محمدرضا جمشیدی
داستان پروندههای فساد در وزارت جهادکشاورزی به کجا ختم شد و چرا پس از یکی دو ماه سروصدا همه چیز به بوته فراموشی سپرده شده است؟ آیا آن همه بوق و کرنا فقط برای تغییر وزیر و مشروعیت بخشیدن به توقف انتزاع بود یا پذیرش استعفای محمود حجتی وزیر جهادکشاورزی ترفندی برای خاموش شدن مطالبههای عمومی بابت پروندههای فساد در وزات جهادکشاورزی بوده است؟!
وزارت جهادکشاورزی همیشه بهعنوان خانه کشاورزان و زحمتکشان این مرز و بوم تلقی میشود و عموماً در طول دو دهه گذشته شائبههای فساد و یا ایجاد مافیا و رانتهای پشت پرده در وزارتخانههای دیگر بهخصوص وزارت بازرگانی سابق ایجاد میشده است، اما ظاهراً پس از ادغام وزارت بازرگانی و اجرای قانون انتزاع فرصتطلبان به جهادکشاورزی هدایت شدند و در طول 6 سال گذشته بارها صحبت از فساد در حوالی این وزارتخانه به گوش میرسد و دهها کارمند و مدیر وزارت جهادکشاورزی توسط قوه قضائیه دستگیر شدند.
اگر نقطه آغاز این فضا را 15 اسفند سال 1383 که با بازداشت 15 تن از کارکنان منابع طبیعی استان تهران شکل گرفت تلقی کنیم، بیشک نقطه اوج آن را باید بازداشت حمید ورناصری، مدیرعامل سابق شرکت پشتیبانی امور دام و بازداشت خلیل آقایی، معاون وزیر جهادکشاورزی و رییس سازمان جنگلها و مراتع در آبان سال 1398 بنامیم.
وضعیتی که به زعم برخیها عمدهترین دلیل استعفای محمود حجتی تلقی میشود. نکته مهم در اتفاقات اواسط سال گذشته این بود که دایره تخلفات از سطح کارمندان این وزارتخانه فراتر رفت و به معاونان و حتی بر پایه گمانهزنیهای اثبات نشده به مدیران نزدیک وزیر سابق جهادکشاورزی نیز رسید.
فضا بهگونهای ترسیم شد که به فاصله چند ماه پس از پذیرش استعفای محمود حجتی از سوی رییس جمهوری و در حالیکه همگان عباس کشاورز را واجد شرایطترین گزینه جانشینی حجتی میدانستند، به ناگاه و در فاصله چند روز مانده به پایان دوره سه ماهه سرپرستیاش که بهخوبی با عزل و نصبهای متعددی که داشت نشان داده بوده که در برخورد جدی با فساد در بدنه وزارت جهادکشاورزی کوتاهی نمیکند، نام کاظم خاوازی بهعنوان گزینه پیشنهادی دولت مطرح شد.
نکته مهم در عملکرد کشاورز بر مسند سرپرستی وزارت جهادکشاورزی که خود از مدیران محمود حجتی تلقی میشد، قطع همکاری و تغییر بسیاری از مدیران و نزدیکان محمودحجتی در همین دوره کوتاه بود که شاید قطع همکاری با معاون کارکشته پرنفوذ محمود حجتی که برخیها او را نفر دوم وزارت جهادکشاورزی در تمام دوران فعالیت حجتی در وزارتخانه میپندارند و حتی برخیها هم او را وزیر در سایه! اما نوع قطع همکاری با او به فاصله یکی دو روز تا پایان مهلت قانونی سرپرستی کشاورز و از سوی دیگر حضور نداشتن این معاون وقت در کلیه جلسههای شورای عالی مدیران وزارتخانه در دوران سرپرستی عباس کشاورز حکایت از وجود داشتن راز و رمزها و یا کدورتهای ریشهداری دارد.
فضایی که با حضور غیرمترقبه همان معاون در مراسم تودیع و معارفه کاظم خاوازی پس از اخذ رای اعتماد از مجلسیان بیشتر به شائبههای موجود دامن زده است.
اینکه پاسخ تمام این شائبهها کی داده میشود و اساساً حقایق ماجرا چیست؟ و اینکه رمزگشایی از پروندههای فسادی که هنوز در حد اتهام مطرح است و نتیجه پیگیریهای قضایی که هنوز اعلام نشده چه زمانی صورت میگیرد، از جمله ابهامهایی است که کماکان در فضای وزارت جهادکشاورزی وجود دارد.
سرانجام ابهام مهم دیگری که این روزها در اذهان علاقهمندان به بخش کشاورزی وجود دارد، اینکه به راستی کاظم خاوازی، وزیر علمی و تحقیقاتی و خوشنام فعلی جهادکشاورزی که بسیاری دل به او بستهاند، میتواند از گردابهای اطراف وزارتخانه به سلامت عبور کند و اصولاً برای فسادستیزی چه برنامههایی دارد؟
و سرانجام اینکه آیا خاوازی گرفتار فضایی خواهد شد که صادقی نماینده مردم تهران در جلسه رأی اعتماد مطرح کرد، مبنی بر آنکه ممکن است خاوازی گرفتار همان گلوگاههای فسادی شود که در دوره محمود حجتی اتفاق افتاد؟!
بههرحال معلوم نشدن وضعیت ورناصری، مدیرعامل سابق شرکت پشتیبانی امور دام که در سال 1398 بازداشت شد، ماجراهای امضاهای طلایی که توسط وکیلی نماینده تهران در روز رأی اعتماد در مجلس مطرح شد، بحث دستگیری رییس سازمان جهادکشاورزی گیلان و فساد در تغییر کاربریها، فساد هزار میلیارد تومانی در فرآیند خرید تضمینی گندم در سال 98، پرونده فساد مدیران جهادکشاورزی مشهد، موضوع بازداشت خلیل آقایی، رییس وقت سازمان جنگلها و نامعلوم بودن نتیجه اتهامها و همه و همه از جمله پرسشهایی است که هنوز هم حول این وزارتخانه مهم و استراتژیک میگذرد و بسیار امیدواریم که کاظم خاوازی بتواند با تیم جدیدی که بر سرکار خواهد آورد مانع بروز دوباره زمینههای چنین فضایی در حواشی این وزارتخانه باشد.
نظر شما