وحید زندی فخر


سکانس اول؛ اژدهای خمیرمرغ

کارخانه‌های تولیدکننده فراورده‌های گوشتی در حال تولید بودند. روزگارشان کجدار و مریز می‌گذشت تا اینکه در شهریور سال گذشته، ناگهان مسئولان بهداشتی به یاد خمیر مرغ می‌افتند. این موضوع به قدری در میان مردم گسترش می‌یابد و دهان به دهان می‌شود که به نوعی می‌توان ضرب‌المثل «یک کلاغ، چهل کلاغ» را درباره آن به کار برد. این ماده اولیه که هم‌اکنون در تمام دنیا استفاده می‌شود، در ایران رنگ دیگری به خود می‌گیرد و ممنوعیت آن می‌رود تا سالانه حدود 70هزارتن گوشت مرغ را از چرخه تولید خارج کند و هدر دهد. در پایان این سکانس، نمایی از اختلافات سازمان دامپزشکی و غذا و دارو به خاطر استفاده یا عدم استفاده خمیرمرغ بر روی پرده نقش می‌بندد و سازمان ملی استاندارد هم تنها نظاره‌گر این فیلم است.


سکانس دوم؛ پلان اول (بوفالو)

هنوز اختلافات ناظران بهداشتی در مورد خمیرمرغ تمام نشده که موضوع دیگری روی سرخط خبرهای اکثر رسانه‌ها قرار می‌گیرد؛ واردات گوشت بوفالو از هند. این گوشت اگرچه با نظارت سازمان دامپزشکی و انجام آزمایشات گوناگون قرار است از مرزها وارد شود اما یک سری شبهاتی به وجود آمده که کمی ممکن است در میان مردم نگرانی ایجاد کند. تقریبا اختلاف دوم دو سازمان مذکور از همینجا دوباره اوج گرفته و با اما و اگرهای فراوانی همراه است. اما پرده‌ای که بوفالو را با سوسیس و کالباس ارتباط می‌دهد، بحث محدود کردن استفاده آن تنها برای مصارف صنعتی و محصولات گوشتی حرارت دیده است.


سکانس دوم؛ پلان دوم (شایعات و واقعیات)

مردم که تقریبا از این نمایش کلافه شده بودند و دوست داشتند از کل ماجرا سر در بیاورند نماهای دیگری از این ماجرا در سینمای صنایع غذایی ایران از نظرها گذشت که در روشن شدن اذهان عمومی بسیار موثر بود. آنطور که آمارها نشان می‌دهد در سال 92 از همین گوشت حدود 13هزارتن از هند وارد شده که تنها یک سیزدهم آن به مصارف صنعتی یعنی سوسیس و کالباس رسیده است. حال 12هزارتن دیگر از کجاها سردرآورده، نمایی است که هنوز هیچ کارگردانی از صنایع غذایی مسئولیت آن را به عهده نگرفته!

اما یکی از جلوه‌های ویژه در این سکانس، سوءاستفاده کشور رقیب یعنی برزیل از این موقعیت بود. به عبارتی وقتی واردات گوشت بوفالو یا همان گاومیش از هند متوقف می‌شود، قیمت همین گوشت برای واردات از برزیل، بیش از 600یورو افزایش می‌یابد.

سکانس دوم؛ پلان سوم (تردیدها)

برخی از مردمی که از ابتدای فیلم تماشاگر لحظه به لحظه اتفاقات نشسته‌اند، با ارتباط نشانه هایی که روی پرده نقش می‌بندد ممکن است تردیدهایی پیدا کنند که با توجه به اتفاقات پیش آمده، تا حدودی می‌توان حق را به آنها داد. از پچ‌پچی که گهگاه از میان تماشاچیان به گوش می‌رسید و نوع نگاه‌هایی که معانی متفاوتی از شک و شبهه را القا می‌کرد، می‌شد نکته‌هایی را فهمید. آنهایی که به روند فیلم اعتراض داشتند، می‌گفتند از زمانی که خمیرمرغ را ممنوع کردند صنایع سوسیس و کالباس به فکر راه دررویی برای کاهش هزینه‌هایشان افتاده‌اند. به همین دلیل واردات گوشت بوفالو از طرف سازمان دامپزشکی مطرح شد تا گوشت ارزان قیمت را برای تولید به کار ببرند. این در حالی است که حدود 80درصد گوشت مورد نیاز این صنعت از تولید داخل تامین می‌شود و فاصله قیمتی گوشت بوفالو با گاو چندان نمی‌تواند سنگی برای کاهش هزینه‌ها باشد.

سکانس سوم؛ نمایشگاه

انجمن صنایع فراورده‌های گوشتی ایران با یک جلوه ویژه دیگر تقریبا این شبهات را از بین برد و داستان فیلم را به نفع صنایع فراورده‌های گوشتی رقم زد. فعالان این صنف با شرکت در نمایشگاه، به تمام تردیدهای ایجاد شده پاسخ گفتند و رو به دوربین اعلام کردند که اگر بار دیگر اظهارات غیرکارشناسی و بدون مستندات علمی بر ضد این صنعت از طرف مسئولان یا رسانه‌ها عنوان شود، موضوع را از طریق مراجع قضایی پیگیری کرده و دیگر کوتاه نخواهیم آمد. در این لحظه، فیلم کمی به عقب برگشت و رییس کمیسیون بهداشت مجلس را به تصویر کشید که می‌گفت به مردم توصیه می‌کنیم که سوسیس و کالباس مصرف نکنند. او یکی از کارخانه‌های متخلف را ملاک تصمیم‌گیری قرار داده و کل صنعت را زیر سوال برده بود.


سکانس چهارم؛ تصاحب دامپزشکی

وقتی تماشاچیان، صحنه‌های مختلف را کنار هم چیدند متوجه شدند که نویسنده این سناریو، قصد دیگری از چینش اتفاقات دارد. وزارت بهداشت در ماه‌های اخیر با زیر سوال بردن سلامت محصولات غذایی، به خصوص آنهایی که به نوعی با سازمان دامپزشکی ارتباط پیدا می‌کند، به دنبال بهانه‌ای است که بتواند دامپزشکی را به وزارت بهداشت الحاق کند. این جریان در صحنه‌های آخر که کمیسیون بهداشت از وزیر مربوطه برای تصاحب دامپزشکی قول گرفت، شک مردم را به یقین تبدیل کرد.


سکانس آخر؛ نتیجه‌گیری

این فیلم مانند ساخته‌های اصغر فرهادی، به نتیجه‌ای قطعی نرسید و نتیجه‌گیری نهایی را به عهده خود مخاطب گذاشت. اما اگر با دقت به کل ماجرا نگاه کنیم متوجه می‌شویم که نویسنده چند نکته ظریف را فراموش کرده. اول اینکه نباید به بهانه‌های دیگر، از جمله تصاحب یک سازمان، صنعتی را مانند سوسیس و کالباس قربانی کرد. دوما تمام کارخانه‌های معتبر زیر نظارت خود نویسنده و با مجوزهای لازم فعالیت می‌کنند. بنابراین دیگر شبهه‌ای برای مصرف آن باقی نخواهد ماند.
کد خبر 3e1d094419684a2ca5226efdc170238d

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 2 =