بیژن بید آباد - اقتصاددان
ضایعات و زبالهها تنوع گوناگونی دارند و معمولا هیچ فرایندی از تولید و تجارت و مصرف کالاها را نمیتوان یافت که فارغ از ضایعات باشد. ضایعات در فرایندهای تولیدی و مصرفی بنابر هدف تحقیق طبقهبندی میشوند که هرکدام کاربرد هدفمند خود را دارند. هرکدام از این طبقات موضوع مباحث جداگانهای هستند که بررسی آنها احتیاج به متون تفصیلی دارد و فقط اینجا با توجه به اهمیت خوراک و مواد غذایی و میزان بالای ضایعات تولیدی و زبالههای مصرفی آن مروری گذرا بر این مبحث خواهیم داشت، به ویژه با توجه به خبر ابداع دانشی که می توان به زودی از ضایعات مواد غذایی دست کم برای تولید پلاستیک هایی سازگار با محیط زیست استفاده بهینه کرد. به هر حال از آنجا که ضایعات مواد غذایی در تمام دنیا مبحث داغ و مهمی است و البته در کشور ما ایران این امر حجم بیشتری را در قیاس با کشورهای در حال توسعه یا توسعه یافته دارد، لذا نکاتی چند از تبعات اقتصادی ضایعات بالای مواد غذایی از سوی نگارنده قابل یادآوری است.
بهطور کلی ضایعات در فرایندهای تولید بهدلیل ضعف تکنولوژی و مدیریت تولید و انبار و فروش و نبودن تجهیزات فراوری و نگهداری و سردخانهای و حمل مناسب برای بستهبندی و ذخیره و عرضه به بازارهای مصرف صورت میگیرد و شیوههای مصرف غلط توسط مصرفکنندگان و تبدیل مواد غذایی بهعنوان بخشی از زبالههای خانگی، مهمترین بخشهای اتلاف غذا در سطح جهان است.
اهمیت این موضوع از حیث انسانی به این دلیل بسیار قابل توجه است که سالانه بهطور متوسط ربع تا ثلث مواد غذایی بهصورت ضایعات و زباله تلف میشود و از سوی دیگر بیش از یک ششم جمعیت زمین که نزدیک به یک میلیارد نفر میشوند دچار سوءتغذیه و تقریباً یک سوم ساکنان این سیاره همواره با گرسنگی روبهرو هستند و تغذیه ضعیف در دوران جنینی و نوزادی بهطور مستمر علت یک سوم مرگومیر کودکان در کشورهای در حال توسعه است. طبق آمار فائو تعداد افراد گرسنه در جهان در سال ۲۰۰۹ به ۱۰۵ میلیون نفر رسیده و حدود 02/1 میلیارد نفر دچار سوءتغذیه بوده و تقریباً گرسنگی علت اساسی مرگ و میر سالانه 5/30میلیون نفر از کودکان سراسر جهان است.
خانوارها در کشورهای در حال توسعه بهطور میانگین 70درصد درآمدشان را صرف غذا میکنند و خانوارها در کشورهای صنعتی 18-15 درصد درآمدشان را به غذا اختصاص میدهند. در یک برآورد از ترکیب گرسنگان جهان 70درصد را زنان و دختران تشکیل میدهند. در حالی که زنان روستایی بهتنهایی نیمی از غذای جهان و 60 تا 80 درصد غذا در اغلب کشورهای در حال توسعه را تولید میکنند.
براساس گزارشهای سازمان ملل متحد، بین سالهای 2000 تا 2005 شمار کودکانی که در کشورهای آفریقایی از کموزنی مفرط رنج میبرند، افزایش داشته است. کمبود ریزمغذیها که یکی از عوامل اصلی کموزنی مفرط کودکان است، یکی از اصلیترین مشکلات بهداشتی جهان را تشکیل میدهد، زیرا کمبود ویتامین A و کمخونی ناشی از کمبود آهن و روی، احتمال مرگ زود هنگام کودکان و مادران، کاهش بهره هوشی کودکان و تنزل قابل توجه کیفیت زندگی، بهرهوری و رشد اقتصادی را در کشورهای در حال توسعه بهشدت افزایش داده است.
کمخونی ناشی از کمبود آهن، حدود 70درصد از مادران غیرباردار در هند و بیش از 50درصد از زنان منطقه صحرای آفریقا را رنج میدهد. کمبود ویتامین A نیز بر سیستم ایمنی 40درصد از کودکان زیر 5سال کشورهای در حال توسعه اثر گذاشته و بهطور معمول سالانه به مرگ یک میلیون کودک در این کشورها میانجامد. در برخی از کشورها، این آمارها بسیار ناامیدکنندهتر هستند که از آن میان میتوان به آمار 40 درصدی کودکان هندی که از کمبود ویتامین A پیش از رفتن به مدرسه رنج میبرند اشاره کرد.
آژانس برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد در اطلاعیهای به مناسبت روز جهانی غذا با اشاره به شکسته شدن رکورد آمار گرسنگان جهان بر این موضوع تأکید دارد که روند کمکرسانی غذایی اکنون در پایینترین سطح خود در 20 سال اخیر قرار دارد و این موضوع در حالی است که آمار گرسنگان جهان بهدلیل تأثیر ترکیبی نرخ بالای مواد غذایی، بحران مالی جهانی و تغییرات الگوهای آب و هوایی رو به افزایش است.
مدیر اجرایی بانک جهانی در این ارتباط میگوید: امروزه توجه سیاستسازان جهانی بر بدبختیهای ناشی از بحران مالی متمرکز است اما بحران واقعی؛ گرسنگی و سوء تغذیه است. ٧۵درصد مردم فقیر جهان روستایی هستند و زندگی بیشتر آنان وابسته به کشاورزی است و کشاورزی ابزار اساسی برای مبارزه با گرسنگی، سوءتغذیه و حمایت از کاهش فقر و توسعه پایدار است.
رئیس سابق سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل متحد در اعتراض به بیتوجهی سازمانهای بینالمللی به گسترش گرسنگی در جهان در یک حرکت نمادین در خرداد 1388 دست به اعتصاب غذای 24 ساعته در مقر فائو در رم زد. وی با ابراز نگرانی از افزایش شمار گرسنگان جهان طی سالهای اخیر از همه مردم جهان خواست در این اعتصاب غذا شرکت کنند. دیوف اظهار داشته بود که ما از تمام منابع طبیعی و تکنیکی برای از بین بردن گرسنگی در جهان برخورداریم و اینکه چنین اقدامی انجام نمیشود، تنها دلایل سیاسی دارد.
در آمریکا میزان خوراکی که زباله میشود برابر با 30درصد غذای مصرفی آن کشور است و ارزش آن در سال 2008 میلادی 2/48 میلیارد دلار برآورد شده است. سهم بسیاری از رقم فوق مربوط به زبالههای غذایی رستورانها و هتلها و قهوهخانهها و کافهتریاهای مدارس و دبیرستانها و دانشگاهها و ناهارخوریهای محلهای کار است. این زبالهها ناشی از اسراف در استفاده مواد غذایی بیش از نیاز مصرفی است که مازاد آن بهصورت زباله بهناچار دور ریخته میشود. بهطور کلی خرید و نگهداری مواد غذایی بیش از اندازه مصرف خود موجب هزینههای دیگری از قبیل حمل و نگهداری برای مصرفکنندگان نیز میشود که معمولاً از نظر دور میافتد. در این ارتباط باید گفت براساس آمار منتشره 7/18درصد از مصرف انرژی جهان فقط صرف یخچالها برای حفظ مواد غذایی میشود.
سازمان جهانی خواربار و کشاورزی (فائو) در گزارش بررسی چشمانداز تولید مواد غذایی در سال 2050 برای جمعیت 9 میلیارد نفری کره زمین، سونامی گرسنگی را پیشبینی کرده است. در این گزارش آمده که برای غلبه بر بحران سال 2050 باید قوانین و چارچوب اقتصادی- اجتماعی حاکم بر جوامع تغییر یابد تا از عدمتوازن و نابرابری در توزیع محصولات کشاورزی پرهیز شود.
در نیمه نخست قرن 21 نیاز به غذا دوبرابر شده، شرایط آب و هوایی کاملا تغییر یافته، دمای کره زمین افزایش یافته، ظرفیت تولید محصول کاهش یافته و در عین حال تقاضای مردم برای غذا بیشتر میشود و چنانچه فکر اساسی برای رفع این معضل نشود بحران گرسنگی حتمی خواهد بود. بررسیهای فائو نشان میدهد برای تغذیه جهان 9 میلیارد نفری در سال 2050 لازم است تولید محصولات کشاورزی تا آن زمان 70 درصد افزایش یابد و این افزایش بیشتر باید در زمینه محصولات حیاتی و استراتژیک مانند غلات باشد.
یکی از مواردی که گزارش فائو تصریح میدارد وضع قانون توزیع برابر غذا و منابع است. براساس گزارش فائو تولید غلات تا آن زمان باید حدود یک میلیارد تن افزایش یابد در حالی که تولید کنونی 1/2 میلیارد تن است و همچنین تولید گوشت از 200میلیون تن باید به حدود 470 میلیون تن در سال 2050 برسد که 72 درصد این میزان در کشورهای پیشرفته به مصرف میرسد و اکنون این مصرف در کشورهای توسعه یافته 58درصد از کل تولید است. گزارش فائو تصریح میدارد که برای رفع گرسنگی در سال 2050 باید سرمایهگذاری در کشاورزی پایه بهعنوان یک نیاز تا سال 2050 حدود 60 درصد افزایش یابد.
منشور حقوق بشر در سال 1948 گرسنه نماندن و عدمسوءتغذیه را جزو لاینفک حقوق بشر شناخته و در سال 1989 در کنوانسیون حقوق کودکان این اصل مورد تأیید مجدد قرار گرفت، درصورتی که هنوز سازمان ملل متحد و جامعه جهانی اقدامی پایاندهنده برای این معضل جهانی انجام ندادهاند.
قرآن کریم تبذیر به مفهوم مصرف بیش از اندازه را در آیات زیادی مذموم دانسته و میفرماید: «و اوست که باغهای داربست زده و بدون داربست و خرمابن و کشتزارها که میوه آنها متفاوت است و زیتون و انار همگون و ناهمگون آفرید. از میوههای آن چون میوه آورد، بخورید و حق خدا را روز برداشت بدهید و اسراف نکنید که خدا مسرفان را دوست ندارد». حق خداوند در روز برداشت مسلماً به پرداخت حقوق الهی نظیر زکات برمیگردد که اعطای مال به مساکین و بینوایان جزو آن است. در سوره اسراء میفرماید: «حقّ خویشاوند و مسکین و راهمانده را ادا کن و هیچ اسراف مکن.
اسرافکاران با شیاطین برادرند و شیطان نسبت به پروردگارش ناسپاس بود.» پر واضح است که ابنای بشر خویشاوندانند و مفهوم خویشاوند در این آیه به همه انسانهای کره زمین معطوف میگردد و این آیه در مال افراد حقی برای خویشاوند قرار داده و همچنین است برای مسکین و تفاوتی در مسکین آسیایی یا آفریقایی یا آمریکایی یا اروپایی نیست. مسکین هرجا که باشد نیازمند است و باید حق او را که خداوند در اموال اغنیا قرار داده به او مسترد گرداند. و میفرماید: «بخورید و بیاشامید و از حد نگذرید که او اسرافکنندگان را دوست نمیدارد».
این موضوع میطلبد تا نظام جهانی براساس فرموده خداوند متعال راه حلی اساسی در این ارتباط را در صدر مسائل سیاستگذاری بینالمللی قرار دهد. اخلاق دور از شأن بشریت است که عدهای 30درصد از خوراک خود را دور بریزند و عدهای بهدلیل عدمدسترسی به غذا از گرسنگی و سوءتغذیه رنج برند و هلاک شوند.
بهطور کلی ضایعات در فرایندهای تولید بهدلیل ضعف تکنولوژی و مدیریت تولید و انبار و فروش و نبودن تجهیزات فراوری و نگهداری و سردخانهای و حمل مناسب برای بستهبندی و ذخیره و عرضه به بازارهای مصرف صورت میگیرد و شیوههای مصرف غلط توسط مصرفکنندگان و تبدیل مواد غذایی بهعنوان بخشی از زبالههای خانگی، مهمترین بخشهای اتلاف غذا در سطح جهان است.
اهمیت این موضوع از حیث انسانی به این دلیل بسیار قابل توجه است که سالانه بهطور متوسط ربع تا ثلث مواد غذایی بهصورت ضایعات و زباله تلف میشود و از سوی دیگر بیش از یک ششم جمعیت زمین که نزدیک به یک میلیارد نفر میشوند دچار سوءتغذیه و تقریباً یک سوم ساکنان این سیاره همواره با گرسنگی روبهرو هستند و تغذیه ضعیف در دوران جنینی و نوزادی بهطور مستمر علت یک سوم مرگومیر کودکان در کشورهای در حال توسعه است. طبق آمار فائو تعداد افراد گرسنه در جهان در سال ۲۰۰۹ به ۱۰۵ میلیون نفر رسیده و حدود 02/1 میلیارد نفر دچار سوءتغذیه بوده و تقریباً گرسنگی علت اساسی مرگ و میر سالانه 5/30میلیون نفر از کودکان سراسر جهان است.
خانوارها در کشورهای در حال توسعه بهطور میانگین 70درصد درآمدشان را صرف غذا میکنند و خانوارها در کشورهای صنعتی 18-15 درصد درآمدشان را به غذا اختصاص میدهند. در یک برآورد از ترکیب گرسنگان جهان 70درصد را زنان و دختران تشکیل میدهند. در حالی که زنان روستایی بهتنهایی نیمی از غذای جهان و 60 تا 80 درصد غذا در اغلب کشورهای در حال توسعه را تولید میکنند.
براساس گزارشهای سازمان ملل متحد، بین سالهای 2000 تا 2005 شمار کودکانی که در کشورهای آفریقایی از کموزنی مفرط رنج میبرند، افزایش داشته است. کمبود ریزمغذیها که یکی از عوامل اصلی کموزنی مفرط کودکان است، یکی از اصلیترین مشکلات بهداشتی جهان را تشکیل میدهد، زیرا کمبود ویتامین A و کمخونی ناشی از کمبود آهن و روی، احتمال مرگ زود هنگام کودکان و مادران، کاهش بهره هوشی کودکان و تنزل قابل توجه کیفیت زندگی، بهرهوری و رشد اقتصادی را در کشورهای در حال توسعه بهشدت افزایش داده است.
کمخونی ناشی از کمبود آهن، حدود 70درصد از مادران غیرباردار در هند و بیش از 50درصد از زنان منطقه صحرای آفریقا را رنج میدهد. کمبود ویتامین A نیز بر سیستم ایمنی 40درصد از کودکان زیر 5سال کشورهای در حال توسعه اثر گذاشته و بهطور معمول سالانه به مرگ یک میلیون کودک در این کشورها میانجامد. در برخی از کشورها، این آمارها بسیار ناامیدکنندهتر هستند که از آن میان میتوان به آمار 40 درصدی کودکان هندی که از کمبود ویتامین A پیش از رفتن به مدرسه رنج میبرند اشاره کرد.
آژانس برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد در اطلاعیهای به مناسبت روز جهانی غذا با اشاره به شکسته شدن رکورد آمار گرسنگان جهان بر این موضوع تأکید دارد که روند کمکرسانی غذایی اکنون در پایینترین سطح خود در 20 سال اخیر قرار دارد و این موضوع در حالی است که آمار گرسنگان جهان بهدلیل تأثیر ترکیبی نرخ بالای مواد غذایی، بحران مالی جهانی و تغییرات الگوهای آب و هوایی رو به افزایش است.
مدیر اجرایی بانک جهانی در این ارتباط میگوید: امروزه توجه سیاستسازان جهانی بر بدبختیهای ناشی از بحران مالی متمرکز است اما بحران واقعی؛ گرسنگی و سوء تغذیه است. ٧۵درصد مردم فقیر جهان روستایی هستند و زندگی بیشتر آنان وابسته به کشاورزی است و کشاورزی ابزار اساسی برای مبارزه با گرسنگی، سوءتغذیه و حمایت از کاهش فقر و توسعه پایدار است.
رئیس سابق سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل متحد در اعتراض به بیتوجهی سازمانهای بینالمللی به گسترش گرسنگی در جهان در یک حرکت نمادین در خرداد 1388 دست به اعتصاب غذای 24 ساعته در مقر فائو در رم زد. وی با ابراز نگرانی از افزایش شمار گرسنگان جهان طی سالهای اخیر از همه مردم جهان خواست در این اعتصاب غذا شرکت کنند. دیوف اظهار داشته بود که ما از تمام منابع طبیعی و تکنیکی برای از بین بردن گرسنگی در جهان برخورداریم و اینکه چنین اقدامی انجام نمیشود، تنها دلایل سیاسی دارد.
در آمریکا میزان خوراکی که زباله میشود برابر با 30درصد غذای مصرفی آن کشور است و ارزش آن در سال 2008 میلادی 2/48 میلیارد دلار برآورد شده است. سهم بسیاری از رقم فوق مربوط به زبالههای غذایی رستورانها و هتلها و قهوهخانهها و کافهتریاهای مدارس و دبیرستانها و دانشگاهها و ناهارخوریهای محلهای کار است. این زبالهها ناشی از اسراف در استفاده مواد غذایی بیش از نیاز مصرفی است که مازاد آن بهصورت زباله بهناچار دور ریخته میشود. بهطور کلی خرید و نگهداری مواد غذایی بیش از اندازه مصرف خود موجب هزینههای دیگری از قبیل حمل و نگهداری برای مصرفکنندگان نیز میشود که معمولاً از نظر دور میافتد. در این ارتباط باید گفت براساس آمار منتشره 7/18درصد از مصرف انرژی جهان فقط صرف یخچالها برای حفظ مواد غذایی میشود.
سازمان جهانی خواربار و کشاورزی (فائو) در گزارش بررسی چشمانداز تولید مواد غذایی در سال 2050 برای جمعیت 9 میلیارد نفری کره زمین، سونامی گرسنگی را پیشبینی کرده است. در این گزارش آمده که برای غلبه بر بحران سال 2050 باید قوانین و چارچوب اقتصادی- اجتماعی حاکم بر جوامع تغییر یابد تا از عدمتوازن و نابرابری در توزیع محصولات کشاورزی پرهیز شود.
در نیمه نخست قرن 21 نیاز به غذا دوبرابر شده، شرایط آب و هوایی کاملا تغییر یافته، دمای کره زمین افزایش یافته، ظرفیت تولید محصول کاهش یافته و در عین حال تقاضای مردم برای غذا بیشتر میشود و چنانچه فکر اساسی برای رفع این معضل نشود بحران گرسنگی حتمی خواهد بود. بررسیهای فائو نشان میدهد برای تغذیه جهان 9 میلیارد نفری در سال 2050 لازم است تولید محصولات کشاورزی تا آن زمان 70 درصد افزایش یابد و این افزایش بیشتر باید در زمینه محصولات حیاتی و استراتژیک مانند غلات باشد.
یکی از مواردی که گزارش فائو تصریح میدارد وضع قانون توزیع برابر غذا و منابع است. براساس گزارش فائو تولید غلات تا آن زمان باید حدود یک میلیارد تن افزایش یابد در حالی که تولید کنونی 1/2 میلیارد تن است و همچنین تولید گوشت از 200میلیون تن باید به حدود 470 میلیون تن در سال 2050 برسد که 72 درصد این میزان در کشورهای پیشرفته به مصرف میرسد و اکنون این مصرف در کشورهای توسعه یافته 58درصد از کل تولید است. گزارش فائو تصریح میدارد که برای رفع گرسنگی در سال 2050 باید سرمایهگذاری در کشاورزی پایه بهعنوان یک نیاز تا سال 2050 حدود 60 درصد افزایش یابد.
منشور حقوق بشر در سال 1948 گرسنه نماندن و عدمسوءتغذیه را جزو لاینفک حقوق بشر شناخته و در سال 1989 در کنوانسیون حقوق کودکان این اصل مورد تأیید مجدد قرار گرفت، درصورتی که هنوز سازمان ملل متحد و جامعه جهانی اقدامی پایاندهنده برای این معضل جهانی انجام ندادهاند.
قرآن کریم تبذیر به مفهوم مصرف بیش از اندازه را در آیات زیادی مذموم دانسته و میفرماید: «و اوست که باغهای داربست زده و بدون داربست و خرمابن و کشتزارها که میوه آنها متفاوت است و زیتون و انار همگون و ناهمگون آفرید. از میوههای آن چون میوه آورد، بخورید و حق خدا را روز برداشت بدهید و اسراف نکنید که خدا مسرفان را دوست ندارد». حق خداوند در روز برداشت مسلماً به پرداخت حقوق الهی نظیر زکات برمیگردد که اعطای مال به مساکین و بینوایان جزو آن است. در سوره اسراء میفرماید: «حقّ خویشاوند و مسکین و راهمانده را ادا کن و هیچ اسراف مکن.
اسرافکاران با شیاطین برادرند و شیطان نسبت به پروردگارش ناسپاس بود.» پر واضح است که ابنای بشر خویشاوندانند و مفهوم خویشاوند در این آیه به همه انسانهای کره زمین معطوف میگردد و این آیه در مال افراد حقی برای خویشاوند قرار داده و همچنین است برای مسکین و تفاوتی در مسکین آسیایی یا آفریقایی یا آمریکایی یا اروپایی نیست. مسکین هرجا که باشد نیازمند است و باید حق او را که خداوند در اموال اغنیا قرار داده به او مسترد گرداند. و میفرماید: «بخورید و بیاشامید و از حد نگذرید که او اسرافکنندگان را دوست نمیدارد».
این موضوع میطلبد تا نظام جهانی براساس فرموده خداوند متعال راه حلی اساسی در این ارتباط را در صدر مسائل سیاستگذاری بینالمللی قرار دهد. اخلاق دور از شأن بشریت است که عدهای 30درصد از خوراک خود را دور بریزند و عدهای بهدلیل عدمدسترسی به غذا از گرسنگی و سوءتغذیه رنج برند و هلاک شوند.
نظر شما