علی موحد، دبیرکل سابق کانون انجمنهای صنفی صنایع غذایی و دبیر کارگروه صنایع غذایی اتاق ایران از فعالان خوشفکر تشکلی صنایع غذایی بهشمار میرود.
تئوریسینی زبده که در همین یکسالی که از ترکیب جدید اتاق بازرگانی میگذرد با ارسال چندین نامه، طرح و پیشنهادات بسیاری را به پارلمان بخش خصوصی گسیل داشته است.
برای اطلاع از آخرین وضعیت اقتصاد در شرایط پسابرجام پای صحبتها، تحلیل و باید و نبایدهایی نشستیم که معمولاً موحد با شیوایی خاص آن را بیان میکند. ماحصل گفتوگو را با هم میخوانیم:
سال 94 سال پر هیاهویی بود، از مذاکرات گرفته تا انتخابات که حماسهای را برای کشور رقم زد. در غالب نخستین پرسش بهعنوان یک تئوریسین بخش صنعت غذا بفرمایید چه اولویتهایی را بخشهای مختلف صنایع غذایی پس باید باید نصبالعین قرار دهند تا از پسابرجام بهترین استفاده را ببرند؟
اتفاقی که رخ داد اگر بخواهیم در یک جمله آن را بیان کنیم میتوان گفت که کشور ایران بهویژه اقتصاد ایران از سقوط در یک سراشیبی تند نجات پیدا کرد، چرا که از سیر قهقرایی که ایجاد شده بود فاصله گرفتیم .جنابعالی بهتر از من میدانید که چه در عرصه تقویت زیرساختها و چه در عرصه جهانی تمام وجهه و منزلت خود را از دست داده بودیم و این اتفاق مبارک برای اقتصاد ایران نوید روزهای خوش توام با موفقیت را داشت. باید از این به بعد با برنامهریزی پیش برویم و مسایل و مشکلات قدیمی را باید رفع کرده و همچنین زمینهسازی برای آنچه که در سالهای تحریم از دست رفته را ایجاد کنیم. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که تمامی مسایل و مشکلات صنعت کشور ناشی از تحریمها نبود که حالا هم فکر کنیم با برداشته شدن تحریمها مدینه فاضله شکل خواهد گرفت، تنها بخشی از مشکلات اقتصادی کشور گره خورده به تحریم بود. به باور من عمده مشکلات اقتصاد ایران داخلی است و اگر هم برای حل این مشکلات برنامهریزی کرده و ریشهیابی نکنیم نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که پسابرجام در کشور معجزه کند. برجام اتفاق بسیار مبارکی در اقتصاد ایران بود اتفاق دیگر سقوط قیمت نفت بود، چرا که اقتصاد ایران با نفت گره خورده است و جزو لاینفک اقتصاد کشور است. شما نمیتوانید ایرانی را متصور باشید که نفت در اقتصاد آن جایگاهی نداشته باشد، اما نکته کلیدی این است که از نفت و اقتصاد آن باید بهترین بهره و استفاده را ببریم. اینکه اقتصاد نفتی ایران شکست خورد و سقوط قیمت نفت آثار اقتصادی مخرب و بدی را در پیش خواهد داشت درست است، اما تبعات و آثار خوبی هم میتواند داشته باشد.
نه اینکه نفت به کلی از اقتصاد ایران جدا شود نفت یک پدیده اقتصادی ارزشمند است مهم این است که با عقلانیت و به نحوه شایسته از آن استفاده کرد، نه اینکه قیمت نان نانوایی هم به قیمت نفت گره خورده باشد و در این راستا امیدوارم که دولت اصلاحات را در دستور کار خود قرار دهد و به حل و فصل مسایل مشکلات بپردازد. برای مثال در شرایط وفور نفت و اینکه دلارهای بیحساب و کتاب وارد کشور میشد نباید انتظار اصلاحات داشت. متأسفانه دولتهای قبلی متکی به درآمدهای عظیم و بیحساب و کتاب نفت بودند و طبیعتاً بیحساب و کتاب هم خرج شد و نتیجه آن این بود هر زمان که قیمت نفت روند صعودی داشته، وضعیت اقتصاد ایران بدتر شده بههر صورت فرصت بسیار خوبی است تا از سقوط قیمت نفت پایههای اقتصاد ایران بدون اتکا به نفت گذاشته شود نکته حایز اهمیت این است که بعد از برجام ترافیک حضور در کشور ایجاد شد روسای جمهور و هیأتهای تجاری متعددی وارد کشور شدند.
اما نکته اصلی این است این هیأتهای تجاری که وارد خاک ایران میشوند برای رصد قوانین و مقررات دست و پاگیر سرمایهگذاری در ایران که آوازه آن جهانی شده به ایران میآیند و اینکه آیا سرمایهگذاری در ایران توجیه اقتصادی دارد و آیا امنیت اقتصادی آن تأمین میشود،مهم است. باید محیط امنی را برای سرمایهگذاری ایجاد کنیم چون در زمان تحریم ذهنیت سرمایهگذاران نسبت به ایران منفی بود. سوال اینجاست که آیا ایران توانسته آن امنیت خاطر و آن فرصت سرمایهگذاری را برای سرمایهگذاران فراهم کند که مطمئناً جواب منفی است. بنابراین نباید منتظر معجزه در کشور باشیم شاید 2 تا 5 سال طول بکشد تا ذهنیتهای ممالک دنیا نسبت به ایران تغییر کند.
مسأله دیگر این است که دولتمردان ایران به یک امید واهی دامن زدند، چرا که در حال حاضر مردم توقع دارند در ایران یک اتفاقات بزرگ خوشایند رخ دهد.
به اتفاقات و مشکلات داخلی اشاره داشتید لطفاً کمی در این رابطه بیشتر توضیح دهید؟
نخستین مشکل اقتصاد ایران بانک و بهرههای بانکی آن است که برای هیچ یک از مردم دنیا باورکردنی نیست که در ایران حدود 30 درصد بهره بانکی وجود دارد وقتی در مذاکرات با سرمایهگذاران خارجی صحبت از تسهیلات و سود بانکی میشود بنده به شخصه خجل زده از این رقم بهره و رویه موجود میشوم اینکه نرخ بهره 25 تا 30 درصد است مسأله بسیار مهمی است که باعث فرار سرمایهگذاران میشود.
نظام بانکداری عالی و بسیار پیشرفتهای در کشور داریم قوانین بسیار مترقی و کارآمد در کشور وجود دارد ولی سیستم بانکداری بسیار بیماری داریم که از مقررات و شئونات اسلامی فاصله گرفته است و دیگر هم نمیتوان مدعی شد که بانکداری کشور بدون ربا است و حتی در برخی زمینهها بسیار ظالمانه تر از سیستم ربوی است. در کدام نقطه دنیا حتی در کشورهایی که ایران نسبت به آن موضع دارد بهره بانکی و تسهیلات برای فعالیتهای اقتصادی حدود 30 درصد است، در واقع می توان مدعی شد که یکی از فاکتورهای مهم افزایش قیمت و تورم در کشور بهره بانکی است.
نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که قیمت تمام شده پول با علی الحساب سود سپردهگذاران 20 تا 25 درصد حدود 12 درصد است. چرا باید سود تسهیلات فعالیتهای اقتصادی 25 تا 30 درصد باشد این نرخ تسهیلات باید پایین بیاید تا فعالیتهای اقتصاد توجیه داشته باشند. قیمت عمده منابع بانکی از طریق سپردههای دیداری فاقد هزینه برای بانکها است و مجموع این دو، قیمت تمام شده پول را به 12 درصد میرساند. چرا بانکها در برابر این موضوع مقاومت میکنند. یکی از مسایل عمده کشور سود تسهیلات بانکها و منابع هدر رفته بانکها است، از دیگر مسایل که در داخل باید اشاره کرد مالیات است دیگر امکان ندارد نفت به قیمت سابق 100 دلار و 80 دلار خود برگردد پس دولت هم باید هزینههای خود را تأمین کند از این رو چارهای جز اخذ مالیات ندارد و با سازوکار فعلی و سیستم مالیات کشور و نحوه عمل و اجرای مالیات هم امکان ندارد توفیقی حاصل شود مگر اینکه رویه تغییر پیدا کند و باور من این است که با تغییرات ، دولت میتوان بخش عمدهای از درآمدهای خود را از طریق مالیات تأمین کند.
ببینید فرارهای مالیاتی و ... در تمام کشورهای دنیا رخ داده است، اما برای آن راهکاراصولی تبیین شده است و باید قبول کرد کارآمدترین سیستم، مالیات بر مصرف است، چراکه 140 کشور دنیا از این روش استفاده می کنند و هیچ مشکلی هم ندارند.
این سیسم که مالیات بر ارزش افزوده است در کشور ما به بدترین وجه ممکن به اجرا درآمد 5 سال بهصورت آزمایشی و 2 سال اضافه تر این قانون اجرا شد، مودیان مالیاتی به 500 هزار نفر رسیده و کل درآمد به 110 هزار میلیارد تومان رسیده، درصورتیکه این قانون اگر درست اجرا میشد مودیان مالیاتی باید بالای 60 میلیون نفر باشد نه 500 هزار نفر.
این سیستم کارآمدترین در دنیا است و از مبنای محکم علمی برخورداراست.
اما در ایران به لحاظ ساختار کهنه مالیاتی تمایلی به اجرای این راهکار بهصورت کامل نیست و تا این مشکل برطرف نشود توجیهی برای حضور سرمایهگذاران خارجی نیست.
واقعیت این است که اقتصاد ایران دچار رکود شدیدی است. رکود تنها با یک راهحل برطرف میشود و آن هم فقط تولید است. تولیدی نداریم مگر اینکه سرمایهگذاری شود سرمایهگذاری شکل نمیگیرد مگر اینکه امنیت به سرمایهگذار داده شود و امنیت سرمایهگذاری فقط با تغییر ضوابط و مقررات شکل خواهد گرفت و تا مادامیکه این مشکلات برطرف نشود نباید انتظار معجزه داشت.
منبع: اقتصاد سبز
نظر شما