اقتصاد غذا – یحیی امیری- اگر اوج گیری فروش غذا های صنعتی را اواسط قرن بیستم در نظربگیریم، دگرگونی در شیوه معرفی و تبلیغات محصولات صنعت غذا به آغاز قرن بیست و یکم مربوط می شود، گرته برداری آن در نمایشگاه بین المللی آگروفود تهران، نقاشی روی چهره کودکان، عروسک گردانی و آدم های کارتونی شیر و شتر و زرافه و .. متحرک. اما در شیوه سنتی چه می کردند؟
به طور کلی غذاهای سنتی در رستوران ها و قهوه خانه ها عرضه می شد و در ناهار بازار ها همیشه یک نفر بود که جلوی در محل روبه پیاده رو ایستاده و به عابرین بفرما می زد. اما این بفرما زدن با توجه به لباس و کلاهی که به سرداشت فرق می کرد و با اضافه کردن القاب، تفاوت هایی داشت، جعفر شهری پژوهشگر تهران قدیم دراین باره چنین نوشته است:
اگر رهگذر دارای ریش و عبا و قبا و عمامه ای شیر شکری بود:
بفرمایین حاج آقا..
و اگر قبا لباده و سر داری و کلاه مقوایی داشت می گفت:
آقا بفرمایین، بفرمایین قربان..
هرگاه رهگذر دارای ریش، اور گیوه ای و عرقچین و سرتراشیده بود:
بفرمایین کربلایی، کبلایی بفرمایین..
چنانچه با ریش تراشیده و کلاه نمدی تخم مرغی و کمربند با شال خلیل خانی (شالی از پشم و ابریشم، ظریف و زیبا، در رنگ های نارنجی و آلبالویی و آبی) نازک بود :
مشدی بفرمایین...
حالا اگر رهگذر کلاه نمدی کوتاه، چرک و چقر به سرداشت:
کدخدا بفرمایین ، قدم به چشم کدخدا...
این شیوه تعارف در بسیاری از کشورها از جمله ترکیه هم رواج دارد، شما اگر اول شب از کنار یکی از ده ها رستوران های نزدیک میدان تکسیم استانبول رد بشوید یک آقای کراواتی یا پاپیونی شیک پوش بعد از اینکه نگاه به چهره تان انداخت و دقیق شد به زبان کشوری که آمده اید به شما تعارف می کند که بفرمایید غذا میل کنید.
زبان هایی که یکی از این بفرمابزن های استانبول بلد بود و خودش برای من تعریف کرد: فارسی، ترکی آذربایجانی، روسی، انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، آلمانی و یک نفر هم فارسی افغانی و تاجیکی تعارف می کرد، طوری که شما احساس خودمونی بکنید وارد رستوران شوید.
نظر شما