محمدرضا جمشیدی: سرانجام پس از هفتهها رایزنی و گمانهزنیهای رسانهای نام وزیر پیشنهادی جهاد کشاورزی از پرده برون افتاد و محمود حجتی که در همه گمانهزنیها به عنوان یکی از 2 گزینه اصلی مطرح بود به عنوان وزیر پیشنهادی دولت یازدهم معرفی شد تا بسیاری از فعالان بخش کشاورزی را نسبت به آینده این بخش پرمزیت امیدوار سازد.
محمود حجتی در سال 1334 در نجفآباد اصفهان دیده به جهان گشود، در رشته مهندسی عمران تحصیل کرده و در دولت اصلاحات مدتی وزیر راه و ترابری و نیز استاندار سیستان و بلوچستان بوده است.
شاید همین سبقه او عاملی اساسی برای سیل هجمهها در 2 سال نخست وزارتش در جهاد کشاورزی بود، اما او به قدری حرفهای و با مدیریت عالی از پس ادغام 2 وزارتخانه عریض و طویل جهاد سازندگی و کشاورزی سابق برآمد که به سرعت و به خصوص پس از نیل به خودکفایی گندم خط بطلانی بر همه پیشداوریها مبنی بر تخصص نداشتناش کشید و 2 طیف از منتقدان هر وزیر جهاد کشاورزی یعنی عیسی کلانتری و دبیر کل خانه کشاورز و رسانهها برای او مراسم تودیع گرفتند.
نام حجتی چه بخواهیم و چه نخواهیم بر تارک کشاورزی ایرانزمین نقش بسته، چراکه او نه تنها از پس تاریخیترین ادغام مدیریتی بخش با کمترین تکانه برآمد، بلکه تاریخیترین خودکفایی کشور در دوران صدارت او به وقوع پیوست.
اهمیت کار حجتی در ادغام زمانی بیشتر قدرت مدیریت او را به رخ میکشد که به رغم تعدیلهای بنیادی در بدنه وزارتخانه، توازن میان پرسنل 2 وزارتخانه ادغامی همواره وجود داشت و این همان مسالهای بود که 2 وزیر بعدی پس از او همواره دچار چالش بودند و کشاورزیچیهای گذشته آنچنان به حاشیه رانده شدند که حتی بدنه کارشناسی وزارتخانه از تخصص آنها محروم ماند.
همه این اتفاقات در شرایطی رخ داد که حجتی خود از بطن جهاد سازندگی وارد گود کشاورزی شده بود و توانسته بود عدالت را حکمفرما سازد، اما سکانداران پس از او نه تنها از برقراری عدالت میان این 2 گروه تاثیرپذیر عاجز بودند، بلکه حتی در نگهداری پایگاه اصلی و جایگاه ویژه کشاورزان در پایتخت نیز ناتوان نشان دادند و بخش کشاورزی را که در همه برنامههای توسعهای کشور به عنوان یکی از ارکان اصلی استقلال اقتصادی مطرح بوده، در دولت دهم ساختمان معروف شیشهای که به عنوان هویت اصلیاش مطرح بود را به راحتی از دست داد تا حداقل ویترین بخش کشارزوی که نماد بینالمللی آن نیز به شمار میرفت را به مثابه بسیاری از کارشناسان زبدهاش از دست بدهد.
حجتی در برنامهای که ارایه داده نشان میدهد که دیگر حجتی سال 79 نیست و این بار به عنوان فردی با تجربه و استخوان خرد کرده وارد بخش کشاورزی خواهد شد.
حجتی در دوران 5ساله وزارت جهاد کشاورزی علاوه بر ادغام، به موفقیتهای بسیاری دست یافت که رشد 37 درصدی تولید محصولات کشاورزی و رسیدن میزان تولید از 7/64 میلیون تن به 7/88 میلیون تن، رشد 73 درصدی تولید گندم و قطع واردات 4/6 میلیون تنی، رشد 162 درصدی تولید نیشکر، 74 درصدی تولید ذرت و 62 درصدی تولید دانههای روغنی گوشهای از کارنامه پربار او به شمار میرود.
در مجموع محصولات زراعی با 45 درصد رشد از 7/24 به 9/64 میلیون تن، محصولات باغی با 14 درصد رشد از 2/12 میلیون تن به 14 میلیون تن، تولیدات دامی با 20 درصد رشد از 7/7 میلیون تن به 3/9 میلیون تن و شیلات و آبزیان با 11 درصد رشد از 424 هزار تن به 470 هزار تن بالغ شد.
این توفیقات دوران وزارت حجتی که از قویترین و مجربترین معاونان 2 دهه اخیر این وزارتخانه بهره میجست منجر به آن شد که برای نخستین بار تراز تجاری بخش کشاروزی در سال 82 مثبت باشد.
حجتی در دوران وزارتش اگرچه به عنوان فردی غیر متخصص وارد شده بود، ولی توان استفاده از تمام ظرفیتهای طبیعی و انسانی بخش را داشت و این همان نکتهای است که 2 وزیر پس از او که اتفاقا سبقه کارشناسی بخش را هم داشتند از رسیدن به این توفیق محروم بودند.
جدای از این کارنامه پربار که حجتی را به عنوان یکی از واجد شرایطترین گزینههای وزارت جهاد کشاورزی مطرح میکند، برنامههایی که او ارایه کرده، به خوبی نشان میدهد که در این دوره هم اگر صاحب رای مجلس شود، دوره طلایی کشاورزی ایرانزمین لقب خواهد گرفت.
اصلاح الگوی کشت و ارتقای بهرهوری عوامل تولید، توسعه صادرات با هدف برقراری تراز مثبت بازرگانی بخش، ارتقای کارآمدی نظام سیاستگزاری و ارتقای نقش و سطح مشارکت کشاورزان و توسعه ظرفیت و ارتقای کارایی نظام توسعه فناوری و سازگار با ساختار منابع و مناطق و ... ازجمله رئوس برنامههای وزیر پیشنهادی جهاد کشاورزی دولت یازدهم است که با اتخاذ راهبردهای اصلی اتخاذ شده میتواند بخش کشاورزی ایران را به جایگاهی منطبق با ظرفیتهای بیکران آن برساند.
کد خبر 24699
نظر شما