عبدالحسین طوطیایی - کارشناس اقتصادی


اجرای ناقص محدودیت کشت برنج در خارج از دو استان پربارش شمالی، پیشنهاد وزارت جهاد کشاورزی به کارگروه ملی سازگاری با کم آبی بود. اما ای کاش دلواپسان تولید کشاورزی با این نوع مصوبه‌ها به جای تازیانه بیشتر بر مرکب خمیده منابع تولید به تعدیل در الگوی مصرف افراطی بعضی اقلام اساسی از جمله برنج هم نیم نگاهی بیفکنند.
روزنامه اعتماد

در شرایطی پاییز و زمستان کم باران سال جاری را به پایان می‌بریم که مصوبه اخیر کمیسون تلفیق مجلس شورای اسلامی باز هم شگفتی آفرید. اعضای کمیسیون تلفیق با آرای بالایی تصویب کردند که محصول برنج به غیر از استان‌های شمالی می‌تواند در استان‌های دیگر هم کشت شود. هیات وزیران در آبان سال ۹۷ به تصویب رسانده بود که کشت برنج فقط در استان‌های گیلان و مازندران صورت بگیرد. آنچه بر این شگفتی می‌افزاید این است که وظایف ماهوی کمیسیون تلفیق اساسا چه رابطه‌ای با این موضوع کاملا فنی دارد؟ دیگر آنکه نقش ناگفته و کمرنگ کمیسیون کشاورزی مجلس در این مصوبه چه بوده است؟

البته با عنایت به بافت تخصصی اعضای 23 نفره این کمیسیون که عمدتا با مسائل فنی در حوزه آب و کشاورزی آشنایی ندارند، انتظار دخالت تاثیر‌گذاری از آنان به چشم نمی‌خورد. در هر حال جدا از پیامد‌های تخریبی زیست محیطی چنین مصوبه‌ای باید از نمایندگان محترم پرسید آیا این آزاد‌سازی و با وجود انبوه چالش‌ها در کشاورزی از اولویت‌های این بخش به شمار می‌آید؟ اینکه این ممنوعیت موجب بیکاری کشاورزان این حوزه شده است تنها یک طنز تلخ محسوب می‌شود. نمایندگان موافق نباید ناکارآمدی دستگاه اجرایی را در خصوص حمایت از کشت‌های جایگزین و جلب رضایت اقتصادی و تجربی این برنجکاران بهانه‌ای برای برگشت به خطا‌های پیشین قلمداد کنند. ای کاش روزی فرا رسد که نمایندگان مجلس تنها در قالب منافع ملی پایدار به مسائل کوتاه‌مدت و منطقه‌ای می‌نگریستند. بدون تردید در چنین نگاهی تغییر کاربری پرشتاب شالیزارهای گیلان و مازندران بیش از بهانه‌های معیشتی معدودی از کشاورزان اهمیت داشت.

کشاورزانی که به آسانی می‌توانند هر محصول مناسبی را جایگزین کشت برنج کنند. باور آن دارم این نوع نگرش غیرراهبردی به حوزه کشاورزی که در مجالس پیشین هم بوده است، رویاروی توسعه پایدار قرار دارد. متاسفانه تمرکز و شتاب سیاست‌های وزارت جهاد کشاورزی نیز برای نمایش ارقام بیشتر تولید بر پیامد‌های تخریبی این نوع نگرش افزوده است. بدون تردید منابع تولید و بستر در حال زوال حیات در مسلخ چنین نگاه کوتاه‌مدتی قربانی می‌شود. استخراج بی‌محاسبه آب‌های زیرزمینی در مناطق گرم یا خشک اصفهان، ایلام، خوزستان و فارس برای زراعت برنج و در بحرانی‌ترین ماه‌های سال ضمن تجاوز ناخواسته به سفره آب مشترک با دیگر بهره‌برداران موجب فرونشست‌های جبران‌ناپذیری می‌شود. رفع محدودیت برنجکاری در استان گلستان که 200 هزار هکتار آن در معرض بیابانی شدن است خود حرف و حدیثی جدا را می‌طلبد.

اجرای ناقص محدودیت کشت برنج در خارج از دو استان پربارش شمالی، پیشنهاد وزارت جهاد کشاورزی به کارگروه ملی سازگاری با کم آبی بود. اما ای کاش دلواپسان تولید کشاورزی با این نوع مصوبه‌ها به جای تازیانه بیشتر بر مرکب خمیده منابع تولید به تعدیل در الگوی مصرف افراطی بعضی اقلام اساسی از جمله برنج هم نیم نگاهی بیفکنند. کشورمان با سرانه مصرف 160 کیلوگرم گندم در بالاترین‌های جهانی قرار دارد. اما از آن طرف هم با سرانه مصرف 40 کیلوگرم برنج(بیش از 5 برابر کشور‌های توسعه‌یافته) روندی  از افراط و اسراف را  طی می‌کنیم.
کد خبر 7ec1cfd67e434a92b09abe18072f6521

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 1 =