه اینکه با بخش خصوصی در اقتصاد رقابت کند. حضور فعالان اقتصادی که کار اجرایی کردهاند در اتاق بسیار کم است حضور افراد با تفکر دوستی قطعا دردی از بخش خصوصی دوا نخواهد کرد.
انتقادات بسیاری به عملکرد فعلی اتاق وارد است از جمله اینکه حضور جوانان در این پارلمان بسیار کمرنگ است
در این رابطه چه نظری دارید آیا با تشکیل اتاق فکر پیشکسوتان موافق هستید ؟
من فکر نمیکنم که محدودیت سنی باید قائل شویم، به خاطر اینکه تجربه نه خریدنی است نه اینکه در دانشگاهها تدریس میشود، بلکه حاصل سالها کار و فعالیت است به نظر من تلفیقی از دو طیف سنی را باید در اتاق داشته باشم. نمیتوان مخالف تجربه بود، فقط و فقط به دلیل کهولت سن و از طرفی هم نمیتوان اتاق و فعالیتهای آن را راکد نگه داشت و مانع حضور جوانان در اتاق شد. باید از هردو گروه سنی در اتاق حضور داشته باشند. در اصل انحصار در هر امری ناخوشایند است، چرا که از نوآوری و رشد و تحول جلوگیری میکند. اگر اینگونه فکر کنیم که یک نسل به خصوصی وارد اتاق شدهاند و بر فعالیتهای آن دست گذاشتهاند بله صحبت شما درست است اما اگر بخواهیم در کل یک اتاق با حضور جوانان داشته باشیم نه این اصلا به صلاح نیست.
جناب نظام مافی با توجه به پیشینه درخشانی که از جنابعالی سراغ دارم و معتقد هستم که قطعا برای حضور در اتاق برنامهای غیر از آینده سازی ایران نخواهید داشت، اما متاسفانه زمزمههای به گوش رسیده حاکی از اینکه خیلی از نامزدهای اتاق چشم به رانتهای اطلاعاتی و بودجه 240 میلیاردی آن دارند در این رابطه چه نظری دارید؟
بله افرادی هستند که دلایل شخصی و هدف شخصی برای حضور در اتاق دارند و این صد در صد اشتباه است به این جهت که این یک حرکت ملی است. اگر بیش از این به فکر منافع شخصی باشیم اقتصاد کشور گره میخورد و در حال حاضر نیز با این مشکل دست به گریبان هستیم. در حال حاضر بیشتر افراد حاضر در اتاق بهعنوان یک جایگاه ملی به اتاق نگاه نمیکنند. جایگاهی که واقعا اگر بهدرستی به آن نگاه شود میتواند ایجاد تحول کند ولی در کل بله صحبت شما درست است و خیلی هم خطر ناک !!
مشکل دیگر این است که کاندیداهایی که در بخش کشاورزی اتاق ثبتنام کردهاند برخی از آنها کار کشاورزی نکردهاند و قطعا مشکلات این بخش را نمیتوانند لمس کنند تا در جهت رفع آن برآیند؟
بله چون تعداد رقبا کمتر است و شانس بالا رفتن بیشتر است و این هم یکی از مشکلات و معضلات انتخاباتی است که باید در دورههای آینده مرتفع شود تا افرادی در این بخش حضور داشته باشند که نماینده واقعی آن باشند، فردی که در بخش کشاورزی حضور دارد باید فرق بین کشت ذرت و گندم را بداند و فرق بین دیم و زیر کانال را بداند و... درست است این یکی از بزرگترین دغدغههای اتاق است که باید رفع شود، چرا که کشاورزی اساس، پایه و دوام اقتصاد کشور است. اگر قرار باشد که نفت بفروشیم که گندم وارد کنیم تا بتوانیم نان بخوریم این فاجعه است، باید منابع نفت و گاز را برای زیر بناهای درازمدت استفاده کنیم و کسانی میتوانند این رویه را تغییر بدهند که خودشان دستی بر آتش کشاورزی داشته باشند. در حال حاضر روشهای آبیاری ما در کشاورزی بسیار قدیمی است و شاید مربوط به نزدیک به یکهزار سال پیش است در خوزستان کشاورزی بسیار سنتی است. مصرف و ضایعات آب در این مقطع بسیار زیاد است و تا سرمایهگذاری زیربنایی در کشاورزی نشود ساختن اتوبان 2 طبقه هیچ فایدهای نخواهد داشت. ساختن برج میلاد و یا تونلها نشانه پیشرفت کشور نیست، پیشرفت یک کشور را باید در مزارع آن جستجو کرد. وقتی زمینهای خشک و بایر را تبدیل به زمین کشاورزی کنیم میتوانیم ادعایی در پیشرفت کشور داشته باشیم. سوار شدن پورشه، بیامو و بنز نشانه پیشرفت کشور نیست، بلکه اوج عقب افتادگی ما است که در کشوری هستیم که خاک آن زیر چرخهای ماشینهای وارداتی است ما را تحریم کردهاند، پس خرید بنز و پورشه با پول حاصل از گندم وارداتی افتخار نیست. ما اگر نتوانیم در تهیه غذای خودمان خود کفا باشیم قطعا مملکت به زانو در میآید. ما باید منابع طبیعی را بدهیم تا بتوانیم روغن و نان داشته باشیم.
مصداق بارز صحبتهای شما فاجعهای است که سالها در شمال کشور رخ داده و تمام شالیزارها و باغات تبدیل ویلا شدند و کشاورزان آن زمینها به سرایداران ویلاها تبدیل شدهاند!!
بله دقیقا شما به نکته واقعا اساسی اشاره کردید. در حال حاضر هم در دزفول این اتفاق در حال وقوع است و قطعات کشاورزی و مرکبات تبدیل به ویلا میشود فاجعه کشاورزی تاثیرگذار بر تمامی اقشار جامعه است نه فقط بخش کشاورزی و زارعین و باید این را هم مدنظر داشته باشیم که همه کشورها محکوم به پیشرفت نیستند و همه قرار نیست آلمان و سوییس باشند کشورهایی نظیر سومالی هم باید باشند تا درس عبرت دیگر کشورها شوند و ما متاسفانه نباید به این سمت کشیده شویم. هر سال که میگذرد اشتباهات بیشتر میشود و متاسفانه این در آمد نفتی است که روی اشتباهات اینچنینی پوشش میگذارد. وقتی اشتباهی در بخش کشاورزی صورت میگیرد که منجر به واردات گندم میشود این گندم با پول نفت وارد کشور میشود و حتی من و شما مصرف کننده اصلا متوجه این اشتباهات نمیشویم و هنوز هم بربری ارزان قیمت را با تعداد بالا میخریم که شاید تعداد نیازمان کمتر از 2 عدد هم باشد، ولی چون ارزان است زیاد میخریم غافل از اینکه دولت برای پایین نگهداشتن قیمت نان سرمایههای زیربنایی کشور را ارزان میفروشد.
لطفا کمی در رابطه با موفقیت اخیر شرکت بولر که نقطه عطفی در تاریخ صنعت ایران است توضیح دهید.
بله ما اولین شرکت بینالمللی سرمایهگذاری شده صد در صد خارجی هستیم که از ابتدای ژانویه به بعد مرکزیت منطقه 6 کشور به ما واگذار شده است به نظر من از بعد از انقلاب تا به امروز شاید این نخستین شرکت باشد که به این توفیقات دست یافته است، چرا که معمولا مرکزیت شرکتها یا دوبی بوده یا استانبول. تهران هیچگاه مرکز نبوده اما شرکت بولر ایران با موفقیتها و عملکرد خوبی که در آستارا داشته و همچنین صادرات به کشورهای همجوار باعث شد تا هیات مدیره بولر در سوئیس این مسئولیت را به شرکت ما واگذار کنند. کشورهای ترکیه، پاکستان، افغانستان، آذربایجان و ارمنستان زیر مجموعه دفتر تهران هستند و این به خودی خود باعث ایجاد یک تحول میشود که شرکتهای بین المللی دیگر هم از این روش استقبال کنند.
استقبال دیگر کشورها از این تصمیم چگونه بود؟
در ابتدا بسیار متعجب شدند و بعد از آن درصدد این بودند که مانع این تصمیم شوند، ولی نهایتا این تصمیم اجرایی شد و جوابش را در آذربایجان و پاکستان مشاهده کردیم. در پاکستان کارخانه آرد راهاندازی کردیم و بعد هم در باکو دو کارخانه آرد را در آیندهای نزدیک راهاندازی خواهیم کرد.
سال گذشته اعلام کردید که بولر قرار است هر 6 ماه یک محصول به بازار ارائه دهد که ابتدا دستگاه شالی را معرفی و بعد هم خبر ساخت والس با نام تجاری چالدران را دادید. برنامههای آینده شرکت به چه شکل است؟
بله خوشبختانه والس چالدران ما خیلی با استقبال آسیابانان ایرانی مواجه و حتی صحبت از صادرات آن به پاکستان هم مطرح است دو دستگاه دیگر را در برنامه داریم که وارد بازار کنیم که اگر این اتفاق بیافتد نقطه عطفی در آسیابانی کشور است.
چرا چالدران؟
بهدلیل اینکه گویای هدفهای ما است، بهخاطر اینکه ما نامی را انتخاب کردیم که نشاندهنده استقامت و بزرگی کشور است. در جنگ چالدران در اصل قوای صفوی مانع تجزیه ایران شدند و عثمانیها اجازه دست درازی به خاک ایران را پیدا نکردند. هدف ماهم همین است. ما نمیخواهیم که جنس بیکیفیت ترکها وارد بازار ایران شود.
منبع:اقتصاد سبز
مریم حق بیان
آنچه خواندید فرازهایی از صحبتهای شریف نظاممافی، مدیر مدبر شرکت بولر است که بهواسطه عرق میهندوستی که دارد آنچنان کارنامه درخشان کاری از خود بر جای گذاشته است که از ابتدای سال میلادی تاکنون مرکزیت 6 کشور آذربایجان، ارمنستان، پاکستان، ترکیه، افغانستان به دفتر تهران واگذار شده است موفقیتی که در تاریخ صنعت ایران مثالزدنی است. با هم ماحصل این گفتوگو را میخوانیم:
ضرورت حضور شما در انتخابات این دوره اتاق چه بود؟
ما در مقطع زمانی قرار داریم که خیلی در آینده ایران تاثیرگذار خواهد بود و در اصل دروازههای تحول خیلی بزرگی هستیم، از توافق هستهای تا انتخابات خبرگان تا انتخابات مجلس و... در حقیقت میتوان گفت 8 سال آینده ایران را در 8 ماه رقم خواهیم زد و ما هستیم که با انتخابمان تعیین میکنیم که ایران به سمت تحول و پیشرفت برود یا رکود و پس رفت. اعتقاد دارم اتاق باید نماینده تمام قد بخش خصوصی باشد شما بهتر از من درجریان هستید که با کم شدن در آمد نفتی و تحت فشار گذاشته شدن بودجههای دولتی، بخش خصوصی بسیار پررنگتر خواهد شد و پارلمان بخش خصوصی تاثیرگذارتر از این خواهد بود. بهنظر من دولت باید بر اقتصاد کشور نظارت کند، نه اینکه با بخش خصوصی در اقتصاد رقابت کند. حضور فعالان اقتصادی که کار اجرایی کردهاند در اتاق بسیار کم است حضور افراد با تفکر دوستی قطعا دردی از بخش خصوصی دوا نخواهد کرد.
انتقادات بسیاری به عملکرد فعلی اتاق وارد است از جمله اینکه حضور جوانان در این پارلمان بسیار کمرنگ است
در این رابطه چه نظری دارید آیا با تشکیل اتاق فکر پیشکسوتان موافق هستید ؟
من فکر نمیکنم که محدودیت سنی باید قائل شویم، به خاطر اینکه تجربه نه خریدنی است نه اینکه در دانشگاهها تدریس میشود، بلکه حاصل سالها کار و فعالیت است به نظر من تلفیقی از دو طیف سنی را باید در اتاق داشته باشم. نمیتوان مخالف تجربه بود، فقط و فقط به دلیل کهولت سن و از طرفی هم نمیتوان اتاق و فعالیتهای آن را راکد نگه داشت و مانع حضور جوانان در اتاق شد. باید از هردو گروه سنی در اتاق حضور داشته باشند. در اصل انحصار در هر امری ناخوشایند است، چرا که از نوآوری و رشد و تحول جلوگیری میکند. اگر اینگونه فکر کنیم که یک نسل به خصوصی وارد اتاق شدهاند و بر فعالیتهای آن دست گذاشتهاند بله صحبت شما درست است اما اگر بخواهیم در کل یک اتاق با حضور جوانان داشته باشیم نه این اصلا به صلاح نیست.
جناب نظام مافی با توجه به پیشینه درخشانی که از جنابعالی سراغ دارم و معتقد هستم که قطعا برای حضور در اتاق برنامهای غیر از آینده سازی ایران نخواهید داشت، اما متاسفانه زمزمههای به گوش رسیده حاکی از اینکه خیلی از نامزدهای اتاق چشم به رانتهای اطلاعاتی و بودجه 240 میلیاردی آن دارند در این رابطه چه نظری دارید؟
بله افرادی هستند که دلایل شخصی و هدف شخصی برای حضور در اتاق دارند و این صد در صد اشتباه است به این جهت که این یک حرکت ملی است. اگر بیش از این به فکر منافع شخصی باشیم اقتصاد کشور گره میخورد و در حال حاضر نیز با این مشکل دست به گریبان هستیم. در حال حاضر بیشتر افراد حاضر در اتاق بهعنوان یک جایگاه ملی به اتاق نگاه نمیکنند. جایگاهی که واقعا اگر بهدرستی به آن نگاه شود میتواند ایجاد تحول کند ولی در کل بله صحبت شما درست است و خیلی هم خطر ناک !!
مشکل دیگر این است که کاندیداهایی که در بخش کشاورزی اتاق ثبتنام کردهاند برخی از آنها کار کشاورزی نکردهاند و قطعا مشکلات این بخش را نمیتوانند لمس کنند تا در جهت رفع آن برآیند؟
بله چون تعداد رقبا کمتر است و شانس بالا رفتن بیشتر است و این هم یکی از مشکلات و معضلات انتخاباتی است که باید در دورههای آینده مرتفع شود تا افرادی در این بخش حضور داشته باشند که نماینده واقعی آن باشند، فردی که در بخش کشاورزی حضور دارد باید فرق بین کشت ذرت و گندم را بداند و فرق بین دیم و زیر کانال را بداند و... درست است این یکی از بزرگترین دغدغههای اتاق است که باید رفع شود، چرا که کشاورزی اساس، پایه و دوام اقتصاد کشور است. اگر قرار باشد که نفت بفروشیم که گندم وارد کنیم تا بتوانیم نان بخوریم این فاجعه است، باید منابع نفت و گاز را برای زیر بناهای درازمدت استفاده کنیم و کسانی میتوانند این رویه را تغییر بدهند که خودشان دستی بر آتش کشاورزی داشته باشند. در حال حاضر روشهای آبیاری ما در کشاورزی بسیار قدیمی است و شاید مربوط به نزدیک به یکهزار سال پیش است در خوزستان کشاورزی بسیار سنتی است. مصرف و ضایعات آب در این مقطع بسیار زیاد است و تا سرمایهگذاری زیربنایی در کشاورزی نشود ساختن اتوبان 2 طبقه هیچ فایدهای نخواهد داشت. ساختن برج میلاد و یا تونلها نشانه پیشرفت کشور نیست، پیشرفت یک کشور را باید در مزارع آن جستجو کرد. وقتی زمینهای خشک و بایر را تبدیل به زمین کشاورزی کنیم میتوانیم ادعایی در پیشرفت کشور داشته باشیم. سوار شدن پورشه، بیامو و بنز نشانه پیشرفت کشور نیست، بلکه اوج عقب افتادگی ما است که در کشوری هستیم که خاک آن زیر چرخهای ماشینهای وارداتی است ما را تحریم کردهاند، پس خرید بنز و پورشه با پول حاصل از گندم وارداتی افتخار نیست. ما اگر نتوانیم در تهیه غذای خودمان خود کفا باشیم قطعا مملکت به زانو در میآید. ما باید منابع طبیعی را بدهیم تا بتوانیم روغن و نان داشته باشیم.
مصداق بارز صحبتهای شما فاجعهای است که سالها در شمال کشور رخ داده و تمام شالیزارها و باغات تبدیل ویلا شدند و کشاورزان آن زمینها به سرایداران ویلاها تبدیل شدهاند!!
بله دقیقا شما به نکته واقعا اساسی اشاره کردید. در حال حاضر هم در دزفول این اتفاق در حال وقوع است و قطعات کشاورزی و مرکبات تبدیل به ویلا میشود فاجعه کشاورزی تاثیرگذار بر تمامی اقشار جامعه است نه فقط بخش کشاورزی و زارعین و باید این را هم مدنظر داشته باشیم که همه کشورها محکوم به پیشرفت نیستند و همه قرار نیست آلمان و سوییس باشند کشورهایی نظیر سومالی هم باید باشند تا درس عبرت دیگر کشورها شوند و ما متاسفانه نباید به این سمت کشیده شویم. هر سال که میگذرد اشتباهات بیشتر میشود و متاسفانه این در آمد نفتی است که روی اشتباهات اینچنینی پوشش میگذارد. وقتی اشتباهی در بخش کشاورزی صورت میگیرد که منجر به واردات گندم میشود این گندم با پول نفت وارد کشور میشود و حتی من و شما مصرف کننده اصلا متوجه این اشتباهات نمیشویم و هنوز هم بربری ارزان قیمت را با تعداد بالا میخریم که شاید تعداد نیازمان کمتر از 2 عدد هم باشد، ولی چون ارزان است زیاد میخریم غافل از اینکه دولت برای پایین نگهداشتن قیمت نان سرمایههای زیربنایی کشور را ارزان میفروشد.
لطفا کمی در رابطه با موفقیت اخیر شرکت بولر که نقطه عطفی در تاریخ صنعت ایران است توضیح دهید.
بله ما اولین شرکت بینالمللی سرمایهگذاری شده صد در صد خارجی هستیم که از ابتدای ژانویه به بعد مرکزیت منطقه 6 کشور به ما واگذار شده است به نظر من از بعد از انقلاب تا به امروز شاید این نخستین شرکت باشد که به این توفیقات دست یافته است، چرا که معمولا مرکزیت شرکتها یا دوبی بوده یا استانبول. تهران هیچگاه مرکز نبوده اما شرکت بولر ایران با موفقیتها و عملکرد خوبی که در آستارا داشته و همچنین صادرات به کشورهای همجوار باعث شد تا هیات مدیره بولر در سوئیس این مسئولیت را به شرکت ما واگذار کنند. کشورهای ترکیه، پاکستان، افغانستان، آذربایجان و ارمنستان زیر مجموعه دفتر تهران هستند و این به خودی خود باعث ایجاد یک تحول میشود که شرکتهای بین المللی دیگر هم از این روش استقبال کنند.
استقبال دیگر کشورها از این تصمیم چگونه بود؟
در ابتدا بسیار متعجب شدند و بعد از آن درصدد این بودند که مانع این تصمیم شوند، ولی نهایتا این تصمیم اجرایی شد و جوابش را در آذربایجان و پاکستان مشاهده کردیم. در پاکستان کارخانه آرد راهاندازی کردیم و بعد هم در باکو دو کارخانه آرد را در آیندهای نزدیک راهاندازی خواهیم کرد.
سال گذشته اعلام کردید که بولر قرار است هر 6 ماه یک محصول به بازار ارائه دهد که ابتدا دستگاه شالی را معرفی و بعد هم خبر ساخت والس با نام تجاری چالدران را دادید. برنامههای آینده شرکت به چه شکل است؟
بله خوشبختانه والس چالدران ما خیلی با استقبال آسیابانان ایرانی مواجه و حتی صحبت از صادرات آن به پاکستان هم مطرح است دو دستگاه دیگر را در برنامه داریم که وارد بازار کنیم که اگر این اتفاق بیافتد نقطه عطفی در آسیابانی کشور است.
چرا چالدران؟
بهدلیل اینکه گویای هدفهای ما است، بهخاطر اینکه ما نامی را انتخاب کردیم که نشاندهنده استقامت و بزرگی کشور است. در جنگ چالدران در اصل قوای صفوی مانع تجزیه ایران شدند و عثمانیها اجازه دست درازی به خاک ایران را پیدا نکردند. هدف ماهم همین است. ما نمیخواهیم که جنس بیکیفیت ترکها وارد بازار ایران شود.
منبع:اقتصاد سبز
مریم حق بیان
نظر شما