منصور انصاری
بالاخره پس از کش و قوس ها و فراز و نشیب ها و طرح این موضوع که مهندس حجتی گفته است در دولت دوازدهم نخواهم بود و دامن زدن به این استنباط که ایشان مسئولیت وزارت جهاد کشاورزی در دولت دوازدهم را نمی پذیرد و در ادامه چنین برداشتی، به میان آمدن گزینه های دیگر و بحث و گفتگوهایی درمورد چگونگی اداره امور کشاورزی کشور با دیدگاه های متفاوت در دولت یازدهم، که در نوع خود مفید و سازنده بود، سخنرانی دکتر لاریجانی رئیس مجلس در مراسم افطاری هیات دولت که »حجتی علاوه بر اصلاح طلبان مورد قبول اصول گرایان نیز می باشد و مقام رهبری هم از ایشان تعریف کرده اند«، فصل الخطاب این کش و قوس ها و گزینه های متفاوت شد و تقریبا همگان دریافتند که دکتر روحانی که در میان جناح های مختلف برای معرفی اعضای کابینه با دشواری مواجه است حداقل یک وزیر دارد که بر سر بودن یا نبودن وی کمترین مناقشه و جدل ایجاد می شود.
بعد از این سخنرانی بود که همگان دریافتند »بودن« مهندس حجتی به عنوان وزیر جهاد کشاورزی در دولت دوازدهم، قطعی است، کما اینکه مهندس حجتی هم در یک گفتگوی تصویری گفت : هر چه رئیس جمهور بگویند!، لذا به تدریج گزینه های دیگر برای این پست چه خود، چه طرفدارانشان از احزاب و دسته بندی های مختلف بدون سر و صدا کنار کشیدند.
سرانجام بعد از مراسم تنفیذ و دو سه روز بعد از تحلیف، لیست کابینه دکتر روحانی اعلام و مهندس حجتی نیز جز وزرایی بود که به مجلس معرفی شد.
همان طوری که پیش بینی می شد، شاهدیم که مجلس پس از استماع نظرات موافق و مخالف و پاسخ ایشان به مخالفان و اشاره به عملکرد خود و همچنین برنامه هایش با رای نه چندان بالامجددا وزیر شد.
کسب 164 رای، غیر منتظره و دور از انتظار بود. به واقع شگفتی ناظران را برانگیخت! گفته می شود بسیاری از نمایندگان جناح های مختلف و از جمله بعضی از اصول گرایان، به شایستگی های مهندس محمود حجتی، در شرایطی که دکتر روحانی بهترین توصیف ها را از ایشان کرد، رای ندادند. حتما باید موضوع این رای غیر منتظره کالبد شکافی شود زیرا بعد از »بیطرف« که اصلا اعتماد مجلس را کسب نکرد و »محمد جواد آذری جهرمی« که در مرز کسب رای اعتماد قرار گرفت، حجتی بالاترین آرای مخالف و ممتنع نمایندگان را به خود اختصاص داد.
در چنین شرایطی پرسش اصلی این است که آیا مهندس حجتی قصد دارد کشاورزی کشور را به همان شیوه چهار سال گذشته و دوره اول کابینه دکتر روحانی اداره کند یا در نگرش ها و برنامه هایش تغییرات اساسی خواهد داد؟
آنچه که مهندس حجتی به عنوان راهبرد خود اعلام کرده است این بوده که » برنامه های من در جهت اسناد بالادستی و با نگاه به اقتصاد مقاومتی است« که مفهومی کلی است و بر اساس آن نمی توان یک ارزیابی مشخص ارائه داد اما مهندس حجتی اجزاء برنامه ای جامع را نیز اعلام کرده است که در فرصت های آینده می توان تمامی بخش های آن را مورد بحث و گفتگو قرار داد.
پیش از این نیز وزرای دیگر در دولت های گذشته با طرز تلقی های مختلف و جایگاه های متفاوت سیاسی، جزواتی تحت عنوان برنامه ارائه داده اند اما غالبا تجربه نشان داده است که این برنامه ها که کم و بیش به یکدیگر نزدیک هستند در کلیات باقی می مانند و دچار روزمرگی و »اجرا مردگی «می شوند.
به عبارتی، یا پشت درهای تامین اعتبارات لازم گرفتار میآیند) نکتهای که مهندس حجتی خود نیز در مجلس به عنوان یکی از موانع مورد تاکید قرار داد( یا قربانی حوادث و اتفاقات پیش بینی نشده و حوادث فصلی کشاورزی همانند گرانی ها و ارزانی ها، مازاد تولید یا کمبود و نایابی این یا آن محصول و بحث های پر مناقشه واردات جایگزین برای تنظیم بازار و به تبع آن، در »دام چاله سیاسی کاری « و »سیاسی بازی« ابتر می شوند.
اما به هر حال، اعلام برنامه نوعی تعهد و وعده است که میتوان در طول چهار سال به اشکال مختلف عملکرد وزیر را با انجام یا عدم انجام این یا آن بند آن، مورد داوری و قضاوت قرار داد. برنامه ای که همراهان مهندس حجتی به مجلس ارائه داده اند در حد خود یک برنامه جامع و مانع است ولی روح این برنامه مشخص نمی کند که سیاست کلی ناظر بر آن، در عرصه عقب افتادگی های تاریخی کشاورزی و وضعیت نامناسب بهره برداران و صنایع مرتبط، همچنین جهان واقعی و تعاملات جهانی، به ویژه بعد از تحولات نیم بند برجام که البته برگشت ناپذیر است، چیست؟
یعنی مهندس حجتی و همکاران آینده اش، در فضای واقعی رقابت های جهانی در حوزه اقتصاد سیاسی چگونه می خواهند آماج های برنامه را به واقع تحقق بخشند؟ مثلا بند قید شده دانش بنیان بودن این برنامه یعنی چی و چگونه و از چه منابع دانشی قصد دارند بهبود فرایندهای کاشت، داشت و برداشت را اجرا کنند؟ در نهایت اینکه این برنامه نمی گوید که آیا به کشاورزی اقتصادی مقرون به صرفه در چارچوب منافع ملی باور دارد و آیا کشاورزی کشور را به سمت صادرات محوری سوق خواهد داد؟ اگر چنین است، چگونه و در سایه چه مناسبات سیاسی منطقه ای و جهانی وارد عرصه رقابت های قیمتی و کیفی خواهد شد؟ آیا قرار است در چهار سال پیش روی دولت دوازدهم، کشاورزی کشور همچنان میان کشاورزی اقتصادی و رقابت های جهانی که توصیف شد و تولید معیشتی نیمه سنتی نیمه صنعتی، با تکیه بر تولید کمّی به هر قیمتی و هر کیفیتی، بدون تغییر در الگوی کشت و افزایش بهره وری و بدون اتکاء به دانش کاربردی روز باقی بماند؟ سرنوشت کشاورزان و روستاییان با تولید معیشتی بدون و جود صنایع تبدیلی کارآمد چه خواهد شد؟ آیا مرحله آوار برداری ناشی از عملکرد دولت های پیشین، طبق آنچه که مهندس حجتی و یا معاونان ایشان می گفتند سپری شده است؟ آیا اولویت سیاست های چهارگانه پیشین، شامل توسعه سامانه های نوین آبیاری، گسترش کشت متراکم در گلخانه ها، پرورش ماهی در قفس و گسترش کشت گیاهان دارویی همچنان باقی است؟ آیا حسب نیاز مبرم جمعیت رو به افزونی کشور به مواد پروتئینی با منشاء دامی، قصدی مبنی بر گسترش بهره گیری از نژادهای گوشتی پر بازده در عرصه دام های سبک و سنگین و حتی طیور، از طریق اولویت دادن به موضوع اصلاح نژاد و مسائل ژنتیکی و ژنومیک در میان هست و در واقع آیا اولویت های دیگری به 14 اولویت پیشین اضافه خواهد شد؟آیا قرار است برای تولید گوشت مرغ مورد نیاز کشور که با تقاضای روزافزون مصرف نیز همراه است همچنان بر استفاده از یک نژاد، عمدتا »راس« ، تکیه شود و آیا تحولی در این زمینه و برای شکستن انحصار به وجود نخواهد آمد؟
به هر حال دردولت دوازدهم نباید در بر همان پاشنة دولت یازدهم بچرخد. می بایست برای تحقق برنامه اعلام شده و ضرورت سمت گیری به سوی کشاورزی اقتصادی، شیوه های جدید و سیاست های متفاوت از گذشته در معاونت های تولیدی و اجرایی مورد نظر قرار گیرد.
حجتی به رغم رأی اعتمادی نه چندان مطلوب و کمتر از دوره پیشین، حمایت جدی رئیس جمهوری و اعضای کابینه را دارد، آواربرداری هم خوشبختانه پایان یافته است، لذا حجتی و معاونانش، که حتما لازم است چندتای آنان تغییر کنند، می بایست با فاصله گرفتن از عملگرایی و عمل زدگی سمت و سوی کلی کشاورزی را دگرگون و از کشاورزی تولید برای تولید و کشاورزی آمار محور به کشاورزی با بهبود ضرایب تبدیل و بهره وری بالا با قدرت رقابت در صحنه بازرگانی منطقه و جهان حرکت کنند و در این شرایط، این هدف طی 4 سال امکانپذیر است.
نظر شما