دوازدهم مردادماه گذشته، گزارشی درباره پرورش تیلاپیا در بافق یزد در «همشهری دو» منتشر شد.
پس از انتشار اين گزارش، خوانندگان بسياري تماس گرفتند تا درباره پرورش اين ماهي، شرايط و مجوزهاي مربوط به آن بيشتر بدانند. همزمان با انتشار اين گزارش، در برخي شبكههاي اجتماعي و سايتها، گزارشهايي درباره آلوده بودن ماهي تيلاپيا به نقل از «فاكس نيوز» منتشر شد كه حسابي جنجالي شد و خوانندگان ميخواستند درباره درستي يا نادرستي آن بدانند. در آن گزارش كه ادعا ميشد ترجمه گزارشي درباره آلودگي ماهي تيلاپياي صادراتي چين به آمريكاست، اشاره شده بود كه ماهي تيلاپيا با آب فاضلاب پرورش داده ميشود يا آنكه ارزش تغذيهاي ندارد و در انتها هم آمده بود كه اين ماهي براي ورود به ايران مجوزهاي سازمان محيطزيست را ندارد. براي يافتن پاسخ اين دو شبهه به سراغ دكتر حسين عبدالحي، معاون توسعه آبزيپروري سازمان شيلات ايران كه در زمينه پرورش آبزيان از مطلعترين متخصصان ايراني است و دكتر عيسي گلشاهي مديركل دفتر بهبود كيفيت فرآوري و توسعه بازار آبزيان سازمان شيلات رفتيم تا جواب اين سؤالات را بگيريم.
معاون توسعه آبزيپروري سازمان شيلات ايران از امكان پرورش تيلاپيا ميگويد
هماهنگ با محيطزيست عمل ميكنيم
آقاي دكتر عبدالحي، بهتر است با اين سؤال شروع كنيم؛ يكي از مواردي كه درباره ماهي تيلاپيا گفته ميشود اثرات منفي زيستمحيطي آن است. اين گفته را تا چه حد صحيح ميدانيد؟
الان 130كشور جهان دارند تيلاپيا توليد ميكنند. جالب است بدانيد كه در سال 2002، 970هزار تن تيلاپيا در جهان توليد شده است ولي آمار فائو نشان ميدهد كه در سال 2012، با رشدي غيرقابلباور، توليد تيلاپيا به بالاي 4ميليون تن رسيده است كه در اين ميان چين، اندونزي، فيلپين، تايلند، اكوادور و مصر از پيشتازان هستند؛ حتي امارات و عربستان هم دارند تيلاپيا توليد ميكنند.
اين ماهي گونهاي است كه شرايط تراكم پذيري بالايي دارد و در آبهاي با كيفيت پايين هم توليد ميشود و ميتوان آن را در تمامي فصول سال توليد كرد، حتي در سيستمهاي بسته مثل سيستم گلخانهاي هم ميتوان آن را توليد كرد. خب، آيا اين همه كشور به اثرات زيستمحيطي بيتوجه بودهاند؟ يقينا جواب منفي است. آنها راهكارهايي در پيش گرفتهاند كه تأثير منفياي به بار نياورده است.
مثلا چه راهحلهايي؟
جلوگيري از تكثير اين ماهي در طبيعت و تك جنسيتي كردن آن يكي از مهمترين راهكارهاست. در مورد ماهي تيلاپيا، تكثير، خيلي سريع اتفاق ميافتد و اين مسئله علاوه بر اثرات زيستمحيطياي كه به آن اشاره ميشود، باعث ميشود كه از جهت اقتصادي، به مزرعه پرورش ماهي لطمه زده شود و اصلا به همين دلايل اقتصادي بود كه روشهاي تك جنسيتي مورد توجه قرار گرفت؛ چون با تكثير سريع ماهي، تراكم در استخرها به سرعت بالا ميرود و در چنين شرايطي، ماهيها نميتوانند به خوبي تغذيه و رشد كنند. به همين دليل، از همان سالهاي ابتدايي كه موضوع پرورش تيلاپيا بهصورت گسترده مطرح شد، براي آنكه اين كار اقتصادي باشد، بحث تكجنسيتي كردن ماهيها هم مطرح شد. به اين ترتيب ماهيهاي تكجنسيتياي توليد شد كه در اين مورد، روشهاي مختلفي وجود دارد؛ ازجمله روش هورموني و سوپر ميل.
يكي از مباحثي كه در مورد دشواري صدور مجوز پرورش اين ماهي در ايران مطرح است، همين قضيه عدماطمينان محيطزيست به تك جنسيتي شدن ماهيهاست؟
اين كار، موضوع چندان شگفتانگيز و پيچيدهاي هم نيست. الان در دنيا همين كار را در مورد قزلآلا هم انجام ميدهند. پرورش تك جنس ماده وتريپلوئيد از لحاظ اقتصادي به صرفهتر است و درباره تيلاپيا هم پرورش تكجنسيتي نر پيگيري ميشود؛ بنابراين در مرحله اول، بحث تكجنسيتي كردن يك بحث اقتصادي بوده است و تنها به بحثهاي محيطزيستي محدود نميشده. البته طبيعي است كه ما در اين مورد كه ورود يك گونه جديد است، با محيطزيست همكاري خيلي نزديكي داريم و آنها هم به دقت موضوع را بررسي ميكنند. ما حتي براي دادن بچه ماهي به بخش خصوصي هم با محيطزيست هماهنگي ميكنيم. با اين حال، اگر چه در بحث تكجنسيتي كردن با قدرت و دقت وارد عمل شدهايم و كار به نتيجه قابلقبولي رسيده است اما اعتقاد داريم كه در مناطقي كه به آبهاي داخلي و آبهاي طبيعي راه ندارند، پرورش تيلاپيا مشكلي ندارد.
الان تقريبا 6سال از ورود ماهي تيلاپيا به ايران و پرورش تحقيقاتي آن ميگذرد. در اين سالها پرورش تيلاپيا به سرعت در دنيا رشد پيدا كرده. فكر ميكنيد ميتوانيد با محيطزيست به نتيجه برسيد و اين ماهي بالاخره در مناطقي غيراز بافق هم پرورش داده شود؟
با قطعيت در اينباره نميشود حرف زد. اما احتمال ميدهيم تا پايان سال بخشي از موضوع حل شود.
آقاي دكتر! اما اگر شما و سازمان محيطزيست در اين زمينه هرچه سريعتر كاري انجام ندهيد اين احتمال وجود دارد كه برخي افراد سودجو، ماهي مولد را بهصورت غيرقانوني وارد كنند و پرورش بدهند.
ما اعتقاد داريم كه پرورش اين ماهي بايد بهصورت قانوني پيگيري شود چون اگر ما اين كار را نكنيم ممكن است بهصورت زيرزميني آن را پرورش بدهند، الان ماهيهاي آكواريومي زيادي از كشورهاي آسياي جنوب شرقي وارد ميشود و ممكن است بهصورت غيرقانوني همراه اين ماهيها، ماهي مولد تيلاپيا هم وارد شود و اگر نياييم بهصورت قانوني مجوز بدهيم كه با گونههاي تكجنسيتي، پرورش صورت گيرد، با توجه به سود اقتصادي اين كار، ممكن است ماهي از راههاي غيرقانوني تكثير و پرورش داده شود. آنوقت است كه آن چيزي كه از آن ميترسيم اتفاق ميافتد. البته در حال حاضر يك گونه تيلاپيا بهصورت ناخواسته وارد آبهاي خوزستان شده و در استخرهاي ماهيان گرم آبي گزارش شده است.
وظيفه شما بهعنوان بخش دولتي در اين زمينه چيست؟
ما بايد دستورالعملها و قوانين را تدوين كرده و به درستي و با دقت اجرا كنيم. دست بخش خصوصي را هم باز بگذاريم ولي در عين حال همانطور كه گفتيم بايد پرورش آن را به دقت كنترل كنيم. كشورهاي زيادي اين كار را كردهاند. الان 130كشور دارند تيلاپيا توليد ميكنند. جالب است كه در همين همسايگي خودمان كويت، عربستان و امارات هم دارند اين ماهي را توليد ميكنند. من شخصا خودم از مزارع پرورش تيلاپيا در كويت بازديد كردهام و ديدهام كه چه سرمايهگذاري عظيمي در اين زمينه انجام دادهاند.
درصورت صدور مجوز و تهيه قوانين لازم در اينباره فكر ميكنيد كدام مناطق ايران مستعد پرورش اين ماهي باشند؟
اگر دما به زير 10درجه برسد، ماهيها دچار مشكل ميشوند بنابراين نواحي معتدله يا تروپيكال براي پرورش اين ماهي مناسبتر هستند اما با اين حال ما اعتقاد داريم كه در خيلي از استانهاي غيرساحلي كه به آبهاي طبيعي راه ندارند ما ميتوانيم اين ماهي را معرفي كنيم و پرورش بدهيم مخصوصا در جاهايي كه آبهاي باكيفيت خوب ندارند و لب شور هستند و اين آبها استفاده ندارند.
در حال حاضر و با شرايط موجود، آيا اگر كسي براي پرورش تيلاپيا در بافق درخواست مجوز بدهد ميتواند اميدوار باشد كه پاسخ مثبت بگيرد؟
در بافق ما با مسئولان سازمان محيطزيست توافق كردهايم كه 3مزرعه وجود داشته باشد؛ بنابراين بعيد است كه بتوانيم در حال حاضر مجوز جديدي در اين منطقه صادر كنيم ولي متقاضيان زيادي داريم كه هم در بافق هستند، هم در يزد و هم در ساير استانهاي غيرساحلي؛ مثلا در قم مزرعهاي هست كه در حال حاضر كپور پرورش ميدهد و درخواست داده كه آن را به پرورش تيلاپيا تبديل كنيم اما ما بايد منتظر نظر سازمان محيطزيست بمانيم تا بعد از آن درباره اين موضوع تصميم بگيريم.
تيلاپيا با سرعتي شگفتانگيز دارد به سفره مردم ايران راه پيدا ميكند. پرورش اين ماهي ميتوانست براي افراد زيادي اشتغال ايجاد كند اما به جاي آن هر سال داريم ميليونها دلار ارز خارج ميكنيم.
اين حرف درستي است. فقط در سال 92، حدود 6هزار تن فيله تيلاپيا وارد شده است. البته اين تنها سؤال شما نيست، سؤال من هم بهعنوان يك مسئول شيلات اين است كه چرا ما بايد با واردات، براي ديگر كشورها اشتغال ايجاد كنيم، درحاليكه ميتوانيم براي مردم كشور خودمان امكان اشتغال فراهم كنيم؟ ما اكنون كارشناسان زيادي داريم كه ميتوانيم آنها را به سمت پرورش آبزيان و ازجمله تيلاپيا كه سود بالايي دارد سوق دهيم. اين ماهي بازار جهاني خيلي خوبي هم دارد. بعضي گونههاي ماهي، مورد علاقه مردم يك منطقه هستند و تنها مردم آن مناطق، اين ماهي را ميپسندند اما تيلاپيا يك ماهي بينالمللي است؛ يعني در تمام دنيا بازار دارد و ميشود آن را صادر كرد و يكي از مهمترين بازارها هم آمريكاست. من معتقدم به جاي آنكه ما اكنون از چين تيلاپيا وارد كنيم، ميتوانيم خودمان به صادركننده اين ماهي تبديل شويم و آن را صادر كنيم.
مديركل دفتر بهبود كيفيت فرآوري و توسعه بازار آبزيان سازمان شيلات ايران
براي تيلاپيا «حرف» درآوردهاند
آقاي دكتر گلشاهي، نخستين شبههاي كه درباره ماهي تيلاپيا مطرح شده، ارزش غذايي آن است و اينكه گفته ميشود اين ماهي برخلاف ساير ماهيها ارزش غذايي لازم را ندارد. آيا چنين مسئلهاي واقعيت دارد؟
هر كدام از موجودات پرورشي، خصوصيت ذاتياي دارند كه اين خصوصيت را در پرورش نميتوان تغيير داد؛ مثلا ماهي يك خصوصيت ذاتي دارد و مرغ خصوصيت ذاتي ديگري كه با تغذيه يا چگونگي پرورش اين جانور نميشود آن را تغيير داد اما برخي صفات اكتسابي يا محيطي هستند كه ميشود آنها را با تغذيه تغيير داد؛ مثلا در مورد مرغ، چربي گوشت اين حيوان، خصوصيتي دارد كه نميتوان آن را به تركيب چربي ماهي از نظر تركيب اسيدهاي چرب تشكيلدهنده نزديك كرد اما مثلا با تغيير در نوع تغذيه مرغ ميزان چربي موجود در گوشت آن كم يا زياد ميشود.
يكـــــي از خصوصيات ذاتي آبزيان، غني بودن آنها از اسيدهاي چرب خانواده امـــگا 3، در ميزان چربي بدنشان است و خصوصيـــت ديگر آنها، نسبت مناسب بالانس اسيدهاي چرب امگا3 به امگا 6 است. هردوي اين اسيدهاي چرب براي بدن ضروري هستند. اسيدهاي چرب خانواده امگا3 علاوه بر ساير ارزشهاي تغذيهاي، داراي ارزش سلامتي هستند و از انواع بيماريهاي قلبي و عروقي و ناراحتيهاي رواني پيشگيري ميكنند. ماهي تيلاپيا هم تمامي اين مزايا و فوايد را دارد.
البته اگر در داخل خانواده ماهيها بخواهيم بحث كنيم، خب واقعيت اين است كه ماهي تيلاپيا از لحاظ امگا3ممكن است در رده پايينتري نسبت بهگونههاي خاصي نظير سالمون يا مكرل قرار بگيرد اما از نظر خصوصيات و ارزش غذايي، تمامي آنچه را كه از يك آبزي انتظار داريم به ما ميدهد.
با اين حال مزيت آن نسبت به ماهيهايي مثل سالمون، مكرل، كپور و... اين است كه چربي كمتر و پروتئين بيشتري دارد؛ يعني كساني كه تحمل غذاي چرب را دارند يا به دلايل خاص مثل بيماريهاي قلبي و عروقي بايد اسيدهاي چرب غيراشباع بيشتري مصرف كنند، ميتوانند از ماهي سالمون استفاده كنند اما كساني كه بيشتر بهدنبال بهدست آوردن انرژي حاصل از مصرف پروتئين هستند؛ نظير ورزشكاران يا افرادي كه دوست ندارند چاق بشوند، بهتر است از تيلاپيا استفاده كنند.
توجه به يك مسئله واقعيت را بيشتر روشن ميكند: از 100گرم انرژياي كه از ماهي كپور حاصل ميشود، 69درصد آن مربوط به پروتئيني است كه از مصرف ماهي بهدست ميآيد و 31درصد ديگر از سوختوساز چربي موجود در آن است اما در تيلاپيا، اين نسبت 81درصد از پروتئين و 19درصد از چربي است. اين يعني اينكه نسبت پروتئين در تيلاپيا در مقايسه با ماهيهاي چربتر نظير كپور بيشتر است كه با توجه به قابليت بالاي هضم و جذب پروتئين، اين مزيت بسيار مهمي است.
يكي ديگر از موضوعات مطرح شده در شبكههاي اجتماعي، اين است كه اين ماهي بدون اطلاع و هماهنگي با محيطزيست وارد كشور شده است، آيا اين موضوع حقيقت دارد؟
بهنظر ميرسد از مقررات سوءبرداشت شده است. طبق قوانين، براي ورود گوشت ماهي، فقط سازمان شيلات و سازمان دامپزشكي كشور بايد نظر و مجوز بدهند. سازمان حفاظت از محيطزيست، دستگاه ناظر بر واردات گوشت ماهي يا كلا اقلام خوراكي نيست، البته براي واردات بچه ماهي تك جنس نر يا واردات مولدين اين ماهي، سازمان محيطزيست بايد نظر بدهد كه احتمالا اين دو موضوع با هم اشتباه شده است.
موضوع ديگري كه شايع شده است اين است كه اين ماهي با فضولات حيواني تغذيه ميشود.
در پرورش آبزيان، كود شيميايي يا كود حيواني اصلا بهعنوان غذا استفاده نميشود بلكه در پرورش آبزيان، ما آب را بارور ميكنيم تا 2 گروه موجودات زنده يعني «فيتوپلانكتون»ها - گياهان تكسلولي و ريز يا ذرهبيني- و «زئوپلانكتون»ها - موجودات ريز جانوري كه بعضا با چشم غيرمسلح ديده نميشوند- افزايش پيدا كنند. ماهيها از اين موجودات ريز تغذيه ميكنند، علاوه بر آن، نكتهاي كه در اكثريت قريب به اتفاق ماهيان پرورشي ديده ميشود اين است كه براي پرورش آنها از غذاهاي كنستانتره استفاده ميشود، ماهي تيلاپيا هم با غذاهاي كنستانتره تغذيه ميشود و اصلا موضوع استفاده از فضولات حيواني و فاضلاب براي پرورش آنها مطرح نيست.
در حال حاضر اين ماهي از چين و برخي كشورهاي آسياي جنوب شرقي وارد ميشود. از آنجا كه مردم ايران خاطره بسيار بدي از اجناس چيني دارند، در اين مورد هم مسئله چيني بودن اين ماهي و آلوده بودن آن مطرح شده است، نظرتان در اينباره چيست؟
بحث پرورش اين ماهي در ايران، موضوعي است كه سازمان شيلات دارد با جديت آن را دنبال ميكند تا ديگر لازم نباشد از چين يا هر كشور ديگري اين ماهي را وارد كنيم. در حال حاضر كه اين ماهي از چين و ويتنام وارد ميشود، بايد بگويم كه ورود آبزيان خوراكي و ازجمله گوشت ماهي با توجه به استانداردهاي بسيار سختگيرانه و خاص آن صورت ميگيرد.
ورود ماهي به كشور در 3 مرحله پيگيري ميشود؛ مرحله اول، گرفتن گواهي بهداشتي كشور مبدا است؛ يعني سازمان دامپزشكي چين كه گواهي بهداشتي اوليه را براساس استانداردهاي فني و بهداشتي بايد صادر كند. در اين مورد، بررسي سلامت محصول براساس استانداردهاي اروپاست كه بسيار سختگيرانه است. در مرحله بعد، نمايندگان محترم ولي فقيه در سازمان جهادكشاورزي، از مزرعه و محلهاي فرآوري آن، بازديدهاي دقيقي انجام ميدهند و حتي نوع تغذيه اين ماهيها هم بررسي ميشود و آنها نظرشان را از نظر شرعي اعلام ميكنند. در آخرين مرحله هم سازمان دامپزشكي ايران، علاوه بر كنترل گواهيهاي بهداشتي كشور مبدا، نمونهبرداري مجددي كرده و محصول را در بدو ورود آزمايش ميكند و درصورتي كه سلامت محصول تأييد شود گوشت ماهي، اجازه ورود پيدا ميكند. درخصوص مرحله اول و آخر كه مسئله بهداشتي در ميان است، معيارهاي ما همان معيارهاي اتحاديه اروپاست كه سختترين مقررات بهداشتي است؛ بنابراين كوچكترين نقطه ابهامي در اين زمينه وجود ندارد.
اين ماهي نسبت به ماهيهاي ديگر چه مزيتهاي تغذيهاي دارد؟
كم چرب بودن، رشد سريع و گياهخوار بودن اين ماهي از فاكتورهايي است كه سبب جلوگيري از تجمع احتمالي فلزات سنگين از قبيل جيوه در آن ميشود كه از مزاياي اين ماهي محسوب ميشود.
قابليت مناسب فيله شدن اين ماهي هم مزيت ديگر آن است. علاوه بر آن، تيلاپيا نه تيغ دارد نه بو و نه طعم خاص؛ بنابراين خاصيت طعم پذيري بسيار خوبي هم دارد؛ مثلا ميتوان مزه زعفراني به آن داد، آن را ترش يا شور كرد و با توجه به اين خاصيت است كه از جهت طعمپذيري با مرغ و ساير گوشتها به راحتي رقابت ميكند.
بهعنوان آخرين سؤال، فكر نميكنيد دلايلي وجود داشته كه همزمان با انتشار گزارشهايي درباره مزيتهاي پرورش تيلاپيا در ايران، در شبكههاي اجتماعي نسخه تحريف شده گزارش فاكس نيوز منتشر شد؟
ببينيد! من اصل گزارش فاكس نيوز را مطالعه كردهام. در آن گزارش اصلا اين موضوعات به اين شكل مطرح نيست، البته درباره اينكه آيا در ايران هم اغراض مختلفي براي انتشار چنين گزارشي در شبكههاي اجتماعي وجود داشته است يا نه، اطلاعي ندارم. موضوع اين است كه مطلب اصلي - نه تحريف شده- زماني در فاكس نيوز منتشر شده است كه در آن برهه، توليد كنندههاي مرغ اروپا بهدليل انتشار گزارشهايي درباره مضرات باقيماندههاي آنتي بيوتيك در مرغها، بهشدت تحت فشار بودند. در آن زمان ماهي تيلاپيا از آسياي جنوب شرقي با حجم بالا وارد اروپا ميشد و مرغدارها بهشدت ضرر ميكردند. در اين شرايط چنين خبرهايي منتشر شد تا مردم دوباره به سمت مرغ برگردند. البته در كشور ما هم ميتواند انتشار و تحريف خبر اصلي، بهصورت مغرضانه انجام شده باشد. درحال حاضر بزرگترين واردكننده ماهي تيلاپيا در جهان، كشور آمريكاست و اتفاقا بيشتر وارداتش را از چين انجام ميدهد و حتي اتحاديه اروپا هم با آن معيارهاي سختگيرانه، از واردكنندگان اين ماهي است. واقعيت اين است كه همه كشورها براي تأمين امنيت غذايي و جلوگيري از فشار ناشي از تقاضاي بالاي موادغذايي، نيازمند توليد پروتئين بهخصوص از نوع حيواني با قيمت تمامشده مناسب هستند و ماهي تيلاپيا يكي از راهحلهاي اين مسئله است. سرعت افزايش توليد جهاني اين ماهي، يكي از اميدهاي آينده بشر براي افزايش دسترسي به پروتئين حيواني سالم و با كيفيت است؛ بهنحويكه پيشبيني ميشود توليد جهاني آن تا سال 2030، يعني حدود 16سال آينده از 4ميليون تن فعلي به حدود 15ميليون تن برسد.
حامد فرحبخش
پس از انتشار اين گزارش، خوانندگان بسياري تماس گرفتند تا درباره پرورش اين ماهي، شرايط و مجوزهاي مربوط به آن بيشتر بدانند. همزمان با انتشار اين گزارش، در برخي شبكههاي اجتماعي و سايتها، گزارشهايي درباره آلوده بودن ماهي تيلاپيا به نقل از «فاكس نيوز» منتشر شد كه حسابي جنجالي شد و خوانندگان ميخواستند درباره درستي يا نادرستي آن بدانند. در آن گزارش كه ادعا ميشد ترجمه گزارشي درباره آلودگي ماهي تيلاپياي صادراتي چين به آمريكاست، اشاره شده بود كه ماهي تيلاپيا با آب فاضلاب پرورش داده ميشود يا آنكه ارزش تغذيهاي ندارد و در انتها هم آمده بود كه اين ماهي براي ورود به ايران مجوزهاي سازمان محيطزيست را ندارد. براي يافتن پاسخ اين دو شبهه به سراغ دكتر حسين عبدالحي، معاون توسعه آبزيپروري سازمان شيلات ايران كه در زمينه پرورش آبزيان از مطلعترين متخصصان ايراني است و دكتر عيسي گلشاهي مديركل دفتر بهبود كيفيت فرآوري و توسعه بازار آبزيان سازمان شيلات رفتيم تا جواب اين سؤالات را بگيريم.
معاون توسعه آبزيپروري سازمان شيلات ايران از امكان پرورش تيلاپيا ميگويد
هماهنگ با محيطزيست عمل ميكنيم
آقاي دكتر عبدالحي، بهتر است با اين سؤال شروع كنيم؛ يكي از مواردي كه درباره ماهي تيلاپيا گفته ميشود اثرات منفي زيستمحيطي آن است. اين گفته را تا چه حد صحيح ميدانيد؟
الان 130كشور جهان دارند تيلاپيا توليد ميكنند. جالب است بدانيد كه در سال 2002، 970هزار تن تيلاپيا در جهان توليد شده است ولي آمار فائو نشان ميدهد كه در سال 2012، با رشدي غيرقابلباور، توليد تيلاپيا به بالاي 4ميليون تن رسيده است كه در اين ميان چين، اندونزي، فيلپين، تايلند، اكوادور و مصر از پيشتازان هستند؛ حتي امارات و عربستان هم دارند تيلاپيا توليد ميكنند.
اين ماهي گونهاي است كه شرايط تراكم پذيري بالايي دارد و در آبهاي با كيفيت پايين هم توليد ميشود و ميتوان آن را در تمامي فصول سال توليد كرد، حتي در سيستمهاي بسته مثل سيستم گلخانهاي هم ميتوان آن را توليد كرد. خب، آيا اين همه كشور به اثرات زيستمحيطي بيتوجه بودهاند؟ يقينا جواب منفي است. آنها راهكارهايي در پيش گرفتهاند كه تأثير منفياي به بار نياورده است.
مثلا چه راهحلهايي؟
جلوگيري از تكثير اين ماهي در طبيعت و تك جنسيتي كردن آن يكي از مهمترين راهكارهاست. در مورد ماهي تيلاپيا، تكثير، خيلي سريع اتفاق ميافتد و اين مسئله علاوه بر اثرات زيستمحيطياي كه به آن اشاره ميشود، باعث ميشود كه از جهت اقتصادي، به مزرعه پرورش ماهي لطمه زده شود و اصلا به همين دلايل اقتصادي بود كه روشهاي تك جنسيتي مورد توجه قرار گرفت؛ چون با تكثير سريع ماهي، تراكم در استخرها به سرعت بالا ميرود و در چنين شرايطي، ماهيها نميتوانند به خوبي تغذيه و رشد كنند. به همين دليل، از همان سالهاي ابتدايي كه موضوع پرورش تيلاپيا بهصورت گسترده مطرح شد، براي آنكه اين كار اقتصادي باشد، بحث تكجنسيتي كردن ماهيها هم مطرح شد. به اين ترتيب ماهيهاي تكجنسيتياي توليد شد كه در اين مورد، روشهاي مختلفي وجود دارد؛ ازجمله روش هورموني و سوپر ميل.
يكي از مباحثي كه در مورد دشواري صدور مجوز پرورش اين ماهي در ايران مطرح است، همين قضيه عدماطمينان محيطزيست به تك جنسيتي شدن ماهيهاست؟
اين كار، موضوع چندان شگفتانگيز و پيچيدهاي هم نيست. الان در دنيا همين كار را در مورد قزلآلا هم انجام ميدهند. پرورش تك جنس ماده وتريپلوئيد از لحاظ اقتصادي به صرفهتر است و درباره تيلاپيا هم پرورش تكجنسيتي نر پيگيري ميشود؛ بنابراين در مرحله اول، بحث تكجنسيتي كردن يك بحث اقتصادي بوده است و تنها به بحثهاي محيطزيستي محدود نميشده. البته طبيعي است كه ما در اين مورد كه ورود يك گونه جديد است، با محيطزيست همكاري خيلي نزديكي داريم و آنها هم به دقت موضوع را بررسي ميكنند. ما حتي براي دادن بچه ماهي به بخش خصوصي هم با محيطزيست هماهنگي ميكنيم. با اين حال، اگر چه در بحث تكجنسيتي كردن با قدرت و دقت وارد عمل شدهايم و كار به نتيجه قابلقبولي رسيده است اما اعتقاد داريم كه در مناطقي كه به آبهاي داخلي و آبهاي طبيعي راه ندارند، پرورش تيلاپيا مشكلي ندارد.
الان تقريبا 6سال از ورود ماهي تيلاپيا به ايران و پرورش تحقيقاتي آن ميگذرد. در اين سالها پرورش تيلاپيا به سرعت در دنيا رشد پيدا كرده. فكر ميكنيد ميتوانيد با محيطزيست به نتيجه برسيد و اين ماهي بالاخره در مناطقي غيراز بافق هم پرورش داده شود؟
با قطعيت در اينباره نميشود حرف زد. اما احتمال ميدهيم تا پايان سال بخشي از موضوع حل شود.
آقاي دكتر! اما اگر شما و سازمان محيطزيست در اين زمينه هرچه سريعتر كاري انجام ندهيد اين احتمال وجود دارد كه برخي افراد سودجو، ماهي مولد را بهصورت غيرقانوني وارد كنند و پرورش بدهند.
ما اعتقاد داريم كه پرورش اين ماهي بايد بهصورت قانوني پيگيري شود چون اگر ما اين كار را نكنيم ممكن است بهصورت زيرزميني آن را پرورش بدهند، الان ماهيهاي آكواريومي زيادي از كشورهاي آسياي جنوب شرقي وارد ميشود و ممكن است بهصورت غيرقانوني همراه اين ماهيها، ماهي مولد تيلاپيا هم وارد شود و اگر نياييم بهصورت قانوني مجوز بدهيم كه با گونههاي تكجنسيتي، پرورش صورت گيرد، با توجه به سود اقتصادي اين كار، ممكن است ماهي از راههاي غيرقانوني تكثير و پرورش داده شود. آنوقت است كه آن چيزي كه از آن ميترسيم اتفاق ميافتد. البته در حال حاضر يك گونه تيلاپيا بهصورت ناخواسته وارد آبهاي خوزستان شده و در استخرهاي ماهيان گرم آبي گزارش شده است.
وظيفه شما بهعنوان بخش دولتي در اين زمينه چيست؟
ما بايد دستورالعملها و قوانين را تدوين كرده و به درستي و با دقت اجرا كنيم. دست بخش خصوصي را هم باز بگذاريم ولي در عين حال همانطور كه گفتيم بايد پرورش آن را به دقت كنترل كنيم. كشورهاي زيادي اين كار را كردهاند. الان 130كشور دارند تيلاپيا توليد ميكنند. جالب است كه در همين همسايگي خودمان كويت، عربستان و امارات هم دارند اين ماهي را توليد ميكنند. من شخصا خودم از مزارع پرورش تيلاپيا در كويت بازديد كردهام و ديدهام كه چه سرمايهگذاري عظيمي در اين زمينه انجام دادهاند.
درصورت صدور مجوز و تهيه قوانين لازم در اينباره فكر ميكنيد كدام مناطق ايران مستعد پرورش اين ماهي باشند؟
اگر دما به زير 10درجه برسد، ماهيها دچار مشكل ميشوند بنابراين نواحي معتدله يا تروپيكال براي پرورش اين ماهي مناسبتر هستند اما با اين حال ما اعتقاد داريم كه در خيلي از استانهاي غيرساحلي كه به آبهاي طبيعي راه ندارند ما ميتوانيم اين ماهي را معرفي كنيم و پرورش بدهيم مخصوصا در جاهايي كه آبهاي باكيفيت خوب ندارند و لب شور هستند و اين آبها استفاده ندارند.
در حال حاضر و با شرايط موجود، آيا اگر كسي براي پرورش تيلاپيا در بافق درخواست مجوز بدهد ميتواند اميدوار باشد كه پاسخ مثبت بگيرد؟
در بافق ما با مسئولان سازمان محيطزيست توافق كردهايم كه 3مزرعه وجود داشته باشد؛ بنابراين بعيد است كه بتوانيم در حال حاضر مجوز جديدي در اين منطقه صادر كنيم ولي متقاضيان زيادي داريم كه هم در بافق هستند، هم در يزد و هم در ساير استانهاي غيرساحلي؛ مثلا در قم مزرعهاي هست كه در حال حاضر كپور پرورش ميدهد و درخواست داده كه آن را به پرورش تيلاپيا تبديل كنيم اما ما بايد منتظر نظر سازمان محيطزيست بمانيم تا بعد از آن درباره اين موضوع تصميم بگيريم.
تيلاپيا با سرعتي شگفتانگيز دارد به سفره مردم ايران راه پيدا ميكند. پرورش اين ماهي ميتوانست براي افراد زيادي اشتغال ايجاد كند اما به جاي آن هر سال داريم ميليونها دلار ارز خارج ميكنيم.
اين حرف درستي است. فقط در سال 92، حدود 6هزار تن فيله تيلاپيا وارد شده است. البته اين تنها سؤال شما نيست، سؤال من هم بهعنوان يك مسئول شيلات اين است كه چرا ما بايد با واردات، براي ديگر كشورها اشتغال ايجاد كنيم، درحاليكه ميتوانيم براي مردم كشور خودمان امكان اشتغال فراهم كنيم؟ ما اكنون كارشناسان زيادي داريم كه ميتوانيم آنها را به سمت پرورش آبزيان و ازجمله تيلاپيا كه سود بالايي دارد سوق دهيم. اين ماهي بازار جهاني خيلي خوبي هم دارد. بعضي گونههاي ماهي، مورد علاقه مردم يك منطقه هستند و تنها مردم آن مناطق، اين ماهي را ميپسندند اما تيلاپيا يك ماهي بينالمللي است؛ يعني در تمام دنيا بازار دارد و ميشود آن را صادر كرد و يكي از مهمترين بازارها هم آمريكاست. من معتقدم به جاي آنكه ما اكنون از چين تيلاپيا وارد كنيم، ميتوانيم خودمان به صادركننده اين ماهي تبديل شويم و آن را صادر كنيم.
مديركل دفتر بهبود كيفيت فرآوري و توسعه بازار آبزيان سازمان شيلات ايران
براي تيلاپيا «حرف» درآوردهاند
آقاي دكتر گلشاهي، نخستين شبههاي كه درباره ماهي تيلاپيا مطرح شده، ارزش غذايي آن است و اينكه گفته ميشود اين ماهي برخلاف ساير ماهيها ارزش غذايي لازم را ندارد. آيا چنين مسئلهاي واقعيت دارد؟
هر كدام از موجودات پرورشي، خصوصيت ذاتياي دارند كه اين خصوصيت را در پرورش نميتوان تغيير داد؛ مثلا ماهي يك خصوصيت ذاتي دارد و مرغ خصوصيت ذاتي ديگري كه با تغذيه يا چگونگي پرورش اين جانور نميشود آن را تغيير داد اما برخي صفات اكتسابي يا محيطي هستند كه ميشود آنها را با تغذيه تغيير داد؛ مثلا در مورد مرغ، چربي گوشت اين حيوان، خصوصيتي دارد كه نميتوان آن را به تركيب چربي ماهي از نظر تركيب اسيدهاي چرب تشكيلدهنده نزديك كرد اما مثلا با تغيير در نوع تغذيه مرغ ميزان چربي موجود در گوشت آن كم يا زياد ميشود.
يكـــــي از خصوصيات ذاتي آبزيان، غني بودن آنها از اسيدهاي چرب خانواده امـــگا 3، در ميزان چربي بدنشان است و خصوصيـــت ديگر آنها، نسبت مناسب بالانس اسيدهاي چرب امگا3 به امگا 6 است. هردوي اين اسيدهاي چرب براي بدن ضروري هستند. اسيدهاي چرب خانواده امگا3 علاوه بر ساير ارزشهاي تغذيهاي، داراي ارزش سلامتي هستند و از انواع بيماريهاي قلبي و عروقي و ناراحتيهاي رواني پيشگيري ميكنند. ماهي تيلاپيا هم تمامي اين مزايا و فوايد را دارد.
البته اگر در داخل خانواده ماهيها بخواهيم بحث كنيم، خب واقعيت اين است كه ماهي تيلاپيا از لحاظ امگا3ممكن است در رده پايينتري نسبت بهگونههاي خاصي نظير سالمون يا مكرل قرار بگيرد اما از نظر خصوصيات و ارزش غذايي، تمامي آنچه را كه از يك آبزي انتظار داريم به ما ميدهد.
با اين حال مزيت آن نسبت به ماهيهايي مثل سالمون، مكرل، كپور و... اين است كه چربي كمتر و پروتئين بيشتري دارد؛ يعني كساني كه تحمل غذاي چرب را دارند يا به دلايل خاص مثل بيماريهاي قلبي و عروقي بايد اسيدهاي چرب غيراشباع بيشتري مصرف كنند، ميتوانند از ماهي سالمون استفاده كنند اما كساني كه بيشتر بهدنبال بهدست آوردن انرژي حاصل از مصرف پروتئين هستند؛ نظير ورزشكاران يا افرادي كه دوست ندارند چاق بشوند، بهتر است از تيلاپيا استفاده كنند.
توجه به يك مسئله واقعيت را بيشتر روشن ميكند: از 100گرم انرژياي كه از ماهي كپور حاصل ميشود، 69درصد آن مربوط به پروتئيني است كه از مصرف ماهي بهدست ميآيد و 31درصد ديگر از سوختوساز چربي موجود در آن است اما در تيلاپيا، اين نسبت 81درصد از پروتئين و 19درصد از چربي است. اين يعني اينكه نسبت پروتئين در تيلاپيا در مقايسه با ماهيهاي چربتر نظير كپور بيشتر است كه با توجه به قابليت بالاي هضم و جذب پروتئين، اين مزيت بسيار مهمي است.
يكي ديگر از موضوعات مطرح شده در شبكههاي اجتماعي، اين است كه اين ماهي بدون اطلاع و هماهنگي با محيطزيست وارد كشور شده است، آيا اين موضوع حقيقت دارد؟
بهنظر ميرسد از مقررات سوءبرداشت شده است. طبق قوانين، براي ورود گوشت ماهي، فقط سازمان شيلات و سازمان دامپزشكي كشور بايد نظر و مجوز بدهند. سازمان حفاظت از محيطزيست، دستگاه ناظر بر واردات گوشت ماهي يا كلا اقلام خوراكي نيست، البته براي واردات بچه ماهي تك جنس نر يا واردات مولدين اين ماهي، سازمان محيطزيست بايد نظر بدهد كه احتمالا اين دو موضوع با هم اشتباه شده است.
موضوع ديگري كه شايع شده است اين است كه اين ماهي با فضولات حيواني تغذيه ميشود.
در پرورش آبزيان، كود شيميايي يا كود حيواني اصلا بهعنوان غذا استفاده نميشود بلكه در پرورش آبزيان، ما آب را بارور ميكنيم تا 2 گروه موجودات زنده يعني «فيتوپلانكتون»ها - گياهان تكسلولي و ريز يا ذرهبيني- و «زئوپلانكتون»ها - موجودات ريز جانوري كه بعضا با چشم غيرمسلح ديده نميشوند- افزايش پيدا كنند. ماهيها از اين موجودات ريز تغذيه ميكنند، علاوه بر آن، نكتهاي كه در اكثريت قريب به اتفاق ماهيان پرورشي ديده ميشود اين است كه براي پرورش آنها از غذاهاي كنستانتره استفاده ميشود، ماهي تيلاپيا هم با غذاهاي كنستانتره تغذيه ميشود و اصلا موضوع استفاده از فضولات حيواني و فاضلاب براي پرورش آنها مطرح نيست.
در حال حاضر اين ماهي از چين و برخي كشورهاي آسياي جنوب شرقي وارد ميشود. از آنجا كه مردم ايران خاطره بسيار بدي از اجناس چيني دارند، در اين مورد هم مسئله چيني بودن اين ماهي و آلوده بودن آن مطرح شده است، نظرتان در اينباره چيست؟
بحث پرورش اين ماهي در ايران، موضوعي است كه سازمان شيلات دارد با جديت آن را دنبال ميكند تا ديگر لازم نباشد از چين يا هر كشور ديگري اين ماهي را وارد كنيم. در حال حاضر كه اين ماهي از چين و ويتنام وارد ميشود، بايد بگويم كه ورود آبزيان خوراكي و ازجمله گوشت ماهي با توجه به استانداردهاي بسيار سختگيرانه و خاص آن صورت ميگيرد.
ورود ماهي به كشور در 3 مرحله پيگيري ميشود؛ مرحله اول، گرفتن گواهي بهداشتي كشور مبدا است؛ يعني سازمان دامپزشكي چين كه گواهي بهداشتي اوليه را براساس استانداردهاي فني و بهداشتي بايد صادر كند. در اين مورد، بررسي سلامت محصول براساس استانداردهاي اروپاست كه بسيار سختگيرانه است. در مرحله بعد، نمايندگان محترم ولي فقيه در سازمان جهادكشاورزي، از مزرعه و محلهاي فرآوري آن، بازديدهاي دقيقي انجام ميدهند و حتي نوع تغذيه اين ماهيها هم بررسي ميشود و آنها نظرشان را از نظر شرعي اعلام ميكنند. در آخرين مرحله هم سازمان دامپزشكي ايران، علاوه بر كنترل گواهيهاي بهداشتي كشور مبدا، نمونهبرداري مجددي كرده و محصول را در بدو ورود آزمايش ميكند و درصورتي كه سلامت محصول تأييد شود گوشت ماهي، اجازه ورود پيدا ميكند. درخصوص مرحله اول و آخر كه مسئله بهداشتي در ميان است، معيارهاي ما همان معيارهاي اتحاديه اروپاست كه سختترين مقررات بهداشتي است؛ بنابراين كوچكترين نقطه ابهامي در اين زمينه وجود ندارد.
اين ماهي نسبت به ماهيهاي ديگر چه مزيتهاي تغذيهاي دارد؟
كم چرب بودن، رشد سريع و گياهخوار بودن اين ماهي از فاكتورهايي است كه سبب جلوگيري از تجمع احتمالي فلزات سنگين از قبيل جيوه در آن ميشود كه از مزاياي اين ماهي محسوب ميشود.
قابليت مناسب فيله شدن اين ماهي هم مزيت ديگر آن است. علاوه بر آن، تيلاپيا نه تيغ دارد نه بو و نه طعم خاص؛ بنابراين خاصيت طعم پذيري بسيار خوبي هم دارد؛ مثلا ميتوان مزه زعفراني به آن داد، آن را ترش يا شور كرد و با توجه به اين خاصيت است كه از جهت طعمپذيري با مرغ و ساير گوشتها به راحتي رقابت ميكند.
بهعنوان آخرين سؤال، فكر نميكنيد دلايلي وجود داشته كه همزمان با انتشار گزارشهايي درباره مزيتهاي پرورش تيلاپيا در ايران، در شبكههاي اجتماعي نسخه تحريف شده گزارش فاكس نيوز منتشر شد؟
ببينيد! من اصل گزارش فاكس نيوز را مطالعه كردهام. در آن گزارش اصلا اين موضوعات به اين شكل مطرح نيست، البته درباره اينكه آيا در ايران هم اغراض مختلفي براي انتشار چنين گزارشي در شبكههاي اجتماعي وجود داشته است يا نه، اطلاعي ندارم. موضوع اين است كه مطلب اصلي - نه تحريف شده- زماني در فاكس نيوز منتشر شده است كه در آن برهه، توليد كنندههاي مرغ اروپا بهدليل انتشار گزارشهايي درباره مضرات باقيماندههاي آنتي بيوتيك در مرغها، بهشدت تحت فشار بودند. در آن زمان ماهي تيلاپيا از آسياي جنوب شرقي با حجم بالا وارد اروپا ميشد و مرغدارها بهشدت ضرر ميكردند. در اين شرايط چنين خبرهايي منتشر شد تا مردم دوباره به سمت مرغ برگردند. البته در كشور ما هم ميتواند انتشار و تحريف خبر اصلي، بهصورت مغرضانه انجام شده باشد. درحال حاضر بزرگترين واردكننده ماهي تيلاپيا در جهان، كشور آمريكاست و اتفاقا بيشتر وارداتش را از چين انجام ميدهد و حتي اتحاديه اروپا هم با آن معيارهاي سختگيرانه، از واردكنندگان اين ماهي است. واقعيت اين است كه همه كشورها براي تأمين امنيت غذايي و جلوگيري از فشار ناشي از تقاضاي بالاي موادغذايي، نيازمند توليد پروتئين بهخصوص از نوع حيواني با قيمت تمامشده مناسب هستند و ماهي تيلاپيا يكي از راهحلهاي اين مسئله است. سرعت افزايش توليد جهاني اين ماهي، يكي از اميدهاي آينده بشر براي افزايش دسترسي به پروتئين حيواني سالم و با كيفيت است؛ بهنحويكه پيشبيني ميشود توليد جهاني آن تا سال 2030، يعني حدود 16سال آينده از 4ميليون تن فعلي به حدود 15ميليون تن برسد.
حامد فرحبخش
نظر شما