محمدرضا جمشیدی
سرانجام وعدهها رنگ واقعیت به خود گرفت و مهندس محمود حجتی که پس از رای اعتماد بارقههای امید بسیاری را در دل فعالان کشاورزی این مرز و بوم روشن کرده بود، با حرکتهای اصولی در زمینه پیگیری اعلام به موقع نرخ خرید تضمینی محصولات کشاورزی در سال زراعی جاری به فاصله چند روز پس از سکانداریاش، دستور تامین نهادهها به عنوان بسترساز تولید کشاورزی، پیگیری بازگرداندن ساختمان شیشهای به عنوان مرکز انسجام کارشناسان بخش کشاورزی و ... نشان داد، این بار به عنوان فردی پخته و از جنس کشاورزی میخواهد سکان مدیریت را به دست بگیرد، عملکردی که متاسفانه سلف پیشین او برخلاف آنکه از جنس همین بخش بود از خود نشان نداد.
در گام بعدی حجتی مطالعه شده دست به تغییرات مدیریتهای مجموعه وزارتخانه زد و طبیعی بود که همکاران امتحان پس داده گذشته در اولویت باشند و همین گونه هم شد، اما بدون تردید انتصاب دکتر عبدالمهدی بخشنده به عنوان معاون برنامهریزی و دکتر شریعتمدار به عنوان مشاور، بهترین انتصابات حجتی را تا به امروز شامل میشود.
اما در این فضای مثبت، تعجب اهالی رسانه بیشتر از آن جهت قوت میگیرد که حجتی تا کنون واکنشی نسبت به پاشنه آشیل وزارت جهاد کشاورزی یعنی روابط عمومی نشان نداده است. پاشنه آشیلی که بیشتر از آنکه ناشی از ضعف افراد مجموعه روابط عمومی باشد (چراکه برخی از آنها از استخوانخردکردههای روابط عمومی هستند) نشات گرفته از تفکر نادرست حاکم براین اداره است.
تفکری که قدرت استفاده از ظرفیتهای بیانتهای نشریات تخصصی را ندارد و نهتنها در امور ترویجی قدرت استفاده و برنامهریزی برای بهرهگیری از آنها وجود ندارد، بلکه حتی در جهت دادن به فعالیتهای آنها و ارایه آمارها و اطلاعات درست و کانالیزهشده نیز مشکلات عدیدهای وجود دارد.
ضعف روابط عمومی وزارت جهادکشاورزی دولت دهم در مدیریت و جهتدهی به شریانهای اطلاعرسانی در بخش کشاورزی تا بدانجا مشهود بود که چراغ معدود صفحات کشاورزی موجود در روزنامههای اقتصادی کشور که اتفاقا از سال 1380 یعنی دوره زمامداری حجتی بر وزارت جهادکشاورزی متولد و گسترش یافته بود دراین دوره به خاموشی گرایید و متاسفانه آب از آب هم تکان نخورد.
صفحاتی که به ترتیب در روزنامههای ابرار اقتصادی، آسیا، اقتصاد پویا، صبح اقتصاد، جهان صنعت، هدف و اقتصاد، جهان اقتصاد و عصر اقتصاد شکل گرفت و حتی در مقاطعی رهبری اطلاعرسانی کشاورزی را در دست داشتند، اما سهلانگاریهای گذشته به راحتی این امکان که با مشقت بسیار ایجاد شده بود را از بخش کشاورزی گرفت.
چرا خبرنگاران بخش کشاورزی تردد خود به روابط عمومی را در این سالها به حداقل رساندهاند؟ جایگاه آمار و اطلاعات در روابط عمومی جهادکشاورزی امروز کجاست؟ مدعیان و مدرسان عرصه روابط عمومی نسبت به جریانسازی رسانهای برای بخش کشاورزی در 4 سال گذشته چه عملکردی برای ارایه دارند؟ فعالان عرصه رسانهای روزنامههای دارای صفحه کشاورزی امروز کجایند و چه کسانی مسوول فراری دادن آنها از این بخش هستند؟ سایت وزارت جهادکشاورزی چگونه مدیریت میشود و به راستی آیا منبعی برای سیراب کردن فعالان رسانهای است؟
این پرسشها و پرسشهای بسیاری از این دست بدون تردید پاسخهایی دارد و اگر حجتی فردی را مسوول پیگیری این پاسخها نماید به خوبی میتواند بهترین تصمیم را برای چشم و چراغ وزارت جهادکشاورزی بگیرد.
کد خبر 25574
نظر شما