نزديك به يك دهه است كه مردم نسبت به مصرف آبهاي بستهبندي شده و معدني در بطريهاي متنوع استقبال خوبي نشان دادهاند و تا جايی اين استقبال پيش رفته است كه شايد در آينده نه چندان دور به خاطر صرفهجویی در مصرف آب هم مثل بنزين سهميهبندي و در بطري و بستهبندي به فروش برسد.
البته به اعتقاد اكثر كارشناسان اين مساله 20 سال است كه از سوي مسوولان ذيربط مطرح شده ولي هنوز شهامت اجراي آن وجود ندارد. در رابطه با آخرين وضعيت صنعت آب معدني و بازار آن پاي صحبتهاي يكي از به نامترين توليدكنندگان صنعت آب معدني يعني فرهاد بشارت، مديرعامل شركت آبهاي معدني دماوند نشستهايم كه با كولهباری از تجربه به كالبدشكافي مشكلات و دغدغههاي اين صنعت پرداخته كه ماحصل آن را با هم ميخوانيم:
لطفا كمي در رابطه با مشكلات توليد آب معدني در كشور توضيح دهيد.
در حال حاضر حدود 70 تا 80 واحد فعال توليدكننده آب معدني در كشور داريم كه همه اين واحدها با مشكل مواجهاند. در واقع بزرگترين مشكل كشور سياسي بودن امور است و اين باعث شده تا شركتها با مشكل قيمتگذاري مواجه شوند. تنها محصول صنعتي در ايران كه داراي استاندارد بينالمللي است و بزرگان دنيا در آن هستند همين آب معدني است ولي دولت توجهي به آن ندارد.
محصول آب معدني ايران ارزانترين آب معدني دنيا است. ايرانيان در مسافرتهاي خود به عينه لمس ميكنند كه قيمت آب بستهبندي در ديگر كشورها حداقل به 800 تومان ميرسد ولي در ايران 300 تومان است باید قبول کرد که حوادث طبيعي و رشد جمعيت و ... نقش و ضرورت توليد آبهاي بستهبندي را دوچندان ميكند.
تقاضاي ما اين است كه از اين صنعت نوپا حمايت شود و از چاپ مطالب غيرعلمي در رابطه با صنعت جلوگیری شود.
توليدكنندگان اين صنعت با مشكلات بسياري از جمله مشكل نقدينگي، مواد اوليه و ... مواجه هستند، پس اين همه كم لطفي در مورد اين صنعت درست نيست.
اشاره به اين كرديد كه اين صنعت صنعتي نوپا است، ولي فرهنگ مصرف مردم براي مصرف آب بستهبندي آنگونه كه بايد جا نيفتاده و اعتقاد ندارند كه براي آب پول بدهند در اين رابطه چه نظري داريد؟
من چندان با اين صحبت موافق نيستم من متعلق به نسلي هستم كه در آن نسل «پپسي» براي اولين بار به ايران آمده بود خاطرم هست كه ليموناد بود و بعد از آن «پپسي» آمد هماكنون 40 تا 50 سال است كه مردم خريد نوشابه جزو نيازهايشان شده است قشر جوان كشور نوشابه ميخورند. با همين طرز فكر مردم پيشرفت كردن تا جايي كه در حال حاضر كسي بعد از ورزش يادر حين ورزش نوشابه نميخورند چون متوجه شدند بايد به فكر سلامتي خود باشند.
همه ميدانيم كه باید حداقل روزي دو ليتر یا هشت ليوان آب بخوريم. فرهنگ تغذيهاي مردم در حال تغيير است ديگر نميشود مسالهاي را به مردم ديكته كرد چه بخواهيم و چه نخواهيم فرهنگ غرب تمام دنيا را گرفته شما ميدانيد كه در حال حاضر تمام رستورانهاي تهران اغلب فستفود است ايرانياني كه با تور مسافرت ميكنند بهترين لذتشان اين است كه مكدونالد مصرف كنند چون ذائقه آنها چنين مسالهاي را ميطلبد پس ذائقهها هم تغییر کرده و آب بستهبندی رواج پیدا کرده است. ايران كشوري است كه مشكل آب دارد. آب شرب تهران هزينه بالايي دارد تا به دست مردم برسد. آبي است كه مردم از آن بد استفاده ميكنند. در هيچ كجاي دنيا مردم با آب تصفيه شده ماشين يا محوطه حياط را نميشويند. بنابراين دولت به نتيجهاي ميرسد كه بايد آب بستهبندي شده بفروشد، البته اين مساله 20 سال است كه مطرح شده و يك شهامتي براي اجرا ميخواهد مثل شهامتي كه براي بنزين یا هدفمندي یارانهها به خرج داده شده بنابراين يقين داشته باشيد كه ايران به سمت مصرف و فروش آب بستهبندي خواهد رفت شايد اين پروسه طولاني شود ولي اجرايي خواهد شد.
در كنار تمامي اين مسايل گذر زمان نشان ميدهد كه انسان به دنبال راحتي و آسايش است آب بستهبندي يعني اينكه آب را بتوان حين رانندگي، كلاس درس و ... مصرف كرد. آب بطري امكانات خاصي را به دنبال دارد كه ديگر نوشيدنيها ندارند مثلا مصرف سرانه نوشابه در ايران نسبتا بالاست و مردم ناخودآگاه به سمتآب گرايش دارند. مشكل ما در قيمتگذاري آب معدني است نوشابه و آب در تمام دنيا 10 درصد تفاوت قيمت دارند و آن هم به دليل خريد شكر و ديگر مواد است وگرنه هزينه توليد و بطري و پخش و توزيع آن يكي است. ولي در تهران اين تفاوت 70 درصد است.
متاسفانه به دليل نوپا بودن اين صنعت برندينگ در آن نهادينه نشده است يعني مردم تفكيكي براي برندهاي آب معدني قائل نيستند مثلا در نوشابه كوكاكولا و پپسي به خاطر برندي كه دارند تفاوت قيمتي با ساير نوشابهها دارند ولي اين مساله در مورد آب معدني صادق نيست. مصرف كننده هيچ تفاوتي براي حق ليسانسها ايجاد نميكند در ديگر كشور اختلاف قيمت بين يك بطري آب اويان 10 برابر ديگر بطريهاي آب است.
جسته گريخته در رسانهها و مطبوعات مطالبي پيرامون نيترات بالاي آبهاي معدني و يا مضرات مصرف آنها به چاپ ميرسد. جنابعالي به عنوان يكي از پیشکسوتان صنعت آب معدني و عضو هيات رييسه انجمن آب معدني ايران چه دفاعي از اين صنعت داريد؟
ببينيد اين صحبت به اين مساله برميگردد كه ما باور داشته باشيم كه ايران و صنعت غذاي آن سازماني به نام سازمان استاندارد دارد كه برروي همه توليدات نظارت میکند. نتيجه بياعتمادي مردم به مسوولان و مراجع مرتبط با صنعت غذا همين نشر اكاذيب در نشريات است. 70 درصد شركت دماوند متعلق به شركت دنون است كه در بورس نيويورك بسيار فعال است. كوچكترين اتفاق در ايران ميتواند موقعيت دنون را در بورس نيويورك بحراني كند. پس اين مطالب مبناي علمي ندارد براي مثال بهترين زمان مصرف آب معدني دو سال است. اگر گفته شود يكسال به دليل شرايط آب و هوايي و نگهداري است.
آب يك موجود زنده است و قطعا شرايط خاصي براي نگهداري دارد و شايد در پروسه توليد و بستهبندي يا هوا بكشد يا بو بدهد اولا كه بو دادن آب مساله بغرنجی نيست و مشكلي نخواهد داشت. چرا كه قبل از اينكه آب به دست مصرفكننده برسد 48 ساعت قرنطينه ميشود بعد در لابراتوارهاي شركت كشت ميشود و در مواردي به دليل مشكلاتي كه در مواد اوليه به دليل طولاني شدن مدت گمركي پيش آمده ما آب را از چرخه توليد خارج كرديم. آب معدني داراي املاح بسياري است و براي بدن بسيار مفيد است منوط به اينكه به نحو احسنت مصرف و نگهداري شود.
آب معدني خواص درماني دارد البته آبهاي معدني در دنيا متفاوت هستند مثلا آبهاي معدني فرانسه منيزيم بالايي دارند. حق انتخاب را بايد به مصرفكننده بدهيم. بايد مردم بين آب معدني تحت ليسانس و بستهبندي مرغوب با ساير آب معدنيها تفكيك قائل شوند باز هم تاكيد ميكنم مصرف آب معدني هیچ مشكل و تهديدي براي مصرفكننده ندارد.
آب معدني چه فرقي با آب شرب دارد؟
ببينيد ما در شهري زندگي ميكنيم كه لولههاي انتقال آب آشامیدنی آن به منازل برای سالهای پیش است. تهران زلزلهخیز است. گاز کربنیک هوا بسیار بالاست و دولت برای آب سالمی که به دست مصرفکننده برسد مواد ضدعفونیکننده بسیاری به آب اضافه میکنند. با یک حساب سرانگشتی متوجه تفاوتهای آب شرب با آب معدنی خواهید شد. مصرفکننده اگر آب معدنی را درست استفاده کند قطعا خطرآفرین نخواهد بود برای مثال نباید آب معدنی یخ بزند، یا آب را بجوشانند و یا حتی زیر آفتاب قرار نگیرند.
در ایران برندینگ وجود ندارد دولت برای نوآوری ارزشی قائل نیست در این وادی تولیدکننده اجازه افزایش قیمت هم ندارد و متاسفانه فقط قیمت آب معدنی سراسری است حتی نان هم قیمتهای مختلفی دارد.
در دو سال گذشته اجرای قانون هدفمندی یارانهها را در اقتصاد کشور داشتیم که به اعتقاد اکثر کارشناسان شیب اجرای این قانون برای صنعت غذا بسیار زیاد و شوک زیادی را به صنعت دارد و باید به صورت پلکانی اجرا میشد. از طرف دیگر شرکتها با توجه به گرانی انرژی و مواد اولیه اجازه افزایش قیمتی نداشته در این رابطه چه نظری دارید و چه پیشنهاداتی برای برونرفت از این معضل دارید؟
در این میان دو مساله کلی وجود دارد اول اینکه قانون هدفمندی یارانهها حرکت بسیار مثبتی بود و اعتقاد دارم که باید 20 سال پیش اجرا میشد ولی متاسفانه نحوه اجرای آن درست نبود. ببینید هدف درست است ولی راه و روش اشتباه است. بسیاری از شرکتها با مشکلات کنار میآیند و تحمل میکنند ولی تحمل حدی دارد. تا کی باید در نشریات بخوانیم که دولت در مقابل افزایش قیمت لبنیات و گوشت ایستادگی میکند این معنی ندارد متاسفانه دولت به جای کنترل زنجیره تولید برروی قیمت نهایی تمرکز میکند که این درست نیست مشکل این است که خصوصیسازی آنگونه که باید در کشور اجرایی نشد. خصوصیسازی آزادسازی قیمتها را به دنبال خواهد داشت در صورت آزادسازی قیمت یک تولیدکننده قادر است محصول 200 تومانی خود را دو هزار تومان بفروشد و در این صورت مصرفکننده حق انتخاب دارد مثل ماشین که در حال حاضر از 10 میلیون تا 100 میلیون در کشور موجود است، خریدار با توجه به بودجه و توان خود خرید میکند.
در سال حمایت از تولید ملی اولویتهای حمایت از صنعت خود را در چه عواملی میدانید؟
به نظر من این است که دولت انحصار خود را از روی تولیدکنندگان بردارد، بگذارد خصوصیسازی با ریتم ملایم خود در اقتصاد کشور جاری شود.
با توجه به تورمی که وجود دارد نمیتوان بهرههای بانکی را پرداخت کرد پس اولین حمایت دولت باید در مورد تسهیلات بانکی باشد با دستور نمیتوان در فضای اقتصاد ایران فعالیت کرد.
منبع: اقتصاد سبز
کد خبر 21013
نظر شما