منصور انصاری
آن گاه که میان دو یا چند حلقه به هم پیوسته، وابسته و تفکیک ناپذیر زنجیره ی یک تولید، بحث به لج بازی میکشد نشان از آن دارد که تدبیر اداره این فرآیند زنجیره وار، ناقص و ناکارآمد است و حتما باید برای اداره امور آن تدبیری عاری از لج بازی اندیشید. اصولا مسئولیت نخست دولت ها یا دولتمداران و سیاست ورزان که خود را متمایز و متفاوت از مردم عادی میدانند یا در جایگاهی متفاوت قرار گرفته اند همین است که در چنین شرایطی راهکاری دیگر به میان آورند. وقتی مهندس حجتی وزیر جهاد کشاورزی در رابطه با اجرای دستورالعمل خرید 1440 تومانی شیر خام، مصوبه سازمان حمایت از تولید کننده و مصرف کننده و ابلاغیه معاون اجرایی رییس جمهوری با اشاره به صنایع لبنی میگوید؛ در رابطه با خرید شیر خام با این قیمت، لج بازی و کارشکنی میکنند و از سوی دیگر مهندس رومی مدیر عامل صنایع شیر ایران(پگاه) نیز با همین تعبیر میگوید: چون نمیتوانیم قیمت فرآوردههای خود را به خاطر عدم قدرت خرید مصرف کنندگان و در چارچوب عرضه و تقاضا افزایش دهیم، لذا لجبازی میکنیم و شیر خام را به این قیمت نمیخریم، نشان از این دارد که این روش دستوری در قیمت گذاری کارکرد خود را از دست داده است و دو طرف دعوا موضوع را از یک رابطه منطقی و متعارف به لجبازی کشاندهاند. یکی میگوید باید شیر خام را کیلویی 1440 تومان خریداری کنید ولا غیر، دیگری یعنی خریدار میگوید چون بازار تحمل افزایش قیمت محصولات لبنی را ندارد این قیمت دستوری را نمیپذیریم، یعنی تدبیر خلاقانه و مذاکره سازنده جای خود را به لج بازی دو سویه بی سرانجام داده است، صنایع شیر در خلاء فرهنگ سازی برای مصرف بیشتر شیر میگوید؛« برای فراوردههای ما قدرت خرید نیست» و وزیر هم میگوید؛«مصوبه و دستور است، باید خریداری کنید»!
مهندس رومی تنها به بیان این لجبازی اکتفا نمیکند بلکه موضوعاتی را در گفتگوهای خود با رسانه ها در میان میگذارد که تناقض دارند. مثلا بیان میکند که« شما مطبوعات و رسانهها بیش از آنکه به مسائل بهداشتی بپردازید به مسائل سیاسی اهتمام دارید» و در عین حال میگوید: ما به عنوان متولی شیر در فرهنگ سازی مصرف محصولات لبنی ضعیف عمل کرده ایم. ایشان در بخش دیگری از مصاحبه خود به صراحت اشاره میکند: ما با دامداران دوست هستیم ولی این دوستی دلیل نمیشود که تاوان ضرر و زیان آنان را بدهیم. در همین گفته کوتاه، ایشان هم اذعان دارند که دامداران زیان میدهند و صنایع شیر نباید این زیان را به گردن بگیرد و هم اینکه هر چند تقریبا در عرصه فرهنگ سازی هیچ عملی انجام ندادهاند، انتظار دارند مطبوعات و رسانه ها بار این بی توجهی مفرط نسبت به فرهنگ سازی مصرف شیر را بر دوش کشند و همچنان از جیب مبارک به جای صنایع شیر مقاله و مطلب بنویسند یا ترجمه و منتشر سازند، یعنی صنایع شیر که حاضر نیست به قول خودش« به رغم دوستی با دامداران شیر را به قیمت بخرد»، منتظر است مطبوعات برایش جبران کنند.
دامداران از جمله«احمد مقدسی» دبیر انجمن دامداران تهران به صراحت میگوید: قیمت تمام شده هر کیلو شیر با کیفیت برای دامداران صنعتی بالاتر از 1570 تومان است. عزیزاللهی، مدیر عامل اتحادیه سراسری دامداران نیز که به تازگی این سمت را پذیرفته و همچنین دولت هم بر رقمی در همین حدود تأکید دارند و در عین حال رومی مدیر عامل صنایع شیر میگوید؛ متوسط خرید شیر از دامداران رقمی حدود 1200 تومان است. دامداران میگویند از هر کیلو شیر 300 تومان زیان میدهند، رومی هم میگوید حاشیه سود ما کمتر از یک درصد است، ضمن اینکه دولت قدرت پرداخت یارانه موسوم به مابه التفاوت خرید کارخانجات تا 1440 تومان را ندارد.به واقع این چرخه یا فرآیند در تمامی حلقههای زنجیره خود معیوب شده است، از سوی دیگر دامداران امکان تنوع کالا یا شرایط عرضه و تقاضا را ندارند، شاید در حوزه کیفیت کالای خود که همان شیر است تا حدی مختصر بتوانند رقابت کنند یا مانور دهند، ولی شیر خام فقط دو مشتری دارد؛ یکی صنایع لبنی و دیگری صنوفی موسوم به ماست بندیهای سنتی، این صنایع شیر است که ادعا دارد بیش از 1000 نوع محصول و به شکلهای مختلف و متنوع میتواند به بازار عرضه کند و محصولاتش را بیش از چند هفته و حتی چند ماه نگه دارد، دامدار حداکثر بتواند محصولش را چند ساعت نگهداری کند، به عبارتی آشکار است که این دو حلقه از زنجیره تولید، در یک کلاف لجبازیِ عاری از تدبیر و دوراندیشی به زیان دامداران گرفتار آمده اند و اگر دامداران برای نجات خود دامهای اصلاح نژاد شده گرانبها را به کشتارگاه بفرستند، دامداری ها تعطیل شوند، میزان تولید کاهش یابد و دولت جلوی واردات شیر خشک را بگیرد، آنگاه آقای رومی و دوستانش در سایر صنایع لبنی فرصتی برای فکر کردن به لجبازی نخواهند داشت. همین الان هم شیر به اندازه تمامی ظرفیت صنایع تولید نمیشود. نفع صنایع لبنی در این است که این فرآیند رو به جلو باشد نه به عقب برگردد، اما حق با این است یا آن، موضوعی است که به بن بست رسیده است. سیاست وزیر در اعمال قیمت 1440 تومان برای هر کیلو شیر خام دامداران با شکست مواجه شده و ظاهرا هیچ ابزار حاکمیتی برای اعمال این قیمت، حتی با اعزام بازرس به واحدهای لبنی نیز حاصل نشده است، زیرا بازار در اقتصاد کنونی کشور، گرچه نیم بند، ولی به هر حال بر اساس عرضه و تقاضا و قدرت خرید مصرف کنندگان، طی مسیر میکند. در شرایط امروز وضع به گونه ای است که«من معاون اجرایی رئیسجمهور، وزیر، معاون وزیر و... هستم پس باید قیمت این باشد»، کارکرد خود را کم و بیش از دست داده است، باید چارهای اقتصادی اندیشید که آن هم با فرهنگ سازی و صرف هزینه برای افزایش مصرف و ترغیب اقشار متوسط به خرید فرآوردههای لبنی و اختصاص یارانه به دهک های پائین با عنوان «کارت خرید شیر» امکان پذیر است، با این شیوه شاید بتوان موضوع را از این بن بست وارهانید. طبعا با تدبیر لجبازانه، اگر بشود نامش را تدبیر گذاشت، نمیتوان از زیان دامداران جلوگیری کرد. در عین حال چرخ صنایع لبنی نیز باید با حاشیه سودی متعادل بچرخد.
آن گاه که میان دو یا چند حلقه به هم پیوسته، وابسته و تفکیک ناپذیر زنجیره ی یک تولید، بحث به لج بازی میکشد نشان از آن دارد که تدبیر اداره این فرآیند زنجیره وار، ناقص و ناکارآمد است و حتما باید برای اداره امور آن تدبیری عاری از لج بازی اندیشید. اصولا مسئولیت نخست دولت ها یا دولتمداران و سیاست ورزان که خود را متمایز و متفاوت از مردم عادی میدانند یا در جایگاهی متفاوت قرار گرفته اند همین است که در چنین شرایطی راهکاری دیگر به میان آورند. وقتی مهندس حجتی وزیر جهاد کشاورزی در رابطه با اجرای دستورالعمل خرید 1440 تومانی شیر خام، مصوبه سازمان حمایت از تولید کننده و مصرف کننده و ابلاغیه معاون اجرایی رییس جمهوری با اشاره به صنایع لبنی میگوید؛ در رابطه با خرید شیر خام با این قیمت، لج بازی و کارشکنی میکنند و از سوی دیگر مهندس رومی مدیر عامل صنایع شیر ایران(پگاه) نیز با همین تعبیر میگوید: چون نمیتوانیم قیمت فرآوردههای خود را به خاطر عدم قدرت خرید مصرف کنندگان و در چارچوب عرضه و تقاضا افزایش دهیم، لذا لجبازی میکنیم و شیر خام را به این قیمت نمیخریم، نشان از این دارد که این روش دستوری در قیمت گذاری کارکرد خود را از دست داده است و دو طرف دعوا موضوع را از یک رابطه منطقی و متعارف به لجبازی کشاندهاند. یکی میگوید باید شیر خام را کیلویی 1440 تومان خریداری کنید ولا غیر، دیگری یعنی خریدار میگوید چون بازار تحمل افزایش قیمت محصولات لبنی را ندارد این قیمت دستوری را نمیپذیریم، یعنی تدبیر خلاقانه و مذاکره سازنده جای خود را به لج بازی دو سویه بی سرانجام داده است، صنایع شیر در خلاء فرهنگ سازی برای مصرف بیشتر شیر میگوید؛« برای فراوردههای ما قدرت خرید نیست» و وزیر هم میگوید؛«مصوبه و دستور است، باید خریداری کنید»!
مهندس رومی تنها به بیان این لجبازی اکتفا نمیکند بلکه موضوعاتی را در گفتگوهای خود با رسانه ها در میان میگذارد که تناقض دارند. مثلا بیان میکند که« شما مطبوعات و رسانهها بیش از آنکه به مسائل بهداشتی بپردازید به مسائل سیاسی اهتمام دارید» و در عین حال میگوید: ما به عنوان متولی شیر در فرهنگ سازی مصرف محصولات لبنی ضعیف عمل کرده ایم. ایشان در بخش دیگری از مصاحبه خود به صراحت اشاره میکند: ما با دامداران دوست هستیم ولی این دوستی دلیل نمیشود که تاوان ضرر و زیان آنان را بدهیم. در همین گفته کوتاه، ایشان هم اذعان دارند که دامداران زیان میدهند و صنایع شیر نباید این زیان را به گردن بگیرد و هم اینکه هر چند تقریبا در عرصه فرهنگ سازی هیچ عملی انجام ندادهاند، انتظار دارند مطبوعات و رسانه ها بار این بی توجهی مفرط نسبت به فرهنگ سازی مصرف شیر را بر دوش کشند و همچنان از جیب مبارک به جای صنایع شیر مقاله و مطلب بنویسند یا ترجمه و منتشر سازند، یعنی صنایع شیر که حاضر نیست به قول خودش« به رغم دوستی با دامداران شیر را به قیمت بخرد»، منتظر است مطبوعات برایش جبران کنند.
دامداران از جمله«احمد مقدسی» دبیر انجمن دامداران تهران به صراحت میگوید: قیمت تمام شده هر کیلو شیر با کیفیت برای دامداران صنعتی بالاتر از 1570 تومان است. عزیزاللهی، مدیر عامل اتحادیه سراسری دامداران نیز که به تازگی این سمت را پذیرفته و همچنین دولت هم بر رقمی در همین حدود تأکید دارند و در عین حال رومی مدیر عامل صنایع شیر میگوید؛ متوسط خرید شیر از دامداران رقمی حدود 1200 تومان است. دامداران میگویند از هر کیلو شیر 300 تومان زیان میدهند، رومی هم میگوید حاشیه سود ما کمتر از یک درصد است، ضمن اینکه دولت قدرت پرداخت یارانه موسوم به مابه التفاوت خرید کارخانجات تا 1440 تومان را ندارد.به واقع این چرخه یا فرآیند در تمامی حلقههای زنجیره خود معیوب شده است، از سوی دیگر دامداران امکان تنوع کالا یا شرایط عرضه و تقاضا را ندارند، شاید در حوزه کیفیت کالای خود که همان شیر است تا حدی مختصر بتوانند رقابت کنند یا مانور دهند، ولی شیر خام فقط دو مشتری دارد؛ یکی صنایع لبنی و دیگری صنوفی موسوم به ماست بندیهای سنتی، این صنایع شیر است که ادعا دارد بیش از 1000 نوع محصول و به شکلهای مختلف و متنوع میتواند به بازار عرضه کند و محصولاتش را بیش از چند هفته و حتی چند ماه نگه دارد، دامدار حداکثر بتواند محصولش را چند ساعت نگهداری کند، به عبارتی آشکار است که این دو حلقه از زنجیره تولید، در یک کلاف لجبازیِ عاری از تدبیر و دوراندیشی به زیان دامداران گرفتار آمده اند و اگر دامداران برای نجات خود دامهای اصلاح نژاد شده گرانبها را به کشتارگاه بفرستند، دامداری ها تعطیل شوند، میزان تولید کاهش یابد و دولت جلوی واردات شیر خشک را بگیرد، آنگاه آقای رومی و دوستانش در سایر صنایع لبنی فرصتی برای فکر کردن به لجبازی نخواهند داشت. همین الان هم شیر به اندازه تمامی ظرفیت صنایع تولید نمیشود. نفع صنایع لبنی در این است که این فرآیند رو به جلو باشد نه به عقب برگردد، اما حق با این است یا آن، موضوعی است که به بن بست رسیده است. سیاست وزیر در اعمال قیمت 1440 تومان برای هر کیلو شیر خام دامداران با شکست مواجه شده و ظاهرا هیچ ابزار حاکمیتی برای اعمال این قیمت، حتی با اعزام بازرس به واحدهای لبنی نیز حاصل نشده است، زیرا بازار در اقتصاد کنونی کشور، گرچه نیم بند، ولی به هر حال بر اساس عرضه و تقاضا و قدرت خرید مصرف کنندگان، طی مسیر میکند. در شرایط امروز وضع به گونه ای است که«من معاون اجرایی رئیسجمهور، وزیر، معاون وزیر و... هستم پس باید قیمت این باشد»، کارکرد خود را کم و بیش از دست داده است، باید چارهای اقتصادی اندیشید که آن هم با فرهنگ سازی و صرف هزینه برای افزایش مصرف و ترغیب اقشار متوسط به خرید فرآوردههای لبنی و اختصاص یارانه به دهک های پائین با عنوان «کارت خرید شیر» امکان پذیر است، با این شیوه شاید بتوان موضوع را از این بن بست وارهانید. طبعا با تدبیر لجبازانه، اگر بشود نامش را تدبیر گذاشت، نمیتوان از زیان دامداران جلوگیری کرد. در عین حال چرخ صنایع لبنی نیز باید با حاشیه سودی متعادل بچرخد.
نظر شما