منصور انصاری
پرسشي كه هيچ مسئول، كارشناس يا مدير سازمان و نهادي در وزارت جهاد كشاورزي به آن پاسخ نمي دهد،
اين عدم پاسخگويي اگر به دليل بي اطلاعي باشد بسيار تاسف بار است زيرا طي يك سال گذشته چه از جانب وزير جهاد كشاورزي و چه مديران و رؤساي مرتبط با مكانيزاسيون كشاورزي بارها و بارها در صدر مصاحبه ها و اخبار تكراري و كسالت آور اعلام شده، مي شود و احتمالا تا سالهاي متوالي در آينده اعلام مي گردد كه " دو خط اعتباري به مبلغ 750 ميليارد در مرحله اول و در مرحله دوم 800 ميليارد تومان طي آداب و ترتيب و آئين نامه و احتمالا مقررات براي ارتقاء سطح مكانيزاسيون كشاورزي كشور اختصاص يافته، خط اول اعتباري جذب شده و خط دوم يعني همان 800 ميليارد تومان نيز در حال جذب است".
اين دو خط اعتباري يك سخنگوي تمام وقت هم دارد كه مدام و به بهانه هاي مختلف اعم از افتتاح نمايشگاه هاي بزرگ و كوچك شهرستاني تا كنفرانس ها و غيره با آب و تاب و تبختر بيان مي كند كه "دولت يازدهم چه ها كه براي كشاورزي كشور نكرده است؟" تقريبا هيچ رسانه اي نيز، اعم از مجازي و غير مجازي، جز يكي دو مجله تخصصي آنهم به صورت موردي اين بحث را نشكافته است كه اصولا اين ارقام ميلياردي كم سابقه چگونه و به چه ترتيبي تخصيص يافته و مي يابند يا واجدين شرايط اخذ آن چه كساني هستند و چگونه بايد به اين منابع دست پيدا كنند. در واقع در اين اطلاع رساني توأم با منت بر بخش كشاورزي، اصولا كشاورزان و كشاورزي كشور حذف شده اند و فقط نقش دولت، به مثابه "من آنم كه رستم بود پهلوان" برجسته است و تبسم هاي پر معني كه "ما اين هستيم و اين كارهاي قهرمانانه را مي كنيم، كارهايي كه قبلي ها نمي كردند،" جلساتي هم كه در اين زمينه در دفتر وزير جهاد كشاورزي تشكيل مي شود بدون حضور كشاورزان واقعي است و خبرنگاران تخصصي بخش كه قادرند موضوع را تجزيه و تحليل و بيش از انعكاس اخبار ساده مورد مداقه قرار دهند حضور ندارند. هيچ توضيح، تشريح و يا بحث استدلالي در ميان نيست كه اين ارقام چگونه، در چه استان هايي، با رعايت كدام اولويت در سياست هاي كلان كشاورزي، به چه نسبتي، چه تعداد براي ساخت داخل، چقدر براي انتقال تكنولوژي و تجهيزات مدرن و چقدر براي تراكتورهاي بدلي و چيني و غيره وارد مي شوند صرف خواهد شد، يعني ترويج آموزش و اطلاع ساني تحليلي كلا تعطيل است فقط جز اينكه چه كارها كرده ايم مطرح مي شود. گذشته از اين موضوعات كه مبهم هستند و در حوزه اجرا بدون توضيح و تشريح باقي مانده اند و رسانه هاي جناحي و سياسي نيز ترجيح مي دهند وارد محتوا و مضمون آن نشوند، بايد پرسيد آيا صرف اين همه اعتبار بر فرض اينكه صد در صد درست و بي عيب و نقص توزيع و تخصيص يافته باشند، مبتني بر نيازهاي مبرم كشاورزي كشور در استان هاي مختلف و يا مثلا با محوريت افزايش نيروي محركه در بخش كشاورزي بوده است؟ چقدر روابط و مناسبات اين و آن انجمن يا حوزه هاي نفوذ در اعطاي تخصيص دخليل بوده است؟ چه تاثيري در افزايش بهره وري داشته است ؟ آيا نيروي محركه در معادن، راه سازي و يا حمل و نقل در مناطق صعب العبور بهبود يافته است يا بهره وري در مزارع؟ چرا در اخبار و مصاحبه هاي خبري فقط به ذكر اين ارقام بسنده مي شود و بحثي از اين كه اين پول را هزينه كرده ايم و نتيجه آن در عرصه توليد دستيابي به اين و آن عدد يا ضريب بهره وري بوده است به ميان نمي آيد؟ طرح مكرر اين گونه اخبار و نهايتا جذب اعتبار براي چيست؟ براي اين كه بگوييم مركز، نهاد، سازمان، معاونت و وزارتخانه خوبي هستيم يا اينكه در عرصه عمل به وضعيت كشاورزي و توليد بهبود يافته و در سطحي بالاتر به ارزش افزوده بخش كشاورزي در اقتصاد كلان دست يابيم ؟ آيا مي توان يك سياست گذاري را با اين دست ابيات كه"تو نيكي مي كن و د ر دجله انداز..." هدايت و تدقيق كرد؟!
پرسشي كه هيچ مسئول، كارشناس يا مدير سازمان و نهادي در وزارت جهاد كشاورزي به آن پاسخ نمي دهد،
اين عدم پاسخگويي اگر به دليل بي اطلاعي باشد بسيار تاسف بار است زيرا طي يك سال گذشته چه از جانب وزير جهاد كشاورزي و چه مديران و رؤساي مرتبط با مكانيزاسيون كشاورزي بارها و بارها در صدر مصاحبه ها و اخبار تكراري و كسالت آور اعلام شده، مي شود و احتمالا تا سالهاي متوالي در آينده اعلام مي گردد كه " دو خط اعتباري به مبلغ 750 ميليارد در مرحله اول و در مرحله دوم 800 ميليارد تومان طي آداب و ترتيب و آئين نامه و احتمالا مقررات براي ارتقاء سطح مكانيزاسيون كشاورزي كشور اختصاص يافته، خط اول اعتباري جذب شده و خط دوم يعني همان 800 ميليارد تومان نيز در حال جذب است".
اين دو خط اعتباري يك سخنگوي تمام وقت هم دارد كه مدام و به بهانه هاي مختلف اعم از افتتاح نمايشگاه هاي بزرگ و كوچك شهرستاني تا كنفرانس ها و غيره با آب و تاب و تبختر بيان مي كند كه "دولت يازدهم چه ها كه براي كشاورزي كشور نكرده است؟" تقريبا هيچ رسانه اي نيز، اعم از مجازي و غير مجازي، جز يكي دو مجله تخصصي آنهم به صورت موردي اين بحث را نشكافته است كه اصولا اين ارقام ميلياردي كم سابقه چگونه و به چه ترتيبي تخصيص يافته و مي يابند يا واجدين شرايط اخذ آن چه كساني هستند و چگونه بايد به اين منابع دست پيدا كنند. در واقع در اين اطلاع رساني توأم با منت بر بخش كشاورزي، اصولا كشاورزان و كشاورزي كشور حذف شده اند و فقط نقش دولت، به مثابه "من آنم كه رستم بود پهلوان" برجسته است و تبسم هاي پر معني كه "ما اين هستيم و اين كارهاي قهرمانانه را مي كنيم، كارهايي كه قبلي ها نمي كردند،" جلساتي هم كه در اين زمينه در دفتر وزير جهاد كشاورزي تشكيل مي شود بدون حضور كشاورزان واقعي است و خبرنگاران تخصصي بخش كه قادرند موضوع را تجزيه و تحليل و بيش از انعكاس اخبار ساده مورد مداقه قرار دهند حضور ندارند. هيچ توضيح، تشريح و يا بحث استدلالي در ميان نيست كه اين ارقام چگونه، در چه استان هايي، با رعايت كدام اولويت در سياست هاي كلان كشاورزي، به چه نسبتي، چه تعداد براي ساخت داخل، چقدر براي انتقال تكنولوژي و تجهيزات مدرن و چقدر براي تراكتورهاي بدلي و چيني و غيره وارد مي شوند صرف خواهد شد، يعني ترويج آموزش و اطلاع ساني تحليلي كلا تعطيل است فقط جز اينكه چه كارها كرده ايم مطرح مي شود. گذشته از اين موضوعات كه مبهم هستند و در حوزه اجرا بدون توضيح و تشريح باقي مانده اند و رسانه هاي جناحي و سياسي نيز ترجيح مي دهند وارد محتوا و مضمون آن نشوند، بايد پرسيد آيا صرف اين همه اعتبار بر فرض اينكه صد در صد درست و بي عيب و نقص توزيع و تخصيص يافته باشند، مبتني بر نيازهاي مبرم كشاورزي كشور در استان هاي مختلف و يا مثلا با محوريت افزايش نيروي محركه در بخش كشاورزي بوده است؟ چقدر روابط و مناسبات اين و آن انجمن يا حوزه هاي نفوذ در اعطاي تخصيص دخليل بوده است؟ چه تاثيري در افزايش بهره وري داشته است ؟ آيا نيروي محركه در معادن، راه سازي و يا حمل و نقل در مناطق صعب العبور بهبود يافته است يا بهره وري در مزارع؟ چرا در اخبار و مصاحبه هاي خبري فقط به ذكر اين ارقام بسنده مي شود و بحثي از اين كه اين پول را هزينه كرده ايم و نتيجه آن در عرصه توليد دستيابي به اين و آن عدد يا ضريب بهره وري بوده است به ميان نمي آيد؟ طرح مكرر اين گونه اخبار و نهايتا جذب اعتبار براي چيست؟ براي اين كه بگوييم مركز، نهاد، سازمان، معاونت و وزارتخانه خوبي هستيم يا اينكه در عرصه عمل به وضعيت كشاورزي و توليد بهبود يافته و در سطحي بالاتر به ارزش افزوده بخش كشاورزي در اقتصاد كلان دست يابيم ؟ آيا مي توان يك سياست گذاري را با اين دست ابيات كه"تو نيكي مي كن و د ر دجله انداز..." هدايت و تدقيق كرد؟!
نظر شما