این روزها برای اقتصاد ایران از در و دیوار «بد» میبارد. به گفته کارشناسان، شاخص سرمایهگذاری اجتماعی در کشور هم رو به افت است به همین دلیل میبینیم به همان مقدار توفیقات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز چنگی به دل نمیزند. دیوار بیاعتمادی میان دولت و مردم بلندتر شده است اما دولتیها همچنان دست از سر اقتصاد برنمیدارند و حاضر هم نیستند سنگر را به بخشخصوصی واگذار کنند. بد نیست بدانیم در همین اطراف تشکلهایی وجود دارند که تنها با فعالیت اقتصادی که میکنند مدعی هستند میتوانند گره مشکلات اقتصادی را باز کنند اما آنها در چشم دولت به عنوان رقیب هستند و نه رفیق. از اینرو معلوم نیست وجود و حضور آنها در کشور به چه شکلی است و اصلا امیدی به ادامه حیات آنها هست یا نه همین موضوع باعث شد تا با هومن حاجیپور، مدیرکل امور تشکلهای اتاق ایران گپی بزنیم و ببینیم اوضاع چگونه میگذرد از قرار معلوم تشکلهای اقتصادی دست خود را برای کمک به دولت دراز کردهاند اما هنوز مشخص نیست دولت هم دست آنها را به نشانه دوستی و یاری خواهد گرفت یا نه. در ادامه گفتوگوی «جهانصنعت» با این فعال اقتصادی را میخوانید.
چرا باید تشکلها در کشور وجود داشته باشند؟
نقش تشکلها در توسعه اقتصادی انکارناپذیر است اگر قبول داریم که هنوز مردم نقش کلیدی در تعیین سرنوشت خودشان و کشور دارند باید این موضوع را از یاد نبریم که مردم از طریق همین تشکلهاست که میتوانند به موضوعات مختلف ورود پیدا کنند و مورد مشورت واقع شوند. بهنظر من در هر حوزهای به خصوص اقتصاد اگر تصمیمات منطقی گرفته میشود نباید شک کرد که پشت پرده آن مردم وجود داشتند به همین دلیل مردم جزو ارکان اصلی تشکلها بهشمار میآیند و سومین ضلع حاکمیت و مردم با تشکلهای اقتصادی است که کامل میشود.
آیا تشکلها در کشورهای دیگر هم چیزی برای گفتن دارند؟
اگر به تاریخچه کشورهای با اقتصاد پیشرفته نگاه کنیم، میبینیم که در پایداری توسعه اقتصادی آنچه تاثیرگذارتر از موضوعات دیگر بوده نقش تشکلهاست در واقع هر کشوری که اقتصاد قدرتمند و رو به پیشرفت دارد در کنارش تشکلهای قوی اقتصادی حضور دارد از اینرو کشورهای پیشرفته و کشورهایی که در اقتصاد چیزی برای گفتن دارند؛ حضور تشکلها به عنوان بازوی اقتصاد امری پذیرفته شده است اما در کشور ما چنین چیزی وجود ندارد به همین دلیل میبینیم که اقتصاد کشور همیشه دچار بحران است و با اتفاقات مختلفی دست و پنجه نرم میکند.
یعنی اگر دولت به حضور و مشورت با تشکلها اعتقاد داشت الان در چنین وضعیت اقتصادی قرار نداشتیم؟
واقعیت این است که مردم و دولت نمیتوانند با هم گفتوگو کنند بنابراین باید یک نفر به عنوان واسطه رابط دولت و مردم باشد تا نظرات آنها را برای دولت رد و بدل کند که در این میان تشکلها به راحتی میتوانند نقش این واسطه را بازی کنند تا تصمیماتی که در حوزه اقتصادی گرفته میشود واقعیتر و منطقیتر باشد.
آیا دولت که سالهاست با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکند حاضر است از مشورت تشکلهایی که در داخل وجود دارد، استفاده کند؟
متاسفانه چون اقتصاد ایران در دست دولت است و دولتیها اجازه اجرای اصل «44» را بهرغم تاکید فراوان مقام معظم رهبری نمیدهند و بنابر گزارشهای موجود کمتر از 15 درصد واگذاریها به بخشخصوصی واقعی رسیده است مشکلات اقتصادی کشور تمام نمیشود. با توجه به اینکه تشکلها توسط مردم و بخشخصوصی اداره میشوند دولت علاقه چندانی به ایجاد رابطه مستمر و ادامهدار با تشکلها ندارد. در حال حاضر یکی از دغدغههای بخشخصوصی نیز علاقه بیش از حد دولتیها به اقتصاد است و همانطور که میبینیم مقاومت مردان دولتی در امور اقتصادی همچنان ادامه دارد.
شما میبینید که عمده سهم بودجه متعلق به بخشهای دولتی است آن وقت آقایان مسوول میآیند و صحبت از بودجه تورمی میکنند.
پرواضح است تا وقتی که دولت به بخشخصوصی اعتماد و تشکلها را وارد بازی نکند مشکلات ادامه دارد این درحالی است که بخشخصوصی در شرایط کنونی میتواند در عرصههای مختلف ورود پیدا کند و تجلی ظهور اتاق ایران به عنوان دولت بخشخصوصی از طریق تشکلها اتفاق میافتد بنابراین باید مکانیسم صحیحی طراحی شود تا براساس آن تفکر جمعی در بدنه اقتصادی کشور وجود داشته باشد.
آیا تشکلهای اقتصادی که در حال حاضر وجود دارد در مورد اجرای تصمیمات اقتصادی دولت اظهارنظر کردهاند؟
بله به عنوان مثال ما در مورد اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها بارها نظراتمان را هم به صورت انفرادی و هم در غالب کارگروه به دولت ارایه و درخواست کردیم که با توجه به اینکه بخش تولید در فاز اول هدفمندی آسیبهای جدی را دید این تصمیم با کمی تاخیر انجام شود اما از آنجا که دولت نمیخواهد بخشخصوصی را به تصمیماتی که میگیرد راه بدهد دیدید که در این مقطع نتوانستیم جلوی اجرای این سیاست اقتصادی را بگیریم.
به نظر شما تشکلها این توانایی را دارند که مشکلات اقتصادی کشور را حل کنند؟
اگر شما به تاریخچه بخشخصوصی در کشور نگاه کنید میبینیم که حتی زمانی که دولت به صورت رسمی وجود نداشته تشکلهای اقتصادی وجود داشتند و کار خود را به نحو احسن انجام میدادند به عنوان مثال در زمان جنگ، در دوران سازندگی و مواقع بحرانی این تشکلها بودند که کالاهای استراتژیک و اساسی مردم را تامین میکردند در واقع وظیفه تشکلهای اقتصادی این است که به دنبال منافع مردم باشند اما با توجه به اینکه ایران از نظر اقتصادی ثبات بلندمدتی ندارد و هر ماه و شاید هر هفته اتفاقات جدید میافتد و تصمیمات جدید از سوی مسوولان گرفته میشود؛ تشکلها نیز از وظیفه اصلی خود که مشورت دادن و ذخیرهسازی کالاهای اساسی میباشددور مانده است در واقع بیثباتی اقتصادی کشور باعث سردرگمی تشکلها شده است و به جای اینکه اعضا به فکر حل مشکلات تعریف شده باشند نگران فرداها و آیندهای هستند که بر اثر تصمیمات دولت گرفته میشود.
در کشور ما تشکلها دایما به فکر نرخ بهره بانکی، قیمت ارز، مالیات، تحریمهای داخلی و خارجی و... هستند و نمیتوانند به وظیفه خطیری که در ساختارهای اقتصادی دارند، برسند.
چرا تشکلها سعی نمیکنند خود را به دولت نشان دهند و از حق و حقوق اقتصادی مردم و کشور دفاع کنند.
در وهله اول باید اعتراف کرد که دولت اجازه عرضاندام به تشکلها را نمیدهد البته خود تشکلها هم در این میان مقصرند. ضعف بخشخصوصی موجب شده تا در کشور تشکل قوی نیز شکل نگیرد بنابراین با توجه به اینکه توان حرکتی تشکلها بیش از بنگاههاست اتاق ایران باید به سمتی حرکت کند که اعضای حقیقی جایگزین اعضای حقوقی شوند و در واقع تشکلها اعضای اصلی اتاق باشند از طرفی دیگر به این دلیل که در هم تنیدگی تشکلی نداریم همبستگی و یکپارچگی بین تشکلهای اقتصادی کشور ایجاد نشده که این از ضعفهای تشکلهای ایران محسوب میشود همچنین یکی دیگر از مشکلات موجود ثبت آنها در دستگاههای دولتی متعدد است که البته در قانون جدید اتاق تاکید شده است تا ثبت تشکلهای اقتصادی در اتاق ایران صورت بگیرد.
آیا تشکلها فعالیت سیاسی هم دارند؟
تشکلهای اقتصادی هیچگونه فعالیت سیاسی ندارند و اگر تشکلی فعالیت سیاسی کند آن وقت میشود تشکلی سیاسی که تعریف فعالیتهایش با فعالیت تشکل اقتصادی متفاوت است.
فضای فعالیت تشکلها را در دولت جدید چگونه میبینید؟
از وقتی که آقای نهاوندیان به ریاستجمهوری رفت به نظر میرسد دولت جدید چراغ سبز خود را به بخشخصوصی نشان داده است. به هر حال هماکنون زمان مناسبی برای قضاوت نیست اما امواجی که از دولت یازدهم میآید نشانگر این است که فضا برای فعالیت تشکلها بهخصوص تشکلهای اقتصادی مناسبتتر از دورههای قبل خواهد بود. یکی از رسالتهای ما هم این است که با کشورهای اتحادیه اروپا و 1+5 تعامل برقرار کنیم تا برخی مشکلات اقتصادی رفع شود.
با تشکلهای موازی چه میکنید؟
ادغام تشکلهای موازی و به وجود آوردن تشکل موردنیاز از مهمترین اهداف ما در راستای قانون است.
تکلیف مجمع عالی واردات چه میشود؟
قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار، اتاق بازرگانی را موظف کرده که تشکلهای متعدد را ساماندهی کند به موجب این قانون اتاق بازرگانی ایران وظیفه دارد این تشکلها که در زمینههای مختلف در سراسر کشور تشکل شده است را زیر نظر خود قرار دهد اما در راستای تشکیل چنین کنفدراسیونی مجمع عالی واردات نیز موظف به ادغام در آن است یا خیر هیچ اجباری نیست ولی ساماندهی این موضوع برعهده اتاق بازرگانی است.
وظایف کمیسیونها هم همانند تشکلهاست؟
کمیسیونهای اتاق بهعنوان نهادهای مشورتی اتاق محسوب میشود در حالی که تشکلها بهعنوان متولیان بهبود فضای کسبوکار در یک حوزه و نمایندگان بخش خود هستند با توجه به همپوشانی و فعالیتهای این دو بخش و قابل بحث بودن آن به نظر میرسد این موضوع نیاز به بحث مفصلتری دارد.
چه تعداد تشکل ملی در حال فعالیت هستند؟
در حال حاضر 180 تشکل ملی در اتاق ایران به ثبت رسیده که اتاق سعی دارد تا آخر سال 93 همه تشکلهای اقتصادی را درون خود جا دهد.
آیا امیدی به فعالیت بیشتر تشکلهاست؟
امروزه نقش تشکلها نقش پذیرفته شدهای است و با توجه به اینکه دولت به تنهایی نمیتواند از عهده مشکلات اقتصادی برآید باید از مشورت تشکلها استفاده کند ما هم از اینجا از مسوولان دولتی درخواست میکنیم که از تشکلها هراسی نداشته باشند و از کمکدهی آنها استقبال کنند در غیر این صورت اقتصاد مشکلش بیشتر و حادتر میشود و بین دولت و مردم نیز فاصله بیشتری میافتد.
یعنی میگویید تشکلها میتوانند مردم را با دولت آشتی دهند؟
متاسفانه مدتی است که شکافی که میان دولت و مردم به وجود آمده عمیقتر شده و دیدیم که بیاعتمادی مردم به دولت در جریان ثبتنام یارانهها خود را به وضوح نشان داد بنابراین دولت میتواند از طریق تشکلها که به عنوان واسطه عمل میکنند با مردم آشتی کند. شک ندارم که تشکلها از عهده این کار به خوبی برمیآیند و میتوانند این بیاعتمادی را از بین ببرند.
آخرین حرفی که میخواهید با مخاطبان در میان بگذارید؟
افزایش میزان مشارکت مردم بهعنوان سرمایههای اجتماعی و بهبود فضای کسبوکار بهعنوان یکی از مهمترین مولفههای توسعه اقتصادی در کشور مستلزم ایفای نقش موثر تشکلهای اقتصادی بهعنوان رابطان اقتصادی میان دولت و مردم است.
چرا باید تشکلها در کشور وجود داشته باشند؟
نقش تشکلها در توسعه اقتصادی انکارناپذیر است اگر قبول داریم که هنوز مردم نقش کلیدی در تعیین سرنوشت خودشان و کشور دارند باید این موضوع را از یاد نبریم که مردم از طریق همین تشکلهاست که میتوانند به موضوعات مختلف ورود پیدا کنند و مورد مشورت واقع شوند. بهنظر من در هر حوزهای به خصوص اقتصاد اگر تصمیمات منطقی گرفته میشود نباید شک کرد که پشت پرده آن مردم وجود داشتند به همین دلیل مردم جزو ارکان اصلی تشکلها بهشمار میآیند و سومین ضلع حاکمیت و مردم با تشکلهای اقتصادی است که کامل میشود.
آیا تشکلها در کشورهای دیگر هم چیزی برای گفتن دارند؟
اگر به تاریخچه کشورهای با اقتصاد پیشرفته نگاه کنیم، میبینیم که در پایداری توسعه اقتصادی آنچه تاثیرگذارتر از موضوعات دیگر بوده نقش تشکلهاست در واقع هر کشوری که اقتصاد قدرتمند و رو به پیشرفت دارد در کنارش تشکلهای قوی اقتصادی حضور دارد از اینرو کشورهای پیشرفته و کشورهایی که در اقتصاد چیزی برای گفتن دارند؛ حضور تشکلها به عنوان بازوی اقتصاد امری پذیرفته شده است اما در کشور ما چنین چیزی وجود ندارد به همین دلیل میبینیم که اقتصاد کشور همیشه دچار بحران است و با اتفاقات مختلفی دست و پنجه نرم میکند.
یعنی اگر دولت به حضور و مشورت با تشکلها اعتقاد داشت الان در چنین وضعیت اقتصادی قرار نداشتیم؟
واقعیت این است که مردم و دولت نمیتوانند با هم گفتوگو کنند بنابراین باید یک نفر به عنوان واسطه رابط دولت و مردم باشد تا نظرات آنها را برای دولت رد و بدل کند که در این میان تشکلها به راحتی میتوانند نقش این واسطه را بازی کنند تا تصمیماتی که در حوزه اقتصادی گرفته میشود واقعیتر و منطقیتر باشد.
آیا دولت که سالهاست با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکند حاضر است از مشورت تشکلهایی که در داخل وجود دارد، استفاده کند؟
متاسفانه چون اقتصاد ایران در دست دولت است و دولتیها اجازه اجرای اصل «44» را بهرغم تاکید فراوان مقام معظم رهبری نمیدهند و بنابر گزارشهای موجود کمتر از 15 درصد واگذاریها به بخشخصوصی واقعی رسیده است مشکلات اقتصادی کشور تمام نمیشود. با توجه به اینکه تشکلها توسط مردم و بخشخصوصی اداره میشوند دولت علاقه چندانی به ایجاد رابطه مستمر و ادامهدار با تشکلها ندارد. در حال حاضر یکی از دغدغههای بخشخصوصی نیز علاقه بیش از حد دولتیها به اقتصاد است و همانطور که میبینیم مقاومت مردان دولتی در امور اقتصادی همچنان ادامه دارد.
شما میبینید که عمده سهم بودجه متعلق به بخشهای دولتی است آن وقت آقایان مسوول میآیند و صحبت از بودجه تورمی میکنند.
پرواضح است تا وقتی که دولت به بخشخصوصی اعتماد و تشکلها را وارد بازی نکند مشکلات ادامه دارد این درحالی است که بخشخصوصی در شرایط کنونی میتواند در عرصههای مختلف ورود پیدا کند و تجلی ظهور اتاق ایران به عنوان دولت بخشخصوصی از طریق تشکلها اتفاق میافتد بنابراین باید مکانیسم صحیحی طراحی شود تا براساس آن تفکر جمعی در بدنه اقتصادی کشور وجود داشته باشد.
آیا تشکلهای اقتصادی که در حال حاضر وجود دارد در مورد اجرای تصمیمات اقتصادی دولت اظهارنظر کردهاند؟
بله به عنوان مثال ما در مورد اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها بارها نظراتمان را هم به صورت انفرادی و هم در غالب کارگروه به دولت ارایه و درخواست کردیم که با توجه به اینکه بخش تولید در فاز اول هدفمندی آسیبهای جدی را دید این تصمیم با کمی تاخیر انجام شود اما از آنجا که دولت نمیخواهد بخشخصوصی را به تصمیماتی که میگیرد راه بدهد دیدید که در این مقطع نتوانستیم جلوی اجرای این سیاست اقتصادی را بگیریم.
به نظر شما تشکلها این توانایی را دارند که مشکلات اقتصادی کشور را حل کنند؟
اگر شما به تاریخچه بخشخصوصی در کشور نگاه کنید میبینیم که حتی زمانی که دولت به صورت رسمی وجود نداشته تشکلهای اقتصادی وجود داشتند و کار خود را به نحو احسن انجام میدادند به عنوان مثال در زمان جنگ، در دوران سازندگی و مواقع بحرانی این تشکلها بودند که کالاهای استراتژیک و اساسی مردم را تامین میکردند در واقع وظیفه تشکلهای اقتصادی این است که به دنبال منافع مردم باشند اما با توجه به اینکه ایران از نظر اقتصادی ثبات بلندمدتی ندارد و هر ماه و شاید هر هفته اتفاقات جدید میافتد و تصمیمات جدید از سوی مسوولان گرفته میشود؛ تشکلها نیز از وظیفه اصلی خود که مشورت دادن و ذخیرهسازی کالاهای اساسی میباشددور مانده است در واقع بیثباتی اقتصادی کشور باعث سردرگمی تشکلها شده است و به جای اینکه اعضا به فکر حل مشکلات تعریف شده باشند نگران فرداها و آیندهای هستند که بر اثر تصمیمات دولت گرفته میشود.
در کشور ما تشکلها دایما به فکر نرخ بهره بانکی، قیمت ارز، مالیات، تحریمهای داخلی و خارجی و... هستند و نمیتوانند به وظیفه خطیری که در ساختارهای اقتصادی دارند، برسند.
چرا تشکلها سعی نمیکنند خود را به دولت نشان دهند و از حق و حقوق اقتصادی مردم و کشور دفاع کنند.
در وهله اول باید اعتراف کرد که دولت اجازه عرضاندام به تشکلها را نمیدهد البته خود تشکلها هم در این میان مقصرند. ضعف بخشخصوصی موجب شده تا در کشور تشکل قوی نیز شکل نگیرد بنابراین با توجه به اینکه توان حرکتی تشکلها بیش از بنگاههاست اتاق ایران باید به سمتی حرکت کند که اعضای حقیقی جایگزین اعضای حقوقی شوند و در واقع تشکلها اعضای اصلی اتاق باشند از طرفی دیگر به این دلیل که در هم تنیدگی تشکلی نداریم همبستگی و یکپارچگی بین تشکلهای اقتصادی کشور ایجاد نشده که این از ضعفهای تشکلهای ایران محسوب میشود همچنین یکی دیگر از مشکلات موجود ثبت آنها در دستگاههای دولتی متعدد است که البته در قانون جدید اتاق تاکید شده است تا ثبت تشکلهای اقتصادی در اتاق ایران صورت بگیرد.
آیا تشکلها فعالیت سیاسی هم دارند؟
تشکلهای اقتصادی هیچگونه فعالیت سیاسی ندارند و اگر تشکلی فعالیت سیاسی کند آن وقت میشود تشکلی سیاسی که تعریف فعالیتهایش با فعالیت تشکل اقتصادی متفاوت است.
فضای فعالیت تشکلها را در دولت جدید چگونه میبینید؟
از وقتی که آقای نهاوندیان به ریاستجمهوری رفت به نظر میرسد دولت جدید چراغ سبز خود را به بخشخصوصی نشان داده است. به هر حال هماکنون زمان مناسبی برای قضاوت نیست اما امواجی که از دولت یازدهم میآید نشانگر این است که فضا برای فعالیت تشکلها بهخصوص تشکلهای اقتصادی مناسبتتر از دورههای قبل خواهد بود. یکی از رسالتهای ما هم این است که با کشورهای اتحادیه اروپا و 1+5 تعامل برقرار کنیم تا برخی مشکلات اقتصادی رفع شود.
با تشکلهای موازی چه میکنید؟
ادغام تشکلهای موازی و به وجود آوردن تشکل موردنیاز از مهمترین اهداف ما در راستای قانون است.
تکلیف مجمع عالی واردات چه میشود؟
قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار، اتاق بازرگانی را موظف کرده که تشکلهای متعدد را ساماندهی کند به موجب این قانون اتاق بازرگانی ایران وظیفه دارد این تشکلها که در زمینههای مختلف در سراسر کشور تشکل شده است را زیر نظر خود قرار دهد اما در راستای تشکیل چنین کنفدراسیونی مجمع عالی واردات نیز موظف به ادغام در آن است یا خیر هیچ اجباری نیست ولی ساماندهی این موضوع برعهده اتاق بازرگانی است.
وظایف کمیسیونها هم همانند تشکلهاست؟
کمیسیونهای اتاق بهعنوان نهادهای مشورتی اتاق محسوب میشود در حالی که تشکلها بهعنوان متولیان بهبود فضای کسبوکار در یک حوزه و نمایندگان بخش خود هستند با توجه به همپوشانی و فعالیتهای این دو بخش و قابل بحث بودن آن به نظر میرسد این موضوع نیاز به بحث مفصلتری دارد.
چه تعداد تشکل ملی در حال فعالیت هستند؟
در حال حاضر 180 تشکل ملی در اتاق ایران به ثبت رسیده که اتاق سعی دارد تا آخر سال 93 همه تشکلهای اقتصادی را درون خود جا دهد.
آیا امیدی به فعالیت بیشتر تشکلهاست؟
امروزه نقش تشکلها نقش پذیرفته شدهای است و با توجه به اینکه دولت به تنهایی نمیتواند از عهده مشکلات اقتصادی برآید باید از مشورت تشکلها استفاده کند ما هم از اینجا از مسوولان دولتی درخواست میکنیم که از تشکلها هراسی نداشته باشند و از کمکدهی آنها استقبال کنند در غیر این صورت اقتصاد مشکلش بیشتر و حادتر میشود و بین دولت و مردم نیز فاصله بیشتری میافتد.
یعنی میگویید تشکلها میتوانند مردم را با دولت آشتی دهند؟
متاسفانه مدتی است که شکافی که میان دولت و مردم به وجود آمده عمیقتر شده و دیدیم که بیاعتمادی مردم به دولت در جریان ثبتنام یارانهها خود را به وضوح نشان داد بنابراین دولت میتواند از طریق تشکلها که به عنوان واسطه عمل میکنند با مردم آشتی کند. شک ندارم که تشکلها از عهده این کار به خوبی برمیآیند و میتوانند این بیاعتمادی را از بین ببرند.
آخرین حرفی که میخواهید با مخاطبان در میان بگذارید؟
افزایش میزان مشارکت مردم بهعنوان سرمایههای اجتماعی و بهبود فضای کسبوکار بهعنوان یکی از مهمترین مولفههای توسعه اقتصادی در کشور مستلزم ایفای نقش موثر تشکلهای اقتصادی بهعنوان رابطان اقتصادی میان دولت و مردم است.
نظر شما