به گزارش پایگاه خبری اقتصادغذا «فود پرس»، چندی پیش و پس از آنکه داود رنگی رییس هیات مدیره اتحادیه واردکنندگان نهاده های دامی در نامه ای عجیب به غلامرضا تاجگردون رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس تاخت و مدعی شد که انحصار واردات نهاده ها در راستای منافع ملی شکسته شده و این امر مطالبه مستمر نمایندگان محترم مجلس و دلسوزان نظام جهت مبارزه با فساد و انحصار بوده است، در مطلبی به نقد این نامه پرحاشیه پرداختیم (لینک) و از ایشان و گردانندگان نام آشنای اتحادیه واردکنندگان نهاده های دامی خواستار شفاف سازی در خصوص واقعیت های بازار نهاده های دامی شدیم و پرسیدیم که کدام شرکت به تنهایی سهم ۶۰ درصدی واردات کالاهای اساسی را داشته است؟ این سهم ۶۰ درصدی مورد اشاره مربوط به چه سالی است؟ آیا این سهم مورد ادعا مربوط به زمان ارز ۴۲۰۰ تومانی تا کنون است؟ با استناد به کدام آمار اقتصادی و بازرگانی سهم این شرکت به ۲۰ درصد مورد اشاره کاهش یافته است؟ بر اساس کدام متر و معیار تخصصی و مستند آماری، متوسط خروج ارز توسط بنگاه های کوچک، کمتر از بنگاه های بزرگ است؟ منصفانه نبود آقای رنگی و سایر تهیه کنندگان نامه اشاره ای نیز به شرکت های خلق الساعه که از زمان ارز ترجیحی تشکلی شده اند و سهم بازار خود را به ۵ درصد نیز رسانده اند می کردند؟ که متاسفانه به رغم توان بالای اعضای هیات مدیره اتحادیه نهاده های دامی در مکاتبات و به واسطه سالها حضور در دولت و ... بی جواب ماند.
اما اکنون به نظر می رسد باید سوالات دیگری نیز علاوه بر موارد فوق در خصوص عملکرد اتحادیه واردکنندگان نهاده های دامی و واقعیت های بازار پر سرو صدای نهاده های دامی پرسیده شود.
نخست آنکه بهتر است گردانندگان اتحادیه واردکنندگان نهاده های دامی توضیح دهند که حذف انحصار مورد ادعا به چه قیمتی و با چه مکانیزمی انجام شده است؟ آیا ورود تازه واردهای کوچک به بازار مهم و استراتژیک کالاهای اساسی در شرایط خاص کشور به بهانه تضعیف و کوچک شدن شرکتهای معتبر سابقه دار که اهلیت خود را بارها اثبات کرده اند اقدامی اصولی است؟ پس اگر اینگونه است و انحصاری که شما از آن دم می زنید شکسته است پس چرا زمانی که ارز ۴۲۰۰ تومانی حذف شده بود و قیمت ارز ترجیحی و بازار به هم نزدیک شده شده همین افراد جدیدالورود، ماه ها سری هم به وزارت جهاد کشاورزی نمی زدند؟ پس چرا اتحادیه واردکنندگان نهاده های دامی در سال گذشته که بحران کنجاله دامن صنعت طیور را گرفته بود از همین تازه واردها که سنگشان را به سینه می زند نخواست که وارد بازار شوند و برای حمایت از کشور کمی هم سود کمتری برده و یا حتی اندکی ضرر را در بازار پر سود نهاده های دامی تجربه کنند؟!
دوم آنکه هیات رییسه اتحادیه واردکنندگان نهاده های دام و طیور، اگر به این امر باور دارند که کاهش سهم واردکنندگان بزرگ و سرشناس به نفع منافع ملی کشور است و مدعی هستند که بنابر آمار متوسط خروج ارز توسط شرکت های کوچک طی چند سال اخیر از متوسط خروج ارز توسط بنگاه های بزرگ کمتر بوده است، پس چرا اتحادیه مطبوعتان به جای جیره بندی سهمیه دستوری و ایجاد رانت و فساد از طریق سهمیه فروشی، ثبت سفارش فروشی و .... با برگزاری مناقصه برای تعیین قیمت ارزی کالاهای اساسی مخالفت کرده است ؟! آیا بهتر نیست مشکل بیش بود قیمت های ارزی به جای حساب های خارجی چند نفر، بین کل مردم کشور توزیع شود و دولت چوب و پیاز تخصیص ارز ارزان قیمت و گرانی کالا را با هم نخورد و مردم هم نفسی تازه کنند؟!
نظر شما