منصور انصاری
خبرش ساده بود و تقريباً همه هم از كنارش گذشتند؛ " از اين پس معاونت امور توليدات گياهي نداريم"، اين معاونت به دو معاونت زراعت و باغباني تفكيك شد، مسئوليت معاونت زراعت را مهندس عباس كشاورز، پژوهشگر نامآشناي عرصه آب و خاك بر عهده دارد و سرپرستي باغباني را و تا تعيين معاونتي براي آن بر عهده مهندس عرب است، چند تا از اين پيامكهاي كوتاه هم آمد، كه مثلاً در گوشه سمت چپ مراسم تفكيك يا مثلاً توديع و معارفه يا مخلوطي از اين سه، دكتر بخشنده، معاونت برنامهريزي و اقتصادي هم با هيجان مراسم را رصد ميكند، همين! ظاهراً بعد از چند روز شايد يكي دو هفته هيچكس هم نپرسيد " آن چه بود" يعني معاونت امور توليدات گياهي و" اين چيه؟"
يعني چه فرقي ميكند اين دو معاونت جديد كه قبلاً هم بودند در قالب يك معاونت امور توليدات گياهي باشند يا نباشند؟ دلايل البته علمي و منطقي نوابغ كشاورزي پيشين براي قاطي كردن اين دو معاونت چه بود؟ ميزان ضرر و زيان يا سود ناشي از اين اقدام براي كشاورزي و كشاورزان در آن زمان چقدر بود؟ چرا اين كار را كردند؟ اگر اقدامي درست بوده است، چرا اقدامكنندگان پيشين مورد تشويق و تقدير قرار نگرفتند و اگر زيانبخش براي كشور و كشاورزي و كشاورزان چرا كسي مؤاخذه نشد؟ چرا آن موقع در ميان اين همه علماي كشاورزي، كسي دل به دريا نزد كه چيزي بگويد، اعتراضي بكند، مقالهاي درج كند و مسائلي از اين دست؟ چرا بي سرو صدا همه پذيرفتند؟ حالا هم بدون طرح بحث در محافل، سمينار، كنفرانس، چاپ مقاله، انتشار جزوهاي يا موردي شبيه اين ها شاهد هستيم كه معاونت موسوم به امور توليدات گياهي به دو معاونت تفكيك ميشود؛ آيا اين اقدام براي ارائه خدمات دقيقتر و بهتر و با مفهوم و مضمون درستتر به كشاورزان صورت گرفته يا اينكه چون يك معاون خود به تنهايي نميتوانست وارد مزرعه شود و هم زراعت كند و هم باغباني اين تفكيك صورت پذيرفته است؟ مثلا حالا يك معاون گندم بكارد و ديگري درختچه غرس كند؟ طبعاً اينگونه نيست چون كه هردوي اين فعاليتها را به واقع كشاورزان انجام ميدهند! طبعاً موضوع اصلي براي هزاران هزار كشاورز و غير كشاورز كه احتمالا به فراخور قدرت خريد و موجودي جيبشان از محصولات باغباني و زراعت تناول ميفرمايند يا نميفرمايند اين نيست كه چرا قبلاً " آنطور بود" و حالا "اينطور شده"، ولي بحث شفافسازي و ارتقاء آگاهي بهرهبرداران، كارشناسان جوان و متخصصاني در ميان است كه قرار است در آينده، در صحنه توليد، اداره امور كشور را به دست گيرند، نبايد اشتباهات گذشتگان را مجدداً و به شكلي ديگر تكرار كنيم، اينكه مثلاً دولت يا وزارت جهاد كشاورزي گذشته بگويد ما تصميم گرفتيم براي كوچك كردن دولت اين دو را ادغام كنيم و به كسي هم مربوط نميشود و دولت جديد هم بگويد نه اين دو بايد تفكيك شوند، چون ماهيت فعاليتشان متفاوت است و به كسي هم مربوط نميشود!
به واقع بايد گفت آنچه در مورد اين تفكيك تاكنون اطلاعرساني شده است، بسيار نارسا و ناكافي است، در گذر اين تصميمات و شرح و بسط و توضيح است كه افكار عمومي به دولتها و عملكردشان اطمينان پيدا ميكنند، حتماً عوارض تصميم قبلي و البته حسن و نتايج خوب آنچه انجام گرفت نيز ميبايست براي اقناع افكار عمومي كشاورزان و صاحبنظران تشريح ميگرديد، با چند پيامك نارسا و يك يا دو خبري كه حالا " اينطور" شده، اعتماد كسي به اقدامات و تلاشهايي كه انجام ميگيرد جلب نميشود. اين يك نقض آشكار است، حال فرض كنيم دلايل علمي، اجرايي، سياسي، تشكيلاتي براي اتخاذ اين تصميم بيان و به اندازه كافي اطلاعرساني صورت گيرد، اما آيا قرار است كشاورزان يا مراجعهكنندگان به ساختمانهاي متعدد و پراكنده وزارتخانه در سطح شهر تهران، ناشي از واگذاري ساختمان شيشهاي بيش از گذشته سرگردان شوند؟! نبايد توضيح داد كه محل استقرار اين معاونت تفكيك شده بهنام "باغباني" كجاست، شمارههايش كدامند؟ زبانم لال، چارت تشكيلاتي آن كدام است، چه كساني از باغباني رفتند به زراعت، چه كساني باقي ماندهاند، سمتها از چه قرار است و دعواها بر سر ميز و صندلي و اتاق به كجا انجاميده است؟
مگر فكر كنيم كه مراجعهكنندگان مهم نيستند و دولتها براي دل و ميل خودشان عمل ميكنند،از سوي ديگر موضوع به سادگي انتشار خبرش با يك پيام كوتاه نيست كه انگار ميخواهيم فرق ميان آلوچه و پيازچه يا شباهت ميان هندوانه و هلو هسته جدا را توضيح دهيم يا پرسش آن را به مسابقه بگذاريم كه اينها چه فرق يا چه شباهتي با هم ديگر دارند!
بحث جدي است و مسئولاني كه اعتقاد به اصل شفافيت و مشاركت مردم بهويژه بهرهبرداران در تصميمات و اقدامات دارند، ميبايست توضيحات بيشتري چه قبل از تفكيك و چه بعد از آن ميدادند كه تاكنون ندادهاند!
خبرش ساده بود و تقريباً همه هم از كنارش گذشتند؛ " از اين پس معاونت امور توليدات گياهي نداريم"، اين معاونت به دو معاونت زراعت و باغباني تفكيك شد، مسئوليت معاونت زراعت را مهندس عباس كشاورز، پژوهشگر نامآشناي عرصه آب و خاك بر عهده دارد و سرپرستي باغباني را و تا تعيين معاونتي براي آن بر عهده مهندس عرب است، چند تا از اين پيامكهاي كوتاه هم آمد، كه مثلاً در گوشه سمت چپ مراسم تفكيك يا مثلاً توديع و معارفه يا مخلوطي از اين سه، دكتر بخشنده، معاونت برنامهريزي و اقتصادي هم با هيجان مراسم را رصد ميكند، همين! ظاهراً بعد از چند روز شايد يكي دو هفته هيچكس هم نپرسيد " آن چه بود" يعني معاونت امور توليدات گياهي و" اين چيه؟"
يعني چه فرقي ميكند اين دو معاونت جديد كه قبلاً هم بودند در قالب يك معاونت امور توليدات گياهي باشند يا نباشند؟ دلايل البته علمي و منطقي نوابغ كشاورزي پيشين براي قاطي كردن اين دو معاونت چه بود؟ ميزان ضرر و زيان يا سود ناشي از اين اقدام براي كشاورزي و كشاورزان در آن زمان چقدر بود؟ چرا اين كار را كردند؟ اگر اقدامي درست بوده است، چرا اقدامكنندگان پيشين مورد تشويق و تقدير قرار نگرفتند و اگر زيانبخش براي كشور و كشاورزي و كشاورزان چرا كسي مؤاخذه نشد؟ چرا آن موقع در ميان اين همه علماي كشاورزي، كسي دل به دريا نزد كه چيزي بگويد، اعتراضي بكند، مقالهاي درج كند و مسائلي از اين دست؟ چرا بي سرو صدا همه پذيرفتند؟ حالا هم بدون طرح بحث در محافل، سمينار، كنفرانس، چاپ مقاله، انتشار جزوهاي يا موردي شبيه اين ها شاهد هستيم كه معاونت موسوم به امور توليدات گياهي به دو معاونت تفكيك ميشود؛ آيا اين اقدام براي ارائه خدمات دقيقتر و بهتر و با مفهوم و مضمون درستتر به كشاورزان صورت گرفته يا اينكه چون يك معاون خود به تنهايي نميتوانست وارد مزرعه شود و هم زراعت كند و هم باغباني اين تفكيك صورت پذيرفته است؟ مثلا حالا يك معاون گندم بكارد و ديگري درختچه غرس كند؟ طبعاً اينگونه نيست چون كه هردوي اين فعاليتها را به واقع كشاورزان انجام ميدهند! طبعاً موضوع اصلي براي هزاران هزار كشاورز و غير كشاورز كه احتمالا به فراخور قدرت خريد و موجودي جيبشان از محصولات باغباني و زراعت تناول ميفرمايند يا نميفرمايند اين نيست كه چرا قبلاً " آنطور بود" و حالا "اينطور شده"، ولي بحث شفافسازي و ارتقاء آگاهي بهرهبرداران، كارشناسان جوان و متخصصاني در ميان است كه قرار است در آينده، در صحنه توليد، اداره امور كشور را به دست گيرند، نبايد اشتباهات گذشتگان را مجدداً و به شكلي ديگر تكرار كنيم، اينكه مثلاً دولت يا وزارت جهاد كشاورزي گذشته بگويد ما تصميم گرفتيم براي كوچك كردن دولت اين دو را ادغام كنيم و به كسي هم مربوط نميشود و دولت جديد هم بگويد نه اين دو بايد تفكيك شوند، چون ماهيت فعاليتشان متفاوت است و به كسي هم مربوط نميشود!
به واقع بايد گفت آنچه در مورد اين تفكيك تاكنون اطلاعرساني شده است، بسيار نارسا و ناكافي است، در گذر اين تصميمات و شرح و بسط و توضيح است كه افكار عمومي به دولتها و عملكردشان اطمينان پيدا ميكنند، حتماً عوارض تصميم قبلي و البته حسن و نتايج خوب آنچه انجام گرفت نيز ميبايست براي اقناع افكار عمومي كشاورزان و صاحبنظران تشريح ميگرديد، با چند پيامك نارسا و يك يا دو خبري كه حالا " اينطور" شده، اعتماد كسي به اقدامات و تلاشهايي كه انجام ميگيرد جلب نميشود. اين يك نقض آشكار است، حال فرض كنيم دلايل علمي، اجرايي، سياسي، تشكيلاتي براي اتخاذ اين تصميم بيان و به اندازه كافي اطلاعرساني صورت گيرد، اما آيا قرار است كشاورزان يا مراجعهكنندگان به ساختمانهاي متعدد و پراكنده وزارتخانه در سطح شهر تهران، ناشي از واگذاري ساختمان شيشهاي بيش از گذشته سرگردان شوند؟! نبايد توضيح داد كه محل استقرار اين معاونت تفكيك شده بهنام "باغباني" كجاست، شمارههايش كدامند؟ زبانم لال، چارت تشكيلاتي آن كدام است، چه كساني از باغباني رفتند به زراعت، چه كساني باقي ماندهاند، سمتها از چه قرار است و دعواها بر سر ميز و صندلي و اتاق به كجا انجاميده است؟
مگر فكر كنيم كه مراجعهكنندگان مهم نيستند و دولتها براي دل و ميل خودشان عمل ميكنند،از سوي ديگر موضوع به سادگي انتشار خبرش با يك پيام كوتاه نيست كه انگار ميخواهيم فرق ميان آلوچه و پيازچه يا شباهت ميان هندوانه و هلو هسته جدا را توضيح دهيم يا پرسش آن را به مسابقه بگذاريم كه اينها چه فرق يا چه شباهتي با هم ديگر دارند!
بحث جدي است و مسئولاني كه اعتقاد به اصل شفافيت و مشاركت مردم بهويژه بهرهبرداران در تصميمات و اقدامات دارند، ميبايست توضيحات بيشتري چه قبل از تفكيك و چه بعد از آن ميدادند كه تاكنون ندادهاند!
نظر شما