کاهش تولید در برابر افزایش تقاضا به صورت خودکار منجر به پدیده ای کاملا قابل درک و فهم به نام شکاف تورمی می شود. این پدیده ای است که دنیا کم و بیش با آن دست و پنجه نرم می کند.
آثار مخرب جنگ روسیه و اوکراین و تحریم های روسیه بر اقتصاد جهان را نمی توان نادیده گرفت. درهرچهارگوشه قاره اروپا اکنون قیمتها رو به افزایش است. تخمین زده میشود که نرخ تورم در کل اتحادیه اروپا طی سال جاری به ۶.۸ درصد برسد. اقتصاد ۲۷ کشور عضو این اتحادیه تحت تاثیر تهاجم نظامی روسیه به اوکراین و تبعات آن قرار گرفته است.
روسیه اولین تامینکننده نفت، گاز و زغال سنگ کشورهای اروپایی محسوب میشود. حدود یک چهارم از انرژی مصرفی در اروپا را روسیه تامین میکند.
حمله روسیه به اوکراین نگرانیهای زیادی را بابت کمبود احتمالی سوخت و جایگزینی نفت و گاز وارداتی از روسیه پدید آورد.
قیمت بسیاری از کالاهای دیگر از جمله مواد غذایی نیز در کشورهای اروپایی از زمان اعلام اولین قرنطینه در این کشورها به دنبال شیوع ویروس کرونا همچنان در حال افزایش است. امری که در برخی مقاطع هجوم مردم به فروشگاهها یا کمبود برخی کالاها را رقم زد.
حمله نظامی روسیه به اوکراین این وضعیت را به مراتب بغرنجتر کرده است. چرا که روسیه و اوکراین به تنهایی حدود یک سوم از گندم و جوی مصرفی در جهان را تامین میکردند. حدود دو سوم از روغن آفتابگردان مصرفی در جهان نیز از این دو کشور صادر میشد. اوکراین همچنین چهارمین تامین کننده ذرت در جهان بود.
تورم علاوه بر اینکه از افزایش تقاضا و متعاقبا افزایش نقدینگی ناشی می شود، نتیجه کاهش عرضه نیز هست. به طور مثال در شرایط فعلی بدلیل فشار بر تولیدکنندگان، تولید در بسیاری از بخش ها تا حد زیادی کاهش یافته است و این خود به کاهش عرضه منجر می شود ... کاهش عرضه خود منجر به جهش تورم می شود.
اما تنها فشار تورم نیست که بر اقتصاد کشورها وارد می شود بلکه شکاف تورمی پدیده ای بسیار پیچیده و آسیب زننده تر از خود تورم است. چرا که فشار تورم بر اقشار و دهک های مختلف یک جامعه یکسان نیست و به دعوامل بسیار زیادی بستگی دارد. برخی زیر فشار تورم نمیتوانند کمد راست کنند در حالیکه عده ای دیگر در همین شرایط سودهای کلان به جیب می زنند و این یعنی یک آسیب جدی به اقتصاد یک کشور که برای درمان باید ریشه یابی و تحلیل شود.
نظر شما