مواد غذایی> این روزها در بازار عرضه کالاهایی در بستهبندیهای شکیل برای جذب مشتری، رونق زیادی گرفته است و البته تولیدکنندگان هم تخفیفهای خوبی برای کالاهای خود ارایه میدهند تا بلکه بتوانند مشتری زیادی در بازار جذب کنند؛ به این معنا که پکهایی از سوی تولیدکنندگان تعبیه میشود که در آن، از انواع و اقسام محصولات تولیدی هم رسته، وجود دارد و به خصوص اینکه درون این پکها، معمولا یک یا دو کالایی که این روزها کمتر متقاضی دارد هم قرار داده میشود تا بلکه تولیدکنندگان بتوانند آن کالا را هم به این واسطه، فروخته باشند.
این روزها اگر ذره بین دقیقی بر روی رفتار تولیدکنندگان و مصرف کنندگان در بازار بگذاریم، خیلی چیزها را می توانیم ببینیم؛ از گرانی های نامحسوس گرفته، تا سبدهای تخفیفی که پای ثابت فروشگاهها شدهاند. یا تولیدکنندگانی که کالایشان را گران کرده اند ولی باز هم آنها را برای جذب مشتری، در سبد تخفیفی قرار می دهند و از آب گل آلود این روزهای بازار، ماهی می گیرند.
برخی از آنها همچنان سبدهای تخفیف خود را در فروشگاهها پابرجا نگاه داشته اند و برخی دیگر، راه گرانی نامحسوس را در پیش گرفته اند. گرانی هایی که یا وزن کالا را کم می کند، یا اندکی به قیمت آن می افزاید.
البته دسته سومی هم وجود دارد که هم قیمت را بالا برده اند و هم کالاهای افزایش قیمت خورده را هم در سبد تخفیف قرار داده اند؛ یعنی حداقل، در لباس تخفیف، کالاها را خوب می فروشند و نرخ را هم بالا برده اند. چون همین کالا را باید با قیمت قبلی با مثلا 10 درصد تخفیف عرضه می کردند و حال باید همین کالای افزایش قیمت خورده را با 10 درصد تخفیف عرضه کنند، پس به نسبت گذشته، پول بیشتری گیرشان می آید.
روایت بازار کالاهای مصرفی
بازار کالاهای مصرفی این روزها چشم انتظار نیم نگاهی هم از سوی دولت است. شاید اگر تولیدکنندگانش خود دست به کار نمی شدند و تخفیف به مشتریان و مصرف کنندگان نمی دادند، آنها هم اکنون باید در گرداب رکود دست و پا می زدند. پس خود دست به کار شدند و سبدهای دائمی تخفیف را در فروشگاهها راه اندازی کردند.
این روزها فروشگاههای زنجیره ای چشم انتظار مشتریانی هستند که شاید بهینه تر از قبل خرید می کنند و با این چرخش رفتار مصرفی خود، تولیدکنندگان را مجبور به تغییر رفتار کرده اند. آنها این روزها دیگر حاضر نیستند از هر کالایی، چند تا به خانه ببرند. دو دلیل هم بیشتر ندارند، اول اینکه اطمینان دارند که کالاها به این زودی ها دستخوش تغییرات و نوسانات قیمتی شگفت آور نمی شوند و دوم اینکه پولی در چنته ندارند که بخواهند بدون حساب و کتاب خرید کنند.
دو رفتار تولیدکنندگان در بازار کالا
در این میان البته دو رویکرد را می توان به خوبی از رفتار تولیدکنندگان در بازار مشاهده کرد. برخی از آنها همچنان سبدهای تخفیف خود را در فروشگاهها پابرجا نگاه داشته اند و برخی دیگر، راه گرانی نامحسوس را در پیش گرفته اند. گرانی هایی که یا وزن کالا را کم می کند، یا اندکی به قیمت آن می افزاید.
البته دسته سومی هم وجود دارد که هم قیمت را بالا برده اند و هم کالاهای افزایش قیمت خورده را هم در سبد تخفیف قرار داده اند؛ یعنی حداقل، در لباس تخفیف، کالاها را خوب می فروشند و نرخ را هم بالا برده اند. چون همین کالا را باید با قیمت قبلی با مثلا 10 درصد تخفیف عرضه می کردند و حال باید همین کالای افزایش قیمت خورده را با 10 درصد تخفیف عرضه کنند، پس به نسبت گذشته، پول بیشتری گیرشان می آید.
در این میان برخی مصرف کنندگان به دقت این رفتار تولیدکنندگان را زیر نظر دارند و در رفتار خریدی خود تجدیدنظر می کنند و برخی دیگر هم بی تفاوت به افزایش قیمت کالاها، تنها قرار گرفتن کالا در سبد تخفیفی برایشان مهم است و بنابراین به درصد تخفیف بیشتر توجه می کنند تا مقایسه قیمت قبلی و فعلی کالاها.
البته این شاید شگردهای خاص رکود باشد. شاید این تولیدکنندگان مجبور هستند که در دوران رکود، چنین رفتارهایی را از خود بروز دهند. اما به هرحال، مصرف کنندگان هم دیگر آن مصرف کنندگان سابق نیستند. تغییر گرایش داده اند و دیگر مصرف کنندگان بی حد و حصر کالاها در بازار به شمار نمی روند. بی حساب و کتاب خرید نمی کنند و بی حساب و کتاب هم به تولیدکنندگان پول نمی دهند و در پله آخر، بی حساب و کتاب هم مصرف نمی کنند.
رکود تورمی با رفتار مصرف کنندگان چه کرد؟
شاید رکود تورمی، برای هر بخش از اقتصاد ایران زیان بار بوده باشد، برای مصرف کنندگان و بخش مصرفی کشور، بدون ضرر و زیان بوده است. بهتر اینکه، الگوی مصرفی شان را هم تغییر داده است و همین امر سبب شده تا آنها بهینه بخرند و شاید بهینه تر از قبل هم مصرف کنند.
همین رفتار مصرفی مصرف کنندگان هم، تولیدکنندگان را ناچار کرده است که برای تشویق آنها به خرید بیشتر، کالاها را به نحوی بسته بندی کنند که مشتری باید 3 عدد از یک کالا را بخرد و چهار عدد به جای آن دریافت کند. یا اینکه دو تا بخرد و سه تا تحویل بگیرد. بنابراین، مشتری به جهت جذابیت این نوع فروش هم که شده، تصمیم می گیرد که کالای بیشتری بخرد. این یک نوع از تحریک تقاضا برای مشتریانی است که این روزها کمتر دم به تله تولیدکنندگان و فروشندگان کالا می دهند.
بررسی بازار کالاهای اساسی و مصرفی مورد نیاز مردم نشانگر این است که تولیدکنندگان برای رونق فروش کالاهایشان، به ترفندهایی همچون «یکی بخر، دو تا ببر» متوسل شدهاند و تلاش دارند تا با تحریک مشتریان از این طریق، راه را برای فروش بیشتر کالاهای خود و خلاص شدن از انبارداری کالا هموار کنند؛ غافل از اینکه مشتریان، برای خرید همین یک قلم جنس هم که عمدتا کالاهایی هستند که با تقاضای کمتری از سوی مردم مواجه هستند، نمیتوانند خود را قانع کنند.
البته برخی از تولیدکنندگان هم پا را از این شیوه «یکی بخر دو تا ببر»، پیش تر گذاشتهاند و برای فروش بیشتر کالاهای خود، ترفند دو تا بخر سه تا ببر را به کار بستهاند تا بتوانند علاوه بر اینکه مشتری بیشتری جذب میکنند، اگر توانستند یه مصرفکننده را قانع به خرید این محصول خود کنند، به جای یک عدد، دو عدد به او میفروشند و در واقع، یک عدد هم به عنوان اشانتیون به فرد خریدار ارایه میدهند که باز هم در مجموع، سود خوبی برای تولیدکننده دارد.
تولیدکنندگان دست بردار تخفیفها نیستند
گشت و گذاری هم در فروشگاههای زنجیره ای این را به خوبی نمایان می سازد که تولیدکنندگان قصد ندارند که دست از ارایه تخفیف های گسترده به مشتریان خود بردارند و اکنون حتی رقابتی هم میان تولیدکنندگان به راه افتاده تا برای اینکه کالای خود را در مقابل کالای رقیب، به مشتری تحمیل کنند؛ آوانس بیشتری هم به او بدهند.
البته کاسبان بازار هم دارند کم کم از فروشگاه داران یاد می گیرند. آنها که کالاهای همان تولیدکنندگان را توزیع می کنند؛ وقتی می بینند که مردم به دلیل تخفیف های بالاتر روانه فروشگاهها می شوند تا بلکه هم تفریحی داشته باشند، هم مدرن خرید کنند و هم تخفیف بیشتری بگیرند، دست به کار می شوند و خود هم نسبت به آنچه تولیدکنندگان به آنها تخفیف داده اند تا کالاهای آنها را به مردم بفروشند، وارد عمل شده و از حاشیه سود خود کم کنند.
آنگونه که کاسبان میگویند، بختشان برای جلب مشتری و بازگشت به روندی که بازار در آن، روزهای پررونقی داشت، هنوز باز نشده و مردم همچنان دست نگاه داشتهاند تا روزهای رونق از راه برسد و به نوعی، تکلیفشان با بازار روشن باشد. برای همین هم کمتر خرید میکنند و بیشتر احتیاط را پیشه کردهاند تا بلکه اگر سودی هم نبردند، حداقل ضرر نکرده باشند. همین احتیاطها و دست نگاه داشتنها، کار دست بازار داده است.
به هر روی، کسبه میگویند که حال بازار خوش نیست و باید برای درد آن، چارهای اندیشید و مردم هم میگویند که هر روز را به اندازه نیازشان خرید میکنند تا بلکه بتوانند برای روزهای آینده خود که از بلاتکلیفی خارج شدهاند و مشخص است که بازار چه روندی را در پیش میگیرد، نقدینگی را نگه دارند و آن روزهای خوش، پول خود را روانه بازار کنند.
در مقابل، تولیدکنندگان کالای مصرفی هم که برای تامین نقدینگی خود دیگر امیدی به بانکها ندارند، تحریک تقاضا را راهکاری میدانند که شاید آن ها را از بحران انبارهای پر از کالا نجات دهد و بتوانند، چرخ تولید خود را همچنان در چرخش نگه دارند.
اما همین تولیدکنندگان به خوبی دریافته اند که از چشمه دولت برای رونق تولید، آبی گرم نمی شود و خود، ناچار از تحریک تقاضای مردم برای خرید کالاهایشان هستند، بنابراین دست به کار شدهاند و طرحهایی را که البته تجربه سنواتیشان در سالهای قبل هم وجود داشت، دوباره از پستوهای خود بیرون کشیده و تلاش دارند تا با تکیه بر آنها، بازار را به تحرک وادارند. برخی مصرفکنندگان هم به این ترفندهای آنها چراغ سبز نشان میدهند و برخی دیگر هم، بی توجه از کنار آن در بازار رد میشوند.
شگردهای جذاب فروش کالا
از سوی دیگر، این روزها در بازار عرضه کالاهایی در بستهبندیهای شکیل برای جذب مشتری، رونق زیادی گرفته است و البته تولیدکنندگان هم تخفیفهای خوبی برای کالاهای خود ارایه میدهند تا بلکه بتوانند مشتری زیادی در بازار جذب کنند؛ به این معنا که پکهایی از سوی تولیدکنندگان تعبیه میشود که در آن، از انواع و اقسام محصولات تولیدی هم رسته، وجود دارد و به خصوص اینکه درون این پکها، معمولا یک یا دو کالایی که این روزها کمتر متقاضی دارد هم قرار داده میشود تا بلکه تولیدکنندگان بتوانند آن کالا را هم به این واسطه، فروخته باشند.
بیشتر کالاهایی که درون این پکها قرار میگیرد، معمولا تولیداتی هستند که حاشیه سود بیشتری هم برای تولیدکنندگان دارد و در شرایط عادی هم، مردم کمتر به سراغ آن میروند، اما وقتی دو تا سه کالا به صورت پک از سوی تولیدکنندگان عرضه میشود، علاوه بر اینکه کالای پرمصرف و پرمتقاضی مورد نیاز مردم عرضه میشود، کالاهایی هم که به هرحال، برای تولیدکننده سودآور است نیز فروخته می شوند.
به هرحال این روزهای بازار حال و هوای خاص و عجیبی دارد و به نوعی مصرفکنندگان با بروز دادن رفتارهای متفاوت در خرید کالاها، به نوعی حکمران بلامنازع بازار شدهاند و همین امر سبب شده تا برخی تولیدکنندگانی که سالهای سال در فضای غیررقابتی و در سایه عدم دسترسی مصرفکنندگان به تنوع کالایی، مصرفکننده را تحت سیطره خود داشتند، عقب نشینی کرده و تلاش کنند تا به هر نحو که شده، رضایت مشتری را جلب کنند و این یک تغییر اساسی در چهره بازار و روابط تولیدکنندگان و مصرفکنندگان است که امید می رود با رقابتی تر شده فضای بازار، به هرحال هم تولیدکنندگان محصولات خود را با کیفیت و قیمت مناسب عرضه کنند و هم مصرفکنندگان قدرت انتخاب بیشتری داشته باشند.
مهمان این روزهای سبد مصرفی خانوار
اما این، تنها روایت این روزهای بازار کالاهای مصرفی و اساسی نیست. چند هفتهای است که دولت تحرکاتی برای تحریک تقاضای خرید مردم را آغاز کرده است. موجی هم از گفت و شنودها و بپرس و نپرس ها در بازار آغاز شده است. همه میخواهند بدانند آینده قیمتی کالاها در بازار چگونه است. برخی میگویند شاید دولت از موضع خود برای قیمت برخی کالاهایی که جهش قیمتی به خود دیدهاند، پا پس کشد و قیمتها کاهش یابد و برخی دیگر همچنان بر موضع قدیمی و سنتی خود استوار هستند که وقتی قیمت کالایی در ایران بالا رفت، پایین آمدنش تقریبا امری ناممکن است.
بازار هم راه خود را در پیش گرفته است؛ بدون اینکه نظارتی به خود گیرد و بدون اینکه نسبت به سکوتهای خبری سازمانهای نظارتی و حامی حقوق مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، واکنشی نشان دهد. همه چیز دست به دست هم داده است تا شاید هم بازار به رونق افتد و هم بازار در رکود غرق شود.
تیغی دو لبه که این روزها بدجوری به جان بازار افتاده است اما هر چقدر که پیش میرود، ریشههای رکود در بازار عمیقتر میشود و زمان هم که میگذرد، مردم نه تنها برای خرید مشتاق نمیشوند بلکه تقاضایشان فروکش میکند، بنابراین تا این جای کار یا حداقل تا دو هفته پیش، زور نخریدن بر تحریک تقاضا چربیده است.
حال اما بازار گویا به این نتیجه رسیده است که باید خود طرحی نو دراندازد؛ طرحی که شاید گرانفروشی کالاها و افزایش قیمت، محور اصلی آن باشد. مدتها بود که البته گزارشهای آماری بانک مرکزی هم حکایت از این می کرد که قرار نیست اتفاق خاصی در بازار بیفتد؛ اتفاقی که شاید محور اصلی تحریک تقاضا باشد و به دلیل تقاضایی که در بازار بوجود آید، قیمت کالایی جابهجا شود. برخی کالاها حتی بیش از یکسالی بود که قیمتشان تغییری پیدا نکرده بود و همیشه، در فهرست گرانی و ارزانی بانک مرکزی، جایگاهی ثابت داشتند و چندان نوسانی را تجربه نمیکردند که بخواهد برای مردم جریان ساز شود.
در این میان حتی گزارش های رسمی دولتی هم حکایت از این دارد که قیمت ها کم کم دارد بالا می رود. گزارش اخیر بانک مرکزی، حرفهای زیادی برای گفتن دارد؛ حرفهایی که ناشی از گرانی برخی کالاها است و این را گوشزد میکند که شاید پشت پرده، توافقاتی برای افزایش قیمت میان دولت و تولیدکنندگان صورت گرفته باشد. شاید هم تولیدکنندگان به این نتیجه رسیدهاند که باید گرانتر بفروشند تا حتی اگر یک کالا هم فروختند، دستکم با حداقل سود نباشد.
در این میان البته برخی از فعالان بازار کالاها هم استراتژیهای دیگری در این رابطه مطرح میکنند و بر این باورند که اگر کالایی اندکی گران شود، مردم از ترس گرانتر شدن آن هم که شده، به بازار مراجعه میکنند و کالای مورد نیاز خود را میخرند. البته این فقط یک تئوری است که از سوی برخی فعالان بازار مطرح میشود و به نظر میرسد اگر بازرسی و نظارت در بازار قوی نباشد، میتواند جهشهای قیمتی یکباره را هم رقم زند.
البته تازهترین گزارش مرکز آمار برآوردی دارد که نشان میدهد متوسط کل هزینه خالص سالانه یک خانوار شهری ۲۳۴ میلیون و ۸۶۵ هزار ریال بوده است که نسبت به رقم مشابه در سال قبل ۱۴ درصد افزایش نشان می دهد. بر همین اساس، از کل هزینه سالانه خانوار شهری ۵۸ میلیون و ۱۲۶ هزار ریال با سهم ۲۴.۷ درصد مربوط به هزینه های خوراکی و دخانی و ۱۷۶ میلیون و ۷۳۹ هزار ریال با سهم ۷۵.۳ درصد مربوط به هزینه های غیر خوراکی بوده است. در بین هزینه های خوراکی و دخانی، بیشترین سهم با ۲۱.۶ درصد مربوط به هزینه گوشت و در بین هزینه های غیر خوراکی بیشترین سهم با ۴۴.۴ درصد مربوط به مسکن بوده است.
همچنین متوسط درآمد اظهار شده سالانه یک خانوار شهری ۲۴ میلیون و ۱۳۱ هزار تومان بوده است که نسبت به سال قبل، ۱۸ درصد افزایش داشته است. منابع تامین درآمد خانوارهای شهری نشان می دهد که ۳۲.۳ درصد درآمد از مشاغل مزد و حقوق بگیری، ۱۶.۳ درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیر کشاورزی و ۵۱.۴ درصد از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامین شده است.
قیمت کالاها در فروشگاههای زنجیرهای و مغازههای سطح شهر، با اندکی تغییرات نسبت به هفتههای گذشته، افزایشی هم بوده است. البته این افزایش بیشتر از میزان افزایشی است که گزارشهای رسمی بانک مرکزی نشان میدهد.
جزئیات قیمت 58 قلم کالا در بازار
قیمت هر کیلوگرم گوشت قرمز گوساله ممتاز ۳۵۴۹۰ تومان، گردن گوساله ممتاز ۳۱هزار و ۲۰۰ تومان، چرخکرده گوساله ممتاز ۲۹ هزار و ۲۰۰ تومان، ران ممتاز یک کیلویی گوساله ۳۸ هزار و ۱۰۰ تومان، آبگوشتی یک کیلویی گوسفندی ممتاز ۲۶ هزار و ۹۰۰ تومان، ماهیچه پلویی گوسفندی ۳۶ هزار تومان، فیله گوسفندی ممتاز یک کیلویی ۶۰ هزار و ۲۰۰ تومان و ران گوسفندی ممتاز یک کیلویی ۳۸ هزار و ۷۰۰ تومان است.
قیمت هر کیلوگرم ران و سینه مرغ بدون پوست ۱۸۰۰ گرمی ۱۷ هزار و ۴۰۰ تومان، سینه مرغ بدون پوست ۱۸۰۰ گرمی ۱۸ هزار و ۴۰۰ تومان، مغز ران ۱۸۰۰ گرمی ۱۹ هزار و ۱۰۰ تومان، فیله مرغ ساده ۹۰۰ گرمی ۱۴هزار و ۷۰۰ تومان و جوجه بدون استخوان ۱۲ هزار و ۹۰۰ تومان است.
تخم مرغ ۹ عددی ۴۱۷۰ تومان، تخم مرغ ۹ عددی امگا۳ نیز ۴۲۰۰ تومان، تخم مرغ ۱۵ عددی ۶۹۵۰ تومان، تخم مرغ ۲۴ عددی ۹هزار تومان و تخم مرغ ۳۰ عددی ۱۰ هزار و ۸۰۰ تومان است، همچنین قیمت تخم مرغ ۶ عددی نیز ۲۷۸۰ تومان است.
قیمت پنیر یواف ۱۰۰ گرمی ۱۱۰۰ تومان، پنیر خامه ای ۱۰۰ گرمی ۱۲۰۰ تومان، پنیرفتا ۳۰۰ گرمی ۳۶۰۰ تومان، پنیر پروسس آمل ۴۰۰ گرمی ۵۰۰۰ تومان، یک بطری شیر ۹۰۰گرمی ۲۳۰۰ تومان، شیر بطری امگا۳ نیز ۲۵۲۰ تومان، شیر کمچرب ۹۴۲ سیسی ۱۷۴۰ تومان، ماست ۱۵۰۰ گرمی پروبیوتیک ۴۰۸۰ تومان، ماست ۲ کیلویی دبه ۷۰۰۰ تومان و ماست لیوانی پرچرب ۱۱۷۰ تومان است.
برنج پرمحصول ۱۰ کیلویی ۷۲هزار تومان، برنج طارم ۵ کیلویی ۴۷هزار و ۵۰۰ تومان، برنج طارم معطر ۱۰ کیلویی ۸۰هزار و ۷۵۰ تومان، برنج شیرودی ۵ کیلویی ۳۷هزار و ۵۰۰ تومان، برنج طارم دمسیاه ۵ کیلویی ۴۷هزار و ۵۰۰ تومان، برنج علی کاظمی ۱۰ کیلویی ۷۹هزار تومان، برنج هاشمی ۵ کیلویی ۴۶هزار و ۲۰۰ تومان و برنج هندی سوپرباسماتی ۴۸ هزار و ۴۵۰تومان است.
روغن مایع ۱۳۵۰ گرمی ۷۴۱۰ تومان، روغن جامد ۳۸۰۰ گرمی ۲۲هزار و ۵۰۰ تومان، روغن سبوس برنج ۲لیتری ۴۵هزار و ۵۰۰ تومان، روغن مایع ۸۱۰ گرمی ۴۹۰۰ تومان، روغن مایع کانولا ۸۱۰ گرمی ۴۹۰۰ تومان، روغن کنجد ۵۰۰ گرمی ۸۸۰۰ تومان و روغن کتان ۵۰۰ گرمی ۱۹ هزار و ۵۰۰ تومان است.
هر بسته نخود ۹۰۰ گرمی ۵۸۰۰ تومان، هر بسته ۹۰۰ گرمی لوبیا چیتی ۱۳ هزار و ۸۹۰ تومان، لپه ۹۰۰ گرمی ۷۷۰۰ تومان، عدس ۹۰۰ گرمی ۹۵۰۰ تومان، لوبیا قرمز ۱۱ هزار و ۹۵۰ تومان، لوبیا جگری ۹۰۰ گرمی ۷۵۰۰ تومان و لپه باقلا سبز ۱۰ هزار و ۹۵۰ تومان است.
قیمت هر بسته شکر ۴.۵ کیلوگرمی ۱۴هزار و ۸۰۰ تومان، قند شکسته ۷۰۰ گرمی ۳۲۰۰ تومان، شکر ۹۰۰ گرمی ۲۴۰۰ تومان، ماکارانی فرمی آشیانه ای ۳۵۰۰ تومان، ماکارانی ۵۰۰ گرمی فرمی ۲۱۰۰ تومان، اسپاگتی ۷۰۰ گرمی ۲۷۰۰ تومان و اسپاگتی غنی شده ۹۰۰گرمی ۳۷۰۰ تومان است.
منبع:تابناک
این روزها اگر ذره بین دقیقی بر روی رفتار تولیدکنندگان و مصرف کنندگان در بازار بگذاریم، خیلی چیزها را می توانیم ببینیم؛ از گرانی های نامحسوس گرفته، تا سبدهای تخفیفی که پای ثابت فروشگاهها شدهاند. یا تولیدکنندگانی که کالایشان را گران کرده اند ولی باز هم آنها را برای جذب مشتری، در سبد تخفیفی قرار می دهند و از آب گل آلود این روزهای بازار، ماهی می گیرند.
برخی از آنها همچنان سبدهای تخفیف خود را در فروشگاهها پابرجا نگاه داشته اند و برخی دیگر، راه گرانی نامحسوس را در پیش گرفته اند. گرانی هایی که یا وزن کالا را کم می کند، یا اندکی به قیمت آن می افزاید.
البته دسته سومی هم وجود دارد که هم قیمت را بالا برده اند و هم کالاهای افزایش قیمت خورده را هم در سبد تخفیف قرار داده اند؛ یعنی حداقل، در لباس تخفیف، کالاها را خوب می فروشند و نرخ را هم بالا برده اند. چون همین کالا را باید با قیمت قبلی با مثلا 10 درصد تخفیف عرضه می کردند و حال باید همین کالای افزایش قیمت خورده را با 10 درصد تخفیف عرضه کنند، پس به نسبت گذشته، پول بیشتری گیرشان می آید.
روایت بازار کالاهای مصرفی
بازار کالاهای مصرفی این روزها چشم انتظار نیم نگاهی هم از سوی دولت است. شاید اگر تولیدکنندگانش خود دست به کار نمی شدند و تخفیف به مشتریان و مصرف کنندگان نمی دادند، آنها هم اکنون باید در گرداب رکود دست و پا می زدند. پس خود دست به کار شدند و سبدهای دائمی تخفیف را در فروشگاهها راه اندازی کردند.
این روزها فروشگاههای زنجیره ای چشم انتظار مشتریانی هستند که شاید بهینه تر از قبل خرید می کنند و با این چرخش رفتار مصرفی خود، تولیدکنندگان را مجبور به تغییر رفتار کرده اند. آنها این روزها دیگر حاضر نیستند از هر کالایی، چند تا به خانه ببرند. دو دلیل هم بیشتر ندارند، اول اینکه اطمینان دارند که کالاها به این زودی ها دستخوش تغییرات و نوسانات قیمتی شگفت آور نمی شوند و دوم اینکه پولی در چنته ندارند که بخواهند بدون حساب و کتاب خرید کنند.
دو رفتار تولیدکنندگان در بازار کالا
در این میان البته دو رویکرد را می توان به خوبی از رفتار تولیدکنندگان در بازار مشاهده کرد. برخی از آنها همچنان سبدهای تخفیف خود را در فروشگاهها پابرجا نگاه داشته اند و برخی دیگر، راه گرانی نامحسوس را در پیش گرفته اند. گرانی هایی که یا وزن کالا را کم می کند، یا اندکی به قیمت آن می افزاید.
البته دسته سومی هم وجود دارد که هم قیمت را بالا برده اند و هم کالاهای افزایش قیمت خورده را هم در سبد تخفیف قرار داده اند؛ یعنی حداقل، در لباس تخفیف، کالاها را خوب می فروشند و نرخ را هم بالا برده اند. چون همین کالا را باید با قیمت قبلی با مثلا 10 درصد تخفیف عرضه می کردند و حال باید همین کالای افزایش قیمت خورده را با 10 درصد تخفیف عرضه کنند، پس به نسبت گذشته، پول بیشتری گیرشان می آید.
در این میان برخی مصرف کنندگان به دقت این رفتار تولیدکنندگان را زیر نظر دارند و در رفتار خریدی خود تجدیدنظر می کنند و برخی دیگر هم بی تفاوت به افزایش قیمت کالاها، تنها قرار گرفتن کالا در سبد تخفیفی برایشان مهم است و بنابراین به درصد تخفیف بیشتر توجه می کنند تا مقایسه قیمت قبلی و فعلی کالاها.
البته این شاید شگردهای خاص رکود باشد. شاید این تولیدکنندگان مجبور هستند که در دوران رکود، چنین رفتارهایی را از خود بروز دهند. اما به هرحال، مصرف کنندگان هم دیگر آن مصرف کنندگان سابق نیستند. تغییر گرایش داده اند و دیگر مصرف کنندگان بی حد و حصر کالاها در بازار به شمار نمی روند. بی حساب و کتاب خرید نمی کنند و بی حساب و کتاب هم به تولیدکنندگان پول نمی دهند و در پله آخر، بی حساب و کتاب هم مصرف نمی کنند.
رکود تورمی با رفتار مصرف کنندگان چه کرد؟
شاید رکود تورمی، برای هر بخش از اقتصاد ایران زیان بار بوده باشد، برای مصرف کنندگان و بخش مصرفی کشور، بدون ضرر و زیان بوده است. بهتر اینکه، الگوی مصرفی شان را هم تغییر داده است و همین امر سبب شده تا آنها بهینه بخرند و شاید بهینه تر از قبل هم مصرف کنند.
همین رفتار مصرفی مصرف کنندگان هم، تولیدکنندگان را ناچار کرده است که برای تشویق آنها به خرید بیشتر، کالاها را به نحوی بسته بندی کنند که مشتری باید 3 عدد از یک کالا را بخرد و چهار عدد به جای آن دریافت کند. یا اینکه دو تا بخرد و سه تا تحویل بگیرد. بنابراین، مشتری به جهت جذابیت این نوع فروش هم که شده، تصمیم می گیرد که کالای بیشتری بخرد. این یک نوع از تحریک تقاضا برای مشتریانی است که این روزها کمتر دم به تله تولیدکنندگان و فروشندگان کالا می دهند.
بررسی بازار کالاهای اساسی و مصرفی مورد نیاز مردم نشانگر این است که تولیدکنندگان برای رونق فروش کالاهایشان، به ترفندهایی همچون «یکی بخر، دو تا ببر» متوسل شدهاند و تلاش دارند تا با تحریک مشتریان از این طریق، راه را برای فروش بیشتر کالاهای خود و خلاص شدن از انبارداری کالا هموار کنند؛ غافل از اینکه مشتریان، برای خرید همین یک قلم جنس هم که عمدتا کالاهایی هستند که با تقاضای کمتری از سوی مردم مواجه هستند، نمیتوانند خود را قانع کنند.
البته برخی از تولیدکنندگان هم پا را از این شیوه «یکی بخر دو تا ببر»، پیش تر گذاشتهاند و برای فروش بیشتر کالاهای خود، ترفند دو تا بخر سه تا ببر را به کار بستهاند تا بتوانند علاوه بر اینکه مشتری بیشتری جذب میکنند، اگر توانستند یه مصرفکننده را قانع به خرید این محصول خود کنند، به جای یک عدد، دو عدد به او میفروشند و در واقع، یک عدد هم به عنوان اشانتیون به فرد خریدار ارایه میدهند که باز هم در مجموع، سود خوبی برای تولیدکننده دارد.
تولیدکنندگان دست بردار تخفیفها نیستند
گشت و گذاری هم در فروشگاههای زنجیره ای این را به خوبی نمایان می سازد که تولیدکنندگان قصد ندارند که دست از ارایه تخفیف های گسترده به مشتریان خود بردارند و اکنون حتی رقابتی هم میان تولیدکنندگان به راه افتاده تا برای اینکه کالای خود را در مقابل کالای رقیب، به مشتری تحمیل کنند؛ آوانس بیشتری هم به او بدهند.
البته کاسبان بازار هم دارند کم کم از فروشگاه داران یاد می گیرند. آنها که کالاهای همان تولیدکنندگان را توزیع می کنند؛ وقتی می بینند که مردم به دلیل تخفیف های بالاتر روانه فروشگاهها می شوند تا بلکه هم تفریحی داشته باشند، هم مدرن خرید کنند و هم تخفیف بیشتری بگیرند، دست به کار می شوند و خود هم نسبت به آنچه تولیدکنندگان به آنها تخفیف داده اند تا کالاهای آنها را به مردم بفروشند، وارد عمل شده و از حاشیه سود خود کم کنند.
آنگونه که کاسبان میگویند، بختشان برای جلب مشتری و بازگشت به روندی که بازار در آن، روزهای پررونقی داشت، هنوز باز نشده و مردم همچنان دست نگاه داشتهاند تا روزهای رونق از راه برسد و به نوعی، تکلیفشان با بازار روشن باشد. برای همین هم کمتر خرید میکنند و بیشتر احتیاط را پیشه کردهاند تا بلکه اگر سودی هم نبردند، حداقل ضرر نکرده باشند. همین احتیاطها و دست نگاه داشتنها، کار دست بازار داده است.
به هر روی، کسبه میگویند که حال بازار خوش نیست و باید برای درد آن، چارهای اندیشید و مردم هم میگویند که هر روز را به اندازه نیازشان خرید میکنند تا بلکه بتوانند برای روزهای آینده خود که از بلاتکلیفی خارج شدهاند و مشخص است که بازار چه روندی را در پیش میگیرد، نقدینگی را نگه دارند و آن روزهای خوش، پول خود را روانه بازار کنند.
در مقابل، تولیدکنندگان کالای مصرفی هم که برای تامین نقدینگی خود دیگر امیدی به بانکها ندارند، تحریک تقاضا را راهکاری میدانند که شاید آن ها را از بحران انبارهای پر از کالا نجات دهد و بتوانند، چرخ تولید خود را همچنان در چرخش نگه دارند.
اما همین تولیدکنندگان به خوبی دریافته اند که از چشمه دولت برای رونق تولید، آبی گرم نمی شود و خود، ناچار از تحریک تقاضای مردم برای خرید کالاهایشان هستند، بنابراین دست به کار شدهاند و طرحهایی را که البته تجربه سنواتیشان در سالهای قبل هم وجود داشت، دوباره از پستوهای خود بیرون کشیده و تلاش دارند تا با تکیه بر آنها، بازار را به تحرک وادارند. برخی مصرفکنندگان هم به این ترفندهای آنها چراغ سبز نشان میدهند و برخی دیگر هم، بی توجه از کنار آن در بازار رد میشوند.
شگردهای جذاب فروش کالا
از سوی دیگر، این روزها در بازار عرضه کالاهایی در بستهبندیهای شکیل برای جذب مشتری، رونق زیادی گرفته است و البته تولیدکنندگان هم تخفیفهای خوبی برای کالاهای خود ارایه میدهند تا بلکه بتوانند مشتری زیادی در بازار جذب کنند؛ به این معنا که پکهایی از سوی تولیدکنندگان تعبیه میشود که در آن، از انواع و اقسام محصولات تولیدی هم رسته، وجود دارد و به خصوص اینکه درون این پکها، معمولا یک یا دو کالایی که این روزها کمتر متقاضی دارد هم قرار داده میشود تا بلکه تولیدکنندگان بتوانند آن کالا را هم به این واسطه، فروخته باشند.
بیشتر کالاهایی که درون این پکها قرار میگیرد، معمولا تولیداتی هستند که حاشیه سود بیشتری هم برای تولیدکنندگان دارد و در شرایط عادی هم، مردم کمتر به سراغ آن میروند، اما وقتی دو تا سه کالا به صورت پک از سوی تولیدکنندگان عرضه میشود، علاوه بر اینکه کالای پرمصرف و پرمتقاضی مورد نیاز مردم عرضه میشود، کالاهایی هم که به هرحال، برای تولیدکننده سودآور است نیز فروخته می شوند.
به هرحال این روزهای بازار حال و هوای خاص و عجیبی دارد و به نوعی مصرفکنندگان با بروز دادن رفتارهای متفاوت در خرید کالاها، به نوعی حکمران بلامنازع بازار شدهاند و همین امر سبب شده تا برخی تولیدکنندگانی که سالهای سال در فضای غیررقابتی و در سایه عدم دسترسی مصرفکنندگان به تنوع کالایی، مصرفکننده را تحت سیطره خود داشتند، عقب نشینی کرده و تلاش کنند تا به هر نحو که شده، رضایت مشتری را جلب کنند و این یک تغییر اساسی در چهره بازار و روابط تولیدکنندگان و مصرفکنندگان است که امید می رود با رقابتی تر شده فضای بازار، به هرحال هم تولیدکنندگان محصولات خود را با کیفیت و قیمت مناسب عرضه کنند و هم مصرفکنندگان قدرت انتخاب بیشتری داشته باشند.
مهمان این روزهای سبد مصرفی خانوار
اما این، تنها روایت این روزهای بازار کالاهای مصرفی و اساسی نیست. چند هفتهای است که دولت تحرکاتی برای تحریک تقاضای خرید مردم را آغاز کرده است. موجی هم از گفت و شنودها و بپرس و نپرس ها در بازار آغاز شده است. همه میخواهند بدانند آینده قیمتی کالاها در بازار چگونه است. برخی میگویند شاید دولت از موضع خود برای قیمت برخی کالاهایی که جهش قیمتی به خود دیدهاند، پا پس کشد و قیمتها کاهش یابد و برخی دیگر همچنان بر موضع قدیمی و سنتی خود استوار هستند که وقتی قیمت کالایی در ایران بالا رفت، پایین آمدنش تقریبا امری ناممکن است.
بازار هم راه خود را در پیش گرفته است؛ بدون اینکه نظارتی به خود گیرد و بدون اینکه نسبت به سکوتهای خبری سازمانهای نظارتی و حامی حقوق مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، واکنشی نشان دهد. همه چیز دست به دست هم داده است تا شاید هم بازار به رونق افتد و هم بازار در رکود غرق شود.
تیغی دو لبه که این روزها بدجوری به جان بازار افتاده است اما هر چقدر که پیش میرود، ریشههای رکود در بازار عمیقتر میشود و زمان هم که میگذرد، مردم نه تنها برای خرید مشتاق نمیشوند بلکه تقاضایشان فروکش میکند، بنابراین تا این جای کار یا حداقل تا دو هفته پیش، زور نخریدن بر تحریک تقاضا چربیده است.
حال اما بازار گویا به این نتیجه رسیده است که باید خود طرحی نو دراندازد؛ طرحی که شاید گرانفروشی کالاها و افزایش قیمت، محور اصلی آن باشد. مدتها بود که البته گزارشهای آماری بانک مرکزی هم حکایت از این می کرد که قرار نیست اتفاق خاصی در بازار بیفتد؛ اتفاقی که شاید محور اصلی تحریک تقاضا باشد و به دلیل تقاضایی که در بازار بوجود آید، قیمت کالایی جابهجا شود. برخی کالاها حتی بیش از یکسالی بود که قیمتشان تغییری پیدا نکرده بود و همیشه، در فهرست گرانی و ارزانی بانک مرکزی، جایگاهی ثابت داشتند و چندان نوسانی را تجربه نمیکردند که بخواهد برای مردم جریان ساز شود.
در این میان حتی گزارش های رسمی دولتی هم حکایت از این دارد که قیمت ها کم کم دارد بالا می رود. گزارش اخیر بانک مرکزی، حرفهای زیادی برای گفتن دارد؛ حرفهایی که ناشی از گرانی برخی کالاها است و این را گوشزد میکند که شاید پشت پرده، توافقاتی برای افزایش قیمت میان دولت و تولیدکنندگان صورت گرفته باشد. شاید هم تولیدکنندگان به این نتیجه رسیدهاند که باید گرانتر بفروشند تا حتی اگر یک کالا هم فروختند، دستکم با حداقل سود نباشد.
در این میان البته برخی از فعالان بازار کالاها هم استراتژیهای دیگری در این رابطه مطرح میکنند و بر این باورند که اگر کالایی اندکی گران شود، مردم از ترس گرانتر شدن آن هم که شده، به بازار مراجعه میکنند و کالای مورد نیاز خود را میخرند. البته این فقط یک تئوری است که از سوی برخی فعالان بازار مطرح میشود و به نظر میرسد اگر بازرسی و نظارت در بازار قوی نباشد، میتواند جهشهای قیمتی یکباره را هم رقم زند.
البته تازهترین گزارش مرکز آمار برآوردی دارد که نشان میدهد متوسط کل هزینه خالص سالانه یک خانوار شهری ۲۳۴ میلیون و ۸۶۵ هزار ریال بوده است که نسبت به رقم مشابه در سال قبل ۱۴ درصد افزایش نشان می دهد. بر همین اساس، از کل هزینه سالانه خانوار شهری ۵۸ میلیون و ۱۲۶ هزار ریال با سهم ۲۴.۷ درصد مربوط به هزینه های خوراکی و دخانی و ۱۷۶ میلیون و ۷۳۹ هزار ریال با سهم ۷۵.۳ درصد مربوط به هزینه های غیر خوراکی بوده است. در بین هزینه های خوراکی و دخانی، بیشترین سهم با ۲۱.۶ درصد مربوط به هزینه گوشت و در بین هزینه های غیر خوراکی بیشترین سهم با ۴۴.۴ درصد مربوط به مسکن بوده است.
همچنین متوسط درآمد اظهار شده سالانه یک خانوار شهری ۲۴ میلیون و ۱۳۱ هزار تومان بوده است که نسبت به سال قبل، ۱۸ درصد افزایش داشته است. منابع تامین درآمد خانوارهای شهری نشان می دهد که ۳۲.۳ درصد درآمد از مشاغل مزد و حقوق بگیری، ۱۶.۳ درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیر کشاورزی و ۵۱.۴ درصد از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامین شده است.
قیمت کالاها در فروشگاههای زنجیرهای و مغازههای سطح شهر، با اندکی تغییرات نسبت به هفتههای گذشته، افزایشی هم بوده است. البته این افزایش بیشتر از میزان افزایشی است که گزارشهای رسمی بانک مرکزی نشان میدهد.
جزئیات قیمت 58 قلم کالا در بازار
قیمت هر کیلوگرم گوشت قرمز گوساله ممتاز ۳۵۴۹۰ تومان، گردن گوساله ممتاز ۳۱هزار و ۲۰۰ تومان، چرخکرده گوساله ممتاز ۲۹ هزار و ۲۰۰ تومان، ران ممتاز یک کیلویی گوساله ۳۸ هزار و ۱۰۰ تومان، آبگوشتی یک کیلویی گوسفندی ممتاز ۲۶ هزار و ۹۰۰ تومان، ماهیچه پلویی گوسفندی ۳۶ هزار تومان، فیله گوسفندی ممتاز یک کیلویی ۶۰ هزار و ۲۰۰ تومان و ران گوسفندی ممتاز یک کیلویی ۳۸ هزار و ۷۰۰ تومان است.
قیمت هر کیلوگرم ران و سینه مرغ بدون پوست ۱۸۰۰ گرمی ۱۷ هزار و ۴۰۰ تومان، سینه مرغ بدون پوست ۱۸۰۰ گرمی ۱۸ هزار و ۴۰۰ تومان، مغز ران ۱۸۰۰ گرمی ۱۹ هزار و ۱۰۰ تومان، فیله مرغ ساده ۹۰۰ گرمی ۱۴هزار و ۷۰۰ تومان و جوجه بدون استخوان ۱۲ هزار و ۹۰۰ تومان است.
تخم مرغ ۹ عددی ۴۱۷۰ تومان، تخم مرغ ۹ عددی امگا۳ نیز ۴۲۰۰ تومان، تخم مرغ ۱۵ عددی ۶۹۵۰ تومان، تخم مرغ ۲۴ عددی ۹هزار تومان و تخم مرغ ۳۰ عددی ۱۰ هزار و ۸۰۰ تومان است، همچنین قیمت تخم مرغ ۶ عددی نیز ۲۷۸۰ تومان است.
قیمت پنیر یواف ۱۰۰ گرمی ۱۱۰۰ تومان، پنیر خامه ای ۱۰۰ گرمی ۱۲۰۰ تومان، پنیرفتا ۳۰۰ گرمی ۳۶۰۰ تومان، پنیر پروسس آمل ۴۰۰ گرمی ۵۰۰۰ تومان، یک بطری شیر ۹۰۰گرمی ۲۳۰۰ تومان، شیر بطری امگا۳ نیز ۲۵۲۰ تومان، شیر کمچرب ۹۴۲ سیسی ۱۷۴۰ تومان، ماست ۱۵۰۰ گرمی پروبیوتیک ۴۰۸۰ تومان، ماست ۲ کیلویی دبه ۷۰۰۰ تومان و ماست لیوانی پرچرب ۱۱۷۰ تومان است.
برنج پرمحصول ۱۰ کیلویی ۷۲هزار تومان، برنج طارم ۵ کیلویی ۴۷هزار و ۵۰۰ تومان، برنج طارم معطر ۱۰ کیلویی ۸۰هزار و ۷۵۰ تومان، برنج شیرودی ۵ کیلویی ۳۷هزار و ۵۰۰ تومان، برنج طارم دمسیاه ۵ کیلویی ۴۷هزار و ۵۰۰ تومان، برنج علی کاظمی ۱۰ کیلویی ۷۹هزار تومان، برنج هاشمی ۵ کیلویی ۴۶هزار و ۲۰۰ تومان و برنج هندی سوپرباسماتی ۴۸ هزار و ۴۵۰تومان است.
روغن مایع ۱۳۵۰ گرمی ۷۴۱۰ تومان، روغن جامد ۳۸۰۰ گرمی ۲۲هزار و ۵۰۰ تومان، روغن سبوس برنج ۲لیتری ۴۵هزار و ۵۰۰ تومان، روغن مایع ۸۱۰ گرمی ۴۹۰۰ تومان، روغن مایع کانولا ۸۱۰ گرمی ۴۹۰۰ تومان، روغن کنجد ۵۰۰ گرمی ۸۸۰۰ تومان و روغن کتان ۵۰۰ گرمی ۱۹ هزار و ۵۰۰ تومان است.
هر بسته نخود ۹۰۰ گرمی ۵۸۰۰ تومان، هر بسته ۹۰۰ گرمی لوبیا چیتی ۱۳ هزار و ۸۹۰ تومان، لپه ۹۰۰ گرمی ۷۷۰۰ تومان، عدس ۹۰۰ گرمی ۹۵۰۰ تومان، لوبیا قرمز ۱۱ هزار و ۹۵۰ تومان، لوبیا جگری ۹۰۰ گرمی ۷۵۰۰ تومان و لپه باقلا سبز ۱۰ هزار و ۹۵۰ تومان است.
قیمت هر بسته شکر ۴.۵ کیلوگرمی ۱۴هزار و ۸۰۰ تومان، قند شکسته ۷۰۰ گرمی ۳۲۰۰ تومان، شکر ۹۰۰ گرمی ۲۴۰۰ تومان، ماکارانی فرمی آشیانه ای ۳۵۰۰ تومان، ماکارانی ۵۰۰ گرمی فرمی ۲۱۰۰ تومان، اسپاگتی ۷۰۰ گرمی ۲۷۰۰ تومان و اسپاگتی غنی شده ۹۰۰گرمی ۳۷۰۰ تومان است.
منبع:تابناک
نظر شما