منصور انصاری

آمده است که در زمان‎های نه چندان گذشته، آن هنگام که مدارس به شیوه جدید و به تدریج به صورت رسمی در چارچوب سیاست‎های دولت‎های وقت شکل گرفت و نظام آموزش و پرورش به وجود آمد، یکی از داش مشدی‎های قَدَرِ محل که آنان را بعضاً کلاه مخملی نیز می‎گفتند و برای خود کیا و بیائی داشت روانه مدرسه‎ای شد که فرزند یکی از بستگانش در آنجا درس می‎خواند، دستمال ابریشمی را دور دست پیچیده چاقو دسته صدفی ضامن‎دار را لای آن به گونه‎ای که هم دیده شود و هم نه، قرار داده "خرت و خورت" با کفش‎هایی که رسم جاهلان قدیم بود روی پا انداخته، مدیر مدرسه را با توپ و تشر فرا می‎خواند که چرا فرزند وابسته‎اش از املاء که بعداً دیکته نامیده شد نمره صفر گرفته است، مدیر مدرسه که نوک چاقوی ضامن‎دار را زیر دستمال ابریمشی کلاه مخملی می‎بیند سعی می‎کند با تفهیم و تفاهم و البته تعامل ایشان را متوجه کند که کدام کلمات را غلط نوشته است، مثلاً از را با "عین" و عزل را با "الف" تا می‎رسد به کلمه صابون و می‎گوید خواهرزاده شما صابون را با "سین" نوشته ست و این خود یک غلط کامل است، داش مشدی کلاه مخملی که حوصله‎اش سر رفته با همان ژست متداول و برای اینکه کم نیاورد می‎گوید: حالا صابون با "سین" نوشته بشه چی میشه؟ کف نمی‎کنه؟ مدیر که کمی هم ترسیده بود بلافاصله می‎گوید؛ البته قربان کف می‎کند و شما خودتان را ناراحت نکنید و زیاد سخت نگیرید تازه بین نمره صفر تا بیست فاصله چندانی هم نیست! ... حکایت کاهش رشد اقتصادی در بخش کشاورزی را می‎گویم و این حکایت را بیان کردیم که موضوع تفاوت حیرت‎آور رشد اقتصادی بخش کشاورزی که طی گزارشی از سوی بانک مرکزی دولت یازدهم، هفته گذشته اعلام شده بود را مورد پرسش قرار دهیم این گزارش حاکی است که رشد اقتصادی بخش کشارزی در بهار سال 1392 تا بهار امسال به 3/3 درصد رسیده است. این گزارش با توجه به گزارش پیشین بانک مرکزی در دولت دهم بسیار شگفتی‎آور بود زیرا، در گزارش قبلی اعلام شده بود که رشد اقتصادی بخش کشاورزی از بهار سال 1391 تا بهار سال 1392 به رقم 8/6 درصد رسیده است، به عبارتی ساده تر رشد اقتصادی بخش کشاورزی از سال 1391 تا سال 1393 به بیش از نصف کاهش یافته است.
اصولاً رشد اقتصادی چیست و براساس کدام یک از عناصر و فاکتورهای اقتصادی محاسبه می‎شود، آثار آن در افزایش G.D.P و میزان بیکاری چگونه است آیا رشد اقتصادی را براساس G.D.P تعیین می‎کنند یا از رشد اقتصادی به G.D.P می‎رسند؟ چرا دولت‎ها به کمک علم اقتصاد تلاش در تدقیق محاسبه آن دارند، نقش رشد اقتصاد و آمار آن برای برنامه‎ریزی در اقتصاد کلان به چه کار می‎آید و ده‎ها پرسش دیگر که نمی‎توان در این مختصر گنجانید ولی حداقل باید تأکید کرد که این اختلاف فاحش و حیرت‎آور به مثابه فاصله صفر تا 20 در سرنوشت مملکت تأثیر دارد و چه اعلام شود و چه نشود همانند تمثیل نوشتن صابون با سین، یا صاد در سیاست‎گذاری‎های کلان کشور برای تولید یا عدم تولید کشاورزی تعیین‎کننده است، از کنار این موضوعات به سادگی نمی‎توان گذشت ولی یک درس ساده به سیاست‎مداران و دولتمردان می‎آموزد که اقتصاد یک علم متقن است که در چارچوب یک معادله اگر یکی از عناصر آن را جابه‎جا کنید سایر عناصر تغییر می‎کنند، اگر در یک جای آن آمار یا کلامی برخلاف آنچه که به وقوع پیوسته به هر دلیل گفته شد در جای دیگر از ساختار اقتصاد کلان بیرون می‎زند، یک سیاست‎مدار نمی‎تواند در شرایط رکود تورمی سخن از افزیش میزان اشتغال بگوید، در همین رابطه نیز دکتر عیسی کلانتری، وزیر پیشین کشاورزی و دبیرکل خانه کشاورز به غلط بودن آمار اعلام تولید محصولات کشاورزی در دولت پیشین اشاره دارد و می‎گوید: اعلام شده بود که 118 تن محصولات کشاورزی تولید کرده‎ایم که حداکثر 95 میلیون تن بوده است و این تناقض به افت شدید رشد اقتصادی در بخش کشاورزی بر‎می‎گردد و به این آمار نادرست که نرخ رشد را افزونتر از آنچه بوده است در جداول نشان می‎دهد، گرچه در ارتباط با این اظهار نظر باید گفت میان حجم کم تولید و رشد اقتصادی الزاماً رابطه مستقیم و خطی وجود ندارد و رشد اقتصادی همبستگی قابل اتکا به مقدار سرمایه‎گذاری دارد و این خود به سرمایه‎های فیزیکی، سرمایه انسانی، منابع طبیعی و داشتن فناوری و چند شاخص دیگر وابسته است، اما در نهایت اعلام رقم کاذب تولید بالا سوی دیگر معادله را لامحاله افزون می‎کند، زیرا اگر آمار 8/6 درصد رشد اقتصادی در بخش کشاورزی واقعی و متکی بر شاخص‎هایی چون افزایش حجم سرمایه‎گذاری، اشتغال نیروی کار ماهر، دانش و فناوری‎های جدید و نسبت سودی افزونتر از سایر بخش‎ها بود به طور منطقی در سال 1392 یعنی به فاصله یک سال می‎بایست شاهد رشد اقتصادی بیشتری در بخش کشاورزی باشیم نه با کاهش حداقل 50 درصدی آن در این بخش مواجه شویم و اگر قبول کنیم که 8/6 درصد رقم درست و واقعی است باید گفت کشاورزی کشور در کمتر از یک سال به نابودی نزدیک شده است حال آنکه حداقل ارقام اعلام شده از نیمه دوم سال 1392 در حوزه کشاورزی خلاف آن را ثابت می‎کند، این تناقضات آشکار می‎سازد که دولت‎ها می‎توانند برای اهداف سیاسی دست به آمارسازی و آمار بازی بزنند و هر سفید را سیاه و هر سیاهی را  سفید اعلام کنند بی‎آنکه مسئولیتی در مقابل اقتصاد ملی داشته باشند اما در چارچوب منافع ملی الزاماً باید نهادهای مستقلی برای بررسی، تحقیق و تدقیق اقتصاد وجود داشته باشند که حسب اختیارات قانونی و جدای از سیاست‎های دولت‎ها از اقتصاد ملی حفاظت کنند طبعاً باید پرسید آن هنگام که رشد 8/6 درصدی در اقتصاد کشاورزی اعلام شد و کاملاً مشخص بود که وضعیت زندگی و درآمد کشاورزان تغییری نکرده است هیچکدام از صاحب نظران چه آن دسته که ابن‎الوقت هستند و نان را به نرخ روز می‎خورند و چه آنان که می‎گویند مستقل هستند سخنی به میان نیاوردند، آیا این آماری که الان اعلام شده است درست است؟ آیا فردا یا چند صباح دیگر همین آمار نیز مورد بحث و مناقشه و تشکیک قرار نمی‎گیرد، دلایل صحت این ارزیابی اقتصادی چیست؟ آیا وزارت جهادکشاورزی به عنوان متولی کشاورزی کشور بر آن نیست که مستقل از بانک مرکزی با شاخص‎هایی که وجود دارد و شاید بهتر در جریان آنان  باشد گروهی مطالعاتی برای راستی آزمایی آنچه که بانک مرکزی دولت یازدهم اعلام کرده است تشکیل دهد تا در پایان چهار سال بر بستری واقعی برنامه‎ریزی بخش مرتبط به خود را تدوین نماید؟
کد خبر ba623971ade840a883ea06ae6d5148e2

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 7 =