مارک اشنایدر - مدیرعامل نستله سوئیس
تغییرات الگوهای آبوهوایی، افزایش چشمگیر حوادث طبیعی و محدودیت دسترسی به منابع طبیعی از جمله تاثیرات مشهود تغییرات اقلیمی است که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. چالش تغییرات اقلیمی زنگ خطری برای آینده کره زمین و بشر است. ازاینرو در راستای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و ارائه راهکار برای افزایش پایدار انعطافپذیری زنجیره تامین لازم است کسبوکارها مسئولیت خود را با جدیت بیشتری در سطحی جهانی ایفا کنند.
مارک اشنایدر، مدیرعامل شرکت نستله سوئیس – بزرگترین شرکت مواد غذایی و آشامیدنی در دنیا – در مقاله حاضر به بررسی ضرورت و چگونگی مشارکت همگانی کسبوکارها، مصرفکنندگان و دولتها در مدیریت این بحران میپردازد.
«چالش جهانی تغییرات اقلیمی را نمیتوان دیگر نادیده گرفت. کسبوکارهایی از قبیل نستله با زنجیره تامین وسیع و اثرگذاری جهانی، باید برای تضمین پیشرفت کسبوکار خود در بلندمدت، تهدید تغییرات اقلیمی علیه تمدن بشری را جدی بگیرند. شرکت نستله خود را متعهد به مشارکت در مهار این چالش و ساخت آیندهای پایدار برای صنایع غذایی میداند. در این مسیر کسبوکارها باید ابتدا با مرور دوباره حقایق و ارزشهای سازمانی به ارزیابی خود بپردازند.
علیرغم هزینه مهار چالش تغییرات اقلیمی، مشارکت در این مسیر را نباید در قالب کار خیرخواهانه تعریف کرد؛ چراکه بهعنوان یک کسبوکار، بههرحال باید عملکردی مطابق با معیارهای تعریف شده جوامعی که در آنها فعال هستیم داشته باشیم. بهعبارتیدیگر ارزشآفرینی برای ذینفعان، تنها از طریق ارزشآفرینی برای محیط زیست میسر خواهد بود.
چالش امروز کسبوکارها، چالش بین نسل امروز و آیندگان است. همه ما میدانیم که شیوه مدیریت ما در مهار این چالش ممکن است از دیدگاه حامیان محیطزیست یا سرمایهگذاران مجموعه رضایتبخش نباشد. بیشک تضمین پایداری یک برنامه مدون، در گرو رویکردی عملگرا است. ازاینرو لازم است اهداف کوتاه و بلندمدت سازمانها متعادل تعریف شوند. ما در نستله بهمنظور اعمال و حفظ این تعادل، بر مواردی چون هدفگذاری انعطافپذیر، ایجاد فضای سرمایهگذاری، مدیریت بهینه هزینههای تحمیلی در دوره گذار و دستیابی به مزیت رقابتی متکی هستیم.
اولین گام در این مسیر برای کسبوکارهایی همچون نستله، پایبندی به الگوی مدیریتی جسورانه و شفاف است. شرکت نستله تقریبا در تمامی کشورهای دنیا فعالیت میکند، بنابراین تدابیر و تصمیمات چنین شرکتی میتواند عامل تغییری در صنعت غذای جهانی باشد. ما این مسئولیت بزرگ را دستکم نمیگیریم.
نستله در حمایت خود از توافق پاریس، فارغ از امور و گرایشهای سیاسی از هیچ تلاشی دریغ نکرده است. در همین راستا تعهداتمان در خصوص بهنصف رساندن میزان انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۳۰ و به صفر رساندن مجموع آلایندههای صنعتی تولیدی مجموعه تا سال ۲۰۵۰ میلادی را بهصورت سراسری به جامعه جهانی اعلام کردهایم. اگرچه چنین اهدافی در ظاهر همراستا با رشد اقتصادی کسبوکار بهنظر نمیآیند، اما الگوی مدیریتی نستله بهگونهای است که حین پایبندی به تعهدات، مزیت رقابتی و رشد اقتصادی نیز برای مجموعه به ارمغان خواهد آمد.
انتظار مصرفکنندگان امروز از کسبوکارهایی همچون ما در حوزههایی از قبیل مشارکت در مدیریت محیطزیست و شفافیت در عملکرد رو به افزایش است. آنها اگر نیاز و خواستههایشان نادیده گرفته شود، به سرعت محصولات ما را نادیده خواهند گرفت. از طرفی پایبندی به تعهدات اجتماعی و زیستمحیطی در این مسیر برای کسبوکارها، مزیت رقابتی و متعاقبا توسعه سهم بازار و رشد اقتصادی بههمراه خواهد داشت. نهایتا ارزش کسبوکارهایی همچون نستله نهفته در حفظ رشد اقتصادی ارگانیک با نرخ سود صفر و تورم پایین است.
شرکت نستله زمانی میتواند به اهداف زیستمحیطی خود دست یابد که فضایی برای سرمایهگذاری در راستای این اقدامات محقق شود. البته که هزینه تحمیلی گذار از فرآیندها و راهکارهای پیشین مهار تغییر اقلیم به راهکارهای نوین قابلملاحظه خواهد بود، اما بهتعویق انداختن مشارکت در این مسیر بهامید کاهش هزینههای تحمیلی، منجر به توقف اقدامات و چرخهای معیوب خواهد شد که از ظهور فناوریها و راهکارهای نوآورانه جدید جلوگیری میکند. این واقعیتی است که کسبوکارها در صنایع مختلف با آن در چالش هستند و اگر ما این مشکلات را برطرف نکنیم، در مدیریت تغییرات اقلیمی ناکام خواهیم ماند. اولین گام ما در این مسیر باید مدیریت جسورانه و شفاف امور باشد.
هزینه دستیابی به کربن خنثی را نمیتوان جدای از هزینه سرمایهگذاری بر نوآوری، بهعنوان مثال در حوزه تحقیقوتوسعه در نظر گرفت. امروزه شکوفایی کسبوکارها را میتوان وابسته به این قبیل فعالیتها در نظر گرفت، هرچند این به معنی سرمایهگذاری بیواهمه نیست. مقدار سرمایهگذاری باید بهدقت برآورد شود.
برای تامین مالی اقدامات شرکت در راستای مهار تغییرات اقلیمی و جبران خسارتهای زیستمحیطی، باید از پسانداز شرکت استفاده کرد تا تهدیدی برای سودآوری کوتاهمدت سازمان نباشد. هزینههای واقعی باید از پیش مشخص شوند. هرگز از این نوع هزینهکردها بهمنظور توجیه کسری درآمد استفاده نکنید؛ اینگونه اعتماد سرمایهگذارهایتان را از خود سلب خواهید کرد.
حفظ تعادل هزینهکردها و درآمد در این مسیر به شدت نیازمند ظرافت طبع است. اما دیجیتالسازی فرآیند کسبوکار بهصورت چشمگیری، بهرهوری کسبوکارها در سراسر دنیا را بهبود بخشیده و نویدبخش راههای جدید برای تقویت و تسریع پیشرفت است.
از جمله نکات کلیدی در مدیریت موفقیت پروژههای آیندهنگر (پروژههای تحقیقوتوسعه، کمپینهای تبلیغاتی یا پروژههای تعریف شده در راستای بهبود تاثیرات زیستمحیطی کسبوکارها) قابلیت تحلیل آمار است. سرمایهگذارها چنین پروژههایی را بهعنوان «ریسک اجرا» در نظر میگیرند و طبیعتا برخی شرکتها در مدیریت این ریسک، عملکرد بهتری خواهند داشت.
قله اول در مسیر مهار تغییرات اقلیمی، در چند سال نخست پروژه بدون نتیجه ملموسی فتح میشود و با پشتسر گذاشتن این مرحله قادر خواهیم بود فناوریها و منابع بیشتری را در این راستا بهکار بگیریم. در کنار افزایش تعداد و وفاداری مشتریان، مشارکت در مهار تغییرات اقلیمی فواید بسیار دیگری را نیز برای کسبوکارها بههمراه دارد. برای نمونه شرکتهایی که در این راستا عملکرد چندان مناسبی ندارند، با مالیات و قوانین سختگیرانه دولتها مواجه هستند.
هزینه مدیریت کسبوکار طبق الگوهای مدیریتی معمول رو به افزایش است. به همین خاطر در هنگام بررسی و ارزیابی سرمایهگذاریهای احتمالی برای مهار تغییرات اقلیمی بهتر است چنین مواردی را مدنظر داشت. البته هزینه سرمایه را نباید فراموش کرد: بسیاری از شرکتهای سهامی عام، سرمایهگذاریهای زیستمحیطی را در زمره سرمایهگذاریهای اصلی کسبوکار خود تعریف میکنند.
در گذشته «سرمایهگذاری سبز» جایگاه کوچکی در بازار داشت، اما امروز در الگوی مدیریتی کسبوکارها بهعنوان استاندارد تعریف میشود. برهمیناساس، بسیاری از شرکتهایی که عملکرد ضعیفی در مدیریت تغییرات اقلیمی دارند، در آینده بهواسطه این کمکاری متحمل هزینه خواهند شد.
علاوه بر همه موارد اشارهشده ازجمله بارزترین تاثیرات پروژههای زیستمحیطی، تقویت روحیه جمعی کارکنان و افزایش میزان مشارکت آنان است. طبق تجربه من طی سالیانی که مدیریت شرکتهای بزرگ را بر عهده داشتم، کمتر موضوعی را دیدهام که به اندازه مشارکت در ساخت آیندهای پایدار برای کره زمین موجب تقویت روحیه کارکنان شدهباشد. مدیریت مسئولانه و عملکرد موفق در کسبوکار، برگ برنده نستله در پیشرو بودن است.
گفتمان استاد محبوب من در دانشکده کسبوکار هاروارد، پروفسور و اقتصاددان عالیقدر، مایکل جنسن طی دهههای گذشته بر این مبنا بوده است که در تعریف ارزشهای سازمانی، دغدغهمان نباید سود سهامداران یا ذینفعان باشد، بلکه در این مسیر باید بهدنبال «ارزشآفرینی حداکثری و آگاهانه» بود، ارزشهایی که اهداف اجتماعی را نیز شامل میشوند.
جنسن در سال ۲۰۰۰ میلادی در مقالهای میگوید: « واضح است که درصورت نادیده گرفتهشدن هر یک از ارکان اصلی یا حتی اعضای هیئت مدیره شرکت، نمیتوان ارزش بازار بلندمدت یک سازمان را افزایش داد.» این گفته وی – فارغ از مسئولیت اخلاقی – حساسترین نکته در کسبوکار شرکتی بینالمللی همچون نستله است که تمام تلاش خود را در راستای مهار تغییرات اقلیمی بهکار گرفته است.
ما در نستله بر این باوریم که با محافظت از محیط زیست و منابع این سیاره، در حال خدمترسانی به مصرفکنندگان، تامینکنندگان و جوامع سراسر دنیا هستیم. بیشک، مدیریت و عملکرد مسئولانه کسبوکار برای سهامداران نیز ارزشآفرین خواهد بود.»
نظر شما