صنایع غذایی> کشور سالانه به دومیلیونتن شکر نیاز داشته باشد و از این میزان، یک میلیون تن آن در داخل تولید شود، میتوان یک میلیون تن دیگر را براساس ظرفیت کارخانههای تولید شکر، شکر خام وارد کنیم.
هیچ شکی در این نیست که باید از تولید داخل، حمایت شود و توجه به این امر واجب است. اما صنعت تولید شکر در کشور با دو مشکل روبهروست.
اول اینکه بهدلیل قیمتگذاری چغندرقند توسط دولت، تولیدکننده در مهلکهیی قرار میگیرد که به هر قیمتی شده چغندرقند را بخرد تا بتواند کار تولید خود را انجام دهد. اما این موجب میشود که قیمت تمامشده شکر داخلی، گرانتر از شکر وارداتی و بالاتر از نرخ جهانی باشد. از طرف دیگر تولیدکنندگان داخلی شکر، این ظرفیت را ندارند که تمام نیاز داخل به شکر را تامین کنند و برای رفع کامل نیاز داخل به شکر، ما ناچار هستیم که از سایر کشورها واردات داشته باشیم. به نظر میرسد که اگر در این شرایط، دولت زمینهیی را فراهم کند که تولیدکننده داخلی بهاندازهیی که شکر تولید کرده است، معادل آن واردات داشته باشد و شکر خام وارد کند، میتواند در کاهش هزینهها و تعدیل قیمت شکر در داخل موثر باشد.
بهطور مثال اگر قیمت شکر داخلی کیلویی دوهزارتومان تمام شود و خود تولیدکننده این امکان را داشته باشد که شکر 1200تومانی را وارد کند، برای او بهصرفه خواهد بود. اگر فرض کنیم کشور سالانه به دومیلیونتن شکر نیاز داشته باشد و از این میزان، یکتن آن در داخل تولید شود، میتوان یکتن دیگر را براساس ظرفیت کارخانههای تولید شکر، شکر خام وارد کنیم. به این ترتیب این دو نوع شکر که با دو قیمت بهدست آمده، یک میانگین قیمت خواهند داشت که میتوان آن را بهعنوان نرخ تعادلی درنظر گرفت که درنهایت مصرفکننده میتواند شکر را با قیمت مناسبتری در اختیار داشته باشد و همچنین با این روش، تولیدکنندههای شکر نیز متضرر نخواهند شد. به نظر میرسد اگر دولت با قیمتگذاری کالاهای مختلف، سعی در حمایت از این صنایع دارد، باید سازوکاری را فراهم کند تا صنایع وابسته نیز بهنوعی حمایت شوند و در مورد محصولی مانند شکر، تولیدکنندهها بتوانند در سطح جهانی رقابت و وضعیت بهتری پیدا کنند. با همه این توضیحات، ما بهعنوان تولیدکننده ترجیح میدهیم که نیاز شکر خود را از داخل تامین کنیم و تا جاییکه این تولیدکنندهها بتوانند نیاز ما را برطرف کنند، سراغ شکر وارداتی نخواهیم رفت اما زمانیکه محصول آنها تمام شود، ناچار به واردات شکر هستیم. البته از آنجاییکه شکر وارداتی، خام است و باید طی مراحلی آمادهسازی شود درصورت واردات شکر نیز تولیدکندههای داخلی برای تبدیل آن کمک خواهند کرد. درحالیکه این تولیدکنندهها تنها سهماه از سال کار میکنند و مابقی زمانها بیکار هستند، به این شکل میتوان برای آنها اشتغال ایجاد کرد تا هم هزینههایشان کاهش پیدا کند و درنتیجه قیمت تمامشده محصول، پایین بیاید و هم درآمد بیشتری کسب کنند. به این شکل میتوان هم از تولیدکننده داخلی و هم از صنعت و مصرفکنندهها حمایت کرد اما برای این کار لازم است سیاستگذاران در هر دو بخش نظراتشان را اعلام کنند. هرچند که براساس سیاست مجلس شورای اسلامی، مسوولیت تولید و واردات شکر بهعهده وزارت جهادکشاورزی گذاشته شده است و آنها باید در این خصوص تصمیمگیری کنند.
هیچ شکی در این نیست که باید از تولید داخل، حمایت شود و توجه به این امر واجب است. اما صنعت تولید شکر در کشور با دو مشکل روبهروست.
اول اینکه بهدلیل قیمتگذاری چغندرقند توسط دولت، تولیدکننده در مهلکهیی قرار میگیرد که به هر قیمتی شده چغندرقند را بخرد تا بتواند کار تولید خود را انجام دهد. اما این موجب میشود که قیمت تمامشده شکر داخلی، گرانتر از شکر وارداتی و بالاتر از نرخ جهانی باشد. از طرف دیگر تولیدکنندگان داخلی شکر، این ظرفیت را ندارند که تمام نیاز داخل به شکر را تامین کنند و برای رفع کامل نیاز داخل به شکر، ما ناچار هستیم که از سایر کشورها واردات داشته باشیم. به نظر میرسد که اگر در این شرایط، دولت زمینهیی را فراهم کند که تولیدکننده داخلی بهاندازهیی که شکر تولید کرده است، معادل آن واردات داشته باشد و شکر خام وارد کند، میتواند در کاهش هزینهها و تعدیل قیمت شکر در داخل موثر باشد.
بهطور مثال اگر قیمت شکر داخلی کیلویی دوهزارتومان تمام شود و خود تولیدکننده این امکان را داشته باشد که شکر 1200تومانی را وارد کند، برای او بهصرفه خواهد بود. اگر فرض کنیم کشور سالانه به دومیلیونتن شکر نیاز داشته باشد و از این میزان، یکتن آن در داخل تولید شود، میتوان یکتن دیگر را براساس ظرفیت کارخانههای تولید شکر، شکر خام وارد کنیم. به این ترتیب این دو نوع شکر که با دو قیمت بهدست آمده، یک میانگین قیمت خواهند داشت که میتوان آن را بهعنوان نرخ تعادلی درنظر گرفت که درنهایت مصرفکننده میتواند شکر را با قیمت مناسبتری در اختیار داشته باشد و همچنین با این روش، تولیدکنندههای شکر نیز متضرر نخواهند شد. به نظر میرسد اگر دولت با قیمتگذاری کالاهای مختلف، سعی در حمایت از این صنایع دارد، باید سازوکاری را فراهم کند تا صنایع وابسته نیز بهنوعی حمایت شوند و در مورد محصولی مانند شکر، تولیدکنندهها بتوانند در سطح جهانی رقابت و وضعیت بهتری پیدا کنند. با همه این توضیحات، ما بهعنوان تولیدکننده ترجیح میدهیم که نیاز شکر خود را از داخل تامین کنیم و تا جاییکه این تولیدکنندهها بتوانند نیاز ما را برطرف کنند، سراغ شکر وارداتی نخواهیم رفت اما زمانیکه محصول آنها تمام شود، ناچار به واردات شکر هستیم. البته از آنجاییکه شکر وارداتی، خام است و باید طی مراحلی آمادهسازی شود درصورت واردات شکر نیز تولیدکندههای داخلی برای تبدیل آن کمک خواهند کرد. درحالیکه این تولیدکنندهها تنها سهماه از سال کار میکنند و مابقی زمانها بیکار هستند، به این شکل میتوان برای آنها اشتغال ایجاد کرد تا هم هزینههایشان کاهش پیدا کند و درنتیجه قیمت تمامشده محصول، پایین بیاید و هم درآمد بیشتری کسب کنند. به این شکل میتوان هم از تولیدکننده داخلی و هم از صنعت و مصرفکنندهها حمایت کرد اما برای این کار لازم است سیاستگذاران در هر دو بخش نظراتشان را اعلام کنند. هرچند که براساس سیاست مجلس شورای اسلامی، مسوولیت تولید و واردات شکر بهعهده وزارت جهادکشاورزی گذاشته شده است و آنها باید در این خصوص تصمیمگیری کنند.
نظر شما