افشین اسماعیلی فر- عضو هیات علمی بیماری شناسی گیاهی - امنیت غذایی دانشگاه آزاد اسلامی

چهار بعد اصلی امنیت غذایی:
امنیت غذایی وجود دارد وقتی که همه مردم در همه زمان ها دسترسی فیزیکی و اقتصادی به اندازه کافی امن  و مواد غذایی مغذی داشته باشند که نیاز های مربوط به رژیم غذایی و تنظیمات غذایی شان را برای یک زندگی سالم و فعال برطرف کنند.
از این تعریف چهار بعد اصلی از امنیت غذایی را می توان شناسایی کرد:
-قابلیت استفاده فیزیکی از غذا : بررسی قابلیت استفاده از غذا «ضلع تامین کردن »از امنیت غذایی توسط تولید غذا ،سطح سهام و تجارت اصلی (خالص)تعیین می شود.
-دسترسی اقتصادی و فیزیکی به غذا : تامین کافی غذا در سطح ملی و بین المللی سطح امنیت غذایی خانواده را تضمین نمی کند .نگرانی در مورد دسترسی به غذا کافی منجر به تمرکز بیشتر سیاستها بر درآمد ها ،مخارج ،بازار ها و قیمت در دست یابی به اهداف امنیت غذایی شده است .
-بهره برداری از غذا : بهره برداری معمولا درک شده است به عنوان راهی که بیشتر اندام از مواد غذایی مختلف در غذا ساخته می شوند.دریافت انرژی کافی و مواد مغذی توسط افراد نتیجه ی مراقبت و تغذیه ی خوب آماده سازی غذا،رژیم غذایی متنوع و توزیع غذا داخل خانواده است.
-ثبات سه بعد دیگر در طول زمان: حتی اگر شما امروز به غذای کافی دسترس داشته باشید شما هنوز نا امن غذایی محسوب می شوید اگر شما به صورت دوره ای دسترسی نا کافی به غذا داشته باشید  برای اینکه اهداف امنیت غذایی تحقق یابند باید هر چهار بعد همزمان انجام شوند.



انواع نا امنی غذایی :

-ناامنی غذایی مزمن: مقاوم یا طولانی مدت می باشد .وقتی رخ می دهد که مردم در یافتن حد اقل نیاز های غذایی خود در یک دوره ی زمانی  پایدار ناتوان هستند ، که این نتیجه ی دوره ی طولانی فقر ،عدم دارایی و دسترسی نا کافی به تولید کننده ها یا منابع مالی می باشد. حال با اقدامات توسعه ی معمولی دراز مدت برای بررسی فقر مانند آموزش یا دسترسی به منابع مولد مانند اعتبارات می توان بر شرایط  پیش آمده غلبه کرد.
-ناامنی غذایی گذرا: موقت یا کوتاه مدت می باشد . هنگامی رخ می دهد که یک افت ناگهانی در توانایی تولید یا غذای کافی در دسترس برای نگه داشتن وضعیت خوب تغذیه ای وجود داشته باشد. که این پیشا مد نتیجه ی شوک کوتاه مدت و نوسانات در راندمان غذا و دسترسی به غذا شامل تغییرات سال به سال در تولید کننده های داخلی غذا ،قیمت غذا ودرآمد خانوار می باشد. نا امنی غذای گذرا نسبتا غیر قابل پیش بینی است و می تواند ناگهانی پدیدار شود این باعث می شود طرح ریزی ها و برنامه ریزی ها مشکل تر و به ظرفیت های مداخله گر متفاوتی از جمله ظرفیت هشدار زود هنگام  و برنامه های شبکه ایمنی نیاز می باشد.

-نا امنی غذای فصلی: مفهوم نا امنی غذایی فصلی بین نا امنی غذایی مزمن و گذرا افتاده است.به دلیل قابل پیش بینی بودن و اینکه یه دنبال یک سری از اتفاقات شناخته شده رخ می دهد شبیه نا امنی غذای مزمن است.با این حال عنوان نا امنی غذای فصلی از زمانی محدود صحبت می کند و می تواند تکرار شونده باشد که از این جهات شبیه نا امنی غذایی گذرا دیده می شود.

 اندازه گیری شدت سو تغذیه:
اندازه گیری برای گرسنگی توسط فائو تعریف شده است و اشاره دارد به به نسبت از جمعیتی که مصرف انرژی رژیم غذایی شان کمتر است از یک آستانه از پیش تعیین شده که این آستانه مخصوص هر کشور است و از نظر تعداد کیلوکالری مورد نیاز برای انجام رفتار های کم تحرک یا فعالیت های ملایم اندازه گیری می شود. سوتغذیه از ابتلا به  محرومیت غذایی ریشه می گیرد.
شدت سو تغذی نشان می دهد که تا چه حد مصرف انرژی رژیم غذایی سقوط کرده است قبل از آستانه ی از پیش تعیین شده.
فائو مقیاس تجربه ی عدم امنیت غذایی را به عنوان ابزاری برای پر کردن فاصله ی نظارت بر امنیت غذایی جهانی توسعه داده است به ویژه برای ارزیابی جنبه ی دسترسی در سطوح فردی وخانگی. مقیاس تجربه عدم امنیت غذایی به طور مستقیم شدت عدم امنیت غذایی را اندازه می گیرد که به عنوان یک مقیاس از مشکلات مردم برای بدست آوردن غذا تعریف می شود .
اندازه گیری عدم امنیت غذایی از طریق میزان های تجربه – مدار یک روش کاملا جدید نمی باشد . این روش به طور معمول برای ارزیابی عدم امنیت غذایی در خانه های ایالات متحده از سال 1995 مورد استفاده قرار گرفته است . ابزارهایی مشابه از قبیل میزان دسترسی عدم امنیت غذایی خانگی و امداد فنی تغذیه ای و میزان امنیت غذایی امریکای لاتین و کارائیب ، تاکنون در سطوح ملی، منطقه ای و پروژه ای مورد پذیرش قرار گرفته است .
مقیاس تجربه ی عدم امنیت غذایی بر اساس روش شناسی به کار رفته برای توسعه ی این ابزار و تجربه ی حاصل از به کارگیری آن در شرایط کشوری مختلف ایجاد شده است . این باعث ارتقای ابزار دیگری از طریق توسعه ی یک چارچوب تحلیلی شده است که قیاس پذیری کامل مقیاس های تجربه – مدار در بین کشورها را تضمین می کند، حتی در شرایط امنیت غذایی کاملا متفاوت . بنابراین مقاس تجربه ی عدم امنیت غذایی در تعریف یک استاندارد جهانی واقعی برای اندازه گیری عدم امنیت غذایی در سطوح فردی و خانگی مشارکت می کند . به دلیل آنکه اندازه گیری ها بر اساس اطلاعات جمع آوری شده در سطح فردی می باشد، مقیاس تجربه ی عدم امنیت غذای  تحلیل بهتری از تفاوت جنسیتی در امنیت غذایی را ممکن می سازد .
استفاده از مقیاس تجربه عدم امنیت غذایی در سال 2013 از طریق فراخوان  فائو در مورد پروژه ی گرسنگی در آنگولا، اتیوپی، مالاوی و نیجر به انجام رسید . نتایج محکم بودن این روش تحلیلی را تصدیق نمودند و مقایسه ی اطلاعات در مورد شدت امنیت غذایی در بین کشورها را مجاز دانستند .
با حمایت از سوی بلژیک و بریتانیا و ایرلند شمالی، فراخوانهای پروژه ی گرسنگی در سطح جهانی در سال 2014 عملی شد، در زمانی که پرسشنامه ی مقیاس تجربه ی عدم امنیت غذایی برای اولین بار در نظرسنجی  جهانی گالوپ گنجانده شد که نظارت واقعی از شیوع ملایم تا شدید امنیت غذایی برای بیشتر کشورهای در حال توسعه را تضمین می کرد .
 فائو همچنین از نهادهای آماری ملی در مورد پذیرش مقیاس تجربه عدم امنیت غذایی در بررسی های خانگی برای نظارت بر روند امنیت غذایی ملی، هدف قرار دادن مداخلات، و اندازه گیری تاثیرات سیاست ملی و اجرای برنامه ها حمایت می کند .
شاخص های مقیاس تجربه ی عدم امنیت غذایی نظارت بر شیوع عدم امنیت غذایی در سطوح مختلف شدت و سختی را ممکن می سازند در حالی که که مقایسه ی اندازه گیری ها در بین کشورها و زمانها مختلف مجاز باشد حتی زمانی که شیوع عدم امنیت غذایی شدید پایین میباشد . این شاخص ها یک جزء با ارزش دیگر از زنجیره ی شاخص های امنیت غذایی خواهند بود که ارزیابی بهتری از مقدار مشکلات در دسترسی به غذا و پراکندگی این مشکلات در بین کشورها را مهیا می سازند .
 اندازه گیریهای مقیاس تجربه ی عدم امنیت غذایی  برای کشورها و سازمانهای بین المللی بسیار مفید می باشد بخاطر  پیشبرد اهداف جدید مورد نظر امنیت غذایی و نظارت بر شاخصهای پیش بینی شده در دستورکار توسعه ی   2015 به بعد . گروه کاری آزاد در مورد اهداف توسعه ی مداوم پیشنهاد نموده است که هدف دوم برای سال 2030 باید "اطمینان یافتن از این موضوع باشد که همه ی مردم به ویژه افراد فقیر و آسیب پذیر از جمله اطفال به غذای کافی و مغذی برای سالهای بعد دسترسی داشته باشند" . شاخص های مقیاس تجربه ی عدم امنیت غذایی  باید اطلاعات لازم برای پاسخ به این نظارت را فراهم نمایند که بر  یک پایه ی سالانه در یک مقیاس جهانی مورد نیاز است .

آسیب پذیری:
ماهیت پویای امنیت غذایی به صورت ضمنی است وقتی که ما از مردمی صحبت می کنیم که در  برابر تجربه ی ناامنی غذایی در آینده آسیب پذیر هستند .آسیب پذیری از نظر سه بعد مهم زیر تعریف می شود.
1-آسیب پذیری برای یک نتیجه
2- از انواع عوامل خطر
3-به دلایل عدم توانایی در مدیریت آن خطرات
در واقع یک شخص می تواند آسیب پذیر باشد در برابر گرسنگی حتی اگر او واقعا در نقاط معینی از زمان گرسنه نباشد .
تجزیه و تحلیل آسیب پذیری دو گروه مداخله ی اصلی را نشان می دهد :
 1-کاهش درجه قرار گرفتن در معرض مخاطرات
2- افزایش توانایی برای مقابله
با بررسی امنیت غذایی برای آسیب پذیری ،سیاست های امنیت غذایی و برنامه های گسترش تلاش خود را از بررسی محدودیت های جاری به مصرف غذا شامل فعالیت هایی که به تهدیدات آینده از امنیت غذایی می پردازد تغییر یافت.
گرسنگی ،سوتغذیه و فقر:
درک چگونگی ارتباط داشتن این سه مفهوم با نا امنی غذایی بسیار مهم است. گرسنگی معمولا به عنوان یک احساس دردناک و یا ناراحت کننده درک می شود و دلیل آن مصرف نا کافی انرژی مواد غذایی می باشد. علم،گرسنگی را به عنوان محدودیت مواد غذایی اشاره کرده است. به عبارت ساده ، همه مردم گرسنه نا امن غذایی هستند اما همه ی مردم نا امن غذایی گرسنه نیستند . از دیگر دلایل ناامنی غذایی که وجود دارد شامل کسانی است که در جذب میکرو مواد مغذی دچار فقر هستند .
سو تغذیه منتج از کمبود ،افراط یا عدم تعادل در مصرف میکرو یا ماکرو مواد مغذی است. سو تغذیه ممکن است حاصل نا امنی غذایی باشد یا ممکن است با عوامل غیر غذایی زیر رابطه داشته باشد:

-شیوه های مراقبت نا مساعد برای کودکان
-نا رسایی خدمات سلامتی
-محیط زیست ناسالم
در حالیکه فقر مسلما یک دلیل گرسنگی است، عدم تغذیه ی مناسب و مساعد خود یک دلیل اصلی از فقر است. استفاده جاری و گسترده از تعریف فقر:فقر ابعاد متفاوتی از محرومیت که رابطه دارد با قابلیت های انسانی را در بر می گیرد از جمله مصرف و امنیت غذایی ، سلامتی، آموزش،حقوق،امنیت و حرمت و جایگاه اجتماعی.




استدلال شده است که راه برد برای حمله به فقر در ارتباط با سیاستها برای مطمئن شدن از امنیت غذایی اشاره دارد به امید بالا از کاهش سریع حجم فقر و گرسنگی .با این حال مطلاعات اخیر نشان می دهد که رشد اقتصادی به تنهایی از مشکل امنیت غذایی مراقبت نمی کند ؛ترکیبی از انچه که مورد نیاز است:
- رشد درآمد
- مداخله ی مستقیم تغذیه
- سرمایه گذاری در آب ،بهداشت، آموزش و پرورش

سوتغذیه در دنیا در سال  2014: در پژوهش زیر به تعریف انواع اهداف غذایی و میزان دست یابی به این اهداف در سطح جهانی پرداخته شده است و در ادامه به معرفی شاخص های اندازه گیری نا امنی غدایی و نتایج حاصل از آن پرداخته می شود و برای هر مورد از آمار ها و ارقام معتبر سازمان ملل استفاده شده است که به آنها نیز در این پژوهش اشاره شده است.
-تداوم کاهش گرسنگی در دنیا: آخرین تخمین فائو نشان می دهد که روند کاهشی گرسنگی به صورت جهانی در حال ادامه یافتن است . تخمین زده شده است که حدود 805 میلیون نفر بین سالهای 14-2012 به صورت مزمن دچار سوء تغذیه بوده اند که این رقم 100 میلیون نفر از دهه گذشته و 209 میلیون نفر از سالهای 92-1990 کمتر می باشد . هر چند، حدودا از هر 9 نفر در دنیا یک نفر هنوز دارای غذای ناکافی برای داشتن یک زندگی سالم و فعال می باشد . اکثریت بزرگی از این افراد دارای سوء تغذیه در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند که 791 میلیون نفر از آنها به صورت مزمن در سال 14-2012 گرسنه بوده اند . هر چند، کشورهای در حال توسعه نیز نشان دهنده ی بیشترین پیشرفتها در طی دو دهه ی گذشته می باشند – با یک مقدار کلی 203 میلیون نفر دارای سوء تغذیه بین سالهای 92-1990 – حدودا از هر هشت نفر یک نفر در این مناطق و یا 13.5 درصد از جمعیت کلی، به صورت مزمن دچار سوء تغذیه هستند .
بنابراین هنوز تلاشهای قابل توجهی مورد نیاز است تا به مقدار مورد نظر توسعه جهانی گرسنگی هزاره سوم در سال 2015 دست یافته شود به ویژه در کشورهایی که با توسعه ناکافی در این زمینه شناخته می شوند.
کد خبر 8cccfe0285b341e1afb29956215c093d

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 7 =