بهمن دانايي - دبیر انجمن صنفی کارخانجات قند و شکر

برخي از موضوع‌ها به اندازه‌اي اهميت دارند كه ايستادگي بر روي آن‌ها و تكرار جزييات درباره ابعاد پيدا و پنهان آن موضوع‌ها، نه‌تنها خسته‌كننده نيست بلكه يك ضرورت اجتناب‌ناپذير است.
مسائلي كه چندبار به شكل‌هاي متفاوت طرح و حل نمي‌شوند را بايد در زمره همان موضوع‌هاي با اهميت تلقي كرد و تا روزي كه راه‌حل‌ها ارائه نشده‌اند، موضوع را پيگيري كرد.
پديدار شدن راه‌حل البته همه ماجرا نيست و بخش عمده‌يي از فعاليت‌ها به بعد از پيدا شدن راه‌حل برمي‌گردد. به اين معني كه بايد براي اجراي راه‌حل‌ها، افراد و سازمان‌هاي كارآمد وجود داشته باشند يا درصورت وجود اين افراد و نهادها، راه براي فعاليت‌هاي آنها هموار شود.
گام بعدي پس از پيدا شدن افراد و سازمان‌هاي مؤثر اين است كه بر كارها نظارت كافي و جامع صورت پذيرد تا برگشت اتفاق نيفتد. يكي از موضوع‌هاي بسيار با اهميت كه در يك سال سپري شده در كانون توجه آگاهان و كارشناسان حوزه‌هاي سياست، اقتصاد و امور اجتماعي قرار گرفته است، پا بر جا ماندن مسئوليت در اختيار برخي مديران به‌ويژه مديران مياني است. روزي نيست كه كارشناسان و متخصصان در بخش‌هاي مختلف از اينكه هنوز برخي كارشناسان و مديران با ذهنيت‌هاي غيراز ذهنيت دولتي، مناصب و گلوگاه‌ها را در اختيار دارند، انتقادشان را آشكار نسازند.
واقعيت تلخ اين است كه برخي مديران مياني دولت‌هاي نهم و دهم در فضايي ويژه و با شرايط خاص بر سركار آمدند و ذهنيت‌هاي عجيبي داشتند. اين گروه از مديران وقتي با عظمت كارها مواجه شده و ناتواني‌شان دست‌كم براي خودشان معلوم شد، به‌جاي اينكه صادقانه و شرافتمندانه كار را به يك فرد يا گروه كاردان و كاربلد بسپارند، ايستادند و رفتارهاي آسيب‌ساز پيش گرفتند.
يكي از كارهايي كه اين افراد و در مسير ايجاد انحراف در ذهن مديران بالاتر در پيش گرفته و آن را نهادينه كردند، دستكاري در آمارها يا پنهان‌سازي آنها بود. آنها هر جا توانستند آمار و اطلاعات را پنهان كردند و آنجايي كه ضرورت داشت آن را به‌وسيله برخي كارشناسان ناآگاه و كم‌تجربه يا مغرض دستكاري كردند. از آنجايي‌كه مديران ارشد دولت در هر وزارتخانه يا سازمان بزرگ ده‌ها كار بايد انجام دهند، عموماً به اين اطلاعات و آمارهاي ارائه شده اعتماد كرده و براساس آنها تصميم مي‌گيرند. اين اتفاقي است كه هميشه رخ مي‌دهد و مديران ارشد دولت‌هاي گوناگون در يك فرايند پيچيده در اين فضا زندگي كرده و تصميم مي‌گيرند.
در دولت‌هاي نهم و دهم بسيار در اين باره گفته و مصداق‌هاي محسوس از آمارسازي برخي مديران مياني و كارشناسان مغرض معرفي شدند اما گوش شنوا و چشم بينا وجود نداشت. درحالي‌كه به‌طور مثال اكثريت مديران و متخصصان و فعالان صنعت قندوشكر با ارائه مستندات نيرومند و غيرقابل كتمان به دولت اطلاع مي‌دادند كه واردات انبوه شكر به توليد آسيب مي‌زند، برخي مديران مياني با دادن اطلاعات غلط، ذهني مديران را به جاهاي ديگر معطوف مي‌كردند. آمار غلط درباره قيمت‌تمام‌شده توليد داخلي و قيمت شكر وارداتي، دادن آمار غلط درباره اينكه شكر داخلي صادر مي‌شود يا دادن آمار غلط درباره سرانه مصرف شكر در ايران يا شكر مانده در انبارها و... در دولت‌هاي نهم و دهم يك عادت بود. مشكل اصلي اين بود كه آنها به تشكل‌ها اعتماد نداشتند و حاضر به شنيدن حرف‌ها و آمارهاي ارائه شده از طرف تشكل‌ها نبودند.
دولت ‌يازدهم كه بر سركار آمد، حرف‌هايي از طرف وزيران اصلي و رييس دولت در رسانه‌ها منتشر شد كه از جنس ديگري بود. دولت يازدهم بارها اعلام و تأكيد كرده است كه به بخش خصوصي اعتقاد دارد. اما واقعيت ناراحت‌كننده اين است كه متأسفانه در عمل و به‌ويژه در انتخاب و انتصاب مديران مياني در برخي از حوزه‌هاي كسب و كار اتفاقي نيفتاده است و بيم آن مي‌رود كه انديشه‌هاي اين دولت هم توسط همين مديران و كارشناسان انتقالي از دولت‌هاي نهم و دهم، در حد شعار باقي بماند.
شماري از مديران مرتبط با تعيين قيمت‌ها و نظارت بر منافع توليدكننده به‌دلايل گوناگون نمي‌خواهند تغيير فضا را در تصميم‌هاي خود لحاظ كنند. تجربه ماه‌هاي اخير نشان مي‌دهد براي برخي مديران مياني در بر همان پاشنه سابق مي‌چرخد. آنها با استفاده از ديدگاه‌هاي منطبق با دولت قبلي و فقدان تعهد كافي نزد برخي كارشناسان هنوز مسير فعاليت‌هاي اصلي را خودشان تعيين كرده و همانگونه عمل مي‌كنند كه پيش از اين عمل مي‌كردند. دادن اطلاعات و آمار غلط با ذهنيت‌هاي عجيب مثل اينكه اگر الان قيمت شكر توليد داخل x ريال اضافه شود ميلياردها تومان به جيب توليدكننده مي‌رود، راه را براي ايجاد انحراف باز مي‌كند. برخي مديران ارشد متأسفانه با استناد به همين اطلاعات و آمارهاي غيرواقعي ممكن است تصميم بگيرند و شرايط را به وضعيت دشوار برسانند.
براي عبور از اين فضاي وهم‌آلود و ايجاد اعتماد و اعتبار ميان دولت و تشكل‌ها، پالايش برخي مديران مياني و كارشناسان دستگاه بوروكراسي كه با ذهنيت دولت قبلي فعاليت مي‌كنند در دولت يازدهم لازم مي‌نمايد. در غيراين صورت بر ميزان و پيچيدگي بي‌اعتمادي‌ها افزوده شده و فعاليت‌ها از مسير عادي خارج و همان مي‌شود كه از آن اجتناب مي‌كرديم.
کد خبر d547249d16b84394b3f8d282ef63412f

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمد صداقتى ۱۵:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۳
    2 0
    جناب مهندس دانايي با سلام و كلى ارادت هميشه و بزنگاه مطالب و تحليل مديريتي و فنى جنابعالى كه حكايت از تجربه و درايت شماست ميتواند گره گشا بأشد يقين ميداند أيده هاى شما تحقق نخواهد يافت مگر اين كه از قدرت اقتصادى و وجاهت اجتماعى اعضاء سالم و سلامت خود درانجمن صنائع قند وشكر حدأكثر استفاده رابنمايند و جايگاه كنونى صنعت را در حوزه امنيت غذائي و بدنبال آن امنيت ملى ارتقاء بخشيد و نقش ويژه صنف خود را در تحقق اين خواسته ملى به دولت مردان كه امتحان پس داده هستند مكرراً بازگو نماييد جايگاه اين صنعت در توليد ملى،اشتغالزايي، كاهش وابستگى و اقتصاد ملى بسيار مغفول مانده است آن صنعت هم نيازمنند مديران ميانى جوان ،آموزش ديده، با دانش، متعهد به اين مرز وبوم مشابه شما و بزرگانى همچون استاد مهندس مرشد زاده داردو صد البته نيروى جوانى كه درسايه بزرگان صنعت پرورش يافته و فرمت شوند تا شخصيت كاريشان اجازه هرگونه دستكارى آمارى راندهد. به نظر ميرسد صنايع تحت نظارت جنابعالى ميبايست براى تحول در فرهنگ سازمان خود و مديران دست اندر كار بيش از گذشته فعاليت نشان دهد بأيد با صداى بلند ترى بدور از سياست زدگى طرح موضوع كرد براى جنابعالى و تمامى مديران نيك انديش روزگارمان طلب انرژى مضاعف مينمايم. بيش از پيش موفق باشيد